دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
04 آبان 1396 - 08:19
سیدرضا جزء مومنی*

مطبوعات، عامل پویایی فرهنگی

کد خبر : 223922

در تحلیل رفتاری جوامع، آشنایی با بوم‌محیط سازگار با روحیات آدمی که با حس برجسته و برآمده ناسیونالیستی حمایت می‌شود؛ عاملی است که میزان علاقه و وابستگی عاطفی به دیار را تشدید می‌کند و در ساختار ذهنی نیز مابه‌ازایی نمی‌توان برای آن محیط پیدا کرد، بنابراین در رفتار معمول اجتماعی بسیار شنیده‌ایم که برای من، «هیچ‌جا، شهر و دیار خودم نمی‌شود» و با نگاه به این جمله می‌توان دنیای علاقه‌مندی به زادبوم را برآورد کرد.


محیط سازگار با افراد نیز یا بنا به محل تولد تاثیر می‌پذیرد و یا به طول اقامت و به عنوان وطن دوم و نهایتا بنا به باورهای اجتماعی نزد انسان‌هایی که روزی نیاکان ایشان ساکن آن دیار بوده‌اند که امروز نسل‌های بعدی نیز به آن محیط تعلق خاطر دارند.


محیط زندگی با رفتار زنده و پویا از روابط انسانی با تعیین میزان تاثیر متقابل افراد با افراد و محیط با افراد سامان می‌یابد و بنا به دلمشغولی‌های زمانه و حضور در دهکده جهانی با ایجاد زمینه‌های ساده در ارتباطات، افراد ناخواسته و غفلت‌زده از محیط خود بی‌اطلاع می‌شوند و دامنه و وسعت دید افراد در رفتار اجتماعی کاهش می‌باید به شکلی که حتی بخشی از نعمت‌های بی‌شمار الهی را نیز نمی‌تواند ببیند پس شکی نیست که از دیدن محیط نیز غافل خواهد بود و شاهد آن همه افراد یک شهر که از موهبت فلان بنای باستانی در شهر خود خبر ندارند و یا اگر خبر دارند به آن سر نزده‌اند.


با این شرح و با تکیه به رفتارشناسی و روان‌شناسی افراد در حس برجسته وطن‌دوستی باید از مقوله‌ی دیگری نیز در روابط اجتماعی یاد کنیم و آن نیز چیزی جز رسانه‌ها نیست که بی‌گمان و بی‌زیاده‌گویی، بخش مهمی از تعاملات اجتماعی با فرهنگ‌سازی و فرهنگ‌آفرینی آنها می‌تواند پیگیری شود.



رسانه‌ها در تعریف ساده با پیش‌فرض خبررسانی ایجاد می‌شوند و در باور متعالی به عنوان یکی از زمینه‌های زیربنایی فرهنگ‌سازی اجتماعی به عنوان زیرساخت توفیقات جوامع مطرح می‌شوند، بنابراین سهم نشریات در سبد اقتصادی جوامع مترقی و پیشرفته، بیان کننده میزان اقبال عمومی جامعه به توفیقات مدنی و مدرنیته است که در نگاه مولانا نیز جلوه‌گر است که هرکس دامنه اطلاعات گسترده‌تری داشته باشد در روابط اجتماعی موفق‌تر خواهد بود که؛


جان نباشد جز خبر در آزمون هر که را افزون خبر، جانش فزون


در این فرصت، ناگزیر باید به جان‌مایه خبر نیز که آگاهی از عدم و یا سرکشی در دنیای دانایی و برون آمدن از ورطه‌ی جهالت است؛ اشاره کرد بنابراین بدانیم که ذات خبر با آگاهی و آگاهی متقن به عنوان اطلاعات و اطلاعات زمینه‌ساز افزایش ادراک خواهد بود و البته ادراک و یا تعقل در امور، شرط لازم و کافی برای تعیین سرنوشت انسان‌ها است.


رسانه‌ها راه‌های پیوند شریانی جامعه هستند و رسانه‌های مکتوب از جایگاه فخیم‌تری برخوردارند زیرا قدرت دسترسی و تعیین محل استفاده، خاص مخاطب است اگرچه در ایران با ابراز تاسف باید این جایگاه را در کمترین مقدار از اقبال مخاطب عنوان کرد ولی عدم اقبال و بی‌مهری دلیلی نیست که حقایق کتمان شود پس ضرورتا باید دستان توانمند و تنومند دولت به یاری نشریات آمده و با کن‌فیکون فرهنگی، میزان حضور رسانه‌های مکتوب را در جامعه افزایش دهد که در این زمینه ضرورت دارد دنیای در اصطلاح مجازی کنترل شود و ...


نگارنده دل در گرو مطالعات ریز و تیز روزنامه‌ها و نشریات عهد طفولیت دارد که زینت‌آرای دکه مطبوعاتی بودند اما قدرت خرید آن‌ها وجود نداشت و امروز قدرت خرید می‌تواند در بهترین وضعیت باشد ولی اقبال به مطبوعات قابل گفتن نیست که جای دارد با تغییر نگاه مسئولان در وزارت ارشاد در تکاپوی افزایش نرخ سرانه مطالعه باشیم.


کاهش اقبال را باید در مسائل بسیاری جست‌وجو کرد که عمده آنها به تغییر سبک زندگی وابسته است اما عواملی مثل تغییر ذائقه مردم، هجوم بی مهابای رسانه‌های نوین با محوریت اینترنت، دلمشغولی‌های اجتماعی در تامین معاش، افزونی نرخ بیکاری و حتی نرخ امید به زندگی و ... نقش اساسی دارند.


نشریات، محور بحث این نوشتار به اعتبار برگزاری نمایشگاه مطبوعات و رقابت اهالی نشر در این حوزه‌ فرهنگ‌محور است اما به شکل خاص از نشریات بومی که در اوج مظلومیت هستند باید گفت که اتفاقا در جشنواره نیز در حاشیه مطرح می‌شوند و فرصت بروز و ظهور مطلق ندارند در حالی که ضرورت دارد این دسته از نشریات ابتدا در ادارات کل ارشاد استان‌ها با حضور دانایان امر مطبوعات مورد ارزیابی اولیه قرار گیرد و در پی با برخورداری از شاخصه‌های نمایشگاهی و رعایت انصاف در دسترسی به منابع و امکانات در عرصه رقابت با همین زیرگروه معرفی شوند تا در برابر ابررسانه‌های نوشتاری که از قدرت جایگاه سازمانی خاص برخوردارند، حق این دسته محفوظ بماند.


نقش رسانه‌های بومی در فرهنگ‌سازی و ایجاد زمینه رقابت و یا تعیین دامنه آگاهی مردم از روال مدیریت شهری و آگاهی از تامین یا عدم تامین خواسته‌های مردمی، نقش اساسی دارد به شکلی که مردم از پیشرفت‌ها احساس غرور خواهند داشت و در بروز مشکل، یاریگر مسئولان خواهند بود.


نشریات بومی در همه زمینه‌های مربوط به زایش یک رسانه با مشکلات روبه‌رو می‌شوند و عملا جز جان‌مایه عشق هیچ تفسیری قدرت رغبت‌افزایی به رسانه‌آفرینی نخواهد داشت بنابراین علاوه بر فرهنگ‌سازی باید به زمینه حفظ فرهنگ‌های بومی و اجتماعی نیز اشاره کرد و با اصرار از مسئولان خواست در این زمینه فکرهایی بهتری را عملیاتی کنند و اجازه دهند بخش مهمی از سبد دانایی مردم با باورشناسی و خویشتن‌شناسی فردی و محیطی با تکیه بر افراد موفق و امکنه ارزشمند حاضر در محیط بومی تعیین شود.


نشریات بومی می‌توانند عامل پیوند مسئولان باشند و البته با فاصله گرفتن از گروه‌های خاص و نترسیدن از ابلاغ توانمندی و قصور به شکل توامان، زمینه رشد شهر و همه وابستگان به شهر را رقم بزنند.


مردم در فلسفه معاش درگیر می‌شوند و ذهنیت پویایی در مباحث اجتماعی ندارند و گواه این مطلب را می‌توان در بررسی افراد حاضر در انجمن‌های توسعه یافت که عمدتا بازنشسته‌اند و مسلما فرصت بیشتری برای تفکر در اختیار دارند بنابراین همین امر ضرورت توسعه زمینه‌های آگاهی‌افزایی را در قالب ایجاد و افزایش نشریات بومی محلی رقم می‌زند که متاسفانه بنا به فقر استقبال و عوامل متعددی مانند عدم وجود امکانات فنی در شهرهای کوچک، گرانی امکانات چاپ، انتشار و توزیع و عدم تخصیص یارانه و یا کمبود شدید آن، دست‌اندرکاران نشریات بومی به سمت و سوی رپرتاژهای اقتصادی روی می‌آورند و یا در بعضی از شرایط، ناگزیر به درج مطالبی می‌شوند که با توجه به شناخت افراد بومی از نویسندگان، احساس دروغ‌پردازی، نقش می‌بندد و دامنه اقبال به رسانه کاهش می‌یابد در حالی که ضرورت دارد برای پاسداشت فرهنگ بومی، وزارت ارشاد هزینه کند و با یاری مطبوعات محلی اتفاقا از ظرفیت مردمی برای توسعه و ارتقای ملی در روی آوردن به روزنامه و نشریه استفاده کند.


بخشی از توانمندی‌های شهری و مسئولان شهری نیز می‌تواند عامل توسعه و ترقی این نشریات مظلوم باشد و حتی اسپانسرهای تکلیفی از سوی فرمانداری‌ها می‌توانند به بالا بردن سطح آگاهی‌های مردم کمک کنند و حتی سازمان ها می‌توانند در بعد خیرخواهی، تعدادی از نشریات را به شکل دوره‌ای به منظور مطالعه افراد بی‌بضاعت نذر کنند و یا سازمان ها می‌توانند هم به نام همکاران خود نشریه را تهیه و در اختیار ایشان بگذارند و هم در بعد محلی می‌توانند با فرصت‌های تبلیغی نیز به کمک مطبوعات شهری بپردازند.


نشریات محلی در استان‌ها، پرشمار نیستند و این زیبنده‌ مردم فرهیخته سرزمین دانایی نخواهد بود زیرا در کشوری زندگی می‌کنیم که همواره به جمعیت دانشجویان و فرهیختگان آن مباهات داشته‌ایم پس ضرورت مطالعه در شهرهای ایران زمین برای همگان واضح است و جا دارد ادارات کل ارشاد و استانداری‌ها نیز در مسیر منتهی به ارتقای سطح کیفی و کمی نشریات بومی در استان‌ها اقدام کنند و نشریات بومی نیز باید در خانه تکانی اصولی بسیاری از رفتار مطبوعاتی را وابسته به نگاه مشکل‌پسند مردم ارتقا دهند و از قالب‌های کلیشه‌ای و تک‌رنگ و کاغذ نامرغوب و ذات نوشتاری مشکل‌دار در زمینه نگارش که بعضا با غلط‌های فاحش املایی همراه است فاصله بگیرند زیرا در منظر عمومی، غلط املایی معادل بی سوادی در رسانه برآورد می‌شود و از زمینه اقبال به رسانه می‌کاهد و به قول گل آقای ایران مرحوم کیومرث صابری، نشریه و روزنامه باید به محل مراجعه افراد برای تصحیح سایر متون تبدیل شود.


فرصت این نوشتار به بیش از این میزان مهیا نیست و این در حالیست که سخن بسیار است و ناچار باید در چند جمله‌‌ کوتاه مورد اشاره قرار گیرد تا حق مطلب به شایستگی ادا شود که نشریات می‌توانند و باید مطالبه‌گری اصولی را به مردم بوم‌محیط خود تعلیم دهند و نیز می‌توانند نرخ آگاهی محیطی را به شکلی افزایش دهند که مردم از بودن در دیار خود احساس فخر و مباهات داشته باشند که این امر می‌تواند زمینه پیشگیری از مهاجرت‌های ناخواسته و ناآگاهانه را مهیا کند و آگاهی از اجزا فرهنگ‌ساز یک شهر مانند بناها و اشخاص و معرفی دقیق آنها، رابطه بین شهروند و شهر را افزایش خواهد داد در فرصتی دیگر شاید به بخشی دیگر از ضرورت توسعه نشریات محلی اشاره کردیم.


به هر تقدیر نمایشگاه مطبوعات فرصتی برای رغبت‌افزایی و رقابت صحیح است اما قبل از آن باید دغدغه اهالی مطبوعات وابسته به مردم و دانایی‌افزایی آنها باشد و در نهایت سلامت و بی هیچ پرده پوشی جز در حوالی خطوط قرمز متعالی سیاسی و مذهبی به میزان آگاهی‌های مردم افزود و نرخ مطالعه را که در حضیض موقعیت خود است از هلاکت نجات داد.


روزنامه‌ها جان‌مایه نجات جوامع خواهند بود پس دست یاری دولتمردان باید بلندتر از همیشه سایه‌گستر و حامی اهالی مطبوعات باشد.


*مدیر روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب