انتقاد به بیتفاوتی نسبت به خیانت در«هایلایت»/ توکلی از نسل بالنده عذرخواهی کند
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری آنا، نشستهای شب هفتم جشنواره با بینظمی همراه بود و مجری برنامهها تنها به فکر به پایان رساندن جلسات است و چون اشراف کامل اداره و مدیریت برگزاری جلسات پرسش و پاسخ را ندارد گاه و بیگاه این جلسات با تشویش همراه میشود و عوامل اجرایی یک فیلم خود را ملزم به پاسخ دادن به سوالات اهالی رسانه نمیکنند و او فقط نظاره گر این برخوردها است. این انتظار میرود که از دورههای بعد برگزاری این نشستها مجری کارشناس مسلط بر حوزه سینما به صورت تئوریک و تجربی داشته باشد تا این نشستها مفید برای اهالی رسانه و عوامل اجرایی فیلم ها باشد.
حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پس از هفت شب اکران جشنواره
در میان اتفاقات ریز و درشتی که در کاخ رسانه به وقوع میپیوندد، حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در هفتمین روز جشنواره از مهمترین رویدادها بود.
اما در این میان در کنار تهویه نامناسب سالنها، کمبود فضای پارکینگ، کمبود سرویس بهداشتی، عدم دسترسی آسان سینمای رسانهها از جمله موارد و مشکلات پابرجای اهالی رسانه هستند.
«جشن دلتنگی» قضاوتی نصفه و نیمه
پوریا آذربایجانی در فیلم «جشن دلتنگی» به مضر بودن فضای مجازی میپردازد که در این بین باعث فروپاشی خانواده ها و ایجاد ظن میان آدم ها و فروپاشی روابط گرم بین آنها میشود. مشکل این فیلم از این نشأت میگیرد که فیلمساز بدون ارزیابی کردن درست این پدیده به قضاوت در این باره مینشیند و از ابتدا قصد محکوم کردن تکنولوژی و فضای مجازی را دارد به همین علت آدمهای قصهاش تک بعدی به تصویر در آمدهاند. شخصیت خاکستری در این فلیم دیده نمیشود.
این مشکل عمده که در فیلمنامه وجود دارد باعث قوام پیدا نکردن داستان آن میشود. آذربایجانی با توجه به اینکه نویسنده مشترک فیلمنامه فیلم نیز است و چون نتوانسته تصویر درستی از آدمهای قصهاش ارائه دهد،لذا در بازی گرفتن از بازیگرانش نیز دچار سردرگمی است.
پانتهآ پناهیها در صحنه تئاتر بازیگری ششدانگ، توانا و مسلط است که حضورش در هر اثر تضمینی برای ارتباط برقرار کردن مخاطب با آن اثر است اما در این فیلم حضور او به دلیل مشخص نبودن سیرو سلوک نقشی که بازی کرده قابل قبول از کار در نیامده است.
سایر بازیگران این فیلم نیز از جمله بهنام تشکر نیز که او نیز سابقه قابل قبولی در صحنه تئاتر در کارنامهاش دارد دارای همان مشکلی است که در بازی پناهیها میبینیم.
آذربایجانی در نگارش سناریو این فیلم و کارگردانی آن موفق نیست و این پرسش مطرح میشود که چرا باید یک فیلمساز و عوامل آن با عجله فقط هدف نهاییشان این باشد که فیلم خود را به جشنواره برسانند. حضور یک اثر ناموفق چه دستاوردی برای گروه اجرایی میتواند در یک رویدادی همچون جشنواره فیلم فجر داشته باشد. تعداد زیادی از فیلم ها رد ماراتن رسیدن به جشنواره دچار شتابزدگی میشوند که فیلم «جشن دلتنگی» نیز مستثنی از آنچه گفته شد نیست.
«هایلایت» فیلمفارسی روشنفکری
«هایلایت» اصغر نعیمی در آخرین ساختهاش تن به کلیشه رایج در سینمای بدنه که به تعبیری از آن به نام فیلمفارسی یاد میشود داده است. نعیمی با توجه به آنکه سالها در حوزه سینما به عنوان دستیار کارگردان فعالیت میکرد از زمانی که تصمیم گرفت خود کارگردان شود در این چند ساختهاش تکلیف مخاطب رابا خود روشن کرده. او در همه آثارش به دنبال قصههایی کم عمق، سطحی و با داستانی تکخطی رفته که هدفش جذب مخاطب است اما چون به سادهترین و سطحی ترین استانداردهای لازمه نیز برای فیلمسازی بسنده کرده نتیجه کارهایش در گیشه نیز مثبت نبوده و برایش توفیقی بدست نیاورده است.
داستان این فیلم درباره تصادفی زن و مردی است که پرده از حقایق و خیانتها نسبت به همسرانشان بر میدارد و...
حال این سوال پیش میآید که نتیجه نشان دادن خیانت زن به مرد و بخشش مرد چه بار اخلاقی را به همراه دارد؟ بخشش میتواند به عنوان یک الگو در جامعه مثبت تلقی شود اما به شرط آنکه زیرساختهای آن فراهم باشد در این فیلم بدون کالبد شکافی خیانت طرح شده این پیشنهاد از سوی کارگردان داده میشود اما چون طرح این خیانت در ساختار قصه فیلم درست از کار در نیامده با واکنش صریح مخاطب در سینمای رسانه مواجه شد و نتیجه این واکنش خندههای پی در پی اهالی رسانه و دست زدنهایشان در هنگام نمایش فیلم بود. این مسئله حتی در هنگام جلسه پرسش و پاسخ آن نیز ادامه پیدا کرد که با واکنش بازیگران آن همراه بود اما چون فیلمنامه زمینه و بستر طرح این معضل را ندارد دفاع بازیگران، حالت توجیهی پیدا کرد.در جلسه پرسش و پاسخ واکنش اهالی رسانه را به دنبال داشت.
در نشست پرسش و پاسخ این فیلم سینمایی، یکی از خبرنگاران بازخورد کاراکتر مرد را که متوجه خیانت همسرش شده را بیشتر نمایش بیغیرتی او نسبت به این واقعه تلقی کرد که این امر با توضیح پژمان بازغی که این نقش را بازی میکند و مینا وحید بازیگر نقش روبروی وی همراه بود.
وحید تشریح کرد: مردی که متوجه خیانت شده در گام نخست میخواهد زهر خود را با انتقام به مرد رقیب(کوروش) بریزد اما زمانی که عشق و علاقه در دل او جای میگیرد و آرام میشود، حس خیانت به همسر را در خود میبیند و همین امر باعث میشود شرایط را درک میکند و شروع به صحبت میکند. فکر میکنم نعیمی با نگارش این فیلمنامه میخواست به قشری که این مرد را بیغیرت مینامند نشان دهد که درک متقابل بسیار بسیار لازم است. ما میخواهیم بجای دادگاه یا سنگساز راه حل دیگری را معرفی کنیم و کمک کنیم تا این مفهوم در اجتماع ما تبدیل به هنجار شود.
متأسفم که فرهنگ و دین را نمیشناسید
خبرنگار حاضر در جلسه پس از شنیدن پاسخ مینا وحید گفت: متأسفم که فرهنگ و دین را نمیشناسید. اگر قانونی به نام سنگسار وجود دارد بر اساس دین حاکم بنا شده و نمیتوان یک قانون الهی را زیرسوال برد. ضمن اینکه نعیمی مسئله را به قدری حاد نشان نداده است. در این فیلم این بحران با آن جدیتی که نیازمند درک باشد شکل نگرفته همانطور که اغماض آن هم شکل نگرفته است.
با به پایان رسیدن این سخنان، تشویقهای اهالی رسانه تایید کننده صحبت منتقد این بخش از جلسه بود.
نعیمی خواست فضای گفتمان را نشان دهد
پژمان بازغی نیز با زبان طنز ضمن بیان اینکه بیغیرت نیست، بیان کرد:فکر میکنم قصد نعیمی تفاوت دونسل پدر و داماد خانواده است. سینما به سراغ سوژههایی میرود که در جامعه چندان نمود ندارد. در این فلیم نعیمی خواست فضای گفتمان را نشان دهد. او همانطور که انتقام را نشان نداد بخشش را نیز به صورت مستقیم نشان نداد.
«ماهورا» فیلمی که میتوانست بهتر از این باشد
فیلم «ماهورا» نیز مستثنی از نقاط ضعفی که در این دوره از جشنواره به نمایش در آمد، نیست. داستان فیلم مربوط به سال 1359 و روزهای قبل از جنگ تحمیلی است.
برای باورپذیرشدن کاراکترهای این فیلم داشتن لهجه عربی و جنوبی میتواند به باورپذیرشدن کاراکترها کمک کند اما با انتخاب غلط بازیگران این مسئله در فیلم تبدیل به نقطه ضعفی شده که ارتباط مخاطب را با اثر قطع میکند.
همانطور که در روزهای گذشته به این مسئله اشاره شد که ساعد سهیلی که بازیگر به نسبه پرکار و پرتلاشی است و اگر درست هدایت شود خروجی کارش در بازیگری به چشم میآید، در این فیلم چون هدایت درستی نشده و چون این نقش متناسب با قامت او نیست، در ارائه آن نیز ناموفق است. همانطور که در کنار یک کارگردان باید مشاور یا مشاوران کاربلدی قرار گیرد حضور مشاور برای انتخاب درست نقش در کنار بازگر نیز میتواند به عنوان یک ضرورت مطرح شود که متأسفانه در سینمای ایران به این مهم تا به حال توجهی نشده است. صحنهپردازی فیلم نیز با جلوههای میدانی برای باورپذیرشدن فضای طرح شده نمره مثبتی را به خود در این فیلم اختصاص نمیدهد.
کاستیهای فیلمنامه «ماهورا»
«ماهورا» نیز همچون «سرو زیر آب» دارای ایدهای مناسب است اما چون این ایده به درستی پرورش نیافته لذا فیلمنامه دارای کاستیهای زیادی است که در چارچوب یک فیلم بلند حرفهای نمیتوان آن را ارائه کرد. به همین علت باید به این مهم توجه داشت که همچنان پاشنه آشیل سینمای ایران فیلمنامه است و چون در این سالها بیشتر به فرم آثار سینمایی پرداخته شده لذا در حوزه فیلمسازی بسیاری از فیلمسازان نمیتوان نمره قابل قبولی به فیلمنامه آثارشان داد. این ضعف در اکثر آثار این دوره جشنواره نیز به جساب میآید.
در ابتدای جلسه پرسش و پاسخ این فیلم نیز محمود گبرلو از حاضران در سالن خواست تا به احترام حمید آخوندی تهیهکننده فیلم که در قید حیات نیست، دقایقی بایستند . قرار گرفتن عکس آخوندی و بر روی یکی از صندلیهای سن و همچنین نام این هنرمند فقید در مکان اختصاصی وی که خالی مانده بود، از حواشی این نشست به شمار میرود.
در نشست پرسش و پاسخ فیلمهای شب گذشته ، پوریا آذربایجانی و اصغر نعیمی نسبت به سخنان شب گذشته بهرام توکلی کارگردان «تنگه ابوقریب» مبنی بر اینکه سینمای مستقل وجود ندارد واکنش نشان دادند.
کسانی که از رانت استفاده کردهاند حق ندارند جریان مستقل در سینمای ایران را انکار کنند
نعیمی گفت: کسانی که از شیرخشکی که در دوره نوزادی خوردند تا امروز که فیلمهای میلیاردی میسازند، از رانت استفاده کردهاند حق ندارند جریان مستقل در سینمای ایران را انکار کنند. به نظر من توکلی باید از نسل بالندهای که با نصف دستمزد کارگردان میتواند فیلمهای بهتر از فیلم وی بسازند، عذرخواهی کند. من درباره فیلم «هایلایت» ادعایی ندارم ولی غمگین میشوم که کسانی که خود وابسته هستند تلاش میکنند دیگران را نیز متهم به وابستگی کنند و نفس استقلال را در سینما از بین ببرند. «هایلایت» و نمونههایی دیگر از فیلمها با نهایت استقلال ساخته میشود، چه استقلال مالی و چه استقلال فکری.هر نهادی اگر یک ریال به این فیلم کمک کرده 10 تومن پس بگیرد.
انتهای پیام/