دستگاههای مسئول از نامه رهبری غفلت کردند
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، آذر ماه سال 1394 مقام معظم رهبری نامه روشنگرانهای خطاب به جوانان غربی و اروپایی منتشر کردند. به سراغ سیدمصطفی آقامیرسلیم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و کاندیدای انتخابات دوره دوازدهم ریاستجمهوری رفتیم تا دیدگاه و نظر او را در سالگرد ارسال این نامه بدانیم. در ادامه متن گفتوگوی ما را با سیدمصطفی میرسلیم میخوانید:
همانگونه که مستحضر هستید مقام معظم رهبری بهعنوان یک رهبر مذهبی پس از دو حادثه تروریستی گروه تروریستی داعش در شهر پاریس با صدور دو نامه خطاب به جوانان کشورهای غربی ضمن محکومیت این جنایت علیه شهروندان بیدفاع، دستهای پشتپرده ساماندهنده به این نوع اقدامات تروریستی را افشا کردند. به نظر جنابعالی تاثیر این نامهها در پر رنگ کردن مرز اسلام واقعی از اسلام تکفیری در افکار عمومی غرب چه بوده است؟
هدف جریان تکفیرى داعش، ارائه چهره زشت و نفرتآور از اسلام بوده و هست و اقدامات سراسر خبیثانه آنها در 6 سال گذشته اثر منفى بر اذهان عمومى در جهان نسبت به اسلام و مسلمانان گذاشته است. پیام به موقع رهبر معظم انقلاب توانست سدى در مقابل سیل بنیان براندازى که تکفیریها بهراه انداخته بودند باشد.
به نظر شما چه عواملی باعث شد رهبر معظم انقلاب اسلامی خارج از عرفهای دیپلماتیک و رسمی این نامهها را خطاب به جوانان کشورهای غربی به نگارش درآورند؟
آن نامهها را رهبر معظم انقلاب نه بهعنوان مسئول سیاسى یک کشور بلکه بهعنوان یک رهبر انقلابى به نگارش درآوردند. بر این اساس طبیعى است که خارج از عرف سیاسى باشد. این نامه خطاب به جوانان نوشته شد. زیرا نسل جوان هنوز گرفتار آفتهاى اجتماعى که مانع درک حقایق مىشود نشده است. ذهن نسل جوان به دلیل تباه نشدن در اثر آلودگى به ناهنجاریهاى رایج در جوامع غربى آمادگى فطرى بیشترى براى پذیرش حقایق دارد.
به نظر شما به تناسب ظرفیتهای تحولآفرین این اقدام ابتکاری و هوشمندانه رهبر معظم انقلاب اسلامی چه تحولات ضروریای باید در دستگاهها و نهادهای انقلابی برای ابلاغ محتوای این نامهها و تبیین ابعاد مختلف آن به وجود آید؟
دنبال آن مطالب ارزنده را باید استادان و دانشجویان انقلابى مىگرفتند و هنوز هم دیر نشده است. حضور استادان و دانشجویان انقلابى در محیطهاى دانشگاهى غربى بر روشن کردن اذهان جوانان فهمیده و در پاسخگویى به سوالات آنها در محیطى که گرفتار سیاستزدگى نشده و وجهه علمى بر آنها غلبه دارد، بسیار موثر است.
حضرت آیتا... خامنهای در نامه دوم خود از واقعیتی به نام خشونت نرم و خاموش نام بردند. به نظر شما مهمترین راه مقابله با این تهدید که فرهنگهای بومی را هدف قرار داده و به دنبال تحمیل فرهنگ غربی بر سایر فرهنگها است، چیست؟
خشونت نرم همان یورش فرهنگى است. چاره آن پیراستن فرهنگ خودى از غبار جفاى قرنهاى گذشته و ارائه زیباییهاى آن به شیواترین و روشنترین شکل به نسل جوان و بىغرض امروز کشور خودمان و دنیاست. به همین منظور باید از تمام امکانات هنرى، نرمافزارى و فناورى نوین استفاده کرد تا ضریب نفوذ مطالب ارزنده اسلامى و انقلابى بیشتر شود.
به نظر جنابعالی زمینههای اقبال و پذیرش محتوای این نامهها در بین مخاطبان و اساسا اهداف این نامهها چیست؟ به زبان دیگر ظرفیتهای جامعه جوان غربی برای اقبال به محتوای این نامهها را چگونه تحلیل میکنید؟ همچنین عوامل بازدارنده در این رابطه را چه میدانید؟ چگونه میتوان آنها را از پیش پا بر داشت؟
زمینه اصلى آن فطرت پاک بشرى است. بهویژه در نسل جوان که هنوز رنگ تعلق تباهکننده به خود نگرفته است. نسل جوان غربى سرگشته و تشنه شنیدن حقایق از زبان کسانى بوده که صداقت در ذاتشان نهفته است. سخن کز دل برونآید نشیند لاجرم بر دل. عواملى که در مقابل آن قرارگرفته تبلیغات استکبارى و صهیونیستى گستردهاى است که پشتوانه اغلب رسانههاى سنتى و نوین را در جهان با خود دارد. راه مقابله با آن نیز تدبیر هوشمندانه در آمادهسازى برنامههاى خبرى و هنرى خالص و بىشائبه است.
به نظر شما نامه رهبری چقدر توانست پشتپرده سیاست دیگر هراسی و دیگر ستیزی که امروز در قالب هراسافکنی و نفرتپراکنی نسبت به اسلام و مسلمانان تبلور یافتهاست را افشا کند؟
بسیار خوب توانست اثر بگذارد ولى آن تاثیرگذارى مقطعى بود و بخش عمده آن به فراموشى سپرده شده است. ما باید متناسب با رفعت اقدام مقام معظم رهبرى براى پیگیرى آن طراحى و اقدام مىکردیم ولى غافل ماندیم.
تحلیل جنابعالی از علل تصویرسازی غلط از اسلام از سوی رسانهها و سیاستمداران غربی چیست؟
غرب یکى از این دو راهبرد را دهها سال است که انتخاب کرده و برنامههاى اجرایى خود را بر آن استوار ساخته که دینستیزى و دینگریزى است. اسلام و بهویژه جلوه درخشان آن در انقلاب شکوهمند اسلامى بطلان آن دو راهبرد را اثبات کرد و طبیعى است که از سطح فلسفى و اعتقادى گرفته تا سیاستگذارى و طراحى اقدامات اجرایى، با اسلام و انقلاب اسلامى مخالفت و مقابله شود. شگرد مواجهه جریان تکفیرى و وهابى با اسلام ناب محمدى آن است که با کمک و استخدام عناصر ماجراجو و فرصتطلب و جاهل بتواند چهره اسلام راستین را تخریب کند.
به نظر شما به تناسب ظرفیتهای تحولآفرین نامههای مقام معظم رهبری به جوانان کشورهای غربی چه تحولاتی باید در عرصه دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی اتفاق بیفتد؟
مهم آن است که نیروهاى انقلابى با پشتوانه محکم علمى از میان استادان و دانشجویان بسیج شوند و صحنه افکار عمومى جهانى را با صداقت خود به هیجان آورند و تسخیر کنند.
کاستیها و بایستگیهای نهادهای برون مرزی انقلاب اسلامی برای کمک به جوانان غربی برای شناخت بیواسطه از اسلام از طریق منابع دست اول یعنی قرآن و زندگی پیامبر اکرم(ص) چیست؟
مهمترین کاستى عدمآمادگى است والا اعتقاد آن وجود دارد. براى آماده شدن نیز باید از خود پیامبر اعظم اسلام یادگرفت و به ایشان تأسى کرد و حقایق قرآنى را که مختص سرزمین و زمان خاصى نیست به مشتاقان و شیفتگان حقیقت رساند. این کار بیشتر از بودجه، نیازمند همت و تلاش است.
به نظر میرسد کلید واژه «تروریسم درد مشترک» در نامه دوم مقام معظم رهبری ظرفیتهای بسیاری برای تعامل صحیح و شرافتمندانه دنیای غرب با جهان اسلام را دارد. چگونه میتوان از این ظرفیت برای محکومیت تروریسم مخصوصا تروریسم دولتی اسرائیل و نائل شدن به آینده روشن در سایه صلح و امنیت استفاده کرد؟
امروز دنیا پى برده است که براى ریشهکنى آدمکشى و ترسآورى که استکبار و صهیونیسم به وجود آورنده و تقویتکننده آن است، جمهورى اسلامى ایران بیشترین سرمایهگذارى را داشته است. این موضوع ارزشمند بوده و باید با استفاده از ابزارهاى سیاسى و فرهنگى بینالمللى تفهیم و تبلیغ شود و دنیا بداند که مدیون این فداکاریهاى مخلصانه جمهورى اسلامى در تامین الزامات صلح و امنیت جهانى است.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/