بحران فارغالتحصیلی و تراژدی خودکشی
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا- به گفته یک جامعهشناس و استاد دانشگاه ، دانشجویی که اقدام به خودکشی میکند خودش را از نظر اقتصادی و آینده شغلی با دیگران مقایسه میکند و این اقدام را مرتکب میشود.
در سالهای اخیر شاهد خودکشی دانشجویان و نخبگان مملکت از روی پشتبام، از روی پل و با سم و قرص و گاهی خودسوزی بودیم، اما در پاسخ به این سوال که او چرا خودش را کشت؟ نوک پیکان جامعه سمت دانشگاه، سازمان و وزارتخانه و استاد و رئیس دانشگاه رفته است، این در حالی است که دانشگاه و مسئول و رئیس و وزارتخانه به ابراز همدری و نامه تسلیت و کمک مادی به خانواده دانشجو کفایت کرده و جوابگوی این مساله آنچنان که باید، نبوده است. اینکه این مسئله از لحاظ قانونی چه تکلیفی برای دانشجو و مسئول به وجود میآورد و اینکه این اقدام از نظر حقوقی در ایران دارای چه جایگاهی است، موضوعی بوده که خبرنگار آنا درباره آن پای حرفهای یک استاد دانشگاه، حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری نشسته است.
دکتر نعمت احمدی میگوید خودکشی و شروع به آن در حقوق جزای ایران جرم نیست. زیرا وقتی فردی دست به خودکشی میزند، دیگر قانونگذار چگونه میخواهد علیه او اعلام جرم کند؟ خودکشی در اسلام گناه کبیره است، اما برای آن در قانون جزای ایران جرمی تعریف نشده و تا آنجایی که اطلاع دارم خودکشی در دنیا جرم نیست.
او در بخش دیگری از سخنان خود به رواج خودکشی در بین دانشجویان در کشورمان اشاره میکند و میگوید کسی که دست به خودکشی میزند به درجهای از درماندگی رسیده که آن کار را انجام میدهد، البته خودکشی واقعا جرات میخواهد ولی آن دانشجو به جایی رسیده که دیگر راهی جز خودکشی برایش باقی نمیماند. بنابراین اگر بر فرض هم خودکشی در قانون جرم تلقی شود، یعنی از فردای آن روز دیگر کسی خودکشی نمیکند؟
احمدی در ادامه این سوال خود توضیح داد از دهه 60 بنا به دلایل مختلف با افزایش جمعیت روبهرو شدیم که با هیچیک از استانداردها تناسب نداشته است. یعنی تناسب جمعیت با معیارهای درآمدی و هزینهای به وجود نیامد. از سال 60 تا الان دولتها نتوانستند برای جوانان و دانشجویان بعد از فارغالتحصیلی اشتغال و کار ایجاد کنند. بنابراین بیکاری و ناامیدی در بین دانشجویان نسبت به آینده خود بیداد میکند.
این حقوقدان در این باره به نمونهای اشاره کرد که یکی از دانشجویانش در مقطع دکتری تحصیل میکرد و در انتهای تحصیلش به بنبست رسیده است؛ میگفت بعد از ارائه رساله کجا برم؟ آیا شغلی برای من وجود دارد؟ از طرفی هم باید قبول کرد که شکافهای طبقاتی در جامعه بیداد میکند. شرایط امروز با دهه 30 تا 50 فرق کرده است، زیرا در حال حاضر کشورمان با بحران فارغالتحصیلی مواجه شده است. اوایل دهه 80 اداره پست در دولت اصلاحات در یک آگهی اعلام کرد که به تعداد زیادی پستچی نیاز دارد و میخواهد افرادی را در مقطع ابتدایی استخدام کند. شاید باور نکنید؛ با اینکه اداره پست میزان سواد را ابتدایی زده بود، اما جوانان با میزان تحصیلات دیپلم، لیسانس، فوقلیسانس و حتی تعداد کمی هم در مقطع دکتری در آگهی استخدامی ثبتنام کرده بودند.
او ادامه میدهد چرا راه دور برویم؟ یکی از نزدیکان را میشناسم که فارغالتحصیل دانشگاه خلبانی است و به زبان انگلیسی هم تسلط دارد و از بیکاری با وام ماشینی گرفته کار میکند. پس تناسبی میان درآمدها با هزینههای زندگی وجود ندارد.
این وکیل پایه یک دادگستری معتقد است که برخی رشتهها و مقاطع در دانشگاهها فاقد خروجی هم هستند و دانشجویی که از آن رشته و دانشگاه فارغالتحصیل میشود، بازار کاری برایش وجود ندارد؟ از آن طرف هم بعضی مراکز آموزشی جواب درستی به دانشجویان نمیدهند و مجبور به رفتن بر پشتبام آن سازمان و این سازمان و یا به طرق دیگر خودکشی میکند.
به گفته این حقوقدان، سیستم ناکارآمد اداری، ناامیدی به آینده، عدم تناسب درآمد با هزینهها، افسردگی و بیکاری از عوامل و دلایل خودکشی در میان دانشجویان است.
این استاد دانشگاه حتی خودکشی را فقط در پایان یک زندگی معنا نمیکند و میگوید دانشجویانی داشتم که بارها نزد من آمدند و گفتند میخواهند ترک تحصیل کنند. این مساله هم به نوعی خودکشی دانشجویی است، زیرا احساس امنیت شغلی و اقتصادی ندارند و آینده را برای خودشان مبهم میدانند.
انتهای پیام/