درهای این مسجد شبها باز است/ نشانی ما را به کارتن خوابها بدهید
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، مسجد همیشه رکن اصلی هر محله ای بوده است؛ قهر و آشتیها و دوستیها و دشمنیها را آنجا میبردند و آنجا حل میکردند. یک جور NGO و سازمان مردمنهاد کوچک که بزرگهای محل، مشکلات اهالی را همانجا حل میکردند و نمیگذاشتند پای جوانترها به سازمانهای بزرگتر برسد. حالا گرچه کمتر از این اتفاقها میافتد ولی از بین نرفته است. هنوز هم مساجدی مثل مسجد حاج حسن صنیعالدیوان وجود دارد که متولیانش همچنان در پی حل مشکلات، هرچند موقتی هستند؛ اتفاقی که در این روزها و شبهای سرد، بیشتر از همیشه بروز پیدا کرد و اهالی خیابان وحدت اسلامی، توانستند از اهمیت مسجد محلشان اطمینان پیدا کنند و دلشان را به آن قرص کنند. حالا متولیان مسجد صنیعالدیوان، در شبهای سرد و سرما، دربهای مسجد را باز میگذارند تا بیسرپناهها و کارتنخوابها، به خانه خدا پناه ببرند و دور از رنج برف و سرما، شبشان را صبح میکنند؛ لباسهای گرمتر و بهتری میپوشند، موهایشان را آنجا اصلاح میکنند و در این چند روز سرما، غذاهایی بهتر از همیشه میخورند. همه این ماجراها در مسجد محله وحدت اتفاق میافتد؛ مسجدی که چند وقتی است آدرسش بین مردم میچرخد تا شاید به دست اصل کاریها برسد.
پناه شبهای سرد
« شبهایی که هوا خیلی سرد است، دما زیر صفر است و برف و باران میبارد، درب مسجد به روی کسانی که جایی برای خواب و سرپناهی برای پناه گرفتن ندارند، باز است.» این همه آن چیزی است که این شبها و در مسجد قدیمی صنیعالدیوان اتفاق میافتد و آن را سر زبانها انداخته است؛ مسجدی که آدرسش دست به دست و زبان به زبان بین مردم میچرخد تا شاید به گوش کسی برسد و بتواند یک شب از شبهایش را آنجا سر کند. اتفاقی که البته امامجماعت مسجد صنیعالدیوان خیلی تمایلی به رسانهای شدنش ندارد و بیشتر تلاش میکند تا خبرش به گوش نیازمندان برسد و دردی دوا شود. حجت الاسلام »خدادادی « می گوید:« راستش را بخواهید، این اتفاق چیزی نیست که همه مساجد از پس آن بربیایند و نباید برای اینکه مسجد ما کمی امکاناتش بیشتر است، فعالیتهای مساجد دیگر را تحتالشعاع قرار بدهد. خوشبختانه ما توانستیم پارسال به شکلی محدودتر اما امسال به طور جدیتر و گستردهتری، فضایی در مسجد برای عزیزانی که جایی برای خواب و استراحت ندارند، فراهم کنیم؛البته فضایی نه در خود شبستان که فضایی گرم در محیط امن و آرامشبخش مسجد.»
اینجا گرمخانه نیست
میگویم: حاجآقا؛ پناه دادن افراد بیپناه در مسجد اتفاق قشنگی است اما به نظر میرسد متولیان مسجد، خیلی قصد بیان کردنش را ندارید. چرا؟:« دلایلش کاملا واضح و مشخص است؛ ما متولی این کار نیستیم و نمیتوانیم آن را به طور تخصصی و با استانداردهای لازم پیش ببریم. واقعیت این است که افرادی که در این وضعیت و در این شبها با آنها روبرو هستیم، معمولا افراد آسیبدیدهای هستند که از نظر روحی، جسمی و اجتماعی، دچار نقصهایی هستند که باید در چارچوب شرایط خودشان قرار بگیرند. برای همین این کار متخصص میخواهد، مشاور میخواهد، مامور بهداشت و مامور امنیتی میخواهد. پس اگر ما کاری انجام میدهیم، به صورت کاملا خیرخواهانه و دلی است وگرنه برپایی محلی برای بیسرپناهها و کارتنخوابها به این سادگیها که فکرش را میکنید نیست و هرگسی از پس آن برنمیآید. راستش ما هم بیشتر به دنبال این هستیم که خبرش به گوش اصل کاریها و کارتنخوابها برسد و خودشان را به اینجا برسانند. »
امنتر از مسجد کجا؟
اسم کارتنخواب که میآید ، ذهنمان فقط به سمت معتادهایی میرود که حالا به اینجا رسیدهاند اما حاجآقا تصورمان را رد میکند و میگوید:« نه اتفاقا؛ همه معتاد نیستند. خیلی از آنها آدمهای معمولی و گاها متشخصی هستند که بندههای خدا، زمین خوردهاند و دیگر نتوانستهاند بلند شوند و حالا سرپناهی ندارند. این افراد اگر در روزها و شبهای معمولی هم به مسجد پناه بیاورند، ما در خدمتشان هستیم و درب مسجد همیشه به روی آنها باز است؛ اصلا مسجد اگر محل امنی برایشان نباشد، کجا باشد؟»
باید بگردیم و پیدایشان کنیم
از دو هفته پیش پرسیدیم؛ همین دو هفته پیش که بالاخره بعد از مدتها، تهران و ایران یک برف درست و حسابی را به خودش دید. آن موقع اوضاع مسجد چطور بود؟ آدمهای بیپناه، خودشان از وجود چنین مسجد و چنین سرپناهی خبر دارند؟:« دو هفته پیش هوا واقعا سرد بود و دما به چندین درجه زیر صفر رسیده بود. برای همین هم خودمان شال و کلاه کردیم و به صورت میدانی در خیابانها و کوچهپسکوچههای محله گشتیم تا اگر کسی را دیدیم که بیرون خوابیده، به داخل مسجد دعوتش کنیم. تعدادشان هم خیلی زیاد نبود؛ در آن یکی دو شب ، تقریبا حدود پانزده تا بیست نفر که همگی آقا بودند، شب را در مسجد صبح کردند. خوشبختانه در بین این افرادی که ما با آنها برخورد داشتهایم، خانمی نبوده است که در خیابان مانده باشد. به طور کلی، در هفتههای گذشته،ما در همین حد به نتیجه رسیدیم و دیگر بیشتر از این کسی را پیدا نکردیم اما به دوست و آشنا سپردیم که اگر کسی را میشناسند و یا میبینند که در این سوز سرما، پناهی ندارد، آدرس مسجد را به او بدهد. واقعیت این است که از یک جایی به بعد کاری از دست ما برنمیآید و تیم متخصص باید به داستان ورورد پیدا کند.»
یک مسجد است و جمعیتی از خیرین
میپرسم فقط جای خواب میدهید که جواب منفی میگیرم:« خیرین برای کسانی که در مسجد حاج حسن صنیعالدیوان میخوابند، لباس گرم میآورند، مومنین و متدینین در آشپزخانه مسجد برای این افراد غذای گرم درست میکنند و کاربلدهایشان به صورت صلواتی، موهایشان را اصلاح میکنند. اما واقعا همه اینها وظایفی نیست که از عهده همه مساجد بربیاید و نباید انتظاری ایجاد بشود و فعالیتهایشان تحتالشعاع قرار بگیرد. واقعیت این است که همه مساجد توان این اقدامات را ندارند و اگر ما هم آن را انجام میدهیم، به شکل تخصصی نیست؛ وگرنه در جایی که به اسم گرمخانه احداث میشود، باید استانداردهای بهداشتی، امنیتی و روانشناسی خاصی حاکم باشد که از عهده و توانایی ما خارج است. ما در حد و توان خودمان و به صورت ابتدایی، کاری که فکر میکنیم انسانی و درست است را انجام میدهیم.»
مساجد همچنان با قدرت ادامه میدهند
آخرهای صحبتمان، گریزی هم به اهمیت و نقش مسجدهای محل در حل مشکلات هم محلهایها زدیم. بحثی که با صحبتهای حاجآقا، خیالمان کمی راحتتر از قبل شد تا دیگر خیلی غصه گذشته را نخوریم:« شاید قدیم کمی بیشتر بوده است اما واقعا خیالتان راحت باشد که از بین نرفته است. بسیج و مساجد و پایگاهها همیشه نقش پررنگی در فعالیتهای انقلابی و انساندوستانه ایفا کردهاند. مساجد وظیفه دارند که در هر عرصهای که نیاز به خدمت هست، حضور داشته باشند. همینطور که شما میگویید، تا بوده همین بوده است؛ اگر امکانات دستگاهها تکمیل باشد و نیازی به ما نباشد که خدا را شکر میکنیم اما اگر در بعضی از دستگاهها خلائی وجود داشته باشد، وظیفه خودمان میبینیم که ورود کنیم و آن خلاها را با نیروهای مومن و متدین و انقلابی پر کنیم. اتفاقی کهمثل همین موضوع کارتنخوابها، تا به امروز هم افتاده است و نیروهای جهادی و بچههای بسیجی در حد توان و یا حتی بیشتر از آن در همه جنبههای اجتماعی، امنیتی و سیاسی عهدهدار وظایفی بودهاند که انصافا هم به خوبی از پس آن برآمدهاند.»
منبع: فارس
انتهای پیام/