یهودیسازی قدس؛ هدف آمریکا و نقطه اختلاف جهان عرب
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، اظهارات جدید دونالد ترامپ، رئیسجمهور جمهوریخواه آمریکا، در مورد به رسمیت شناختن قدس شریف به عنوان پایتخت رژیم اشغالگر قدس به حدی در جهان واکنشهای منفی ایجاد کرد که حتی متحدان بینالمللی آمریکا نیز از این اقدام به شدت انتقاد کردند.
نکتهای که در این میان میتوان آن را قابل توجه قلمداد کرد، وجود سیاستهای متناقض در میان رؤسای جمهور آمریکاست. تصمیم انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس اشغالی، که به منزله پذیرش پایتختی این شهر برای رژیم صهیونیستی است، توسط بیل کلینتون دموکرات در سال 1995 اتخاذ شد.
با وجود اعلام این تصمیم تند، که مغایر با طرحهای مد نظر آمریکا در اجلاسهای سازش در اسلو، مادرید و کمپدیوید بود، بندی در این مصوبه قرار داده شده مبنی بر این که هر یک از رؤسای جمهور آمریکا این حق را دارد که این طرح را به مدت 6 ماه به تعویق اندازد علاوه بر این که به رئیسجمهور این کشور این امکان را میدهد که در صورت نیاز، این تعویق را مجددا تمدید کند.
با وجود این که جرج بوش پسر، رئیسجمهور پس از کلینتون، دارای مواضع بسیار سختتری از وی بود و دو کشور مسلمان عراق و افغانستان را در آسیا هدف حمله گسترده نظامی قرار داد؛ اما او نیز بحث پذیرش رسمی قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و انتقال سفارت آمریکا به این شهر را به تعویق انداخت.
باراک اوباما، که پس از بوش روی کار آمد، در برنامههای تبلیغاتی پیش از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تأکید کرده بود: «حمایت از اسرائیل موضوعی است که من و رقیبم «جان مککین» در آن با یکدیگر هیچ تفاوتی نداریم.»
وقوع جنگهای گسترده علیه ساکنان نوار غزه، که همه آنها به شکست رژیم صهیونیستی و پیروزی نیروهای مقاومت فلسطین منجر شد، بخش مهمی از کارنامه اوباما در حمایت از رژیم اشغالگر قدس است.
با این وجود، رئیسجمهور سیاهپوست اما صهیونیست آمریکا، برای اینکه بتواند اندک مشروعیتی برای خود در ذهن فلسطینیان خصوصا افراد مرتبط با فتح در کرانه باختری ایجاد کند، بحث حمایت از وجود یک کشور فلسطینی به پایتختی قدس شرقی را دنبال و از پذیرش رسمی موضوع انتقال سفارت آمریکا به قدس خودداری کرد.
روی کار آمدن دونالد ترامپ پس از اوباما، اگرچه رقیب وی «هیلاری کلینتون» نیز یکی از حامیان سرسخت صهیونیستها بود، یک خبر خوب برای رژیم صهیونیستی بود. ارتباط گسترده ترامپ با صهیونیستها، که بخش مهمی از آن مرهون «ایوانکا ترامپ» و «جارد کوشنر» دختر و داماد یهودی وی است، باعث شد وی سیاست حمایتی، که پیش از روی کار آمدن در مورد اسرائیل اتخاذ کرده بود، پس از روی کار آمدن نیز به شکل شدیدتری دنبال کند.
اگرچه وضع تحریمهای جدید و سخت علیه جمهوری اسلامی ایران و حزبالله لبنان، که دو دشمن اصلی رژیم صهیونیستی در غرب آسیا هستند، قابل تصور بود؛ اما موافقت رسمی رئیسجمهور تاجرپیشه و جمهوریخواه آمریکا با این موضوع برای بسیاری از کسانی که گمان میکردند ترامپ اقدام رؤسای جمهور قبلی در مورد تعویق بحث انتقال سفارت قدس را تکرار میکند، یک غافلگیری سخت به حساب میآید.
دونالد ترامپ با وجود حساسیتهای افراد سازشطلب در میان فلسطینیها، کاری کرد که همان نیروهای سازشطلب نیز امروز مواضع یکسانی با جریانهای مقاومت علیه رژیم اشغالگر قدس اتخاذ کنند.
از سوی دیگر، تغییر پیششرطهای صهیونیستها برای مذاکرات سازش بر تکیه بر «لزوم پذیرش قدس به پایتختی اسرائیل پیش از هر مذاکره در مورد موضوع فلسطین»، نشان از پایان کامل پروژه سازش با اسرائیل و نظریه دو دولت فلسطینی- اسرائیلی دارد.
با این وجود، تناقض مواضع دولتهای عربی، خصوصا اختلاف موضع رژیم سعودی و دولت پادشاهی اردن، نتایج خود را در آینده به صورت شکافی گسترده در میان سران جهان عرب نشان خواهد داد. موضوعی که تأثیر قابل توجهی بر وضعیت پرونده فلسطین در سطح منطقهای و جهانی خواهد گذاشت.
منبع: دفاع پرس
انتهای پیام/