متغیرهای تاثیرگذار بر آینده برجام: از بروکسل تا واشنگتن
گروه بینالملل خبرگزاری آنا: هر چند آمریکا به عنوان یکی از اعضای کلیدی گروه 1+5 محسوب میشود ، با این حال ابتکار ارائه راه حلی برای مساله هستهای ایران که در نهایت منجر به توافقنامه برنامه جامع اقدام مشترک(برجام)شد، از جانب اعضای اروپایی گروه 1+5 بویژه اتحادیه اروپا صورت گرفت.
در واقع اروپاییها تلاش کردند تا برای خروج از بنبست در مساله هستهای ایران با تیم جدید مذاکرات ایران به توافقی در چارچوبی حقوقی و فنی برسند، درحالی که آمریکاییها همواره دیدگاه امنیتی وسیاسی در باره مساله هستهای ایران داشتهاند.
به رغم اینکه باراک اوباما رئیسجمهوری سابق امریکا از مدافعان رسیدن به توافقی در این زمینه با ایران بود که نهایتا به برجام ختم شد، در مقابل دونالد ترامپ رئیسجمهوری کنونی آمریکا چه در دوران مبارزات انتخابات ریاستجمهوری و چه از زمانی که وارد کاخ سفید شده، همواره بر طبل مخالفت با برجام و لزوم لغو آن سخن گفته است.
در نهایت اعلام استراتژی جدید آمریکا در قبال ایران از سوی دونالد ترامپ در 21 مهر (13 اکتبر ) که با تاکید برعدم پایبندی ایران به برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) و ارجاع آن به کنگره همراه بود، با واکنش منفی سایر اعضای گروه 1+5 از جمله سه کشور اروپایی این گروه مواجه شد. به همین دلیل شاهد آن بودیم که سران این سه کشور اروپایی یعنی ترزا می نخست وزیر انگلیس، آنگلا مرکل صدراعظم آلمان و امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه در قالب بیانیه مشترکی، از موضعگیری نسنجیده دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا درباره برجام ابراز نگرانی کردند.
در این بیانیه تصریح شدکه سران این سه کشور با اطلاع از تصمیم ترامپ در خودداری از تایید مجدد پایبندی ایران به برجام و اعلام این مسئله به کنگره آمریکا، نگران پیامدهای احتمالی این اقدام هستند. در عین حال این سه کشور همچنان پایبندی خود به برجام و اجرای کامل آن توسط همه طرفها را اعلام و حفظ برجام را در راستای منافع امنیت ملی مشترک خود دانستند.
موضع صریح سران سه کشور اروپایی و نیز موضعگیری قاطع فدریکا موگرینی رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در حمایت از برجام بار دیگر یکی از موارد مهم اختلاف اروپا و آمریکا را آشکار کرد. موگرینی در این زمینه تاکید کرده که ما به اجرای کامل برجام توسط همه طرفها، که یکی از منافع امنیتی کلیدی اتحادیه اروپاست، کاملا پایبند میمانیم.
در واقع موضع منفی ترامپ در قبال برجام و کارشکنی آشکار وی برای از بین بردن این توافق بینالمللی نه فقط با انتقاد رقبا و دشمنان آمریکا مانند چین و روسیه مواجه شده بلکه به افزایش شکاف بین دو سوی اقیانوس اطلس منجر شده است. موضع ترامپ در باره برجام به هیچ عنوان مورد موافقت شرکای اروپایی واشنگتن نیست.
در واقع، ترامپ شکاف میان اروپا و آمریکا را افزایش داده است. به گفته سعید علیخانی تحلیلگر مسائل بینالملل ،ترکیبی که اینک در اروپا بر سر کار آمده است، ترکیبی نیست که در تقابل با برجام قرار گیرد، بویژه اینکه بروز مشکلات فراگیر در اروپا باعث شده آنها به دنبال ایجاد مشکلات جدید دیگری که قبلاً موفق به حل آن شدهاند، نباشند.
در آخرین موضعگیری رسمی اتحادیه اروپا، وزرای خارجه 28 کشور عضو اتحادیه اروپا روز دوشنبه 24 مهر در پایان نشستی در لوکزامبورگ با انتشار بیانیه ای، آمریکا را به پایبندی به تعهداتش در برجام فرا خواندند. در بیانیه اتحادیه اروپا آمده است: برجام که نتیجه 13 سال دیپلماسی است، عنصری کلیدی در طرح جهانی برای منع گسترش سلاحهای هستهای و لازمه حفظ امنیت در منطقه است و اجرای موفقیت آمیز این توافق تضمین میکند که برنامه هستهای ایران منحصرا صلح آمیز باقی خواهد ماند.
تاکید اتحادیه اروپا بر این است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی به واسطه سیستم نظارتی جامع و سختگیرانهای، هشت بار پایبندی ایران را به تعهدات هستهای خود تایید کرده است. در این بیانیه تاکید شد که اتحادیه اروپا به اجرای کامل و مؤثر تمام بخشهای برجام متعهد است.
هم چنین فدریکا موگرینی رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا به نمایندگی از اعضای اتحادیه اروپا ، آمریکا را به پایبندی به تعهدات خود در برجام فرا خواند و از آن خواست تا پیش از برداشتن هر گامی در این زمینه، پیامدهای آن را برای امنیت آمریکا و هم پیمانانش در نظر داشته باشد. بیانیه اتحادیه اروپا درباره پایبندی این اتحادیه به برجام صریحترین موضع گیری اتحادیه اروپا در واکنش به سخنان دونالد ترامپ در زمینه عدم پایبندی جمهوری اسلامی ایران به برجام و تلاش برای لغو آن است.
شکاف روز افزون
از هنگام روی کار آمدن ترامپ، مواضع و اقدامات وی در بسیاری موارد نارضایی و خشم اروپایی ها را به دنبال داشته است. موضع ترامپ درباره خروج از توافقنامه آب و هوایی پاریس ،مخالفت ترامپ با انعقاد توافق تجارت آزاد بین اتحادیه اروپا و آمریکا و نیز درخواستهای مکرر وی از اعضای اروپایی ناتو برای برای افزایش بودجه نظامی و افزایش سهمشان در ناتو از جمله مواردی است که باعث بروز شکاف بین اروپا و آمریکا شده است.
اما اکنون مخالفت شدید ترامپ با برجام که از دیدگاه اروپاییها توافقی منطقی و مناسب در چارچوب حل و فصل مساله هستهای ایران تلقی میشود، بار دیگر اختلاف بین اروپا و آمریکا را آشکار کرده است. از نگاه اروپاییها، برجام نتیجه سالها تلاش در حوزه دیپلماسی و گام مهمی در مسیر حصول اطمینان از عدم انحراف ادعایی برنامه هستهای ایران به سوی اهداف نظامی تلقی میشود.
خودداری ترامپ از تایید پایبندی ایران به برجام باعث خواهد شد همه طرفهای این توافقنامه در یک سو و آمریکا در طرف دیگر قرار گیرند. در واقع اتحادیه اروپا برجام را توافقی در چارچوب کنترل برنامه هستهای ایران میداند، در حالی که از دیدگاه ترامپ، برجام نه فقط باید باعث کنترل و نظارت و محدودیتهای شدید بر برنامه هستهای ایران باشد، بلکه باید دیگر نگرانی های آمریکا از جمله در باره برنامه موشکی ایران، اقدامات منطقه ای ایران ونیز وضعیت حقوق بشر در ایران را در برگیرد.
برای اروپاییها با توجه به اجرای برجام از سوی ایران، دغدغه انجام اقدامات هستهای نظامی از جانب تهران بر طرف شده و آنها اکنون مشتاق گسترش روابط تجاری و اقتصادی با ایران هستند. رویا منتظمی کارشناس اروپا ، تاکید میکند که اروپا در زمینه مسایل اقتصادی روابط خود را با ایران خیلی تقویت کرده و منافع اقتصادی آن ایجاب نمیکند که از برجام خارج شود. هر چند برخی سران اروپایی اظهار نظرهایی درباره شریک بودن در نگرانیهای آمریکا در باره برنامه موشکی ایران و نیز اقدامات منطقهای آن دارند ، با این حال از دیدگاه آنها، پیگیری این مسائل نباید به بهای از میان رفتن برجام صورت گیرد.
در عین حال برای اروپاییها گسترش روابط تجاری و اقتصادی با کشورها و مناطق مختلف جهان اکنون در اولویت قرار دارد، در حالی که ترامپ صراحتا بر درون گرایی اقتصادی آمریکا و دوری از توافقات تجاری با دیگر کشورها و مناطق جهان تاکید میکند.
طبیعتااز دیدگاه اروپاییها، ایران از جایگاه مهمی چه از لحاظ سیاسی و چه اقتصادی برخوردار است و همین عامل باعث میشود کماکان خواهان حفظ و گسترش روابطی باشند که در دوره پسا برجام با ایران برقرار کردهاند.
پس از امضای توافقنامه هسته ای با ایران در سال 2015، قراردادهای اقتصادی متعددی بین ایران و کشورهای اروپایی امضا شد. به عنوان مثال شرکت توتال قرارداد پنج میلیارد دلاری با ایران برای مشارکت در توسعه میدانهای گازی ایران امضا کرد. لذا اروپا خواهان حفظ همکاریهای اقتصادی خود با ایران است.
فدریکا موگرینی تلاش خواهد کرد ترامپ را راضی کند توافقنامه هستهای ایران را به دیگر مسایل مرتبط نکند. البته بعضی کشورهای اروپایی خواهان بحث درباره مسئله موشکهای بالستیک ایران و نقش آن در منطقه خاورمیانه به ویژه سوریه و لبنان هستند. اتحادیه اروپا روزنه امیدی دارد که ترامپ در موضع خود در برابر این توافقنامه بازنگری کند.
با این حال برخی تحلیلگران مانند امیرعبداللهیان مشاور امور بینالملل رئیس مجلس شورای اسلامی معتقدند که نباید خوشباور باشیم که اروپا از آمریکا فاصله گرفته و به ما نزدیک میشود. به گفته وی، آمریکا و اروپا دیدگاههای مشترکی در مورد توان دفاعی ایران دارند. از اظهارات برخی مقام های ارشد اروپایی نیز این گونه برداشت می شود که آنها مایل هستند که ایران همچنان تحت فشار بماند. کما اینکه امانوئل ماکرون، رئیسجمهوری فرانسه اخیرا در مصاحبه با سیانان گفت:"لازم است جامعه بینالمللی به تدوین راهبردی جدید در خصوص برنامه موشکی ایران بپردازد. چون تهدیدی برای کل منطقه است. لازم است ما درباره دوران پس از سال 2025 میلادی یعنی پس از اتمام دوره زمانی برجام مذاکراتی را باز کنیم."
دو دیدگاه متفاوت
درباره میزان نقش و تاثیرگذاری اروپا بر ادامه حیات برجام و باقی ماندن آن ،حتی در صورت خروج امریکا از آن، دو دیدگاه متفاوت وجوددارد.
تحلیلگرانی که موافق برجام هستند، بر تفاوت بین اروپا و امریکا و افزایش اختلافات بین این دو تاکید ورزیده و بر امکان همکاری با اروپا برای حفظ برجام تاکید میکنند.
اما دستهای دیگر از تحلیلگران معتقدند که اروپا در هر حالتی منافع خود در همکاری و هماهنگی با آمریکا را بر همکاری با ایران ترجیح داده و لذا با توجه به میزان نفوذ مالی و پولی، تجاری و اقتصادی امریکا در سطح جهان و از جمله در اروپا، اتحادیه اروپا حتی اگر خود هم بخواهد، اما نمیتواند به رغم مخالفت با موضع ضد برجامی ترامپ، کاری از پیش برد. از نگاه این تحلیلگران، اساسا برجام بدون حضور آمریکا، توافقی بیمفهوم و عاری از محتوا خواهد بود.
برداشتهای متعارض
به رغم دیدگاه برخی از مواقفان برجام در مورد حمایتهای قاطعانه اروپا از برجام و هشدارهای مکرر مقامات بروکسل به ترامپ مبنی بر ضرورت پایبندی همه طرفها به توافق هستهای، اما برخی منتقدان نظری متفاوتی دارند، به طوری که آنان بر این باورند آمریکا و اروپا دو روی یک سکهاند و فقط در ظاهر قضیه با یکدیگر متفاوت عمل میکنند.
این منتقدان معتقدند برجام بر این نظریه که واشنگتن و بروکسل با نمایش پلیس خوب و بد، قصد منحرف نمودن افکار عمومی جهان و به ویژه ایران را دارند، تکیه میکنند. آنان معتقدند اروپا و آمریکا در صددند تا تهران ضمن ماندن در توافق هستهای به زیاده خواهیهای غرب نیز تن دهد. در نگاه آنها، اروپا در نقش پلیس خوب ظاهر شده و آمریکا نقش پلیس بد را ایفا می کند.
از نگاه موافقان، با تشدید حمایتهای جهانی از برجام در تقابل با موضع یکجانبه گرایانه آمریکا، این حمایتهای یکی از عوامل تاثیرگذار بر ماندگاری توافق و گامهای رو به جلو در پیشبرد اجرای برجام بوده است. در غیر این صورت به احتمال زیاد شاهد تندروی های بیشتری از سوی کاخ سفید از زمان روی کار آمدن ترامپ بودیم. در حالی که منتقدان با الگوسازی از رفتار ترامپ و تعمیم رویکرد امریکا به سایر اعضای گروه 1+5 به کارشکنیهای آمریکا توجه کرده و آن را معیاری برای سنجش توافق هستهای و دستاوردهای ایران میدانند.
از منظر موافقان، اعضای اروپایی گروه 1+5 برنامههای خود را برای گسترش روابط با تهران عملیاتی کرده و حاضر به پذیرش مواضع غیرمنطقی ترامپ و ازدست رفتن نتیجه مذاکرات 13 ساله خود نیستند. بنابراین، آنها شدیدترین موضع گیریها را علیه آمریکا اتخاذ کرده و تصریح نمودهاند حتی در صورت خروج آمریکا از برجام همچنان به آن متعهد خواهند ماند. قاطعترین اظهارات علیه یکجانبهگرایی آمریکا بارها از سوی فدریکا موگرینی مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا صورت گرفته و دیگر سران اروپایی از جمله سران انگلیس ، المان و فرانسه نیز در این زمینه با او همصدا هستند.
در عین حال وزیران امور خارجه کشورهای اتحادیه اروپا در نشست اخیر خود خواستار حفظ برجام شدند، موضوعی که نشان می دهد اتحادیه اروپا با بهرهگیری از هر فرصتی درصدد زنده نگهداشتن برجام است، توافقی که یکی ازحساس ترین موارد اختلاف ایران و غرب را حل کرده و میتواند به عنوان الگویی برای حل وفصل اختلافات بزرگ بینالمللی مورد استفاده قرار گیرد.
از دیدگاه موافقان، هیچ ابزاری برای آمریکا و دشمنان منطقهای ایران، کارآمدتر از شکلگیری اختلاف بین ایران و گروه 1+5 نیست.
در مقابل منتقدان، بر نقش محوری آمریکا در برجام و اثرات غیر قابل کتمان خروج آن از برجام تاکید میکنند. از دیدگاه آنها از لحاظ فنی و مالی ادامه برجام بدون آمریکا و با اروپا شدنی امکان پذیر نیست. این تحلیلگران استدلالهای مختلفی را در این زمینه مطرح کردهاند.
نخست اینکه آمریکا برای اعمال همه جانبه تحریمهای مالی علیه ایران چه در زمینه دلار و یا هر ارز دیگر از جمله یورو، نیازی به موافقت یا همراهی عملی یا تصویب قانونی از جانب دولتهای اروپایی ندارد.
مساله دیگر مکانیسم تحریمهای آمریکا است که امکان مقابله را از اروپاییها سلب کرده است. مکانیسم تحریم امریکا به این صورت است که هر نهادی که به یک عضو لیست تحریمی وزارت خزانه داری آمریکا موسوم به " اس دی ان" Specially Designated Nationals And Blocked Persons List (SDN) خدمت مالی برساند، از چرخه دلار قطع میشود و اگر بخواهد وصل شود، ناچار از پذیرش جریمه سنگین است. این موضوع قبل و بعد از برجام بارها تکرار شده است و دولتهای اروپایی به دلیل ناتوانی، هرگز کوچکترین دفاعی از بانکهای مستقر در قلمروشان در مقابل این رویه آمریکا نکردهاند. این موضوع نه فقط درباره اروپا بلکه درباره سایر کشورها نیز صادق است.
در واقع آمریکا برای اعمال تحریم مالی جهانشمول علیه ایران هیچ نیازی، به همراهی هیچ دولت دیگری ندارد. این حقیقت ناشی از نسبت عظیم تامین مالی و انتقالات مالی در جهان به دلار است که به مراتب بیش از نسبت اقتصاد آمریکا به کل اقتصاد دنیا است. با توجه به این واقعیت هیچ بانک معتبر یا نیمه معتبری بین دسترسی به بیش از 80 درصد از تراکنشهای سوئیفت و تجارت حداکثر 60 میلیارد دلاری با ایران ، گزینه دوم را انتخاب نمیکند. بویژه اینکه امریکا بارها با جریمه هنگفت بانکهای مختلف بویژه بانکهای اروپایی مانند جریمه 9 میلیارد دلاری بانک فرانسوی پاریباس، آنهارا در زمینه تخطی از رویه مد نظر خود بشدت مجازات کرده است.
بدن ترتیب منتقدان برجام بر این عقیده هستند که برجام در عمل بدون آمریکا معنای اجرایی واقعی ندارد. به گفته آنها ،بزرگترین ریسک تصور امکان ادامه حیات برجام با تکیه بر اروپا، آن است که اروپاییها امتیازی را که نمیتوانند بدهند با هزینه گزاف به ایران خواهند فروخت.
جمعبندی
قطع نظر از استدلالهای موافق و منتقدان در زمینه صداقت یا عدم صداقت اتحادیه اروپا در زمینه تاکید بر لزوم ادامه برجام باید دانست که از نگاه اروپاییها ،در برهه کنونی حفظ برجام در راستای منافع کلان و درازمدت آنها است. زیرا از یک سو توافقنامه برجام توانسته تا تهدید ادعایی هستهای از جانب ایران را از میان برده و از سوی دیگر زمینه از سرگیری تعاملات گسترده ایران و اروپا را در زمینههای مختلف تجاری، اقتصادی، مالی، صنعتی و ... فراهم کند.
در مقابل آمریکا با تفسیر موسع خود از برجام و ملزومات آن، از جمله لزوم پیروی ایران از خواستههای آن در زمینه محدود کردن برنامههای موشکی و نیز تغییر سیاستهای منطقهای خود، اکنون در صدد برهم زدن برجام است. مقدمه این کار با اعلام عدم پایبندی ایران به برجام از سوی ترامپ و ارجاع تصمیمگیری در این باره به کنگره آمریکا فراهم شده است.
اکنون به رغم اعلام مخالفت اتحادیه اروپا با اقدام ترامپ، با توجه به فرا رسیدن زمان اجرای تهدیدات جدید آمریکا در چارچوب قانون کاتسا CATSA، چندان کاری از اتحادیه اروپا برای توقف این روند بر نمیآید. همین مساله موجب نگرانی شدید صاحبان صنایع و تجار اروپایی از بازگشت وضعیت به دوره قبل از برجام و برهم خوردن توافقات تجاری و اقتصادی و صنعتی با ایران در دوره پسا برجام را فراهم کرده است.
بدین ترتیب به نظر میرسد نگاه واقعبینانه به رویکرد اروپا در قبال برجام، بیش از اینکه مبتنی بر مواضع سیاسی اروپاییها در حمایت از برجام باشد، باید بر مبنای میزان توانایی اتحادیه اروپا در حفظ دستاوردهای برجام در زمینه مالی و اقتصادی و ادامه لغو تحریمها باشد.
تجربه قبل از برجام در دوره تحریمها و نیز در دوره پسابرجام نشان میدهدکه نفوذ و قدرت مالی و اقتصادی آمریکا در عرصه اقتصاد جهانی عملا باعث بروز تنگناهای زیادی برای از سرگیری روابط عادی مالی و اقتصادی موسسات مالی و صنعتی اروپا با ایران شده است. بخش قابل توجهی از محدودیتها، به هراس این موسسات و شرکتها از احتمال اعمال مجازاتهای آمریکا به دلیل ارتباط با ایران برمیگردد.
* کارشناس مسائل استراتژیک
انتهای پیام/