دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

مردم صربستان درباره ایران چگونه می‌اندیشند؟

سه فارسی آموز صربستانی در غرفه ایران در نمایشگاه کتاب بلگراد تجربیات خود از واکنش بازدیدکنندگان صرب از غرفه ایران را مکتوب کرده‌اند. نکات جالبی در این یادداشت‌ها به چشم می‌خورد از علاقه به مطالعه شعرهای مولانا تا عطش دانستن درباره انقلاب.
کد خبر : 227302

به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، نمایشگاه بین المللی کتاب بلگراد روز یکشنبه، 8 آبان‌ماه بعد از هشت روز خاتمه یافت. در این نمایشگاه رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران به همراه موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران با 75 متر غرفه و بیش از 500 کتاب به زبان‌های صربی، فارسی و انگلیسی، چندین کتاب تصویری مربوط به طبیعت، معماری، تاریخ، نقاشی‌های مینیاتور، خطاطی و هنر و نیز برخی از صنایع زیبای دستی ایران و برنامه‌های متنوع فرهنگی ادبی شرکت داشت.


در این دوره نمایشگاه 3 نفر از فارسی آموزان صربستان نیز در غرفه ایران حضور داشته و غرفه ایران را به مردم صربستان معرفی می‌کردند. مایا اسلاوکویچ (کارشناس گردشگری )، نمانیا میلتیچ (دانشجوی کارشناسی ارشد) و پتار یاناچکوویچ (دانشجوی دکترای زبان فارسی) در صربستان.


ان سه نفر که از علاقه‌مندان به ایران و زبان فارسی در صربستان هستند،‌ در یادداشت‌هایی به بازتاب آنچه که در این 8 روز از بازدیدکنندگان صربی غرفه ایران دیدند‌، پرداخته‌اند. این یادداشت‌ها به شرح ذیل است:


* مایا اسلاوکویچ/ کارشناسی گردشگری و زبان آموز فارسی


من هشت روز در غرفه ایران راهنما بودم و آنچه نوشته‌ام مشاهدات، تجربیات و برداشت‌های من از این مدت است. من البته سال پیش هم که ایران مهمان ویژه نمایشگاه کتاب بلگراد بود راهنمای غرفه ایران بودم‌‌، امسال جای غرفه ایران در سالن شماره چهار بود که نسبت به سالن شماره 2 (سال گذشته) طبعاً مخاطبان متفاوتی دارد. امسال نیز مثل سال گذشته واکنش بازدیدکننده ها نسبت به فرهنگ ایران بسیار مثبت بود.


من در سال 2014 هم راهنمای غرفه گردشگری ایران در نمایشگاه گردشگری بودم و باید بگویم که نسبت به آن سال مردم اطلاعات و آگاهی بیشتری از فرهنگ و سبک زندگی و... ایران داشتند. مثلاً برخی از بازدید‌کننده‌ها بیشتر از آن زمان زبان فارسی بلد بودند و می‌دانستند زبان فارسی از ریشه هند و اروپایی است. همچنین به نظر می‌رسید، دانش مردم از ادبیات و تاریخ ایران بیشتر شده است. دلیلش هم این بود که سوال‌های مردم از این دو مقوله پرمعنی‌تر و عمیق تر از گذشته بود. شاید هم چون نوع بازدید کنندگان در این نمایشگاه با نمایشگاه گردشگری فرق داشت.


نکته‌ای که برای شخص من جالب بود، علاقه نوجوانان بازدیدکننده از نمایشگاه به زبان، تاریخ، هنر و صنایع دستی غرفه ایران و تقاوت‌ها و شباهت‌های دو فرهنگ ایران و صربستان بود. مثلاً دانش آموزان یکی از مدارس بلگراد به نام ژیویین میشیچ با معلمشان به غرفه آمدند و یک ساعت در غرفه ماندند و با دقت به حرف‌ها درباره تاریخ و به ویژه زبان فارسی گوش می‌کردند و با اشتیاق به خط نقاشی‌هایی که آقای رضایی روی کاغذ می‌نوشت خیره شده بودند که واقعاً برای من صحنه‌ای به یادماندنی بود.


در بخش کتاب هم مردم علاقه خاصی به رومی (مولوی) داشتند و همه دنبال ترجمه اثر او بودند . متاسفانه اثر رومی فقط به زبان مقدونی در غرفه بود. رومی در جهان شخصیت مشهوری شده است، اگر چه بسیاری از مردم هنوز نمی‌دانند او ایرانی بوده است. مردم به کتاب های داستان‌های عامیانه، داستان‌های ایران و کتاب‌های مربوط به انقلاب اسلامی ایران هم که ما در غرفه به زبان صربی داشتیم، علاقه داشتند.


یکی از چیزهای دیگری که زیاد شده بود، سوال‌های مردم درباره گردشگری در ایران بود چون اخیراً ویزای بین ایران و صربستان لغو شده است. البته نوع گردشگرها فرق می‌کند، برخی گردشگرها فرهنگی یا آموزشی هستند و برخی ورزشی و ماجراجو. به نظر من گردشگرهای ماجراجو و آموزشی را می‌توان به نحوی ادغام کرد تا افراد علاقه‌مند در یک تورگردشگری که هم آموزش در آن است و هم ماجرا ، به ایران سفر کنند.


از دیگر چیزهایی که به نظرم باید به آنها توجه کرد نوشتن کتاب‌های حرفه ای درباره معماری ، تاریخ و فناوری و صنعت ایران به جای کتاب‌های کلی و عمومی است. برخی از افراد حرفه‌ای مثلاً تاریخ هنرشناس‌ها ، فن‌آورها، تاریخ معماری‌دان‌ها و ..دنبال این نوع کتاب‌ها بودند البته عجیب این بود که تعداد این جور افراد کم هم نبود.


یکی دیگر از چیزهای جالب برای مردم مراسم ادبی در بعدازظهرها نظیر دیدار نویسندگان ایران و صربستان بود که برخی از مردم از این مراسم‌ها استقبال می‌کنند، البته در صورتی که تبلیغ کافی درباره آنها بشود.


* نمانیا میلتیچ/ دانشجوی کارشناسی ارشد


اول از همه علاقه شدید مردم صربستان به ایران به خصوص تاریخ ، هنر و مسافرت به ایران برایم جالب بود. بعضی از بازدیدکننده‌ها فکر می‌کردند من ایرانی هستم طوری که با اشتیاق به من می‌گفتند چقدر آنها از ایران خوششان می‌آید. دلیلی هم که می‌آوردند این بود که ایران علیه بی‌عدالتی برخی از کشورهای جهان مبارزه می‌کند. بعضی از بازدیدکننده‌ها هم با اشتیاق می‌گفتند که ایران سال گذشته که مهمان ویژه بود، چقدر برنامه‌هایش و غرفه‌ای که داشت با شکوه و متنوع بود. در صورتی که امسال غرفه چهار کشور آلمانی زبان که در نمایشگاه مهمان ویژه بودند کاملاً سوت و کور است.


از سوی دیگر از ادبیات کهن ایران هم که در سطح جهان مشهور است خوب استقبال شد، به خصوص شعر کهن فارسی مثل اشعار سعدی ، عطار، شاهنامه و... که ترجمه آنها به صربی در غرفه ایران بود.


همچنین بسیاری از ناشران و شرکت های گردشگری به غرفه ایران می آمدند و سئوال هایی از من می پرسیدند که برایم بسیار جالب بود و سعی می کردم آنها را راهنمایی کنم.


* پتار یاناچکوویچ/ دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی


امسال غرفه رایزنی فرهنگی سفارت ایران در فضایی نسبتاً بزرگ نسبت به سال‌های قبل برگزار شد. سوال­های بعضی از بازدیدکنندگان درباره چاپ کتاب‌های قدیم رایزنی که، برخی سال گذشته موفق نشده­ بودند. آن کتاب‌ها را برای خودشان تهیه کننده بود و همچنین کتاب تاریخ، معماری، موسیقی، نقاشی و فرش ایرانی. علاوه بر کتاب، بعضی از مردم به صنایع دستی که برخی در بخش موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی برای فروش عرضه شده­ بود. علاقه فراوانی ابراز می‌کردند، هرچند بیشتر مردم به قول خودشان قدرت خرید آنها را نداشتند. تعداد زیادی از مردم هم در مورد امکان خریدن روسری‌­های ایرانی سؤال می‌کردند. می­‌توان گفت که پوستر‌های آثار مینیاتور استاد محمود فرشچیان خیلی مورد پسند مردم قرار گرفته بود. بارها از ما سؤال می‌شد که بعد از نمایشگاه این نوع آثار را در بلگراد در چه مغازه‌­ای می­‌توان خرید که جواب می‌­دادیم چنین مغازه­‌ای وجود ندارد.


برخی از بازدیدکنندگان به خوبی با فعالیت رایزنی فرهنگی ایران در بلگراد آشنا بودند اما بعضی هم که در مورد مرکز اطلاعاتی نداشتند، می­‌خواستند با فعالیت این نهاد فرهنگی آشنا شوند که ما شماره تماس یا نشانی مرکز را به آنها می‌دادیم، گاهی هم آخرین شماره نشریه فرهنگی نور به زبان صربی رایزنی فرهنگی را به آنها هدیه می‌دادیم.


گاهی حتی کسانی که راجع به ایران هیچ اطلاعاتی نداشتند تحت تاثیر زیبایی صنایع دستی میناکاری، خاتمکاری و قلمکاری ایران به غرفه ایران سر می­‌زدند و از ما درخواست می­‌کردند درباره اینکه آنها از چه مواده­ای ساخته شده‌اند و طرز تولید آنها چیست و غیره برایشان توضیح بدهیم؛ سپس می­‌پرسیدند این آثار ساخت چه کشوری است و وقتی می‌گفتیم، می‌خواستند اطلاعات بیشتری درباره ایران به دست بیاورند.


مردمی که در طی این چند روز با ما صحبت کردند هیچ یک نظر منفی نسبت به ایران نداشتند. آنها ایران را به عنوان وارث تمدن باستان پارس می‌شناسند و برای تاریخ طولانی آن احترام قائل‌اند. درمورد ایران نیز کنجکاو هستند ولی جالب این بود که با اینکه می‌خواستند با شرایط و زندگی در ایران معاصر آشنا بشوند هیچ کدام درباره وضع سیاسی کنونی کشور ایران سوال نمی کردند. در خیلی از موارد نمایندگان جشنواره‌­ها ، کتابخانه­‌ها، مدرسه­‌ها و آژانس­های خبرنگاری (مثل رادیو بلگراد) و غیره می­خواستند درباره همکاری با رایزنی فرهنگی ایران اطلاعاتی بگیرند و در عین حال برای این همکاری اعلام آمادگی می‌کردند. هنرمندان صربی هم که مراجعه می‌کردند برای رفتن به ایران و نمایش کارهایشان اظهار تمایل می‌کردند. گروهی از یک دبستان صرب که شاگردان افغانی دارد، از غرفۀ ایرانی بازدید کردند و از رایزنی فرهنگی ایران درخواست کردند که کتاب و وسایل آموزشی به زبان فارسی دراختیارشان بگذارد.


از جملۀ پرفروش­ترین و یا مردم پسندترین آثار ادبی که از زبان فارسی ترجمه شده است، رباعیات خیام و ابیات مولاناست؛ اما متاسفانه چاپ هر دوی این کتاب‌های رایزنی فرهنگی تمام شده است. به علاوه خوانندگان صرب که معمولاً با ادبیات‌­های جهان از طریق رمان­ها آشنا می­‌شوند بارها از ما خواسته‌اند که یک رمان ایرانی معاصر ترجمه شده به صربی به آنها معرفی کنیم که نداشته‌ایم. علاوه بر رمان، در چند سال اخیر خوانندگان در خیلی از موارد درباره کتاب­‌های تاریخ (معمولاً تاریخ مختصر) و هنر ایران به صربی سؤال می‌ کنند. مطلبی که برای تعدادی از مهمانان که از غرفۀ ایران بازدید کردند جالب بود، یادگیری الفبای فارسی و اصول خواندن و نوشتن این زبان بود. بعضی از بازدیدکنندگان که دارند زبان فارسی را می­‌آموزند مایل به خریدن کتاب رمان یا داستان ساده به زبان فارسی بودند. متأسفانه، چون از این نوع کتاب­ فقط یک نسخه در غرفه بود و صرفاً برای نمایش آورده شده بود آنها نتوانستند چنین کتاب‌هایی را به دست بیاورند.


تا آنجایی که می‌دانم کسی ایراد جدی از غرفۀ ایران نگرفت. وقتی که نویسندگان مشهور صرب آقایان پتروویچ و ولیکیچ برای دیدار با نویسندگان ایرانی آقای کشاورز و آقای بایرامی به غرفه ایران آمدند از نظر من، اگر سر و صدای اطراف غرفه نبود و این دیدار در یک فضای دیگری انجام می‌شد، بهتر بود. به هر حال به طور کلی در این مدت از مردم صربستان غیر از ستایش از ایران چیزی نشنیدم.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب