یادداشت/جمهوری اسلامی
مسلمان کشی در میانمار و بیعملی سازمان ملل
گوترش دبیرکل سازمان ملل اعلام کرد کمیته تحقیق و گروه حقیقت یاب سازمان ملل با سفر به بنگلادش قرار است از اردوگاههای آوارگان روهینگیائی بازدید کنند و گزارش تفصیلی درباره بحران روهینگیا تهیه نمایند.
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، گوترش دبیرکل سازمان ملل اعلام کرد کمیته تحقیق و گروه حقیقت یاب سازمان ملل با سفر به بنگلادش قرار است از اردوگاههای آوارگان روهینگیائی بازدید کنند و گزارش تفصیلی درباره بحران روهینگیا تهیه نمایند. گوترش از دولت میانمار خواست به مخالفتها برای ورود اعضای کمیته تحقیق به میانمار و حضور در استان راخین پایان دهد و زمینه حضور و تحقیق آنها در مناطق بحران زده را فراهم سازد.
تا همین جای قضیه تاکنون بیش از 800 هزار تن از مسلمانان روهینگیائی با فرار از دست نظامیان و گروههای جنایتکار میانمار به بنگلادش پناهنده شدهاند و در 27 اردوگاه موقت صحرائی اسکان یافتهاند. بعلاوه گفته میشود حداقل 150 هزار آواره دیگر در راهند که از طریق زمین و یا عبور از رودخانههای عمیق مرزی، تلاش میکنند خود را به بنگلادش برسانند، لکن موانع ایذائی از جمله وجود مینهای ضد نفر مرتباً از آنها قربانی میگیرد و یا در آب غرق میشوند. هفته گذشته با واژگون شدن قایقی که بیش از ظرفیتش پناهندگان را حمل میکرد، حدود 50 نفر غرق شدند. بدین ترتیب تلفات انسانی ناشی از کوچ اجباری مسلمانان میانمار مرتباً افزایش یافته و علاوه بر تلفات ناشی از نسل کشی مسلمانان توسط ارتش میانمار و گروههای تروریستی متشکل از بودائیان افراطی، به حدود 10 هزار نفر رسیده است.
گفته میشود تعداد تلفات واقعی به مراتب افزونتر از این ارقام است که در فقدان یک سرشماری دقیق که ناشی از آشفتگی اوضاع در استان راخین است، نمیتوان جمع بندی روشن و اطمینان بخشی از رقم واقعی تلفات انسانی ارائه داد.
در همین حال، دور جدید کوچ اجباری مسلمانان آغاز شده و هر روزه رقمی بین 7 تا 10 هزار تن وادار به فرار از میانمار و پناهندگی به بنگلادش میشوند. بیشترین رقم تلفات را زنان و کودکان تشکیل میدهند که قدرت مقاومت کمتری نسبت به مردان دارند. گوترش همچنین خواستار بازگشت مسلمانان به میانمار است ولی دولت آن سانگ سوچی با این خواسته به مخالفت ادامه میدهد و ادعا میکند مسلمانان هرگز اهل میانمار نبودهاند و بازگشت آنها به بنگلادش باید همیشگی باشد و راه بازگشتی وجود ندارد. ارتش میانمار برای جلوگیری از بازگشت مسلمانان در مناطق مرزی با بنگلادش، مینگذاری کرده است ولی در عین حال باقیمانده مسلمانان را وادار به ترک خانه و کاشانه خود کرده که همین امر به تعداد قربانیان ناشی از انفجار مینهای ضد نفر افزوده است. این بدان معنی است که دولت و ارتش میانمار خواستار نابودی و قتل عام مسلمانان به هر قیمت ممکن هستند، چرا که اگر صرفاً خواستار اخراج آنها بودند اقدام به مینگذاری معابر نمیکردند و یا حداقل، راههای امنی را برای عبور مسلمانان روهینگیا تدارک میدیدند.
دقیقاً به همین دلیل است که ناظران بینالمللی و سازمانهای حقوق بشری از عملکرد ارتش و دولت میانمار به عنوان یک «نسل کشی تمام عیار» سخن به میان آوردهاند و خواستار توقف فوری این جنایات ضد بشری شدهاند. اخیراً فاش گردید که حتی دفاتر نمایندگی سازمان ملل در میانمار هم به نوعی در همراهی با رژیم جنایتکار میانمار دست داشتهاند و عملاً مانع انعکاس ابعاد عظیم جنایات ارتش و دولت میانمار شدهاند و در انتقال اطلاعات مربوط به این فجایع، تعمداً کارشکنی کردهاند. علاوه بر این حتی مرکزیت سازمان ملل هم برای مدتهای طولانی از انتشار اخبار و گزارشهای مرتبط با جنایات ارتش و دولت میانمار جلوگیری کرده و عملاً دست رژیم جنایتکار میانمار را برای نسل کشی وسیعتر همچنان باز گذاشته است.
نباید از نظر دور داشت که امروزه به تدریج ابعاد جنایات دولت و ارتش میانمار در مقیاس بینالمللی فاش گردیده و فشار سیاسی - تبلیغاتی علیه نسل کشی بیپروا علیه مسلمانان روهینگیا ابعاد تازهای به خود گرفته است. آن سانگ سوچی با آگاهی از این فشار فزاینده بینالمللی جرات نکرد در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل شرکت کند ولی در هر فرصتی ادعا میکرد که هنوز هم روستاهای فراوانی از مسلمانان روهینگیا، دست نخورده باقی مانده اند! اگرچه این سخنان سوچی، دفاع از عملکرد ارتش و دولت میانمار بود ولی تلویحاً به منزله اعتراف به بخشی از جنایات ضد انسانی ارتش و بودائیان افراطی است که به طور همزمان، تلویحاً آنها به آنها چراغ سبز میدهد که روستاهای دست نخورده را هم هدف قرار دهند! عملکرد آن سانگ سوچی، دولت و ارتش میانمار از این پس هرچه باشد، تا اینجای قضیه آنها چهره وقیحی از عملکرد ضدانسانی خود را به تصویر کشیدهاند. همین کارنامه سیاه باعث شد که دانشگاه آکسفورد انگلیس دکترای افتخاری به آن سانگ سوچی را پس بگیرد و با شرمساری اعلام کند که در اعطای این تشویق نامه اشتباه بزرگی را مرتکب شده است. تقریباً به طور همزمان، سازمانهای حقوق بشری، نهادهای نظارتی و سازمانهای امدادرسان در مقیاس روزافزونی، وضعیت رقت بار مسلمانان روهینگیا در دو سوی مرزهای مشترک میانمار و بنگلادش را با هدف جلب نظر افکار عمومی جهان و دریافت کمکهای انسان دوستانه تشریح میکنند.
علیرغم چنین فجایعی، موضع گیریها علیه رژیم جنایتکار میانمارو آن سانگ سوچی از مرز حرفهای رایج و موضع گیریهای متداول خارج نشده و کمترین برخورد جدی و موثری علیه این رژیم جنایتکار مشاهده نمیشود. بنیاد نوبل برای حفظ باقیمانده اعتبارش هم که شده باید جایزه صلح نوبل را از این جنایتکار جنگی پس بگیرد و اعتراف کند که در تشخیص صلاحیت وی اشتباه فاحشی رخ داده است. علاوه بر این، سازمان ملل با جدیت و شدت عمل درصدد توقف ماشین جنگی ارتش میانمار و بودائیان افراطی علیه مسلمانان برآید و به این فجایع روزمره پایان دهد. هر چند حتی این اقدام نیز جبران ظلم و ستم مستمری که علیه مسلمانان روهینگیا رفته را نخواهد کرد ولی کمترین اقدامی است که از این سازمان پرطمطراق میتوان انتظار داشت.
گفته میشود تعداد تلفات واقعی به مراتب افزونتر از این ارقام است که در فقدان یک سرشماری دقیق که ناشی از آشفتگی اوضاع در استان راخین است، نمیتوان جمع بندی روشن و اطمینان بخشی از رقم واقعی تلفات انسانی ارائه داد.
در همین حال، دور جدید کوچ اجباری مسلمانان آغاز شده و هر روزه رقمی بین 7 تا 10 هزار تن وادار به فرار از میانمار و پناهندگی به بنگلادش میشوند. بیشترین رقم تلفات را زنان و کودکان تشکیل میدهند که قدرت مقاومت کمتری نسبت به مردان دارند. گوترش همچنین خواستار بازگشت مسلمانان به میانمار است ولی دولت آن سانگ سوچی با این خواسته به مخالفت ادامه میدهد و ادعا میکند مسلمانان هرگز اهل میانمار نبودهاند و بازگشت آنها به بنگلادش باید همیشگی باشد و راه بازگشتی وجود ندارد. ارتش میانمار برای جلوگیری از بازگشت مسلمانان در مناطق مرزی با بنگلادش، مینگذاری کرده است ولی در عین حال باقیمانده مسلمانان را وادار به ترک خانه و کاشانه خود کرده که همین امر به تعداد قربانیان ناشی از انفجار مینهای ضد نفر افزوده است. این بدان معنی است که دولت و ارتش میانمار خواستار نابودی و قتل عام مسلمانان به هر قیمت ممکن هستند، چرا که اگر صرفاً خواستار اخراج آنها بودند اقدام به مینگذاری معابر نمیکردند و یا حداقل، راههای امنی را برای عبور مسلمانان روهینگیا تدارک میدیدند.
دقیقاً به همین دلیل است که ناظران بینالمللی و سازمانهای حقوق بشری از عملکرد ارتش و دولت میانمار به عنوان یک «نسل کشی تمام عیار» سخن به میان آوردهاند و خواستار توقف فوری این جنایات ضد بشری شدهاند. اخیراً فاش گردید که حتی دفاتر نمایندگی سازمان ملل در میانمار هم به نوعی در همراهی با رژیم جنایتکار میانمار دست داشتهاند و عملاً مانع انعکاس ابعاد عظیم جنایات ارتش و دولت میانمار شدهاند و در انتقال اطلاعات مربوط به این فجایع، تعمداً کارشکنی کردهاند. علاوه بر این حتی مرکزیت سازمان ملل هم برای مدتهای طولانی از انتشار اخبار و گزارشهای مرتبط با جنایات ارتش و دولت میانمار جلوگیری کرده و عملاً دست رژیم جنایتکار میانمار را برای نسل کشی وسیعتر همچنان باز گذاشته است.
نباید از نظر دور داشت که امروزه به تدریج ابعاد جنایات دولت و ارتش میانمار در مقیاس بینالمللی فاش گردیده و فشار سیاسی - تبلیغاتی علیه نسل کشی بیپروا علیه مسلمانان روهینگیا ابعاد تازهای به خود گرفته است. آن سانگ سوچی با آگاهی از این فشار فزاینده بینالمللی جرات نکرد در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل شرکت کند ولی در هر فرصتی ادعا میکرد که هنوز هم روستاهای فراوانی از مسلمانان روهینگیا، دست نخورده باقی مانده اند! اگرچه این سخنان سوچی، دفاع از عملکرد ارتش و دولت میانمار بود ولی تلویحاً به منزله اعتراف به بخشی از جنایات ضد انسانی ارتش و بودائیان افراطی است که به طور همزمان، تلویحاً آنها به آنها چراغ سبز میدهد که روستاهای دست نخورده را هم هدف قرار دهند! عملکرد آن سانگ سوچی، دولت و ارتش میانمار از این پس هرچه باشد، تا اینجای قضیه آنها چهره وقیحی از عملکرد ضدانسانی خود را به تصویر کشیدهاند. همین کارنامه سیاه باعث شد که دانشگاه آکسفورد انگلیس دکترای افتخاری به آن سانگ سوچی را پس بگیرد و با شرمساری اعلام کند که در اعطای این تشویق نامه اشتباه بزرگی را مرتکب شده است. تقریباً به طور همزمان، سازمانهای حقوق بشری، نهادهای نظارتی و سازمانهای امدادرسان در مقیاس روزافزونی، وضعیت رقت بار مسلمانان روهینگیا در دو سوی مرزهای مشترک میانمار و بنگلادش را با هدف جلب نظر افکار عمومی جهان و دریافت کمکهای انسان دوستانه تشریح میکنند.
علیرغم چنین فجایعی، موضع گیریها علیه رژیم جنایتکار میانمارو آن سانگ سوچی از مرز حرفهای رایج و موضع گیریهای متداول خارج نشده و کمترین برخورد جدی و موثری علیه این رژیم جنایتکار مشاهده نمیشود. بنیاد نوبل برای حفظ باقیمانده اعتبارش هم که شده باید جایزه صلح نوبل را از این جنایتکار جنگی پس بگیرد و اعتراف کند که در تشخیص صلاحیت وی اشتباه فاحشی رخ داده است. علاوه بر این، سازمان ملل با جدیت و شدت عمل درصدد توقف ماشین جنگی ارتش میانمار و بودائیان افراطی علیه مسلمانان برآید و به این فجایع روزمره پایان دهد. هر چند حتی این اقدام نیز جبران ظلم و ستم مستمری که علیه مسلمانان روهینگیا رفته را نخواهد کرد ولی کمترین اقدامی است که از این سازمان پرطمطراق میتوان انتظار داشت.
منبع : جمهوری اسلامی
انتهای پیام/