لطیفی: «سرّ دلبران» کار دل است/ قائمیان: نهج البلاغه و امیرالمومنین(ع) دو انگیزه مهم من برای بازی در این سریال بود
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا؛ دو ساعت مانده به نیمه شب به لوکیشن میرسیم. عوامل همه جمعند و فرصت مهیاست تا تازهترین اثر محمدحسین لطیفی را بهتر بشناسم.
«محله باغ مرشد» یکی از قدیمیترین محلههای یزد همان جایی است که محمدحسین لطیفی را راضی کرده تا بعد از بررسی اصفهان و کاشان و زنجان بتواند فیلمنامه اش را اینجا به تصویر بکشد.
لوکیشن مسجدی قدیمی است با خانههای دورتادور کاهگلی که اهالی سر دلبران را در خود جای داده است. به محض ورود، برزو ارجمند و فرهاد قائمیان را میبینم که پیشتر از همه به استقبالمان میآیند و دیگر را پشت سرشان خودشان راهی میکنند.
پس از گپ و گفتی کوتاه با اهالی فیلم به سراغ لطیفی میرویم که گوشهای از مسجد نشسته است. او با آرامش و صمیمیت همیشگی اش یک به یک پاسخ سوالات را میدهد. از چرایی انتخاب یزد بعنوان محل فیلم برداری فیلمنامه تا عوض نکردن لهجه بازیگران. اینطور آغاز میکند:
«جمع کردن یک تیم که میتواند هر آن عصبی و عصبیتر شود خیلی سخت است مرد و زنی که صبح میرود و شب به خانه بر میگردد با کسی که هشت ماه از خانه اش دور است خیلی فرق میکند. دوری دو ماهه یا سه ماهه آسان است، اما هفت ماه دوری واقعا دشوار است.
کارگردان مجموعه گفت: قصهای که ما نوشته بودیم برای تهران بود، ولی احساس کردم در تهران نمیتوانم بگیرم، آنجا اصالت یزد را ندارد. تهران کاملا عوض شده، بی هویت شده، آن مسجدهای این شکلی در بافت قدیمی تهران گم شده است. آن چیزی که در فیلمهای سیاه سفید میدیدیم، حال و هوای چهل سال پیش الان دیگر نیست. پیدا نمیشود؛ برای همین تصمیم گرفتیم لوکیشن جایی غیر از تهران باشد جاهای زیادی را هم دیدیم، ولی نشد، به دلم نمینشست. الان هم اگر از عوامل بپرسید میگویند اگر در یزد نبودیم و اینجا کار نمیکردیم نتیجه این قدر خوب نمیشد.
لطیفی ادامه داد: در تهران اگر زنی بخواهد به مسجد برود یا سبزی بخرد کسی با چادر گلگلی نمیرود. این قصه این حال را میخواست، چیزی که در آنجا نمیتوانی ببینی حتی در محلههای جنوب شهر هم کسی را پیدا نمیکنی که با چادر رنگی بیرون بیاید. اما اینجا کسی به لطیفی خرده نمیگیرد که این غیر واقعی است. خاصیت یزد همین است. البته در عین حال سعی کردیم که فیلم حالت شعارگونه پیدا نکند.
او شبهه یزدی صحت کردن بازیگران را هم رد کرد و اضافه کرد: عوامل به لهجه خودشان صحبت میکنند نه لزوما یزدی. جز دو بازیگر یزدی که لهجه غلیظی دارند برای الباقی حساسیتی وجود ندارد. حتی جهانبخش سلطان همان لهجه اصفهانی خود را دارد. قصه یک روحانی است که از طراف یزد به آنجا میآید وگرنه خودش اصلا در یزد زندگی نمیکند. روحانی داستان ما کسی است که بیل میزند، کار میکند و تنها کارش درس خواندن نیست. شاید با دیدن این فیلم حتی یک روحانی؛ فقط یک نفر که فکر میکند نمیشود با لباس روحانیت کار کرد آستین بالا بزند و شروع به کار کند. در واقع سعی این بوده تا چیزی که الگوی است به بیننده نشان داده شود.
محمدحسین لطیفی تاکید کرد: سر دلبران یک کار دلی است. واگویهای است که سالها پیش قبل از اینکه طرح قصه را بخوانم در ذهن داشتم برای همین قبل از خوانش فیلنامه آن را پسندیدیم. تمام هدفم این است که بگوییم دینداری نه آن قدرها سخت است و نه آن قدرها سهل. خواستم یادمان نرود که خودی غیر خودی نداریم. همه خوبیم تفاوتی بین روحانی و غیر روحانی نیست.
او ادامه داد: برزو ارجمند در معراجیها با لهجه مشهدی شیرینی خاصی داشت و روحانی شیرینی بود، اما نقشش در اینجا کاملا جدی است. جالب است که برزو با ریش دیدنیتر میشود! ریش به هر بازیگری نمیآید، ولی برزو ارجمند از آن دستهای است که با ریش شیرینتر است. در صاحبدلان قرآن بر فضای فیملنامه حاکم بود، اما سر دلبران با محوریت نهج البلاغه ساخته میشود.»
بعد از صحبت چند دقیقهای با لطیفی، کارگردان میرود تا صحنه بعدی را ضبط کند. صحنهای که داخل مسجد گرفته میشود، هنروران صفوف نمادین نماز را تشکیل داده و منتظرند تا دستیار کارگردان دستور ضبط بدهد.
ما اجازه حضور در نزدیکی صحنه را نداریم؛ گوشه ای از حیاط ایستاده ایم که با فریاد «ضبط میشه» همه سکوت میکنند و یکی از بازیگران شروع به ادای دیالوگ میکند. دیالوگ هایی که حرفهای جدیدی برای بیننده دارد. حرف هایی که دینداری را فقط در منبر رفتن و دعا خواندن نمیداند و جوهره اصلی ایمان را مدارا با مردم و خدمت به آنها عنوان میکند.
سکانس در حال ضبط مربوط به سید سلیم است، اما گویا برزو ارجمند اینجا دیالوگ ندارد. موقعیت زمانی این بخش مربوط به شبهای قدر است و تمامی اهالی مسجد سیاه پوش هستند. آن طرف در حیاط مسجد تهیه کننده به همراه خبرنگاران و دیگر عوامل سکوت کرده اند و منتظر تصویربرداری این صحنه هستند.
در این فاصله محمد کاسبی را می بینیم که روی صندلی نشسته و با جهانبخش سلطانی مشغول صحبت است. صندلی کاسبی از همان هایی است که پیرمردها برای ادای نماز از آن استفاده می کنند. سوی دیگر مسجد هم فرخ نعمتی و اسماعیل محرابی نشسته اند و خستگی سکانس قبلی را در می کنند.
بعد از تصویربرداری دقایقی از کار به سراغ فرهاد قائمیان میرویم و او را که با روی باز از خبرنگاران استقبال میکند به باد سوال میگیریم. قائمیان هم در سخنانش مهر تایید به حرفهای لطیفی میزند.
سایه امیرالمونین (ع) بالای سر سریال است
«نام امیرالمونین علی (ع) بالای سر این سریال است، سایه ایشان در تمام فیلم حس میشود. واقعا خوشحالم که در کار این چنینی در حال ایفای نقش هستم. نهج البلاغه و کلام حضرت امیر (ع) در سراسر سریال حس میشود.
او ادامه داد: اعتماد عمیقی که به محمد حسین لطیفی داشته و دارم و نیز به میان آمدن اسم نهج البلاغه و امیرالمومنین (ع) دو انگیزه مهم برای بازی در این سریال از طرف من بود.
قائمیان گفت: این کار خیلی برای من خیلی ارزشمند است چرا که در عین بی تکلف بودن مضمون بزرگی دارد و راهی است که به علی ابن ابی طالب علیه السلام منتهی میشود. تمام عواملی که در این هفت ماه با جان و دل کار کردند انگیزه بزرگی داشتند و آن یک دلی و هم دلی درون کار بود که در این آب و هوای سخت باعث شد دوستی خوبی میان همه عوامل شکل بگیرد. البته حمایت هایی که از تهران و سازمان اوج میشد در کنار مدیریت محمد حسین لطیفی اگیزه دوچندان برای گروه بود.
نقش من خیلی شیرین است، اما با هماهنگی نویسنده و کارگردان شرایطی را ایجاد کردیم که بر لبهای نازک راه میرود که مطمئنم با نوشته خوب حسنی و کارگردانی لطیفی مردم نتیجه بسیار خوبی را خواهند دید.
او تاکید کرد: نمیتوان گفت که بیننده از دیدن تم تکراری مسجد و روحانیت خسته و افسرده شده است. اقتضای ماه مبارک رمضان همین است. مردم هم دوست دارند معنویت بیشتر را در این ماه حس کنند. نباید به بیینده نگاه تکراری داد. نقطه محوری فیلمنامه مسجد است و هر هنرمند از نظر خود به این نکته نگاه میکند. من مطمئنم این فضا با اجرای خوب دوستان میتواند فضای خاصی را پدید بیاورد.
قائمیان تاکید زیادی هم بر کشتار مسلمانان میانمار کرد و اضافه کرد: کشتار مسلمانان میانمار چیزی نیست که بتوان در مقابل آن سکوت کرد. به هرحال این کشتار جنایتی نیست که با سکوت مجامع بین المللی همراه باشد. همه باید فریاد بزنند، مسلمانان را دارند میکشند.
بعد از گپ کوتاهی با فرهاد قائمیان او را تنها میگذاریم تا خود را به صحنه بعدی برساند.در میان بازیگرانی که در مسجد جمع هستند خبری از متین ستوده نیست. نگار عابدی را هم نمی بینیم. سراغ برزو ارجمند می رویم تا مصاحبه ای با او داشت باشیم اما کارگردان صدایش می کند تا برای ضبط سکانس بعدی خود را به داخل مسجد برساند. روی سجاده اش می نشیند و شروع به خواندن نمادین نماز می کند. بیشتر نمی توانم در مسجد بمانیم و با دستور دستیار کارگردان مجبور به ترک صحنه می شویم.
چند دقیقه ای می گذرد که برزو ارجمند خسته از اجرا به جمع ما باز می گردد. با لباس روحانیت به میان خبرنگاران میآید و چون تعداد اهالی رسانه زیاد است، گفتگوی اختصاصی به کسی نمی دهد؛ بین خبرنگارها می نشید و پاسخ همه سوال ها را یکجا می دهد.
ارجمند می گوید: «ما داریم در شهرستان کار میکنیم برای همین واکنش مردم را خوب میبینم. قبل از اینکه عوامل به یزد بیایند و کار را آغاز کنیم، من و محمد حسین لطیفی هر روز بین مردم راه میرفتیم و واکنشها را ارزیابی میکردیم. چند جلسه در مدرسه علمیه رفتیم و با خلق و خوی آنها آشنا شدیم، کتاب خواندیم صحبت کردیم. محمدرضا شیفعی برای من ترجمه چند دعا را فرستاد و در کنار آن نهج البلاغه را باهم مرور کردیم. حتی نهج البلاغه شهید مطهری را هم خواندیم و از آن نکته برداری کردیم. سعی ام این بود که خودم را به فیلنامه نزدیک کنم و فکر میکنم همین هم شد، امیدوارم نتیجه خوبی بدهد.
ارجمند که انگار برکت دعای مردم برایش ملموس بود با تاکید گفت: شما در ماه مبارک رمضان برکت دعای مردم را به شدت سر سفره میبینید و این خیلی عجیب است. از میان این همه بیننده، هشت میلیون نفر نه هشتصد هم هزار نفر هم نه، تنها و تنها هشتصد نفر بگویند خدا خیرشان بدهد کافی است. من این را تجربه کرده ام.
صحبت از مسجد و معنویت برای مردم تکراری نیست. لطیفی بلد است چه کار کند که بیننده را پای تلویزیون بنشاند.»
گروه شب کار است و هم چنان به کار خود ادامه میدهد که با پایان رسیدن زمان تهیه گزارش به هتل باز میگردیم. عوامل، اما تا نزدیک صبح مشغول کارند. با اینکه ماه رمضان سال آینده زمان پخش سریال است اما لطیفی دوست ندارد کار را از سر باز کنی تحویل دهد. هفت ماه زمان گذاشتن برای یک مجموعه سی قسمتی نتیجه بسیار خوبی باید داشته باشد که فی الحال همه منتظرند تا آن را بیینند.
«سر دلبران» تازهترین محصول سازمان هنری رسانهای اوج به کارگردانی محمد حسین لطیفی و تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی است که با محوریت مسجد و ارائه الگوی صحیح از روحانیت در اجتماع، ماه مبارک رمضان سال آینده از رسانه ملی پخش خواهد شد.
این فیلم که تمام صحنههای آن در یزد فیلم برداری شده روایت گر داستان روحانی جوانی است که از یکی از روستاهای اطراف یزد به مرکز استان میآید و پس از وارد شدن به مسجد درگیر اتفاقاتی میشود.
عوامل این سریال عبارتند از: محمدکاسبی / فرهاد قائمیان / اسماعیل محرابی / برزو ارجمند / متین ستوده / جعفر دهقان / جهانبخش سلطانی / رضا توکلی / کامران تفتی / فرخ نعمتی / نگار عابدی / افسانه کمالیان و …
نویسندگان: حسین حسنی ـ. رضا خمسه، مدیر تصویربرداری: امیر کریمی، مدیر صدابرداری: فرشید احمدی، طراح صحنه و لباس: حمیدرضا نوروزی، طراح چهره پردازی: مهری شیرازی، دستیار یک کارگردان: امیرعباس لطیفی، مدیر تولید: داوود جمشیدی، تدوینگر: خشایار موحدیان، مدیر برنامه ریزی: سعید عباسی، عکاس: حسن هندی، مشاور رسانهای: راضیه جباری، مجری طرح: موسسه فرهنگی هنری وصف صبا، محصول: سازمان هنری رسانهای اوج.
منبع:دانشجو
انتهای پیام/