دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
گفت‌وگو با باستان‌شناس‌ سوئدی کاشف نام «الله» در لباس وایکینگ‌ها

مسلمانان و وایکینگ‌ها ارتباطات 150 ساله داشته‌اند

با توجه به اطلاعات موجود به نظر می‌رسد که حداقل در یک برهه زمانی 150 ساله ارتباطات بسیار مهم و قوی میان مسلمانان و وایکینگ‌ها وجود داشته است که از نیمه اول قرن نهم شروع شد و تا پایان نیمه دوم قرن دهم ادامه داشته است.
کد خبر : 222839

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا، چند روز پیش خبرگزاری «آناتولی» ترکیه خبری را منتشر کرد که در آن آمده بود یک پژوهشگر سوئدی طی تحقیقات خود روی منسوجات به جا مانده از دوران وایکینگ‌ها در قرن 9 میلادی، به نام‌های «علی» و «الله» روی نقوش طراحی‌شده روی لباس‌های آن زمان برخورده است. این موضوع ما را بر آن داشت مصاحبه‌ای را با آنی لارسون، باستان‌شناس اروپایی ترتیب دهیم تا با جزئیات بیشتری از این کشف آشنا شویم.
چطور موفق به کشف این الگوها شدید و چطور متوجه شدید که اینها اسم‌های عربی مرتبط با اسلام هستند؟ آیا شما با زبان عربی هم آشنایی دارید؟


این زبان‌هایی که منقش به نام علی و ا... هستند بیش از 50 سال است که در باستان‌شناسی‌های صورت‌گرفته کشف شده‌اند. برخی از اینها بیش از 100 سال است که از زیر زمین بیرون آمده‌اند. ولی معمولا در کشورهای اسکاندیناوی این الگوها را به‌عنوان نقوش آلمانی یا اسکاندیناوی می‌شناختند. بنده با توجه به کار تحقیقاتی زیادی که روی پارچه‌های حریری که در زمان وایکینگ‌ها از آسیای میانه به دست آمده بود، این موضوع را طرح کردم که نقوش پارچه‌ها مربوط به عبارت‌های اسلامی است. من تشابه‌هایی بین نقوش پارچه‌هایی که از قبر وایکینگ‌ها به دست آمده با اشیای باستانی در آسیای میانه کشف کردم. من با نقوش هندسی محدوده جغرافیایی آسیای میانه آشنا هستم و با تطبیق آن با پارچه‌های کشف‌شده از منطقه اسکاندیناوی متوجه الگوی یکسان در آنها شدم. به‌طور مشخصی تطبیق این اشیا نشان می‌دهد که فرهنگ یکسانی بر مردم این مناطق حاکم بوده است. تصاویری منتشر شده است که نشان می‌دهد نقوش بازسازی‌شده از روی پارچه‌های حریر زمانی که آینه مقابل آن قرار می‌گیرد به صورت کامل نشان‌دهنده ا... و علی است. تصاویر منتشرشده بازسازی نقوشی است که من خودم انجام دادم و کاملا واقعی و مستند است. البته در ابتدا وقتی که من این نقوش را بررسی می‌کردم متوجه مفهوم آنها نمی‌شدم. تصور می‌کردم این نوشته‌ها تنها نقوش هندسی‌ای هستند بعدها در اثر اتفاق متوجه شدم زمانی که آینه را در مقابل این نقوش قرار می‌دهیم تصاویر داخل آینه کاملا خواناست.
از منظر تاریخی آیا مستنداتی پیدا کرده‌اید که نشان بدهد مراودات فرهنگی یا تجاری میان مسلمانان و وایکینگ‌ها وجود داشته است؟


با توجه به اطلاعات موجود به نظر می‌رسد که حداقل در یک برهه زمانی 150 ساله ارتباطات بسیار مهم و قوی میان مسلمانان و وایکینگ‌ها وجود داشته است که از نیمه اول قرن نهم شروع شد و تا پایان نیمه دوم قرن دهم ادامه داشته است.


طی این 150 سال تبادلات بسیار زیاد تجاری و فرهنگی میان مسلمانان و وایکینگ‌ها وجود داشته است. بررسی‌های باستان‌شناسانه نشان می‌دهد که سکه‌های زیادی با نقوش عربی در دوران وایکینگ‌ها وجود داشته است. این نقوش دارای شکل منظم هندسی نیستند. برای همین نمی‌توان گفت که وایکینگ‌ها اقدام به تکثیر این سکه‌ها کرده‌اند و در حقیقت این سکه‌ها از طریق تجار مسلمان به اسکاندیناوی منتقل شده است.
بیشتر درباره نوع ارتباطی که میان مسلمانان و وایکینگ‌ها وجود داشت توضیح دهید. آیا مسلمانان تلاش می‌کردند که به صورت سازماندهی‌شده اسلام را در شمال اروپا تبلیغ کنند؟


در آن زمان رابطه میان دو گروه یک رابطه دوطرفه بوده است. همان‌طور که وایکینگ‌ها با شرق مبادلات تجاری داشته‌اند و اقلامی چون پارچه حریر و دیگر کالاهای شرقی را به اروپا صادر می‌کردند، از سوی منطقه اسکاندیناوی نیز کالاهایی روانه دنیای اسلام و آسیا می‌شده است.
آیا نقوش توسط وایکینگ‌ها ایجاد شده؟ آیا نقوش مربوط به این پارچه‌ها قبل از معامله روی پارچه‌ها نقش‌بسته بوده و پارچه‌های منقوش توسط مسلمانان به فروش می‌رسیده است؟ آیا وایکینگ‌ها از معنای این نقوش اطلاعی داشتند؟


ممکن است مسلمانان این پارچه‌ها را طی تبادلات تجاری به وایکینگ‌ها فروخته باشند و عملا آنها اطلاعی از معنای این نقوش نداشته باشند. از ابتدا من تصورم این بود که این پارچه‌ها و نقوش تنها در تبادلات تجاری به اسکاندیناوی رسیده است. اما طی تحقیقات متوجه شدم لباس‌ها و پوشش‌هایی که لباس سنتی منطقه اسکاندیناوی محسوب می‌شده است به‌طور معنی‌داری این نقوش را داشته‌اند. باید تاکید کنم که لباس‌های سنتی وایکینگ‌ها فقط لباس وارداتی از شرق نبوده است و حتی لباس‌هایی که آنها در منطقه خودشان نیز تولید می‌کردند به این نقوش اسلامی آراسته بودند. می‌توانم نتیجه بگیرم که به احتمال زیاد آنها چیزهایی درباره مفهوم و معنای این نقوش می‌دانستند. شاید آنها واژه «الله» را نمادی برای زندگی ابدی و جاودانه در بهشت می‌دانستند.
شما در یکی از رسانه‌های سوئدی گفته‌اید که DNA استخراج شده از قبور وایکینگ‌ها از قبرهای مربوط به زمان وایکینگ‌ها در منطقه اسکاندیناوی شبیه DNA افراد و گروه‌هایی در منطقه حکمرانی کشور پهناور ایران «پرشیا» در آن زمان است. می‌توانید در مورد این یافته‌ها توضیح دهید؟


من اطلاع دارم که یک پروژه گسترده بررسی و تحلیل DNA روی قبرهای وایکینگ‌ها در منطقه نروژ انجام شده است. بر اساس این بررسی متوجه شدیم که DNA به دست آمده از بقایای جسد افرادی که در این قبور هستند شباهت زیادی به انسان‌های ساکن در منطقه حکمرانی ایران پهناور دارد. این تحقیقات هم‌اکنون نیز ادامه دارد تا ببینیم نتایج این موضوع درخصوص قبور باستانی در منطقه سوئد مورد تاکید است. شاید بتوان این‌گونه نتیجه گرفت که ایرانی‌ها در قرن نهم میلادی به تبلیغ اسلام و تجارت با وایکینگ‌ها در شمال اروپا اقدام می‌کردند. این فرضیه شما خیلی محتمل است که اسلام از سمت نواحی شرقی در دنیای غرب تبلیغ می‌شد. متون و نشانه‌های زیادی وجود دارد که در آن زمان بهشت موعود را در شرق عالم متصور بودند.
آیا علاوه‌بر تکه‌های پارچه و حریر منقش به نام ا... و علی، اشیای دیگری نیز که نقوش عربی داشته باشند، کشف شده است؟


البته که وجود دارد؛ امروزه هزاران قطعه سکه در اسکاندیناوی به دست آمده است که نقوش عربی دارند. مبدا این سکه‌ها بغداد است. در مورد دیگری می‌توانم یاد کنم که قرار است جهت نمایش برای معرض دید عموم به نمایشگاهی منتقل شود. در این قبر خانمی دفن شده که در گردنبند او دو سکه‌ وجود دارد که مبدا این سکه‌ها بغداد است. در این قبر مقادیر قابل توجهی پارچه حریر با مشخصات نقوش اسلامی کشف شده است. همچنین سلاح‌هایی پیدا شده که مربوط می‌شود به منطقه آسیای میانه و ایران.
یافته‌های شما اطلاعات مهم تاریخی محسوب می‌شود که می‌تواند منجر به کشف حقایق بیشتر تاریخی شود ولی تا جایی که من بررسی کردم خیلی کم به این یافته‌ها پرداخته شده است.


من فکر می‌کنم این کشفیات باستانی در دوران جنگ‌جهانی دوم صورت گرفت. در آن زمان احساسات ناسیونالیستی بسیار قوی بود و باستان‌شناسان خیلی معدودی بودند که روی پارچه و نقوش آن کار می‌کردند و برای همین اگر چنین ادعایی را مطرح می‌کردند به هیچ‌عنوان پذیرفته شده نبود.پیشنهاد می‌کنم مورخان و دانشمندان ایرانی با بررسی شواهد و مستنداتی که درخصوص حضور ایرانیان در شمال اروپا در قرن نهم و دهم میلادی وجود دارند، به ما کمک کنند که به ثبت دقیق‌تر و مستندتر تاریخ در آن زمان بپردازیم.


منبع: فرهیختگان


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب