سطح سلیقه برخی از مخاطبان نازل شده است
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، وحید تاج، یکی از هنرمندان در عرصه موسیقی معاصر است. او خوانندگی را از دوران کودکی آغاز کرد و در این مسیر از محضر استادانی چون محمدرضا شجریان، علی تاج، حمیدرضا نوربخش، مظفر شفیعی و... نیز بهره گرفته است. این هنرمند همچنین دارای مدرک کارشناسیارشد در رشته آهنگسازی از دانشگاه سوره تهران است و در وادی آهنگسازی، شاگرد استادانی نظیر مصطفیکمال پورتراب، شریف لطفی، تقی ضرابی، کیاووش صاحبنسق، نادر مشایخی و... بوده است. «خانه غریب»، «سر سماع»، «برفخوانی»، «ساز شبانگاهی»، «از روزگار رنگآمیز» ، «اجاق سرد»، «رفتهای که بازآیی»، «رقص پاییز» و... برخی از آلبومهایی هستند که از تاج منتشر شده است. با این هنرمند به بهانه اجرای کنسرت تازهاش که در روزهای آتی در تالار وحدت برگزار میشود به گفتوگو نشستهایم.
مخاطبشناسی نکتهای است که این روزها بسیاری از هنرمندان عرصه موسیقی تلاش میکنند با درنظر گرفتن آن به اجرای برنامه بپردازند. درباره خود شما این مساله به چه شکل است؟ منظورم این است چقدر در جریان برگزاری یک کنسرت به این مساله توجه میکنید که قطعاتی که میخواهید انتخاب کنید مطابق با ذائقه شنیداری مخاطب باشد؟
طبعا مخاطب نزد هنرمند اهمیت زیادی دارد و وجودش برای هنرمند ارزشمند است، چراکه تا مخاطب نباشد، ارائه اثر هنرمند بیمعنی خواهد بود و این مخاطب است که به اثر یک هنرمند انگیزه ارائه میدهد. بنابراین در نظر گرفتن او هنگام خلق و ارائه یک اثر هم اهمیت زیادی دارد. ولی بهشخصه دلم میخواهد به همان نسبت که به سمتوسوی مخاطب گام برمیدارم و حین اجراها به سلایق و علایق او توجه میکنم، مخاطب نیز به همان نسبت به سمت من بیاید. منظورم این است مخاطب نباید فقط انتظار داشته باشد هنرمند اثری در خور سلیقه او تولید کند، چهبسا در سالهای اخیر میبینیم به دلایل مختلف، سطح سلیقه برخی از مخاطبان از منظر موسیقی، نازل شده است. به نظرم هنرمند نباید در چنین شرایطی زیاد هم سرسپرده چنین سلایقی شود. بهعنوان مثال، من سالها از محضر هنرمندان و استادان پیشکسوت این عرصه بهره گرفتهام و خود را شاگرد و مدیون راه و روش استادانم میدانم، درعینحال از زمانی که به عرصه موسیقی ایرانی قدم گذاشتهام تا امروز، همواره به تلاش و ممارست و تحصیل پرداختهام. طبیعی است تمایل دارم بیش از هر چیز بر موسیقی، به شکل جدی متمرکز شوم، کمااینکه در این سالها هم سعی کردهام در این وادی به ارائه آثار کیفی بپردازم. از این رهگذر همیشه تلاش کردهام آثاری را برای مخاطبانم اجرا کنم که ریشه در اصالتها و فرهنگ کهن ایرانی دارد. البته در کنار آن از نوآوری و همگام شدن با شرایط روز جامعه هم غافل نبودهام. یعنی همانطور که به گذشتگان و استادان موسیقی دهههای گذشته احترام میگذارم و سلوک هنری آنها را سرلوحه کار خود قرار میدهم، به ارائه کارهای نو با حفظ اصالتها نیز پایبندی زیادی دارم.
مسالهای که درحال حاضر در عرصه موسیقی وجود دارد و اغلب هنرمندان این وادی نسبت به آن گلهمندند، اجارهبهای بالای سالنهاست؛ بهویژه سالنی چون تالار وحدت که تقریبا همه هنرمندان تمایل دارند در این سالن به اجرای برنامه بپردازند و طبعا با مشکلاتی از این دست مواجه میشوند. دیدگاه خود شما نسبت به این مساله چطور است؟
درست است، مساله اجارهبهای سالنها امروز تبدیل به معضلی بر سر راه هنرمندان شده است. هزینه اغلب سالنهایی که در پایتخت وجود دارند بسیار بالاست و طبعا هر هنرمندی نمیتواند از عهده این هزینههای گزاف بربیاید. بههمین خاطر است که گاه برگزاری کنسرت برای هنرمند دشوار میشود و برگزارکنندگان و برنامهگذاران کنسرتها ناچارند برای تامین این هزینهها به افزایش قیمت بلیت بپردازند. البته این مساله هم بدون دردسر نیست، چراکه افزایش قیمت بلیت یک کنسرت مساوی با کاهش قدرت خرید مخاطب است. بهویژه در سالهای اخیر که تعداد کنسرتها افزایش یافته است. مگر یک خانواده چقدر درآمد دارد که بتواند برای بهرهگیری از کنسرتها، قیمت بالای بلیت را متحمل شود! بهنظر میرسد در این زمینه، دولت و اساسا سیاستگذاران فرهنگی میتوانند نقش زیادی در مرتفع کردن این مشکل داشته باشند. یعنی اگر سالنهایی در اختیار هنرمندان قرار بگیرد که در عین دارا بودن مولفه استاندارد، اجارهبهای مناسبی هم داشته باشد دیگر شاهد چنین مشکلاتی در این وادی نخواهیم بود. بهخصوص اینکه در سالهای اخیر، میبینیم تعداد هنرمندان جوانی که در شاخههای مختلف موسیقی فعالیت میکنند به نسبت قبل زیادتر شده است، روی این اصل اگر مشکل اجارهبهای بالای سالنها حل نشود، طبعا این گروه از هنرمندان جوان که تازه در ابتدای راه هستند نمیتوانند به آن شکلی که باید به فعالیت بپردازند. امیدوارم این حرف من از طریق انتشار این گفتوگو به گوش مسئولان برسد، هرچند میدانم فایدهای ندارد و این حرفها هیچ وقت شنیده نمیشود.
یک سوال هم درباره جایگاه موسیقی اصیل ایرانی در مجامع بینالمللی داشتم. به نظر شما سهم ایران در معرفی موسیقی در سطوح جهانی دراین سالها چقدر بوده است؟
تردیدی نیست که موسیقی ایران از ظرفیت گستردهای برخوردار است؛ گستردگی این حیطه تا جایی است که بهاندازه کافی در جهان شناختهشده و مورد توجه است و نیازی ندارد که کار خاصی روی آن انجام شود. همین که راه خود را برود بهترین حرکت برای دیده شدنش در حیطههای جهانی است. در ماههای اخیر، سه بار از سوی آکادمی و کنسرواتوار چین برای اجرای کنسرت به این کشور دعوت شدهایم و هر بار در جریان اجرای کنسرت به این مساله دست یافتهایم که چینیها با زوایای پیدا و پنهان موسیقی ایرانی آشنا هستند و مشخص است که روی موسیقی ما مطالعه زیادی داشتهاند. کما اینکه در یکی از این سفرها، هنرمندان چینی از ما خواستهاند تعدادی از سازهای ایرانی را به چین آورده و در معرض فروش بگذاریم تا آنها بتوانند بیشتر با سازهای ایرانی آشنا شوند. این نشان میدهد اشتیاق به شناخته شدن موسیقی ایرانی نزد کشورهای دیگر وجود دارد، فقط باید شرایطی فراهم شود تا موسیقی ایرانی که باز هم تاکید میکنم دارای پتانسیل بالایی است، بیش از پیش در معرض دید کشورهای دیگر قرار گیرد.
با توجه به اینکه تا چند روز دیگر سیوسومین جشنواره موسیقی فجر آغاز میشود، بهطور کلی عملکرد جشنوارههایی ازاین دست را چطور میبینید؟
بهطور قطع هرچقدر در طول یکسال به برگزاری جشنوارههای مختلف در حوزه موسیقی بپردازیم خوب است و میتواند با دستاوردهای جریان ساز و مثبتی توام شود. همین امروز که این گفتوگو را انجام میدهیم، جشنواره موسیقی کلاسیک به همت امیرمردانه در حال برگزاری است که در نوع خود اتفاق خوشایندی محسوب میشود، یا جشنواره موسیقی جوان که از ویژگیهای زیادی برخوردار است. در کنار این جشنوارهها، جشنوارههایی هم هستند مثل جشنواره «همایون خرم»، «ایرج بسطامی» و... که به شکل خصوصی برگزار میشوند. ای کاش شرایطی فراهم شود که بتوانیم اگر هر ماه نه، دستکم سالی چند جشنواره برگزار کنیم تا ازاین رهگذر به ارتقای فرهنگ موسیقایی کشور افزوده شود. بهخصوص اینکه برگزاری جشنوارههای موسیقی میتواند در استعدادیابی هنرمندان جوان نقش بهسزایی داشته باشد. جوانانی که بهرغم داشتن سواد آکادمیک در رشته موسیقی، بیکار هستند و به دلیل شرایط نامساعد اشتغال، نتوانستهاند جذب کار شوند. گاه وقتی برای اجرای کنسرت به شهرستانها میروم میبینم چه هنرمندان جوانی که صدای خوبی دارند یا در نوازندگی چیرهدست هستند ولی ناشناخته ماندهاند و صدایشان شنیده نمیشود. طبعا برگزاری جشنوارههاست که میتواند در معرفی این گروه از هنرمندان جوان تاثیرگذار باشد.
بهعنوان یک هنرمند چه آرزویی در عرصه موسیقی اصیل ایرانی دارید که مرتفع کردن آن با مشکلاتی توام است؟
برای خودم چیزی نمیخواهم، ولی بهطور کلی حسرت و آرزو در این وادی زیاد است. یکی از مسائلی که در این حوزه وجود دارد، به انزوا رفتن هنرمندان پیشکسوت است. بزرگان موسیقی ما امروز گوشهنشین شدهاند و جز شاگردان و مردم که روزگاری مخاطب آثار آنها بودهاند، سیاستگذاران فرهنگی به آنها توجهی نمیکنند و بهعبارتی جویای حال آنها نمیشوند. منظورم از جویای حال بودن، احوالپرسی صرف نیست؛ بلکه هرکدام از این هنرمندان که امروز کمکار شدهاند، زمانی وزنه سنگین و تاثیرگذاری در عرصه موسیقی معاصر بودهاند و ورق زرینی را بر دفتر این حیطه نقش زدهاند. بنابراین جا دارد دولت به آنها توجه و حمایت بیشتری نشان بدهد. درحالی که متولیان فرهنگی میتوانند شرایطی را فراهم کنند تا این گروه از بزرگان موسیقی، به تربیت شاگرد بپردازند. ولی واقعیت این است یادی از آنها نمیشود، درحالی که اگر پیشکسوتان موسیقی به فراموشی سپرده شوند فاجعه است. درعینحال بر این باورم ضرورت دارد بیش از پیش به هنرمندان جوان در عرصه موسیقی بها داده شود تا آتیه موسیقی بالنده و متعالیتر شود.
قرار است روز بیستوششم آذر در تالار وحدت به اجرای کنسرت تازهای بپردازید، درباره قطعاتی که قرار است دراین کنسرت اجرا شود توضیح دهید.
در این کنسرت که به همراه گروه «مهربانی» بهسرپرستی و آهنگسازی سلمان سالک اجرا میشود حضور خواهم داشت. قرار است عواید این کنسرت به نفع کودکان زلزلهزده کرمانشاه باشد. در این کنسرت، قطعاتی به آهنگسازی سلمان سالک اجرا خواهد شد.
انتهای پیام/