هیچ فیلم غیرمستقلی نساختهام/ افتخار همکاری با علیرضا زریندست
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری آنا، نشست پرسش و پاسخ فیلم سینمایی «جشن دلتنگی» با حضور پوریا آذربایجانی؛ کارگردان، مونا سرتوه؛ فیلمنامهنویس، آرش برومند؛ صدابردار، علی قائممقامی؛ تهیهکننده، ساغر قناعت و مونا عقیقی؛ بازیگران، خشایار موحدیان؛ تدوینگر و علیرضا زریندست؛ فیلمبردار برگزار شد.
در ابتدای این نشست آذربایجانی گفت: فارغ از بازتابها خوشحالم که اینجا هستم چراکه نظرات شما به عنوان اصحاب رسانه برایم مهم است.
وی افزود: «جشن دلتنگی» به این دلیل نوشته شد که به عقیده من میزان و شکل استفاده از شبکههای اجتماعی باعث تنها و تنهاتر شدن افراد میشود. اطرافمان را که نگاه میکردیم میدیدیم روابط اصلا تنگاتنگ نیست و همه سرگرم گوشیهایشان هستند. این شد که این فیلم را به عنوان یک آینه در مقابل افراد ساختیم.
این کارگردان در مورد عنوان این فیلم گفت: اسم فیلم را از یکی از آثار عباس معروفی که به همین عنوان نوشته شده، الهام گرفتم چراکه به عقیده من فضای مجازی محفلی مانند جشن است که در نهایت همه در آن دلتنگ هستند. اگر به نظر بیننده، فیلم سیاه و سفید است، دست من نبوده و با کمترین دخل و تصرف من همان چیزی است که در واقعیت وجود دارد. نمیدانم که تا چه اندازه این فیلم روی مخاطب تاثیر میگذارد.
کارگردان فیلم «اروند» بیان کرد: میشد که به طرق مختلف به این قصه پرداخت اما این فیلم من است و منطق روایی آن سلیقه و انتخاب من است. من مطمئنم که بسیاری از آدمها که ساعات زیادی درگیر فضای مجازی هستند؛ در آن زندگی میکنند و از زندگی حقیقی دور افتادهاند.
این کارگردان با اشاره به همکاری با علیرضا زریندست، افزود: اتفاق ویژه این فیلم برای من فیلمبرداری استاد زریندست بود، من نبودم و ایشان فیلمبردار بوده است و این برایم اتفاق و افتخار بزرگی است. به اندازهای در طول فیلمبرداری از استاد زریندست یاد گرفتم که شبیه به یک کلاس درس بزرگ بود.
آذربایجانی خاطرنشان کرد: من ادعایی به بد بودن فضای مجازی نداشتم بلکه میخواستم بگویم طرز استفاده از تکنولوژی مانند هر چیز دیگری در زندگی باید مدیریت شود. این فیلم ضد شبکههای مجازی نیست بلکه بیشتر در مورد تنها شدن آدمهاست به واسطه رجوع به روابط مجازی است.
وی افزود: این فیلم، ریتم تند ندارد اما به نظرم خوشریتمترین فیلم من است و اگر در طول فیلم تعدادی از سالن بیرون میروند طبیعی است و این نوع روایت من است و هر کسی ایده خود را دارد.
آذربایجانی بیان کرد: وقتی این فیلمنامه در سال ۹۵ نوشته شد اصراری به تولید آن نبود اما احساس امروزم این است که سناریوی فیلم خوب شده است. وقتی تصمیم به ساخت اینفیلم گرفتیم تمام تلاشمان را برای ساخت آن کردیم و از آنجایی که تولید ما تولید بخش خصوصی بود در زمان فیلمبرداری اتفاقات عجیب و غریبی میافتاد اما از علی قائممقامی تشکر میکنم که این فیلم را ساخت و نخواست که در تولید سود کند، در نهایت فیلم تولید شد و همه پای آن ایستادند.
مونا سرتوه؛ فیلمنامهنویس فیلم «جشن دلتنگی» در مورد چرایی نگارش این فیلمنامه توضیح داد: کار اصلی من عکاسی بود و از زمان روی کار آمدن اینستاگرام این موضوع در ذهن من ایجاد شد که چرا آدم ها در واقعیتشان شبیه به آنچه در فضای مجازی هستند، رفتار نمیکنند و این شد که این فیلمنامه را نوشتیم.
علیرضا زریندست؛ فیلمبردار فیلم نیز عنوان کرد: همکاری با آقای آذربایجانی بسیار دوستداشتنی و لذتبخش بود، قبل از شروع کار پوریا بارها به من میگفت از من میترسد اما وقتی با هم کار کردیم این ترس به دوستی تبدیل شد و این دوستی حتی در فیلم و رابطه کارگردان با دوربین کاملا مشخص است.
وی افزود: سینمایی که در دنیا پا گرفته شبیه به فیلمهایی است که آدمها در خانه و دوربین خانگی میگیرند و این نگاه، نگاه هالیوودی شده است. برای نمونه خیلی از فیلمهای خودمان و فیلمهای غیر ایرانی را هم میتوان دید که کاملا قابهای سادهای دارند. امروزه همه با موبایل عکاسی میکنند و این ماجرا به سینما هم وارد شده که همه بتوانند به راحتی فیلم بسازنند.
خشایار موحدیان؛ تدوینگر فیلم گفت: اگر ریتمکار تندتر میشد حس و حال کاراکترها از بین میرفت.
علی قائممقامی؛ تهیهکننده کفت: استقبال مخاطبان در این روزهای جشنواره و در اکرانهای عمومی خوب بود، تا به حال کسی در این خصوص فیلمی نساخته است.
وی افزود: این نسخه که امروز دیدید نسبت به یکی دو روز اول جشنواره پلان حذفشدهای ندارد فقط چند دیالوگ کم شده آن هم به خاطر این بود که برای یکسری مقامات اکران شد و آنها پیشنهاد دادند که بعضی دیالوگها کم و یا جابهجا شود وگرنه پلانی از این فیلم نسبت به ابتدای جشنواره کم نشده است.
این تهیهکننده خاطرنشان کرد: من هم مانند هر تهیهکننده دیگری اول به فارابی رفتم و فیلمنامه را ارائه کردم چرا که دوست داشتم ارگان دولتی پشت فیلم باشد اما با وجود جلسات متعدد اما ارگانی از این فیلم حمایت نکرد. حتی یک لنزهایی که در انبار فارابی خاک میخورد را به من ندادند و من هر روز لنز اجاره میکردم.
انتهای پیام/