کسی که در یک هیئت مداحی و سخنرانی میکند، خود باید تجسم اخلاق باشد/ چهار ویژگی که نباید هیئت امام حسین (ع) داشته باشد
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا؛ عزاداری امام حسین(ع) مایه خیر و برکت کثیره و رمز بقا و حیات دین در طول تاریخ اسلام بوده است. اما آنچه که در این ایام ضرورت دارد پیرامون آن بحث و کنکاش بیشتری از زوایای مختلف به عمل آید بحث آسیب شناسی عزاداریهای امام حسین(ع) است. به طور طبیعی دشمنان قسم خورده اسلام همواره جایگاهها و مواضعی را مورد هجمه فکری و فرهنگی خود قرار میدهند که بیشترین تاثیر را در حفظ، تقویت و بقای دین و ارزشهای دینی دارد که عزاداری امام حسین(ع) از جمله آنها است. به طور کلی عزاداری هم مانند سایر واجبات و مستحبات دارای آفتهایی است که اگر دشمنان در آن نفوذ کنند، نه تنها به آثار مثبت و سازنده آن نمی رسیم، بلکه به نتایجی خلاف آنچه که در عزاداری دنبال میکردیم دست خواهیم یافت. دکتر حشمت الله قنبری کارشناس مسائل مذهبی در گفتگویی به کیفیت عزاداریهای دهه محرم پرداخت.
امروزه چه چیزهایی آفات عزاداری برای اهل بیت (علیهم السلام) است؟
اصولا هر جلسه و اجتماعی باید به طور طبیعی متاثر از موضوع و محتوایی باشد که باعث تشکیل آن جلسه شده است. وقتی برای عاشورای حضرت سیدالشهدا (ع) اقدام به تشکیل هیئت و مراسم سوگواری و اقامه عزای سیدالشهدا(ع) میکنید باید شاخصهای نهضت عاشورا را هم بشناسید و هم رعایت کنید. ما در مراسم عزای اهل بیت (علیهم السلام) اقامه عزا میکنیم نه سوگواری معمولی. این اقامه عزا برای فرصتی است که از دست بشریت گرفته شده و برای جفایی است که در حق انسانیت انسان روا شده است. مردم زمانی که از هدایت و امامت و خلافت و حکومت اهل بیت (علیهم السلام) دور و محروم ماندند سرنوشتشان به طرف تباهی کشیده شد و باعث همین ناهنجاریهایی شد که ملاحظه میکنید.
این هیئتها و تجمعهایی که به نام اقامه عزا یا امر اهل بیت (علیهم السلام) انجام میشود باید روح هدایتی خود را از حضرات معصومین بگیرد. حضرت سیدالشهدا(ع) وقتی که از مدینه حرکت کردند، یادداشت کوتاهی به یادگار گذاشتند که در تاریخ معروف به وصیت امام به محمد حنفیه است. آن وصیت هم منشور نهضت اباعبدالله (ع) و هم قانون اساسی هر هیئت و تجمعی برای اقامه امر سیدالشهدا(ع)ست. امام فرمودند: «انی لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی محمد صلی الله علیه و آله» یعنی من نه از روی خودخواهی و خوشگذرانی و نه برای فساد و ستمگری از شهر خود بیرون نیامدم بلکه هدفم امر به معروف و نهی از منکر بود و خواستهام اصلاح مفاسد امت بود.
این ستون خیمه حسین بن علی(ع) است. اگر در اطراف ستون افراد و افکاری استقرار پیدا کنند که با این چهار ویژگی انحصاری که وجود مقدس اباعبدالله(ع) معین کرده سازگار باشند؛ اینها ولو اینکه در خیمه اباعبدالله(ع) باشند اما به طرف خیانت به سیدالشهدا(ع) رفتند. مردم که میدانستند حضرت خودنما و ماجراجو و اهل ظلم و فساد نیست. هم خودش و هم پدر و مادر و جد والا مقام ایشان را میشناختند. لذا امام در مقام معارفه و تبیین حرکت خود بیعت نکرد. امام هدفها را معین کرد که همراهی با جریان حق بدون برخوردار شدن از این چهار ویژگی و حذف کردن این چهار ویژگی منکر و تبهکارانه ممکن و میسر نیست. پس در قدم اول در هیئت حسین بن علی(ع) جای خودنمایی نیست. جای ماجراجویی هم نیست. ظلم و فساد هم نباید در ساحت آنچه منتسب به اباعبدالله(ع) است، به ظهور برسد. اگر هر کدام از این ویژگیها در جایی بود ولو اینکه سینه بزنند حسینی نیست. امام فرمود: انما خرجتم لطلب اصلاح فی امت جدی. نفرمود فی دین جدی یا فی امر جدی. اراده من به اصلاح امور مردم است. این اصلاح امور مردم باید در ترازوی خود سیدالشهدا(ع) معنا شود. یعنی هر تجمع برای حسین بن علی باید بار اصلاحی، روشنگری و بصیرت افزایی داشته باشد تا در سایه آن مصلحی تربیت شود که بتواند صلاح و سلامت و خیر را به جامعه برگرداند. لذا این جلسات حزن و سوگواری برای سیدالشهدا(ع) جلسات حال کردن نیست ولو اینکه بهترین حال از خانه اهل بیت (علیهم السلام)عصمت و طهارت به امت ارزانی میشود؛ اما جنس همراهی با اهل بیت (علیهم السلام)مثل جنس اقامه صلاة.
یعنی مهمترین ویژگی عزاداری حسینی چگونه باید باشد؟
هر تجمع برای حسین بن علی باید بار اصلاحی، روشنگری و بصیرت افزایی داشته باشد است. نماز برای حال کردن نیست برای اقامه امر خداست ولی وقتی امر خدا اقامه میشد تنهی عن الفحشا و المنکر هم در آن هست. تقرب و نزدیکی به خداوند متعال هم در آن وجود دارد. هر هیئتی باید یک جریان اصلاحی باشد یعنی یک علم اصلاحات و یک علم بصیرت افزایی و یک علم روشنگرانه برای صیانت از دین در آن برافراشته و مشعل هدایت باشد. مطلب بعدی این است که فرمود: ارید ان آمر بالمعروف و تنهی عن المنکر. هرچیزی که در هیئت به وجود میآید باید از جنس معروف باشد. سیدالشهدا(ع) در خیمه و اردوگاه خود را به روی همه باز کرد اما قابلیتی به وجود آورد که همه در آن جا نشدند ولی هر کسی که در خیمه حسین بن علی(ع) بود، تنهایی به یک امت تبدیل شد. تنهایی به یک امام برای هزاران امت تبدیل شد.
نکته اساسی و محوری در هیئت و جرقه ای از هیئتهای حسینی همین انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است. ملت ایران انقلاب اسلامی را در سایه قال الباقر و قال الصادق و در سایه مکتب تربیتی هیئتهای مذهبی و دینی به دست آورد. مردم با شعر خوانی انقلاب نکردند. با میتینگ و گردهماییهای حزب بازی و دسته سازی و وابستگی به این کشور و آن کشور هیچ چیزی به دست نیامد. همه در سایه اعتقادات مردم به دست آمد و اعتقادات مردم در همین تکایا و هیئتهای مذهبی شکل گرفت و وقتی که با هم تجمیع شد و به هم رسید مثل یک موج بنیان کن بساط طاغوت و طاغوتی گری در این کشور را جمع کرد. هیئت باید پایش را جای پای پیغمبر(ص) و علی بن ابیطالب(ع) بگذارد . از هر راهی که آنها رفتند باید عبور کند. و از هرچیزی که آنها اجتناب کردند باید اجتناب کند. اگر همین شاخصها و معیارهایی که خودسیدالشهدا(ع) برای ما به کار گذاشته به کار بگیریم اول خود ما اصلاح میشویم و تا وقتی خود ما اصلاح نشدیم قدرت اصلاح کردن دیگران را پیدا نخواهیم کرد. چون تربیت نایافته قدرت تربیت دهی و اثرگزاری نخواهد داشت.
وقتی به ساختار هیئتها نگاه میکنیم، متوجه برنامه ریزیهای دشمن در ابعاد مختلف میشویم. دشمن برای هیئتها و عزاداریهای ما هم برنامه ریزی دارد.هیئتیها بایدچگونه آگاهی از این موضوع داشته باشند و دشمن از چه راهی وارد میشود؟
دشمن از هر راهی برای ضربه زدن به دین وارد میشود و هیچ مجموعه دینی از امنیت برخوردار نیست که خاطرجمع باید هیچ خطر و تهدید و نفوذی انجام نمی شود و ناب و زلال در همین مسیر هدایت الهی الا و لابد خواهد ماند. اگر کسی این باور را دارد، اولین زاویه انحرافی در شخصیت او به وجود آمده است. ما از هیئتها و تکایا برکات فراوانی به دست آوردیم. دین با همین یا حسینها حفظ شده است.
اگر مجالس اقامه عزای اهل بیت (علیهم السلام) نبود ساحت دین را از روی کره زمین جمع کرده بودند. گریهها و اقامه عزایی که در هیئتها و تکایا در رابطه با امر اهل بیت (علیهم السلام)انجام میدهیم حرکت است. یک تفنن نیست بلکه معرفت است. هر شاعر و سخنران و ذاکری وقتی پا به رکاب گفتن سرودن و خواندن میگذارد باید خود را یک مجاهد فی سبیل الله ببیند. دشمن میداندهیئتها و تکایا یکی از ابزار قدرتمند انتشار مکتب اهل بیت (علیهم االسلام) هستند. در این مجالس چه اتفاقاتی میافتد. اول اینکه اتحاد مردم بر پایه دین است. تمام هزینههای هیئتها را خود مردم میپردازند. جدی ترین و دقیق ترین قانونمندیها را بدون اینکه در جایی ثبت شود دارد. در هر هیئتی که میروید تمام افراد دست اندر کار منطبق با وظیفه شان ایثارگرانه بدون توقع و منت و در حد تام و تمام به کارهایشان عمل میکنند. اصلا شخصی را پیدا نمی کنید که کار خود را به دوش دیگران بیاندازد. این کاریست که در هر سیستم و دیوان اداری با قوانین و مقررات و آیین نامهها موفق به انجام آن نمی شوند . اما هیئت منسجم است. شخصی که سخنرانی میکند، شخصی که روضه میگوید، ذاکر مجلس و انتظامات و پذیرایی و غیره ،همه اینها این کار را به عنوان یک امر مقدس در سایه امر اهل بیت (علیهم السلام) برای خود تعریف کرده اند. اما آنچه اینجا هست این است که دشمن بی تردید برای هیئتها برنامه دارد. و به همان میزانی که برای اقامه عزای سیدالشهدا (ع) اهتمام میشود برای صیانت از مجالس عزا نیز باید تلاش تلاش و مجاهده شود. ما وقتی سابقه تاریخی جریانهای ضد توحیدی را نگاه میکنیم، در همه صنوف مورد احترام مردم آدم تربیت کرده اند. آیت اله نفوذی، دانشمند نفوذی و مداح نفوذی تربیت کرده اند . اینکه عده ای انتحاری جایی را منفجر میکنند کم خسارت ترین آنهاست. اما گاهی با نفوذ دادن یک شخص در یک هیئت و جامعه روضه حنجره او را به یک بمب و عامل انفجاری و انتحاری وحشتناکی تبدیل میکنند که جسم را متلاشی نمی کند بلکه روح و اعتقاد مردم را یک جا منهدم میکند.
یک اشکالی که الان در هیئتهای ما وجود دارد این است که هیچ سازمان مدون فکری موفقی برای پالایش ندارد. بعضی چهرهها در بین مداحان اهل بیت وزنه ملی هستند. شخصیتهای بسیار معتبر،فاضل، بااخلاص و دارای اطلاعات خوب هستند و مجالس اهل بیت (علیهم السلام) روی گرده آنها سوار است و آنها با عزت و سربلندی و توفیق آن را حمل میکنند. آنها خودشان نوعی از علم هدایت هستند. اما این به این معنا نیست که نسبت به بعضی افراد با انگیزههای پایین و بدون اطلاعات و دانش کافی و بدون برخورداری از زمینههای مناسب مراقبت نکرد. مردم عاشق اهل بیت (علیهم السلام)هستند و هرجا ذکر اهل بیت (علیهم السلام)باشد مردم اجتماع میکنند. ما هر کدام موظف به صیانت به هیئت خودمان نیستیم. اگر در جوارمان رویشهای غلطی به وجود آمد باید مراقبت کنیم. باید بشناسیم. بعضیها هستند که علاقه مندند اما مهیا نشده اند. باید آنها هم تربیت شوند.
با توجه به اینکه مخاطبان ما جوانها هستند راههای شناخت سره از ناسره برای جوانها چیست ؟ و راههای مقابله با ناسرهها چیست؟
الان کار برای ما به مراتب سخت تر از اول انقلاب و سخت تر از کشورهای دیگر است . در کشورای دیگر یک حکومتهایی دارند که نه تنها دعوی دار اسلام نیستند بلکه نقطه مقابل اسلامند. در آنجا مردم مثل زمان قبل از انقلاب در ایران تکلیفشان مشخص است. ما میدانستیم که از نظام شاهنشاهی توقع صیانت از دین را نباید داشت. خودمان تشکیلات و سازمان درست میکردیم و این سازمان دینی که مهمترین آن هیئتها و تکایا بودند را با تولیدات فاخر به متن جامعه منتقل میکردیم . لذا مردم تربیت و دین را از هئیتها میگرفتند. در هیئتها شخصهای ممتاز با نگاه عالمانه افاضه میکردند و مجالس اهل بیت (علیهم السلام) را گرم نگه میداشتند. امروز ما یک باوری داریم و این است که در نظام جمهوری اسلامی زندگی میکنیم و از بالاترین سطوح مدیریتی باید اسلامی متدین و هیئتی و اقامه کننده اهل دین باشند. این انتظار ماست. الحمدلله بخش زیادی هم همینطور هستند. بخش زیادی در کشور و در سطوح مختلف از این ویژگیها و مختصات برخوردارند. اما وقتی اکثریت جامعه این باور را دارد تنبلی به وجود میآید که هرکسی فکر میکند دیگری این کار را انجام میدهد و به این ترتیب از یک موضوع اساسی و مهم غفلت میشود. من معتقدم که امر هیئت و اهل بیت (علیهم السلام) موضوعی مهم تر از جغرافیای مدیریتی، حکومتی، سیاسی و اجتماعی است. بلکه بر همه حاکم است یعنی هر مسئولیتی که رییس جمهور براقامه امر اهل بیت (علیهم السلام) دارد، همان مسئولیت را یک شخص عادی هم دارد. هر تکلیفی که یک شهروند معمولی در مقابل اهل بیت (علیهم السلام) دارد باید یک صاحب منصب بزرگ هم داشته باشد. یعنی حساسیت کار در حریم اهل بیت (علیهم السلام) هیچ وقت پایین نمی آید. چرا اگر صاحل منصب به مسجد میآید در قبال امور مربوط به آبدارخانه احساس مسئولیت نمی کند؟ چرا یک شخص معمولی به عنوان عضو هیئت به این باور برسد که هرچه گفتند فقط باید گوش کند؟ خودش هم باید تولید کند . سره را از ناسره تشخیص بدهد. اگر این وضعیت به وجود بیاید همت هم باشد، دشمن نفوذ نمی کند.
یک نکته ای وجود دارد این است که این عدم مراقبتها اثرات تلخ و زننده وسیعی در ذهن مردم به جا میگذارد. یک آدمی که دعوای دین و دینداری ندارد، اگرجرم و گناهی مرتکب شود جامعه از او زیاد توقعی ندارد. اما اگر یک مداح یا سخنران مذهبی مرتکب تخلف بشود تلخی آن در ذائقه جامعه ایمانی بسیار سخت و گزنده است. نمی خواهم بگویم اینها اعتقاد مردم را نابود میکند. مردم بالاخره راه را میشناسند و زلالی را تشخیص میدهند و این ناخالصیها را هم به عنوان یک پدیده معمول میپذیرند. اما اینها خوراک برای دشمن است و حرفی که دشمن میزند بیشتر از اصل خود قضیه باعث تکدر خاطر مومنین میشود. لذا حتما باید مراقبت و توجه کرد.
در بخش هیئت داری و تولید فرهنگ اسلامی آیا دچار غفلت شده ایم؟
فرهنگ به معنای راه و روش انجام دادن درست یا غلط یک کار است. بعضی از مسائل که در جامعه ما ضد ارزش است در غرب ارزش است. آنها به آن چیزی که برای خودشان ارزش به حساب میآید دقیق و درست نگاه میکنند و میگویند فرهنگ انجام آن کار را دارند. لذا هر کاری و هر موضوعی فرهنگ خاص خودش را دارد. فرهنگ یک مقوله مستقل نیست. مثلا اقتصاد، فرهنگ خودش را دارد. در فرهنگ اقتصادی دین، ربا و پول سیاه نباید وجود داشته باشد. قرض الحسنه و زکات فرهنگ درست توزیع کردن ثروت است. ما همین تفکیک را قائل شدیم و فرهنگ را به مثابه مقوله جدا در نظر گرفتیم. مثلا میگوییم مسئول بخش اقتصادی، مسئول بخش فرهنگی و غیره. در یک بانک وقتی این تقسیم بندی انجام شد، انجمن اسلامی، شورای اسلامی و بسیج دارند، مدیر عامل را هم بر اساس ظوهر و تعریف و توصیفات به عنوان یک شخص دینی استخدام کرده و در راس امور قرار میدهند اما عاقبت الامر اختلاس انجام میشود. آیا آنها بی دین و بی تقوا بودند؟ یا سازمان متولی این امر نا توان بود؟ نه بلکه نامربوط بودند. فرهنگ دینی اگر بر یک نظام مالی حاکم شود مدیر عامل دزد و مختلس از آب در نمی آید.یا مثلا قائل به این هستیم که صدا و سیما متولی فرهنگ است یا آموزش و پرورش متولی نظام آموزشی است. و توقع داریم اینها وقتی کاری انجام میدهند تبدیل به نور در زندگی مردم بشود. در صداو سیما توقعمان این است که هیئت باید کار خودش را بکند، ما کار خودمان را انجام دهیم. در صورتی که کار ما و آنها نداریم بلکه کار دین داریم. و همه در مقابل دین به یک میزان مسئولیت داریم. در نگاه کلی زوایایی به وجود میآید. باعث میشود مثلا در مورد صدا و سیما بگوییم وظیفه دارد قاطبه طبقات و صنوفی که در اقصی نقاط عالم مخاطب هستند را راضی نگه دارد. در صدا و سیما نهایتا دویست سیصد کانال داریم اما جبهه مقابل شما چقدر فضا و امکانات در اختیار اوست و چقدر پایبند نبودن به ارزشهای اعتقادی راه او را در انتشار منکر باز گذاشته است ؟ نمی توان با آنها رقابت کرد. اگر قرار باشد بساط رقص و موسیقی و حرام را به صورت ضعیف، به جامعه تزریق کنید باز توان رقابت با آنها را نداریم. هر کاری در این زمینهها انجام شود میتوانند بهتر و غالب تر از آن را انجام دهند.
وظیفه ما راضی و قانع کردن همه نیست. وظیفه ما عمل کردن به درست است. اگر به وظیفه درست عمل شد فطرت مردم به طرف خدا میرود. اینکه میگویند به زور نمی توان مردم را به طرف بهشت برد حرف درستی است. اما مرادش مهم است اصلا ضرورتی برای به زور بردن مردم به بهشت نیست. مردم بهشتی هستند. مردم ساحت جوهر و وجودشان برای بهشت است و شیدای بهشت هستند. نباید دست انداز جلو راه مردم درست کرد. مسیر جهنم را رنگی و زیبا نکن. ابزار و امکانات شما با آنهایی که مسیر جهنم را زینت میکنند و در مسیر خدا دست انداز درست میکنند، قابل مقایسه نیست. مردم توقع ندارند شما در ساختن فیلم و سریال همه را به طوری نگاه دارید که نیازی به بیرون نداشته باشند؛ این رقابت غلطی است. مردم از این مسائل خشنود نمی شوند. مردم زمانی به هم میریزند و ذوقشان به طرف غیر میرود که حسن عمل از ما نمی بینند. ما میگوییم قولو لا اله الا الله ولی اهل لا اله الا الله نیستیم. میگوییم پاک دست باشید ولی خودمان نیستیم. میگوییم راست بگویید ولی خودمان نمی گوییم. مردم دردشان رقاصی نیست. اگر متولیان امور مردم را به رقص در نمی آوردند و در مقابل ارزشها به موضع نمی انداختند حتما زندگی مردم پاک و پاکیزه میشد.
چه اصولی را باید در هیئتها رعایت کنیم که مورد توجه و رضایت خدا، اهل بیت و مردم قرار بگیرد؟
هم در هیئت هم در همه ارکان ما باید بر اساس شاخص الهی حرکت کنیم که منطبق با فطرت مردم است و مردم همین را میخواهند. مگر شهدای مدافع حرم را واردات میکنید؟ اینها تولیدات همین کشور هستند و به قدری موثر هستند که تکلیف خط مقاومت اسلامی را روشن کردند و هیمنه استکبار را شکستند. هیچ کسی تردید ندارد که اگر آمریکا ناکام مانده در مقابل انقلاب اسلامی ناکام مانده است. زمانی که ما براساس خواست خدا و استانداردهای الهی رفتار درست داریم، اثر بخش است. زمانی که تفکیک مسئولیت میکنیم از زیر کار در رفتن است. در مجموع این اتفاق میافتد که جوانهای ما پای هیئتهایمان میآیند اما وقتی از هیئت رفت و در ماشین نشست آهنگش را هم گوش میکند. تحول به وجود نمی آید اما میل به تحول هست. چرا تحول به وجود نمی آید ؟ چون کسانی که تولید کننده و زمینه ساز تحول هستند به مسئولیتهایشان آشنایی ندارند. معمار کار تحول در کشور نداریم. همه با هم اشکال داریم. اقبال داریم اما اشکالها را مرتفع نمی کند. بعضی گفتمانها در هیئت گفتمانهای منکر است. اینها ویرانگر است . اعتبار دینی مردم را ساقط میکند. کسی که در یک هیئت مداحی و سخنرانی میکند خودش باید تجسم اخلاق باشد. وقتی میکروفون به دست گرفته و در مقابل مردم میخواند باید احساس کند در مقابل شخص سیدالشهدا(ع) میخواند. آیا اگر حضرت سیدالشهدا(ع) باشد با همان لباس و ادبیات و ادب رفتار میکند؟ اگرنه یعنی بین سیدالشهدا(ع) و رهروان او تفکیک قائل شده و این هدایت درست نمی کند. باید وقتی در حریم اهل بیت (علیهم السلام)قرار میگیری؛ تراز اهل بیت (علیهم السلام)داشته باشی. ملت ما اهل بیتی هستند . حتی پیروان سایر ادیان هم اهل بیتی هستند. صدر و زیل هم ندارد. اما رفتار غلط ذهن را کور و خلاقیتها را میگیرد و مردم را به اشتباه میاندازد . اینها باید اصلاح شود که نگویند شاخصه مداح دینی این زشتیهاست یا همانطور که میگوییم وقتی یک مدیر اسلامی را میبینیم باید مالک اشتر را ببینیم. باید مدیر از جنس دولت علوی باشد. اگر نه از جنس دولت عثمانی است.
در هیئت یک ارکانی وجود دارد . یکی از ارکان هیئت سخنران آن است. واقعا کسی که بدون مطالعه و اطلاعات و آمادگی در اجتماع اهل هیئت حاضر میشود به اسلام ظلم کرده است. اگر کسی با شعرهای سست و عبارتهای سخیف میآید و هدفش این است که با گریه گرفتن از مردم خودش را در کانون توجه قرار بدهد به اسلام ظلم میکند.
اگر سخنران و مداح درست شود هیئت منشا تحول میشود. باید مداح شعر خوب، فاخر و مستند و به اندازه بخواند. همین منشا تحول است. اگر سخنران را برای ده شب دعوت میکنند مطالعه کند که ده شب حرف حساب بزند و گره از فکر و ذهن مخاطبین باز کند. در این صورت حتما اثر بخش خواهد بود. در غیر اینصورت اثر وضعی رفتارشان به بقیه منتقل میشود. هم مخاطب عصبی میشود و هم خدمت گزاران هیئت تاثیر میگیرند. لغو و بیهوده گویی را منتقل میکند . اجتماع میکنند اما فیضی از آن بیرون نمی آیند.
نکته دیگر این است که خادمان هیئت مردم دار باشند. تا آنجایی که ممکن است مردم داری خود را با ادب و توضع نشان بدهند. خادم هیئت قائم مقام سیدالشهدا(ع) در احترام به مردم است. هیئت امنای هیئت، عمال اهل بیت عصمت و طهارت هستند. باید طهارت باطنی و ظاهری داشته باشند و بدون مطرح کردن خودشان در خدمت اهل بیت (علیهم السلام)قرار بگیرند.
منبع:باشگاهخبرنگارانجوان
انتهای پیام/