شیوه پیامبر اسلام (ص) برای تأسیس و کنترل بازار
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، موقعیت جغرافیایی جزیره العرب، شرایط مناسبی برای ارتباطات تجاری مردم با مراکز مهم اقتصادی برونمرزی در شمال و جنوب ایجاد کرده بود. این امر در منطقه حجاز، بهویژه بعد از اقدامات اقتصادی هاشم بن عبدمناف، مردم را از بنبستهای اقتصادی بیرون آورد و با تأسیس بازارهای متعدد در شهرهای مکه و یثرب به رونق اقتصادی آنان کمک کرد. قبل از اسلام، مسئولیت و مدیریت این بازارها به خاندانهای مختلف واگذار گردید. قوانین مربوط به بازار نیز برگرفته از سنتهای اقتصادی رایج در جامعه بود، که بیش از هر کس توسط مجریان اقتصادی که اقلیت تاجر و ثروتمند جامعه بودند ارائه شده بود.
بر اساس شواهد موجود، قوانین فوق دارای کاستیهای بسیاری بود و حتی در برخی موارد، نوعی ظلم محسوب میشد. برای مثال، بخشی از این معاملات بهگونهای صورت میگرفت که خریداران بدون شناخت نسبت به کالای موردنظر بهصرف لمس کردن یا انداختن سنگریزهای بر آن، مجبور به خرید میشدند! این قوانین در کنار احتکار کالا، تجمع ثروت در دست یک اقلیت و مواردی از این قبیل، سلامت اقتصادی بازار را زیر سؤال برده بود.
نظریهپردازان حوزه مدیریت اعتقاد دارند، مدیریت به معنی پیشبینی جریانات و برنامهریزی فعالیتهای آتی اداره امور جهت نیل به اهدافی معین و مشخص است که اصول و قواعدی از قبیل «برنامهریزی»، «سازماندهی» ، «هدایت»، «کنترل» و «هماهنگی» را میطلبد. درواقع، تدابیر مدیریتی با کمک این اصول که هرکدام دارای مؤلفههایی نیز هستند، تحقق مییابد.
در این رابطه، یکی از اعضای هیئتعلمی دانشگاه الزهرا، در مقالهای علمی پژوهشی درصدد برآمده تا با رویکردی توصیفی ـ تبیینی و با استفاده از شاخصهای نظری علم مدیریت به این سؤال پاسخ دهد که با توجه به پیشینه ذهنی اقتصادی مردم، چگونه رسول اکرم (ص) تلاش داشتند تا بازار مدینه را با آموزههای اقتصادی اسلام همگرا کنند؟
در این تحقیق، پژوهشگر با تمرکز بر نحوه ادارهی بازار با اصول و قوانین اسلامی، تلاشهای مدیریتی پیامبر (ص) را در این زمینه بهعنوان الگوی عملی اسلامی در بازار مورد واکاوی قرار داده است.
قبل از اسلام معاملات اقتصادی متعددی در بازارها صورت میگرفت که ازجمله آنها میتوان به مخاضره، مزابنه، معاومه، محاقله، ملامسه، منابذه، عریه، معامله سنگریزه، غرز، بیع حبل الحبله و مواردی دیگر اشاره کرد. این نوع معاملات که در برخی موارد میتوانست به اجحاف در حق عدهای و ازدیاد سرمایه عدهای دیگر بینجامد، در بازارها انجام میشد.
به گفته خانم هدیه نقوی، محقق این مطالعه: «شرایط معاملاتی موجود تا پس از هجرت مسلمانان به مدینه وجود داشت و پسازآن، رسول اکرم (ص) با تشکیل بازار مدینه، درصدد ممنوعیت و تعدیل این معاملات و ارائه قوانین اقتصادی متناسب با آموزههای اسلامی برآمدند. بدین منظور لازم شد با پیشبینی مقاومتهای احتمالی از ناحیه منفعتطلبان اقتصادی دوره قبل، شیوههای مدیریتی مناسبی جهت نیل به اهداف اقتصاد اسلامی به کار برده شود.
ایشان با شناخت هدف و اتخاذ شیوههای مناسب، پس از تشکیل حاکمیت در مدینه و نوع برخوردهای یهودیان با مسلمانان در بازار، تصمیم به تأسیس بازار مدینه و یا به عبارتی بازار مسلمانان گرفتند.
مهمترین عاملی که میتوانست این تصمیم را با موفقیت همراه سازد، تعیین مکان بازار متناسب با موقعیت شهر مدینه بود. ایشان برای تعیین مکان بازار، در ابتدا موقعیت سنجی به عمل آورد و متناسب با عوامل خارجی موجود که شامل موضعگیری منفی یهودیان بود، مکان آن را مشخص نمود.
خانم تقوی میافزاید: «موقعیت مکانی بازار مدینه نشان میدهد که رسول اکرم (ص) با شناخت عوامل محیطی و موقعیت سنجی آن نسبت به مسیرهای تجاری و منازل مسکونی، اقدام به تعیین مکان جدید آن نموده بود. این بازار در غرب مسجدالنبی و در محلی قرار داشت که از یک طرف به شام و از طرف دیگر به یمن، مکه و قبایل مجاور متصل میشد. بهعبارتیدیگر، این مکان را میتوان دروازه اصلی شهر مدینه نامید که مدخل ورودی تجار و بازرگانان به مدینه بود».
مرحله دیگر شیوه مدیریتی رسول اکرم (ص) در بازار مدینه، سازماندهی آن بود. پیامبر اکرم در راستای استقلال مالی و اقتصادی مسلمانان مدینه، به این بخش توجه ویژهای نمود و پس از تأسیس بازار، تشکیلات منظم آن را در قالب تعیین جایگاه اصناف نشان داد.
روایات متعدد نشان میدهند که بازار مدینه به قسمتهای مختلفی تقسیم شده بود و در آن انواع کالاها از قبیل مواد خوراکی، انواع لباس و جامه، دام و فراوردههای دامی، محصولات کشاورزی، ابزار و آلات جنگی و کشاورزی و موارد دیگر خریدوفروش میشد. در بازار مدینه ، برای هرکدام از این بخشها، مکان مشخصی اختصاص یافته بود.
عضو هیئتعلمی دانشگاه الزهرا که این مطالعه را انجام داده، میگوید: «بهاینترتیب، در بازار مدینه پس از تأسیس، اصناف مختلف با سازماندهی و منفک بودن محل به فعالیت میپرداختند. اما برای اینکه زمینه سوءاستفاده و ایجاد تورم یا افزایش قیمتها و عرضه کالای نامرغوب صورت نگیرد ، لازم بود مرحله دیگر مدیریتی که نظارت و کنترل بود نیز اجرا شود».
تقوی میافزاید: «پیامبر اکرم (ص) در بازار مدینه برخلاف بازار مکه که عاملی بر آن گماشته بود، متولی تعیین نکردند، بلکه شخصاً به همراه چندتن از صحابه به نظارت بر بازار پرداختند. این امر نشان میدهد برخلاف دوره قبل که بازارها در انحصار خاندانهای خاصی بود و در موارد متعدد، بنابر سلیقه آنها عمل میشد، بازار مدینه اولین بازار دولتی بود که مستقیماً از ناحیه حاکمیت اداره و کنترل میشد».
در این رابطه مهمترین مواردی که توسط پیامبر اکرم (ص) تحت نظارت و کنترل قرار گرفت، عبارت بودند از: کیفیت کالا، قیمت، مقابله با احتکار، مبارزه با دلالبازی و تعیین اوزان و پیمانهها که تلاش گردید با حفظ قوانین و مقررات اسلامی صورت گیرد.
این موارد، همگی نشان از آن دارند که پیامبر اسلام (ص) دیدی همهجانبه نسبت به امور دنیا و آخرت مسلمانان داشتهاند و در این راه، خود بهصورت عملی راهکارهایی را اجرا مینمودهاند.
گفتنی است، این مقاله علمی پژوهشی در نشریه «تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی» متعلق به دانشگاه معارف اسلامی به چاپ رسیده است.
انتهای پیام/