دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
تاملی در ایده دانشگاه(4) دکتر محمد علی مرادی*

فرم دانشِ دانشگاهی

یادداشت حاضر می کوشد تا توجهی به امر پژوهشِ دانشگاهی داشته باشد و بر این مهم بیش از هر چیز دیگری در احیای وضعیت دانشگاهی مان تاکید دارد.
کد خبر : 257193

دانشگاه به معنای مجموع یا جامع علوم است، دارای فرمی از دانش است که به آن دانش دانشگاهی می‌گویند و محصول دوران جدید است.


اگر چه در گذشته نهادهای آموزشی وجود داشتند، اما این فرم که جامع علوم با سنجه خرد ساماندهی شود به دوران نو تعلق دارد. سازمان دانش در فرم دانشگاه، تجسم یکی از ابعاد خرد هر جامعه و کارکرد بهینه آن، یعنی تولید دانش است و می‌تواند به مشکلات و مسائل جامعه و نفس امر اجتماعی در کلیت خود بپردازد و در نتیجه، تعادل یا عدم تعادل را برای جامعه به ارمغان آورد. از این رو مستلزم آن است که این سازمان تولید دانش بتواند مرجعیت جامعه را به دست بیاورد و جامعه در وضعیتی قرار گیرد که دانش در کلیت آن شامل دانش نظام‌مند و دانش ضمنی که هنوز به فرم مفهومی نرسیده، بتواند مورد وثوق جامعه و آحاد جامعه واقع شود. این روندی بود که در جوامع پیشرفته، دانشگاه توانست نهادینه شود و کوشید روابط دو جانبه و چند جانبه‌ای بین نهادهای آموزش عالی و دیگر قلمروهای جامعه فراهم آورد.


هنگامی که از پژوهش سخن می‌گوییم، به گونه‌ای کنش اجتماعی می‌پردازیم، که باید به سویه اجتماعی آن پرداخته شود و آن همانا سازمان‌دهی پژوهشی است. مهم‌ترین سازمان پژوهشی دانشگاه است، اما این نهاد با چه سازو کاری امر پژوهش را، که موضوعی اجتماعی است، سازمان‌دهی می‌کند؟


در پاسخ، بلافاصله مساله مدیریت امر پژوهش مطرح می‌شود و این که چگونه و چه کسی پژوهش را مدیریت می‌کند؟ از این‌رو، باید پژوهش‌ها را دسته‌بندی کرد و از پژوهش بنیادین و پژوهش کاربردی نام برد.


پژوهش بنیادین امری است که می‌کوشد در مبانی بیندیشد و مبانی را نقد کرده یا دوباره بازسازی کند. این مساله در تمامی عرصه‌های علوم صادق است. چرا که از رهگذر این پرداختن به مبانی است که شالوده‌های جامعه می‌توانند بازبینی، بازسازی و بازاندیشی شوند. پژوهش بنیادین در نهاد دانشگاه سامان می‌یابد و به کتابخانه‌های مجهز و تخصصی و آرشیو نشریه‌ها و مجله‌ها متکی است. اما یکی از مهم‌ترین مولفه‌های پژوهشی بنیادین، مدیریت آن است که از سوی استاد یا پروفسور صورت می‌گیرد.


استاد یا پروفسور فرم و نحوه آموزش را با امر مشاوره گام به گام و تدریجی از هم تفکیک می‌کند و می‌کوشد پژوهش بنیادین را هدایت و مدیریت کند. از همین طریق انباشت دانش صورت می‌گیرد و پایه‌های ذهنی و سوبژکتیو مستحکم می‌شود، یا اینکه با رویکرد انتقادی و بر پایه آن، گرایشی نو بارور می‌شود. با نبود پژوهش بنیادین،‌ جامعه دچار تصلب یا روزمرگی می‌شود و در مقابل، به یاری همین پژوهش‌های بنیادین است که می‌توان افق‌های چند ده یا صد ساله داشت. در کنار پژوهش بنیادین باید از پژوهش کاربردی نام برد که بیشتر با اتکا به پژوهش‌های بنیادین، به کارآمدی یا کاربردی پژوهش توجه شود. این نوع پژوهش، بیشتر در مشاوره با مدیران اجرائی برای جلو بردن امر اجرا سامان یافته‌اند صورت می‌گیرد.


بنابراین بدون توجه به نحوه سازمان‌دهی و مدیریت پژوهش نمی‌توان به آن، سامانی بهینه داد. در نبود تفکیک شفاف و جدی در امر پژوهش نمی‌توان آن کارکردی را که لازم است تامین کرد. از این رو طراحی نظامی که این تناسب را به گونه‌ای معقول حفظ کند و روابط آن را تنظیم کند یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های کشورها و جوامع بشری است.


*پژوهشگر علوم اجتماعی و فلسفه


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب