تبعیضها مردم را نا امید میکند/ پاداش پایان خدمت یک میلیاردتومانی به فردی در یک شرکت دولتی
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا، محمد رضا میرتاج الدینی در مجلس هفتم و هشتم نمایندگی مردم تبریز و اسکو را بر عهده داشت بعد از آن با دعوت محمود احمدینژاد به دولت رفت تا سمت معاون پارلمانی رئیس جمهور و مسئول امور روحانیت دولت دهم را بر عهده بگیرد. در اواخر دولت دهم نیز به سمت مدیرکل پارلمانی عزت الله ضرغامی رئیس سابق صدا و سیما منصوب و فعالیت خود را تا چند سال اخیر ادامه داد. وی اکنون یکی از فعالین جبهه مردمی نیروهای انقلاب سلامی " جمنا" است.
به مناسبت ورد انقلاب اسلامی به دهه پنجم عمر خود با این سیاستمدار 57 ساله به گفتوگو نشستیم تا بررسی کنیم طی چهل سال تلاش دولت های مختلف و مسئولین،چه دستاوردهای مثبت و منفی حاصل شده و نقاط ضعف و قوت انقلاب اسلامی چیست، مشروح گفتوگوی یک ساعته خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی " آنا " با حجت الاسلام سید محمد رضا میرتاج الدینی به شرح زیر است:
*الان بعد از گذشت چهار دهه ازانقلاب ما شاهد نقاط ضعف و قوت زیادی در نتیجه تلاش های بعد از انقلاب هستیم، گاهی این نگاه ها مثبت بوده و گاهی هم منفی، شما به عنوان یک چهره سیاسی و فرهنگی که از اوایل انقلاب تا کنون در جریان رخدادها و حوادث بودید و تغییرات را لمس کرده اید، عنوان کنید تلاش های 40 ساله بعد از انقلاب اسلامی چه دستاوردهایی داشته است؟
دستاوردهای انقلاب در دعوای جناحهای سیاسی مظلوم واقع شدهاند
- دستاوردهای انقلاب اسلامی گسترده است و نمی توان در یکی دو جلسه همه نقاط و نکات آن را بررسی کرد .دستاوردهای انقلاب اسلامی در تعارض و درگیری بین جناح ها، مظلوم شده است و حق آن پایمال شده است و در واقع افراد و شخصیتهای سیاسی فقط برای پیشبرد اهداف خودشان ، گاهی غافل از اصل انقلاب شدهاند و به رویکرد تخریب و تضعیف هم روی آوردهاند و این باعث شده است خدمات و دستاوردهای انقلاب نادیده گرفته شود، و چه بسا در جامعه تخریب و مفغول شود.
هر جناحی در این نظام روی کار میآید، عملکرد آن به پای انقلاب نوشته میشود، نمیشود عملکرد دولت ها را از انقلاب و نظام جدا کرد ، اینکه افرادی در مقام کاندیداتوری ریاست جمهوری یا مجلس وارد میشوند و سیاه نمایی میکنند و همه چیز را تاریک نشان میدهند ، همه اینها روی مخاطب تأثیر دارد، و وقتی این بحث ها را میشوند به یک اجماع مرکب میرسند و قضاوت میکنند که کسی کاری نکرده است و فقط اتهام به فساد زده میشود. ازاین بحث ها میشود به دوتا نتیجه رسید، اول اینکه شما برای مردم کاری نکرده اید و دوم اینکه اتهام به فساد و اختلاس است که اینطوری اصل نظام و انقلاب را زیر سوأل میبرند.
بر این اساس ما در انتقادها باید منصفانه قضاوت کنیم، در عین حال که ضعف ها و کاستیها را مطرح میکنیم مانند اختلاس باید با آن برخورد کرد و جای هیچ ترحم نیست، اما باید همان نقطه را بکوبیم و انتقاد کنیم ، نباید آن را به جاهای دیگر و مسائل دیگر سرایت دهیم، نباید نا امیدی را در جامعه گسترش داد .
یکی از رهنمودهای اخیر مقام معظم رهبری این بود که از ترفندهای دشمن این است که روح ناامیدی در جامعه پمپاژ کند و با سیاه نمایی مردم را نا امید کند. عده ای هستند که تنها نیمه خالی لیوان را میبینند و مانند حشرات فقط روی زخم ها مینشینند، و آن ریباییها و خوبیها کمتر گفته میشود، ما باید بیشتر بر روی داشتههایمان تمرکز کنیم و در کنار آن کاستی ها را ببینیم و برای حل آن تلاش کنیم.
از خواسته های انقلاب این بود که مسئولان از خود مردم بوده و به دور از تجملات باشند
*قطعا کنار این داشته و نواقص که شما گفتید، یک سری چالش ها هم وجود دارد،از اوایل انقلاب، تا اتفاقات دهه شصت، پروسه دوران سازندگی ،جریان دوم خرداد و دولت مهر ورز و اکنون اعتدال، از نظر شما مهمترین چالش هایی که وجود دارد ، در روند انقلاب اسلامی و مواجهه مردم با آرمان ها و دستاوردها چیست و ما با چه روبرو هستیم؟
- چالش نسل جدید با چالش های نسل انقلاب و نسل اول و دوم بعد از انقلاب، این است که ما بر اساس آرمان هایی از جمله حاکمیت اسلام، حاکمیت عدالت، استقلال مملکت، قطع ریشه های وابستگی به بیگانگان ، گستردگی اخلاق و فرهنگ اسلامی انقلاب کردیم. از خواسته های انقلاب این بود که مسئولان از خود مردم بوده و به دور از تجملات باشند همانطور که در دهههای اول انقلاب شرایط به این شکل بود و تفاوت فاحشی میان زندگی مسئولین وجود نداشت، در نتیجه رشد و تعالی اقتصادی و فرهنگی برای همگان فراهم می شود .
متاسفانه ما بعد از گذشت 40 سال ازانقلاب با وجود خدمات انجام شده و دستاوردهای گسترده انقلاب هنوز نتوانستیم به اهداف مورد نظر دست پیدا کنیم و هنوز مواردی همچون رفتار های تبعیض آمیز،فقر،بیکاری حل نشده است. این ها همه مواردی است که برای یک زندگی لازم و ضروری است و متاسفانه ما نتوانستیم در رفع این چالش ها کاملا موفق عمل کنیم و با چالش روبرو هستیم.
*این چالش ها قطعا در گذشته و قبل از انقلاب با شدت بیشتری وجود داشت، در اوایل انقلاب هم این چالش ها وجود داشت، حالا با این تفاوت که آرمان ها محکمتر بود و تلاش به نسبت بیشتر، و اهداف جدی تر دنبال میشد، الان چه تفاوتی ایجاد شده که خیلی ها ، معتقدند الان هیچ کسی به فکر مردم نیست؟ چرا بین بخشی از طبقه حاکم و مردم فاصله وجود دارد و مردم ناراضی هستند از یکسری عملکرد ها؟ کجای این دستاوردها با مشکل مواجه شده است؟
- بخشی از این بحث روانی است و در سایه تبلیغات گسترده ای است که در فضای مجازی و بیرونی وجود دارد، البته چندین سال است که این تبلغات منفی وجود دارد، اما این موضوع که مسئولین به فکر مردم نیستند صحیح نیست، خودم در جمع مسئولین کشور بودم و میدانم اینگونه نیست، به صراحت میتوان گفت همه ذکر و فکر مسئولین مردم است.
*این که ما میگوییم حاصل نظر سنجی اخیری است که بین یک جامعه آماری انجام دادیم ...
پاداش های کلان و حقوق های نجومی مصداق تبیض و بی عدالتی است
- همه این اتفاق ها در سایه تبلغاتی است که انجام میشود ، اکثر مسئولین دغدغه حل مشکل مردم را دارند البته در میان این ها هستند کسانی که به فکر خودشان هستند، البته انگیزه ها هم مختلف است، برخی همچنان تلاش میکنند رأی مردم را داشته باشند.
این از اثرات نظام انتخاباتی است، نمیتوان مردم را فراموش کرد چرا که اگر فراموش کنند مردم هم آنها را فراموش میکنند، برخی هم با انگیزه الهی خودشان را موظف میدانند که به مردم خدمت کنند و باید برای رفع مشکلات مردم قدم بردارند. نگاه دینی و فلسفی سیاسی آنها چنین است که فکر اصلی شان خدمت به مردم است.
امام فرمودند فلسفه حکومت ها و دولت ها خدمت به مردم است، اگر این فلسفه نباشد حکومت کردن و وجود دولت ها فایده ای ندارد ، این تفکر و ذهنیت در جامعه که مسئولین به فکر مردم نیستند بخشی روانی است و تبلیغاتی است که صورت میگیرد و بخشی دیگر مربوط به این است مردم برخی تبعیض ها را احساس میکنند و به این تفکر رایج شده در جامعه دامن میزند .
این مواردی که برای جامعه چالش شده است اگر حل شود ذهنیت جامعه هم اصلاح میشود، وقتی مردم میبینند عده ای به جایگاههای دولتی میرسند و وضعیت زندگی آنها خیلی فرق میکند، بحث حقوقها و پاداشهای نجومی، مخصوصا در شرکت های دولتی متاسفانه امروز توجه و نظارتی بر آنها نمیشود، نه مجلس به آنها رسیدگی میکند و نه دولت ، خب طبیعی است که به این سیستم بی اعتماد میشوند.
اخیرا پاداشی را اعلام کردند برای پایان کار در شرکت دولتی از زیر مجموعه های شرکت نفت، سرسام آور و خیلی محیرالعقول، فردی بالای یک میلیارد برای پایان خدمتش پاداش دریافت کرده بود .باید گفت این فرد سی سال کارش را کرده و پولش را گرفته است، در هر رده ای که بوده، سوال اینجاست که چرا باید این مقدار پاداش بگیرد؟
این دقیقا مصداق تبعیض و بی عدالتی است. این تحریف قانونی است که با انگیزه عدالت آمد، و معرفی شد ، اما منحرف شد.
در مجلس پنجم زمانی که پاداش پایان کار تصویب شد، برای کارمندان ضعیف و کارگران تصویب کرده بودند، برای کسانی که سقف دریافت حقوق آنها کم است و بعد سی سال کار کردن و بازنشستگی پس انداز و در آمد دیگری ندارند ، این قانون تصویب شد تا این افراد بتوانند برای گذران زندگی خود مبلغی راداشته باشند .این اصل و هدف این قانون بود با رویکرد عدالت ، اما متأسفانه در مقام اجرا این آیین نامه این اتفاق برای مدیران ارشد هم رقم خورد، افرادی که با حقوق های چند برابر رده های پایین بودند که محاسبه پاداش های آنها به شکلی شد که پاداشهای آنها 200 میلیون و 300 میلیون شد .
بعدا پیشنهاد شد که این مصوبه را برای مدیران بالا حذف کنند و برای آن کف و سقف مشخص کنند ، تا کسی نتواند دو برابر بگیرد از طرفی دیگر شرکت های دولتی ، دو سوم بودجه عمومی کشور را دارا هستند، یک سوم از بودجه، بودجه عمومی دولت است، تمام جر و بحث ها در مجلس، در کمیسیون ها و در صحن علنی مجلس برای همین یک سوم است و به آن دو سوم نمیرسند، در کلیات یک بحث هایی هست و پیشنهاد هایی شده که بررسی احکام و بودجه شرکت های دولتی را از بودجه های عمومی دولت جدا کنند ، آن موقع میتوانند به این رسیدگی کنند و بررسی دقیق بکنند که چرا یک نفر در این شرکت ها میتواند پاداش های آنچنانی دریافت کند و حقوق های نجومی باشد، با جدا شدن این بودجه ها ، میتوان به همه اینها رسیدگی کرد .
*در مورد نارضایتی مردم توضیح دادید و اینکه چرا مردم گاهی معترض هستند، و به این فکر میکنند چرا تبعیض هست و مسئولین به فکر آنها نیستند ، شما این ها را نشأت گرفته از یکسری تبلیغات روانی دانستید، ما یکسری تبلیغات هم علیه نظام داریم، در ابعاد گسترده تر...
- البته برخی سوژههایی دادند که این سوژه ها با آن فضای تبلیغی ترکیب شده و این ذهنیت را در جامعه ایجاد کرده است، این را در مقامی که به فکر مردم نیستند گفته اند نه اینکه مردم مشکلات ندارند . اینها را باید از هم جدا کرد.
*دقیقا، با توجه به تبلغات و شو های روانی که ایجاد میشود، از طرف دشمنان داخلی و خارجی ، فرقی نمیکند برخی از داخل ایران هدایت میکنند و برخی هم از خارج ایران ، کسی منکر این نمیشود که فضای روانی را داخل کشور داریم که ذهنیت را مخدوش و مردم را گاهی نا امید میکند، آیا ما راهکاری داریم یا داشتیم که علیه تبلیغات ضد نظام که انجام میشود و علیه هجمه های روانی که برای مردم ایجاد میشود، کاری انجام شود؟
حربهی دشمن برای کتمان دستاوردها، ترفند مارپیچ سکوت است
- راه های مختلفی وجود دارد ، اول رفتار مسئولین و کسانی که رده های مختلف دولت و نظام هستند، که باید در این رفتارها بازنگری انجام شود، و رنگ و بوی مردمی به خودش بگیرد، انتقاد های به حق مردم را بپذیرند، و نکات ضعف و کاستی ها و اشکالات در کار را برطرف کنند، هرکجا که بوی تبعیض میآید یا فعل تبعض و بی عدالتی انجام میشود، آنها را کنار بگذارند و برگردیم به رکن و شیوه مدیران و مسئولین دهه اول انقلاب، رفتار مسئولین ما باید مثل مسئولین دهه اول انقلاب باشد ، همان که امام (ره) بارها توصیه کردند و رهبر انقلاب تأکید کرده اند، این ها بخشی از مشکلات را حل میکند، آن چیزهایی که عامل تبعیض و بی عدالتی در جامعه میشود آنها را باید حل کنند.
نکته سوم، در مقام تبیین دستاوردهای انقلاب ، داشته ها و نکات مثبت را مرتبا اعلام کنند، برخی تلاش میکنند یک نکته منفی را در فضای مجازی آنچنان بزرگ جلوه دهند، که تأثیرات آن چندین برابر میشود، که کارهایی که انجام شده است دیگر دیده نمیشود، گاهی اینکارهای خوب هم از بس گفته نمیشود دیگر به چشم مردم نمیآید.
حربهی دشمن برای کتمان دستاوردها، ترفند مارپیچ سکوت است، که ترفندی تبلیغاتی است که از آن استفاده میکنند، یعنی از یک تونلی صدایی وارد شود تا خارج شود از این صدا چیزی به خارج ار تونل نمیرسد، در این ترفند صدای دستاوردهای انقلاب را داخل مارپیچ سکوت قرار میدهند، و خارج از تونل دیگر افراد نمیشنوند، در واقع این دستاوردها کم صدا میشود.
دیوارههای این مارپیچ سکوت ، رسانه ها هستند اینها میتوانند منعکس کننده باشند و هم افزایی کنند تا صدا از طرف دیگر هم خارج شود و شنیده شود، و گاهی هم میتوانند مانع شوند برای اینکه صدا به مردم برسد، برای این مرحله هم باید کار شود، طرفداران و یاران انقلاب که رسانه های انقلابی جزیی از آن میباشند باید دستاوردها را بگویند.
مسکن مهر به حساب یک فرد و یک دولت نیست، به حساب نظام است
در یکی از سفرهای ما به ونزوئلا برای تشییع چاوز، دیدم که شهروندان این کشور به هوگو چاوز احترام میگذارند، جالب بود، یکی از دلایل احترام مردم به چاوز، روحیه استکبار ستیزی او بود و یکی دیگر برای قشر ضعیف در حاشیه شهرها به ویژه کاراکاس ، خانه هایی ساخته بود که مجموع آن به 50هزار عدد نمیرسید، برای همینکارها مردم خیلی به رئیس جمهورشان عشق میورزیدند، که طرفدار محرومین است.
ما در کشورمان حدود 2 میلیون مسکن مهر ساختیم، که البته 30 درصد از آن را هم همین دولت حاضر ساخت، نواقصی را هم که بود تکمیل کرد، و این دستاورد یک دولت نیست، بلکه طبق همان اصل، عملکردها و دستاورهای دولت ها به پای نظام نوشته میشود ، حالا در این 2 میلیون مسکن مهر ممکن است تعدادی را در جاهایی ساخته باشند که زیرساخت های مناسبی را نداشته و مشکلاتی را هم داشته است، اگر هر واحد را میانگین 4 نفره حساب کنیم، یعنی 8 میلیون نفر سرپناه پیدا کرده اند، همین مقدار هم در روستاها مقاوم سازی شده هر چند تا حدودی خودشان هزینه کرده اند، و این کار بزرگی است.
اما ما این دستاورد را با حساب های سیاسی و جناحی ، تخریب کردیم ، بر سر آن زدیم، فراموش کردیم که اگر اقدامی با عنوان مسکن مهر انجام شد به حساب یک فرد و یک دولت نیست، به حساب نظام است.
*شما در دوره هایی نمایندگی مردم را در بهارستان بر عهده داشتنید، در برهه ای هم در صدا و سیما و در مقطعی هم در بدنه اصلی دولت بودید ، قطعا ارتباط تنگاتنگی هم با مردم داشتید، همین که میگویید برخی دستاوردها وجود دارد که مثبت هم هستند و گفته نمیشود، در تونل سکوت گذاشتیم و برای مردم باز نکردیم، قطعا برخی از این دستاوردهای انقلاب برای برخی امید بخش بوده، از نظر شما که ارتباط داشتید با مردم، چه مقدار از این دستاوردها و در چه حوزهای برای مردم واقعا امید بخش بوده و احساس رضایت داشته اند؟ و چقدر کار انجام شد تا دستاوردهای مثبت انقلاب به مردم و به جامعه معرفی شود؟
زمینه سازی برای تحصیل و پیشرفت جوان ها از دستاوردهای انقلاب است
- در رسانه ملی مرتبا دستاورها گفته میشود اما خب بالاخره صدای مخالفین به مراتب بیشتر است، اگر در شرایطی بودیم که برای نسل جوان امکان حضور در دانشگاه فراهم نمیشد و ظرفیت ها پایین بود، چقدر از جوان ها در آرزوی درس خواندن میماندند و نمیتوانستند در دانشگاه ها حضور داشته باشند، اما در حال حاضر بالغ بر 4 میلیون دانشجو در سراسر کشور داریم.
اگر امکان تحصیل در کشور آنهم به میزان قابل توجه وجود نداشت ، خیلی ها که پول داشتند به خارج از کشور میرفتند و خیلی ها در داخل از ادامه تحصیل باز میماندند، آن زمان یکی از انتقادهای اساسی این بود که چرا این نظام و این انقلاب برای جوان ها زمینه را فراهم نکرده که تا مقطع تحصیلات تکمیلی پیشرفت وجود داشته باشد .
اما الان این انتقادها نیست چرا که در نظام و این دستاوردها، این ظرفیت را ایجاد کرده ایم ، اول انقلاب جمعیت ایران حدود 30میلیون نفر بود و تعداد دانشجوها حدود 250هزار نفر بود، اما اکنون تعداد دانشجوها 15 برابر شده است .
حداقل چهار برابر این تعداد فارغ التحصیل شده اند، پس این انقلاب یکی از دستاوردهای مثبت و قابل توجهش، زمینه سازی برای تحصیل و پیشرفت جوان ها بوده است .
زمان قبل از انقلاب در استان های بزرگ و مرکز آنها دانشگاه وجود داشت ، مثلا در تبریز فقط یک دانشگاه داشتیم که علوم پزشکی هم جزیی از آن بود ، اما الان میبینیم به جز شهرهای بزرگ و مراکز استان های، شهرستان های کوچک هم دارای دانشگاه هستند و الان بیشتر از ظرفیت دانشجو ها صندلی برای تحصیل وجود دارد .
این خودش یک دستاورد بزرگ است، کسی نمیتواند آن را نفی کند، البته تا این مورد را ذکر میکنیم عده ای میگویند خب چه فایده ای دارد ؟ درس میخوانند اما برای انها بازار کاری وجود ندارد، از بعد منفی به این قضیه نگاه میکنند، این است که فضا را خراب میکند .
اخیرأ شهردار تهران ، گزارشی را در شورای شهر تهران ارائه دادند، بی انصافی ایشان در مورد شهردار قبل و عملکرد ایشان، واقعآ ناراحت کننده است، نمیگوییم انتقاد نکنند و اشکالات را عنوان نکنند، اما خب شهردار میفهمد که بزرگراه ساختن و مترو ساختن یعنی چه؟ و قطعا میداند که این فعالیت های عمرانی انجام دادنش چقدر سخت است.
ایشان حداقل چند نمونه از دستاوردهای خوب را قبول میکرد، مردم خودشان می فهمند، رشد شهر و تأثیرات مثبت و منفی آن را میبینند.
به هر حال قابل کتمان نیست، در زمان آقای قالیباف سه برابر گذشته مترو ساخته شده، قبل از حضور آقای قالیباف در شهرداری تهران در طول بیست سال قبل، حدود 78 کیلومتر مترو ساخته شده بود، از زمان روی کار آمدن آقای قالیباف در طول این 12 سال اخیر 210 کیلومتر به خطوط مترو اضافه شده است، یعنی سه برابر، از طرف دیگر 10 برابر بزرگراه ساخته شده است، وقتی یک نفر میآید گزارش می دهد و میگوید اینها رویکردشان غلط بوده ، و می گویند به جای اینکه به حمل و نقل عمومی اهمیت دهند، آمده اند بزرگراه ساخته اند که مردم به صورت انفرادی و با وسیله نقلیه شخصی بیرون بیایند، دقیقا تلاش میکنند از رویکرد مثبت این دستاوردها نکات منفی بیرون بکشند .
نه بزرگراه را به عنوان دستاورد یاد میکنند نه ساخت اتوبان ها را ، و این ها را به مثابه نقطه منفی میدانند که ترویج حمل و نقل با خودروی شخص میشود .
ما همیشه دستاوردها را نتوانستیم عنوان کنیم و در برخی تعارضات سیاسی گاهی آنها را تخریب هم کرده ایم.
متأسفانه دولت اقای روحانی رویه تخریب را پیش گرفت
*شما در خلال صحبت های خودتان انتقادی داشتید به عملکرد شهرداری، و گزارشی که علیه شهردار قبل ارائه شد، متاسفانه این روند را ما در دولت هم شاهدیم، هر اتفاقی که میافتد که اگر بازخورد مثبتی بین مردم ندارد، به دولت قبل حواله میشود، این رویه در شهرداری هم اتفاق میافتد، این عدم نقد پذیری چه در دولت و چه در شهرداری چه پیامدهایی دارد و چه تأثیراتی برای جامعه دارد؟
-این همان شیوه غلطی است که گفتم، ما داشتههایمان را چون منتسب به کسی دیگر میدانیم ، پس آن را تخریب کنیم، این روش غلطی است، متأسفانه دولت آقای روحانی این رویه تخریب را پیش گرفت و اینقدر در این مسئله افراط کرد که مردم را از این موضوع زده کرد، و الان دیگر مردم این را نمیپذیرند که اگر نقصی وجود دارد بگوییم تقصیر دولت قبل است، قطعا مردم بعد از 5 سال میگویند این دولت چه کاری انجام داده و برای این جواب میخواهند.
این دولت اگر نگاه عاقلانه داشت، چون این افراد معتقدند گروه عقلا هستند، اینها زمانی هم که در مجلس چهارم و پنجم بودند فراکسیونی را با نام عقلا تشکیل دادند که آقای روحانی در رأس آن بود، این روش را در قبال مسکن مهر پیش نمیگرفتند و همینطور اگر اعتدال و تدبیر را داشتند باید میدانستند پروژههای بزرگ از دولتی به دولت بعد میرسد، دولت بعدی متعهد است پروژه دولت قبل را تکمیل کند مگر در جایی که مشخص شود ادامه تکمیل آن پروژه به صلاح نیست .
البته این دولت پروژه مسکن مهر را با تأخیر تکمیل کرد اما در کنارش گفتند مزخرف است، میتوانستند اشکلات را برطرف کنند، در خبرها گفتند که ما مسکن اجتماعی را جایگزین میکنیم اما عملا دیدیم که این اتفاق نیافتاد .
وزیر مسکن و شهرسازی گفت تحت عنوان مسکن اجتماعی 50 هزار واحد میسازیم، حالا ما یک صفر را حذف میکنیم، از این پروژه 5 هزارتا را نشان دهند که انجام دادهاند. برخورد منطقی و عاقلانه با این موضوع نکردند .
انتقاد پذیری هم یک اصل است
حالا اگر دقیق شویم در بحث انتقاد پذیری، اینکه همه خرابی ها را به دولت قبل نسبت دادند، و گذشته را تخریب کردند اصلا درست نیست، دولت سیزدهم که سر کار بیاید همه مشکلات را به دولت روحانی نسبت میدهد.
گاهی در رسانه ملی هم این برخورد منفی و این فضا القا میشود. در همین رسانه به گونه ای القا شده که نشان میدهند دولتهای قبل فقط هشت سال حرف زدند و توانستند فقط یک لیوان آب را گرم کنند .در همه دوره ها کار انجام شده و البته همه دولت ها ضعف هایی هم دارند.
انتقاد پذیری هم یک اصل است که اگر دولتمردان و مسئولان نسبت به نقدهایی که از آنها میشود سعه صدر نداشته باشند و روحیه انتقاد پذیری نداشته باشند، اولین نقطه ضعف در دوران مسئولیت آنها خواهد بود، آقای روحانی همه دولت قبل را زیر سوال برد و انتقاد کرد، الان میشود کسی از ایشان انتقاد نکند؟
باید انتقادها و نقدها را بپذیرند و دستاورد ها را هم بپذیرد، در سفر اخیر آقای رئیس جمهور به کرمان دیدم که به میان مردم رفتند و در چادرهایشان نشستند، خب اینها اقدامات مثبت و خوبی است و برای همه خوشایند است.
*آقای روحانی پیش از این هم نشان دادند که در زمینه نقد پذیری کم طاقت هستند و عموما منتقدان خودشان را الفاظ زشت خطاب میکنند، اما ظاهرا ایشان این رویه را کنار گذاشتند وتلاش میکنند با سعه صدر بیشتری حرف ها و نقدها را بشنود و گفته اند از نقد استقبال میکنیم از این تناقض بین حرف ها و عمل ایشان چه برداشتی میتوان کرد؟
امیدورایم نقد منصفانه و مسئولانه همه گیر شود
-آقای روحانی باید بپذیرد که بالاخره در جامعه نسبت به حرف ها و عملکرد ایشان نقدهایی وجود دارد و قطعا اشکلاتی هم هست، درست است که در رویه ایشان کمی تغییر احساس میشود ، این خیلی خوب است ، باید در ادامه دید که چقدر این اتفاق ثبات دارد، ایشان قطعا میدانند که اگر حرف های مردم را نشنوند به ضررشان خواهد بود، حالا امیدورایم ایشان بار الفاظ و درشت گوییها به منتقدان را یک جا جمع نکرده باشند و دوباره حواله کنند و البته هم امیدورایم نقد منصفانه و مسئولانه همه گیر شود.
*از دید شمایی که فعال سیاسی هستید، کدام حوزه بیشترین مشکلات را دارد؟
یکی از ترفند های دشمن و راه های مبارزه با انقلاب را در حوزه فرهنگ است
-خب در کنار مشکلات اقتصادی میبینیم که مشکلات فرهنگی نمود زیادی دارد، انقلاب ما یک ویژگی داشت که با سایر انقلاب های دنیا تفاوت داشت، این ویژگی همان سبقه فرهنگی ماست، انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی هم بود، در واقع انقلاب ما در ریشه ها هم بود و یک تفکر و ایدئولوژی خاصی در این انقلاب ایجاد شد و به یک جهان بینی خاص مبتنی بر احکام خاص مبتنی بود و یک ایدئولوژی و بایدها و نبایدهایی مبتنی بر این جهان بینی حاکم بر این انقلاب و نظام بود ، بنابر این نمیتوانست نسبت به مسائل فرهنگی بی تفاوت باشد، و در عرصه ها و حوزه های علوم انسانی و مسائل فرهنگی جامعه و هویت جامعه همیشه دغدغه مند بود و لذا نهادی مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی تأسیس شد که حتی قبل از بازنگری در قانون اساسی با حکم امام تأسیس شد و بعدا در قانون اساسی اضافه شد، پس این انقلاب نمیتواند نسبت به موضوعات فرهنگی بی تفاوت باشد، از طرف دیگر چون دشمن میداند این انقلاب مبتنی بر یک سبقه فرهنگی است، یکی از ترفند های دشمن و راه های مبارزه با انقلاب را در حوزه فرهنگ میداند، سعی کرده است با نمادهای فرهنگی جامعه که برخواسته از فرهنگ اسلامی و انقلابی ایران است مبارزه کند و به نوعی در آنها نفوذ کند و بتواند تغییراتی در آنها ایجاد کند، هرکجا که خواستگاه فرهنگی ما هست، میبینیم دشمن به نوعی برنامه ریزی و طراحی دارد، به خصوص در حوزه هنر، اینکه میبینیم به برخی از فیلمهای ما درجشنواره های مختلف، بها میدهند، و برجسته میکنند در واقع پیامهایی میدهند که هنرمندان و فیلمسازهایی که دغدغه انقلاب را ندارند و خنثی هستند به سمت خودشان بکشانند و فیلمهایی بسازند گاهی با رویکرد تجاری و گاهی نیز با نشان دادن سیاه نمایی در نظام و انقلاب و بعضا در بطن مشکلات جامعه .
فرهنگ جای تحکم و جای برخورد خشونت آمیز نیست
*اخیرا پدیده ای رخ داد به اسم دختر خیابان انقلاب که به نوعی هنجار شکنی فرهنگی محسوب میشود، این بحث حجاب اجباری و مسائل پیرامون آن، معضلات حوزه فرهنگ ریشه اش کجاست و از دیدگاه شما چه راهکاری برای حل اینگونه مشکلات وجود دارد؟
-در جامعه هم ما نمادهایی برای فرهنگ اخلاقی و دینی خود داریم، اینها هم مورد حمله قرار میگیرد، در حوزه فرهنگ هم معتقدیم از راه تبیین ارائه الگوهای درست، تقویت الگوها در حوزه های مختلف باید مورد توجه باشد، فرهنگ جای تحکم و جای برخورد خشونت آمیز نیست، فرهنگ جایی است که با روشنگری و بیان منطقی و عقلانی و عاطفی با ارائه الگوهای خوب و با برنامه های هنری زیبا ، در همه حوزه ها میتوان به تقویت فرهنگ انقلاب اسلامی کمک کرد .
*انقلاب اسلامی زمانی که رخ داد جدای از مردمی بودن، و وجود یک رهبر که از دل مردم بیرون آمده بود، مقداری هم پیشینه حزبی داشت، این حزبی گرایی بعد از انقلاب هم همچنان ادامه پیدا کرد، بعدا هم به دو دسته اصلاح طلب و اصولگرا تقسیم شد و برخی از دولت ها هم از دل همین احزاب بیرون آمدند یا حمایت های آنها را به همراه داشتند، سوال اصلی الان اینجاست ، چرا اقبال مردم در این سالها نسبت به احزاب کمرنگ شده، رفته رفته اعتبار احزاب در میان مردم کمرنگ شده، دلیل این عدم اقبال و این اتفاق چیست؟
احزابی که در طول انقلاب در کنار مردم ماندند بالا آمدند
- احزاب در فرایند انقلاب نقش داشتند اما نقششان انقدر پرنگ و مؤثر نبوده است، تشکل ها فقط یک هم افزایی بین نیروها داشتند، و یک طراحی انجام میدهند، آنچه که انقلاب را به وجود آورد، حضور مردم بود و وجود حضرت امام (ره)، احزابی در طول انقلاب ماندند و بالا آمدند که با مردم بودند، آنهایی که در مقابل مردم بودند، سیل خروشان ملت آنها را کنار زد، مؤتلفه و بعد از آن حزب جمهوری اسلامی ، اینها ابزار کار درون کار انقلاب شدند ، نه اینکه شاکله اصلی انقلاب باشند ، الان هم اینگونه است، ما در جامعه خودمان هنوز آن حزب فراگیر که مردم به عنوان حزب و جریان بپذیرند نتوانستیم به وجود بیاوریم، این اقبال در میان مردم نیست که نگاه حزبی داشته باشند .
نگاه کلان سیاسی و جبهه ای در بعضی از مردم وجود دارد اما به صورت حزبی کامل نیست، مردم بیشتر دنبال برنامه ها و طرح ها هستند و دست هرکسی آن را ببینند از آن حمایت میکنند و احساس میکنند با این برنامه ها اگر دولت روی کار بیاید و این طرح ها را در دست داشته باشد میتواند مشکلات اقتصادی را حل کند و این تحول فرهنگی را ایجاد کند، و بر اساس آن حمایت میکنند.
اما در جامعه وجود احزاب و تشکلها لازم است ، اینکه افراد بدون پشتوانه حزب و تشکیلات روی کار بیایند امکان پیگیری و مطالبه شعارها و قول هایی که داده است وجود ندارد، فرض کنید نماینده ای در میان مردمش شعارهایی میدهد و بر اساس آن رأی میآورد و وارد مجلس میشود، او به تنهایی نمیتواند شعارهایش را در مجلس پیاده کند، اما اگر در غالب یک حزب و تشکیلات وارد شوند میتوانند با تشکیل یک فراکسیون پیگیر مطالبات مردم شوند و به شعارها جامه عمل بپوشانند و مردم هم میتوانند پیگیر باشند و سؤال بپرسند .
جمنا از سال 97 فعال تر خواهد بود
*آقای میرتاج الدینی در انتها یک سوال حزبی، به انتخابات 98 مجلس نزدیک میشویم، از اوضاع و احوال جمنا چه خبر؟
- جلسات داخلی جمنا ادامه دارد، و از سال 97 فعال تر خواهد بود ، به عنوان اولین قدم ساماندهی استان ها را شروع کردیم، در گذشته مجمع عمومی که جبهه مردمی نیروهای انقلاب داشت از یک مسیر انتخاب شده بودند، نیروهای انقلاب در شهرستان ها از طریق محلات و به صورت شخصیت حقیقی افراد انتخاب شده بودند ، الان بال دیگری اضافه شده که مسیر کانون های تخصصی در استان ها و کل کشور است مثل فرهنگیان، کارگران، دانشگاهیان و مهندسین و غیره
اینها نمایندگان خود را انتخاب میکنند، تشکل های همسو هم در این رابطه فعالیت و همکاری خواهند داشت تا در استان مجمع قابل توجهی از نیروهای انقلاب جمع شوند و بعد جمع آنها در تهران به مجمع عمومی ملی منتهی خواهد شد که شورای مرکزی را انتخاب کنند.
*یعنی برای انتخابات مجلس سال 98 ، منتظر حضور یک لیست از طرف جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی باشیم؟
- بله ، ان شالله به دنبال این هستیم که یک لیست با چهره هایی شاخص برای حضور در مجلس دوازدهم معرفی کنیم .
*ممنون از فرصتی که در اختیار خبرگزاری آنا قرار دادید.
گفتوگو از آرزو نوروزجم
انتهای پیام/