چشم طمع به فتحالمبین مقاومت!
به گزار ش گروه رسانههای دیگر آنا، ابعاد و اهمیت شکست داعش و پیروزی ایران و جریان مقاومت در یکی از پیچیدهترین پروژههای صهیونیستی- آمریکایی قرن اخیر بسیار عظیمتر و مفصلتر از آن است که در یک یادداشت بتوان آن را تبیین و تحلیل کرد. شاید دهها جلد کتاب، ساعتها کار کارشناسی و مرور تاریخ مانند اسناد نقش آمریکا در کودتای 28 مرداد 32 و سالها گذشت زمان نیاز باشد تا با انتشار اسناد و مکالمات محرمانه به عظمت و اهمیت این پیروزی شیرین و مهم پی برد و از تلاش و طرح سنگین و پیچیده غرب و محور سعودی آشکارتر پرده برداشت.
اما با نگاهی تیزبینانه و منصفانه و رصد تحولات اخیر منطقه و بویژه اقدامات و اظهارات اخیر مقامات آمریکایی، صهیونیستی و سعودی میتوان تا حدودی به ابعاد و اهمیت پیروزیهای اخیر مقاومت پی برد.
کلیدزدن طرح نارس و خام رفراندوم کردستان، رونمایی از طرح و برنامه ترامپ علیه ایران با مشتی اظهارات و سخنان تکراری و گستاخانه، ماجرای گروگانگیری سعد حریری و استعفای ناگهانی و مشکوک وی در عربستان و توطئه فشار و خلع سلاح حزبالله، نشست اخیر اتحادیه عرب و لجنپراکنی محور سعودی ضد ایران، تحت فشار قرار دادن حشدالشعبی و نیروهای مقاومت در عراق و طرح تحریمی آمریکا علیه عصائب اهلالحق، جنبش نجبا و گردانهای حزبالله عراق با کد «اچآر4238»، سخنان آشکار و صریح مقامات مختلف صهیونیستی مبنی بر همکاری اطلاعاتی-نظامی با عربستان با محوریت مقابله با ایران و جریان مقاومت که تازهترینش اقرار وزیر انرژی اسرائیل بود که اذعان کرد این رژیم بر اساس نگرانی مشترک از مداخلات و تحرکات ایران تماسهایی محرمانه با ریاض داشته است و همچنین فتوای عجیب مفتی اعظم سعودی که جنگ با یهودیان را حرام و حماس را یک گروه تروریستی خطاب کرد، همه و همه حکایت از یک حقیقت و تحول عظیم دارد و آن نزدیکی بیش از پیش مقاومت به فتح بزرگ و به شماره افتادن نفسهای محور سعودی- صهیونیستی است.
توجه داشته باشیم دشمن اگر توان و قدرتی داشت هیچگاه به شکست داعش رضایت نمیداد و بازی خود را با توانی مضاعف ادامه میداد. اینکه به واسطه حضور مقتدرانه مقاومت آنها مجبور به پذیرش شکست داعش شدهاند و با تعجیل و عصبانیت به بازی با آخرین کارتهای خود پرداختهاند یعنی به سرنوشت نهایی نزدیک میشویم.
در این راستا بنیاد یهودی امور امنیت ملی موسوم به جینسا در گزارش اخیر خود با اذعان به حساسیت ویژه شرایط کنونی و فاصله یک قدمی ایران تا لند بریج (Land Bridge) یا مسیر زمینی نفوذ ایران به مدیترانه، اصطلاحا نوشت «وقت طلاست!» و اتخاذ 3 استراتژی را به ترامپ پیشنهاد داد: اول- آمریکا در بیانیهای با اعلام بسته «سیاستهای سوریه» صریحا بر عدم خروج آمریکا از سوریه حتی با پایان کار داعش تاکید کند. دوم- دولت ترامپ نسبت به افزایش حمایتهای خود از جوامع و گروههای سنی سوریه به منظور تقویت آنها و ایجاد قلمروهای تحت نفوذ این گروهها بویژه در جنوب سوریه اقدام کند. سوم- ایالات متحده باید از طریق تقویت همکاریها با متحدان منطقهای خود از ارسال هرگونه سلاح و تجهیزات از ایران به سوریه ممانعت به عمل آورد.
هرچند این پیشنهادات اندیشکده یهودی به ترامپ چیز جدیدی نیست اما در عین حال بیانگر دست خالی آنها در وضعیت پیش رو و طرح ناقص آنها برای تقسیم سوریه است. در عین حال روزنامه واشنگتنپست نیز 28 آبانماه با پوشش گزارش اخیر جینسا بر ضرورت آمادگی آمریکا برای حرکت بعدی ایران در سوریه اذعان کرد.
در کنار تلاشهای مذبوحانه دشمنان خارجی در راستای تضعیف جریان مقاومت و کم اهمیت جلوه دادن پیروزیهای ایران، متاسفانه جریانی نیز در داخل سعی در کمرنگ کردن این دستاورد بزرگ داشته یا در قالبی دیگر سعی در مصادره این پیروزیها به نفع خود دارد.
جناب دکتر ظریف چند روز پیش، الگوی دیپلماسی را منجر به حل بحران داعش در سوریه عنوان کرد. برای بیشتر شدن شیرینی این پیروزی در کام مردم ایران، از ایشان درخواست میکنیم جزئیات اقدامات دیپلماتیک خود را که منجر به نابودی داعش شد، منتشر کنند تا به عنوان الگو در سایر بحرانهای منطقهای نیز استفاده شود!
دنیای جالبی است! وقتی وزرای عرب در نشست اخیر قاهره علیه ما بیانیه صادر میکردند و ما را تروریست خطاب میکردند ما در سوریه، در حال مبارزه با تروریسم و فتح آخرین قرارگاههای داعش در بوکمال بودیم!
این هشدار را باید جدی گرفت که در عین ناامیدی دشمن از اقدامات بیرونی، آنها در داخل ایران اما امیدوارند در شرایطی دستاوردهای اخیر را پای میز مذاکره به معامله بنشینند. نباید این درس بزرگ را فراموش کرد که دستاوردهای امروز حاصل تفکر و گفتمان مقاومت و بیاعتمادی به آمریکاست و آنچه ادامه این مسیر و کسب دستاوردهای آتی را تضمین میکند، ادامه این راه و مقاومت مبتنی بر تدبیر و شجاعت است.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/