«هاله اثر» واقعی پایان داعش
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، انتشار گسترده تصاویر و اطلاعات ریز و درشت و صحیح و غلط درباره یک واقعه، باعث میشود ذهن مخاطب چنان اشباع شود که با این که در کانون آن حادثه ایستاده، اما نتواند از یک نقطه دورتر و کلان تر به آن واقعه نگاه کند و در نتیجه ابعاد و اندازههای واقعی یا به بیان «والتر بنیامین» «هاله اثر» برخی رویدادها زیر این حجم از اطلاع رسانیها از بین میرود. از جمله این اتفاقات که اخیرا رخ داد، پایان خلافت جعلی داعش در عراق و سوریه و برچیده شدن پایههای این جریان فتنه انگیز و نفاق بود. به نظر میرسد اکنون که آن جو اشباع اطلاع رسانی و انتشار محتوا کمتر شده، بهتر و دقیق تر میتوان دست کم به شش بعد راهبردی و بعضا تاریخی این ماجرا نگریست.
1- یکی از ابعاد و ارزشهای پیروزی اخیر در منطقه زمانی درک میشود که میبینیم آمریکاییها که به بهانه مبارزه با تروریسم با ائتلافهای پرطمطراق به منطقه لشکر کشی کردند هنوز در باتلاقی که راه انداخته اند گرفتارند. آن هم با دهها برابر نیروی نظامی بیشتر از کل رزمندگان محور مقاومت. اگر از رویکرد اساسی غرب در مبارزه با تروریسم بگذریم، پیروزی ایران و متحدانش بر تروریسم نشان داد که اگر کشوری واقعا بخواهد با تروریسم مبارزه کند، این کار روش و منش مشخص دارد و اگر هدف این نباشد حتی با ائتلافهای پرسرو صدا نمی شود با تروریسم مبارزه کرد.
2- درپی تحولات امنیتی و نظامی اخیر منطقه به خصوص گسترش مرگبار داعش در عراق و سوریه، طراحی هوشمندانه ایران برای مقابله میدانی با این پدیده شوم آغاز شد. حضور مستشاران ایرانی و یگانهای مختلف مدافعان حرم از ایران و افغانستان و پاکستان تا لبنان و عراق، سبب شد مقابله با این پدیده جدیت و قدرت بگیرد. از حدود دو سال پیش نیز حوزه دیپلماسی در حد و اندازه خود به این حوزه ورود کرد که مهم ترین آن، روند مذاکرات آستانه بود. این عملکرد ایران یعنی تلفیق مقابله و مقاومت روی زمین و استفاده از دستاوردهای میدانی در دیپلماسی، خود به یک تجربه عینی و عملی برای جمهوری اسلامی در حل بحران تبدیل شده و توانمندیهای نظام را در این حوزه به شدت ارتقا داده است. تجربیاتی که البته به بهای خون هزاران شهید مدافع حرم کسب شده است.
3- مشخصا درباره تحولات نظامی و امنیتی بحرانهای اخیر منطقه باید گفت، به دلیل نوع نبردها در سوریه و عراق که بیشتر از جنس جنگهای نامتقارن و جنگهای شهری و سنگر به سنگر است (هرچند نیروهای مقاومت در لبنان با این تجربه بیشتر آشنا بودند اما این اتفاقات) باعث شد مستشاران ایران نیز به تجربیات گران بهایی در جنگهای نامتقارن و به خصوص نبردهای فراسرزمینی دست یابند. تجربیاتی که در هر دو سازمان نظامی ایران یعنی سپاه و ارتش قطعا اثر سازنده خود را خواهد گذاشت؛ به عنوان نمونه در سالهای اخیر شاهد طراحی و ساخت سلاحها و تجهیزاتی در سپاه و ارتش بودیم که قبلا کمتر درباره آنها اطلاع رسانی میشد. استفاده از فرماندهان جوان در قالب لشکرهای فاطمیون، زینبیون، حیدریون، حزب ا... لبنان، عملیات موشکی زمین به زمین سپاه که در خرداد ماه انجام شد،استفاده از یگانهای پهپادی کیلومترها دورتر از مرزهای ایران، هماهنگی با سامانههای پدافندی در حملات هوایی و موشکی مشترک با روسیه و ... همه و همه به توان فرماندهی میدانی سازمانهای نظامی ایران افزوده است. بدون شک اکنون هر تصمیم نظامی علیه ایران از سوی هر کشور یا رژیمی که باشد با دقت و تمرکز بیشتری گرفته میشود. در یک نمونه «جیمس متیس» وزیر دفاع آمریکا که سالها قبل پیشنهاد حمله به ایران را داده بود، خرداد ماه امسال آن هم جایی که خبرنگار یا رسانه ای حضور نداشت، در مقابل درخواست دو مدیر ارشد امنیتی در آمریکا برای مقابله نظامی با ایران در خاک سوریه، مخالفت کرد، حتی عصبانی شد و در مقابل قدرت ایران تصمیمی منطبق بر واقع گرفت .
4- تجربه دیپلماسی نظامی و اشتراک عمل ایران با چند کشور از جمله روسیه، عراق و سوریه و این اواخر ترکیه، خود یک سرفصل جدید در توانمندی سازمانهای دفاعی نظامی ایران بود.
5- هم افزایی و همگرایی میان نیروهای مقاومت در کشورهای مختلف از افغانستان و پاکستان تا ایران و عراق و سوریه و لبنان از دیگر ابعاد مهم تحولات سالهای اخیر منطقه است. جایی که محور مقاومت رزمندگانی از کشورهای مختلف را در عرصهها، میدانها و مناطق مختلف عراق و سوریه سازمان دهی کرد و بسیاری از این رزمندگان با نثار جان خود، پایه گذار اصلی پیروزی بر فتنه داعش شدند؛ موضوعی که میتواند به ارتقا و افزایش گستره قدرت این محور بینجامد.
6- رزمندگانی که در قالب مدافعان حرم به میدانهای مبارزه با تروریستها میرفتند و میروند، دیگر نه فقط نسلهای اول انقلاب بلکه بیشتر نسلهایی جدید و جوان بودند و هستند که برخی از آنها حتی سالها پس از رحلت امام خمینی(ره) پا به عرصه وجود نهاده اند اما با تمام وجود، قدم در راهی گذاشتند که سه دهه قبل سربازان خمینی (ره) رفته بودند. نسلی که شاید کسی باور نکند اما متولد همین دهه هفتاد پراز جنجال خودمان هستند و توانسته اند خود را در قامت سربازان آخرالزمانی قیام عاشورا جا بدهد.
خلاصه این که اگر ورای همه اطلاعات و خبرهایی که درباره اتفاقات اخیر میشنویم و میبینیم، نگاه راهبردی به پیروزی اخیر داشته باشیم، میتوان به عینه «هاله اثر» واقعی وقایع اخیر را دید و درک کرد که ما در کانون یک واقعه تاریخی و حتی در یک نقطه عطف ایستاده ایم که درک ابعاد و دستاوردهای آن نیاز به گذر زمان و نگاه کلان دارد.
منبع: خراسان
انتهای پیام/