دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
حجت الاسلام خسروپناه در گفت‌وگو با آنا:

چرا افراد فاسد در ساختار نظام را اعدام نمی‌کنند؟/ ضرورت آتش‌زدن کالاهای قاچاق

رئیس موسسه حکمت و فلسفه ایران گفت: وقتی عده‌ای وام‌های کلان بانکی می‌گیرند و پرداخت هم نمی‌کنند چرا برخوردی نمی‌شود؟ چرا افراد فاسد در ساختار نظام را اعدام نمی‌کنند؟ آیا این‌ها مفسد فی‌الارض نیستند؟
کد خبر : 249001

گروه فرهنگی آنا حوزه اندیشه؛ اساسا هر اصلاح دقیق و صحیحی توسط اندیشمندان یک جامعه صورت خواهد گرفت. وقتی در ساختار یک حاکمیت شاهد اشکالات و مشکلاتی باشیم این نخبگان هستند که با نظر در ایرادات در پی رفع آن بر‌می‌آیند، حال پرسش اینجاست که چرا در ساختار اکنون متاسفانه شاهد تحقق چنین امری نیستیم و شکافی میان شَاًن عمل و نظر در اجزای مختلف این ساختار می‌بینیم. به بهانه درنگی در اعتراضات و اغتشاشات اخیر در کشور به پای صحبت‌های حجت الاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه نشستیم و از او در این باب پرسش‌هایی کردیم. در زیر مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.



*صراحتا نظرتان در مورد اعترضات و تنش های تند خیابانی در روزها و شبهای گذشته، توسط عده ای از مردم را بفرمایید.


اینکه عده‌ای بریزند در خیابان و اموال عمومی‌مان را آتش بزنند و تخریب کنند، مساجد و امام‌زاده ها را آتش بزنند، اینکه تعدادی به بهانه اعتراض پرچم ایران را آتش بزنند، اساسا اینها را نمی‌توان «اعتراض» نامید. این قبیل رفتار‌ها «آشوب» هستند و نه «اعتراض». این قبیل کنش ها از یک سری افراد سر می‌زند که هم از رسانه های بیگانه تاثیر می‌پذیرند و هم از عوامل ضد انقلاب در داخل استفاده می‌کنند.


البته امکان هم دارد افرادی جاهلانه دست به چنین کاری بزنند و با عوامل ضد ساختار جمهوری اسلامی همراه ‌شوند، اما به هرحال اهداف و مقاصدی را که آنها می‌خواهند عملی و محقق می‌کنند.


پس از وجهی می‌توان گفت این قبیل رفتارهای غیر عاقلانه و آشوبگرانه قطعا ریشه در عوامل و دلایل بیرونی و تحریک پذیر دشمنان نظام دارد.


لذا به هیچ وجه اساسا نمی‌توان اغتشاشات را با اعتراضات بحقی که مردم کشورمان دارند یکسان دانست. برای نمونه در راه‌پیمایی‌های عظیمی در روزهای گذشته (انقلابیون و همراهان نظام در دفاع از حکومتشان برگزار کردند) میلیون‌ها نفر به خیابان‌ها آمدند و این اغتشاشات خانمان‌سوز را محکوم کردند. اما همین مردم که نسبت به وضعیتی که در کشور حاکم است معترضند و اساسا اعتراضات بحقی هم دارند.


مردم معترضند از بی‌عدالتی، مردم معترضند از فاصله طبقاتی و نبودن عدالت اجتماعی و اقتصادی. مردم از فساد‌هایی که دستگاه‌های اداری و اقتصادی ما به آنها مبتلا شده‌اند معترضند و این غیر قابل انکار است.



*آیا شما هم شخصا معترض به این وضعیت هستید؟


بله قطعا و این اعتراضات به وضعیت کنونی اعتراضات بحق و وارد است و نمی توان آن را نادیده انگاشت. در واقع نمی‌توان گفت و معتقد بود که اکنون اوضاع در حد مطلوب است. مردم نسبب به فساد معترضند، نسبت به فساد اداری، فساد قضایی و... معترضند هر چند این اذعان به فساد، معنایش این نیست که قُضات عادلِ صادق در کشورمان و در دستگاه قضا، نداریم معنایش این نیست که کارمندان سالم و درستکار در ساختار اداره مملکتمان نداریم و به هیچ عنوان معنایش این نیست که بتوانیم حکم دهیم، کلیه بانکداران کشور فاسدند. اساسا در طرح و بررسی فساد در ساختار نمی‌توانیم از موجبه کلیه استفاده کنیم و مطلق بگوییم همه در ساختار فاسدند، اما فساد هست و این غیر قابل انکار است.


از این رو از عزیزانی که در این ساختار خدمت می‌کنند و با سلامت نفس، مشغول به کار هستند تشکر می‌کنیم و باید بسیار قدردان آنها بود.


با همه این اوصاف همه ما وقتی می‌بینیم عده‌ای وام‌های کلان بانکی می‌گیرند و پرداخت هم نمی‌کنند این سوال برای‌مان مطرح می‌شود که چرا با این افراد برخوردی نمی‌شود، چرا افراد فاسد در ساختار نظام را اعدام نمی‌کنند؟ آیا اینها مفسد فی‌الارض نیستند؟


بنظر من مردم از سر بی‌عدالتی می‌نالند. مردم از عدم توجه به اقتصاد مقاومتی که سال‌هاست مقام معظم رهبری تاکید می‌کند می‌نالند و ناراضی‌اند.


چرا واردات غیر قانونی و قاچاقی که از متخلفین گرفته می‌شود، آتش زده نمی‌شود؟ تا دیگر تکرار نشود. چرا نیروی انتظامی، قوه قضاییه و قوه مجریه کالای قاچاق و خلاف قانون را آتش نمی‌زند و باید پرسید چرا برخورد قاطعی نسبت به فساد در کشورمان صورت نمی‌گیرد؟


مردم اگر ببینند فرایند رو به بهبودی است، بسوی عدالت هستیم، قاضی ای که رشوه می‌گیرد و حکم ناعادلانه صادر می‌کند، در ملا عام حد و تعزیر در موردش جاری می‌شود آرام می‌شوند مردم بنظر بنده از بی‌عدالتی‌ها می‌رنجند.



*اساتید حوزه اندیشه و افراد دانشگاهی در تحقق این شرایط چیست؟


همه اساتید و نخبگان باید انتظارات مردم و اوضاع ساختار را به گوش مسئولین برسانند و نقش واسطه‌گری دارند. نخبگان باید ارتباط مستقیمی با مردم داشته باشند درد مردم را بدانند و منتقل شوند به مسئولین و مطالبه شود تا مشکلات مردم رفع شود. مردم ما اکنون واقعا مطالبات جدی ای به اقتصاد مقاومتی، عدالت قضایی ، عدالت اداری و... دارند و اینها توقعات بحق مردم است و مسئولین باید جدی بگیرند. این معنا ندارد که افرادی در این نظام حقوق رسمی پنجاه شصت میلیونی بگیرند و عده ای حقوق یک میلیونی و کمتر داشته باشند. و متاسفانه گاهی دیده می‌شود این حقوق‌ها بصورت قانونی برای مسئولین تعریف شده است و این یعنی قوانین غلط است.


مردم نسبت به عملکرد قوه مقننه معترضند، چرا این قوه قوانین سالم وضع نمی‌کند؟ چرا نظارت دقیق و صحیحی روی قوانین ندارد؟ چرا مثلا قانون بانکداری را اصلاح نمی‌کند؟ چرا عده‌ای از موسسات مجاز می‌شوند بدون پشتیبانی مالی اموال مردم را بگیرند و بعد ورشکست شوند و باعث زائل شدن حق مردم شوند. سازمان بازرسی کجاست؟ دیوان محاسبات کجاست؟ اینها چرا بعد از مرگ سهراب می‌خواهند جلوی جرم را بگیرند؟


ساختارها غلط است منطقا غلط بودن ساختار غلط بودن قوه مقننه ما است. نمایندگان در قوه مقننه همه شده‌اند مجری اجرا در صورتی که باید قوانین را وضع و اصلاح کنند.


شما نگاه می‌کنید می‌بینید در اغلب موارد نمایندگان به دنبال تغییر استاندار، شهردار، رئیس آموزش و پرورش و حتی نماینده ولی فقیه هستند. آیا نماینده مجلس باید به دنبال تغییر امام جمعه، شهردار و استاندار و... باشد؟یا باید به دنبال وضع و اصلاح قوانین درست باشد؟ آیا اساسا این کار غیر معقول نیست و به معنای انحراف از اصل کار نیست؟ متاسفانه قوه مقننه ما بشدن دخالت می‌کند در امور اجرایی این کشور و بجای وضع درست قانون و نظارت بر صحت اجرای آن به دنبال دخالت در اجرا و فشار آوردن به قوه مجریه برای سمت‌های دولتی است.


برای همین است که فردی که اساسا لیاقت ندارد رئیس آموزش و پرورش، استاندار، شهردار و... می‌شود و اینها تماما بخاطر فشارهایی است برای انتصابات.



*چطور می‌توان این رویه را تغییر داد و شاهد تحقق ساختاری صحیح و اصلاح شده بود؟


همانطور که عرض کردم نخبگان از مهم‌ترین افراد جامعه ما بشمار می‌روند که باید بار سنگین این تغییر این روی دوش آنها دید. نخبگان باید گوشی برای شنیدن حرف‌ها و خواسته‌های مردم و انتقال آن نیازها به مسئولین اجرایی و قانون‌گذاران کشور باشند و از طرفی باید برای اجرایی شدن قوانین پیگیری داشته باشند. ما باید بیاییم و پیشنهادات اساتید و نخبگان برای رفع معضلات کشور را بشنویم. باید بیاییم معضلات توسط این متخصصین امر بررسی و بدنبال راهکار حل آنها باشیم. متاسفانه ساختار مملکت ما ساختار مطلوبی نیست. نخبگان ما باید بنشینند و ایرادات ساختار را اصلاح کنند ولو نیاز باشد قانون اساسی را هم تغییر دهند و اصلاح کنند و تغییراتی در قوانین ایجاد کنند باید به چنین مهمی دست بزنند. از طرفی هم مجلس قانون‌گذار باید مجلس قانون گذار باشد و نه مجلسی که مسئول ومدیر وضع می‌کند و مجری است.


منشا آسیب‌های ساختار، فقدان و ضعف قوانین درست است و برای همین است که اصلاح قوه قانون گذار می‌توان مشکلات عدیده ما را کم و حتی حذف کند.


برای نمونه ما بسیاری از افرادی که در زندان‌هایمان می‌بینیم مشکل حقوقی دارند و در راس این مشکلات موضوع چک های برگشتی قرار دارد. این مشکل نشان می‌دهد که قانون چک اساسا نیاز به اصلاح دارد. اصلاح قانون چک جلوی این جرائم را می‌گیرد. اما متاسفانه بجای اینکه قانون چک را اصلاح کنند می خواهند زندان‌ها را زیاد کنند می‌خواهند قاضی بیشتر جذب کنند، می‌گویند مجرم زیاد داریم و باید قاضی جذب کنیم. عزیزان لطفا بیایید جرم را بزدایید و فکری ریشه ای کنید نه اینکه مشغول به افزایش قاضی و زندان شویم.



*در حین تحقق اعتراضات و اغتشاشات اخیر دیدیم اغلب اساتید و اندیشمندان حوزه علوم انسانی و فلسفه در سکوتی رفته و حرف و تحلیلی در این رابطه ارائه نکردند، شما علت چنین کنشی از سوی نخبگان فلسفی و حوزه اندیشه ما را چگونه ارزیابی می‌کنید؟


من با اساتید در همین روزهای اخیر جلسات زیادی داشتم و اصل حرف‌شان این بود که ما حرف می‌زنیم و نظر می‌دهیم اما مسئولین به گقته‌هایمان گوش نمی‌دهند. نخبگان را باور ندارند و در مسائل اجرایی از نخبگان بهره نمی‌برند. البته که نخبگان دانشگاهی و حوزوی باید راهکارهای عملیاتی پیشنهاد دهند و صرفا به مباحث نظری مشغول نشوند.


این مسلم است که اگر ساختار به نخبگان بی اهمیت باشد و آنها به این صورت به بازی بگیرد، آنها نیز در چنین مواقعی سکوت کنند و دیگر نظری ندهند و در فکر تحقق اصلاح ساختار برنیایند.


گفتگو: محمدرضا زمانی خطیبی


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب