رشیدپور و عنقا جدال بین احساس و تجربه
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری آنا، تابوی تولید برنامههای سینمایی در سیما مدتی است شکسته شده است و در این میان جشنواره فیلم فجر هر شب دو برنامه تخصصی مربوط به مهمترین رویداد سینمایی را روی آنتن زنده خود برد، «هفت» که جزو اولین برنامههای سینمایی پرچالش تلویزیون شناخته میشود در شرایطی شتابزده روی آنتن رفت و رضا رشیدپور به سبب برنامه صبحگاهی نسبتا موفقش بعد از گفتگو با ریاست جمهوری انتخاب شد و روی صندلی این برنامه حساس تکیه زد که به دلیل عدم شناخت سینماگران و خلق و خوی آنها در مواقعی فراموش میکرد که مهمانش یک سینماگر با شناخت بالا است و یا یک مهمانی که برای اولین مقابل دوربین رفته است.
بزرگترین چالش اجرای یک برنامه تخصصی و به ویژه سینمایی، به شناخت مجری نسبت به آدمهای آن تخصص؛ جدای از خود حرفه برمیگردد، همین عدم شناخت رشیدپور نسبت به سینما و آدمهایش منجر به واکنش هادی حجازیفر و محمدحسین مهدویان شد که در نهایت این دو ترجیح دادند تا گلایه و عذرخواهی خود را به برنامه «سینمادو» ببرند تا در کنار همکارشان؛ حامد عنقا مسائلشان را مطرح کنند.
همین که حامد عنقا هر برنامهاش را طی ده شب جشنواره و پیش از آن را به یک هنرمند تقدیم میکرد، نشان میدهد که وی میداند چقدر هنرمندان نیازمند توجه و پاس نگه داشتن جایگاهشان هستند و هر نکته مثبتی چقدر میتواند روی روند کاری و شخصیتشان تاثیر مثبت بگذارد و این تاثیر را بعدا میتوان در فیلمهایشان رصد کرد.
رشیدپور هم مانند عنقا نیمه اول برنامهاش را به گفتگو با فیلمسازان اختصاص داده بود اما او به واسطه برخی هیجانات اجرای برنامه، سراغ پرسشهایی رفت که منجر به حواشی برای سینمای ایران در ایام جشنواره فجر شد اما در آنتن دیگر سیما حامد عنقا در «سینمادو» تلاشش این بود که به عنوان یک بازوی حمایتی از فیلمهای حاضر در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر باشد و به دنبال راهی باشد تا مخاطب برای دیدن فیلمها به مرحله آمادگی و وسوسه دیدن آن شود، برخلاف برنامه «هفت» که تلاش میکرد به هر شکلی با برچسب گفتگوهای متفاوت به بستری تبدیل شود برای نقد و تکیه مجری به اظهار نظری کوتاه تلگرامی که در گروههای سینمایی طی این ده روز دست به دست میشد.
همانطور که میتوان بخاطر برنامه 90، عادل فردوسیپور را به سبب دانش بالا از فوتبال ایران و جهان بهترین گزینه و کارآمدترین فرد برای اجرا معرفی کرد و جزو محالات است که یک مجری اجتماعی به ناگاه به دلیل نبود گزینه دیگری وارد اجرای برنامه 90 شود، در سینما هم ساختار به همین شکل است و این مدیوم نیازمند مجریای است که از تمام حال و احوال روز و گذشته سینمای ایران و جهان شناخت داشته باشد و در مقام یک نظریهپرداز خودش در مباحث شرکت کند، چراکه در این حوزه، هر کارشناس و اهل فنی از نگاه خودش میتواند بهترین نقشه را برای ترسیم آن ارائه دهد اما یک مجری آشنا به تخصص است که میتواند در مباحث شرکت کند و نظریه ارائه شده را مورد بررسی جدی قرار دهد و اینکه مجری یک برنامه تخصصی دائما تاکید کند که بنده به عنوان یک مخاطب نظر میدهم! کاملا اشتباه است و این زمانی که تلویزیون به سینمای نحیف ایران اختصاص میدهد باید بستری باشد برای نگاه دانای کل در جهت رفع مشکلات جزئی و کلی آن.
قطعا مجریای میتواند در مقام پرسشگر تاثیرگذار قرار گیرد که خودش درگیر مشکلات آن حوزه باشد و نسبت به رفع آنها با برگزاری گفتگوها و طرح سوالات نزدیک به مسائل، در مسئول پاسخگو هم این باور را ایجاد کند که به جهت سابقه در بدنه سینما، سوالی را بیجهت مطرح نمیکند و او هم نمیتواند جوابی اشتباه دهد و حامد عنقا به سبب سابقه فیلمنامهنویسی و همچنین مطبوعاتیای که دارد نشان داد که میتواند ضمن طرح پرسشهای چالش برانگیز به دنبال جوابی باشد که به حقیقت نزدیکی بیشتر را دارد و از برخی نظریههای شخصی نسبت به فیلمسازان در نقد هم ورود کرد و تذکر به موقع را مطرح کرد که مسیر نقد را به سمت کیفیت مطلوبتر سوق داد.
انتهای پیام/