خون در خیابانهای راخین جاری است/ مسلمانان میانمار روزهای سختی در پیش دارند
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا از باشگاه خبرنگاران جوان، واشنگتنپست در گزارشی نوشت: روستاییان ایالت راخین میگویند سربازان کمی بعد از ساعت 8 صبح آماده برای جنگ به روستایی در غرب میانمار رسیدند. آنها ابتدا هوایی شلیک میکردند اما کمی بعد تفنگهایشان را به سوی مردمی که در حال فرار بودند نشانه گرفتند و این افراد بیگناه که کشته یا زخمی شده بودند در مزارع برنج به جای ماندند. این آغاز انتقام ارتش میانمار از شورشیان راخین بود که گریبانگیر روستاییان بیگناه شد.
«محمد راشید» یک کشاورز برنجکار است که پس از شنیدن صدای تفنگ به همراه خانواده و فرزندانش فرار کرد؛ اما پدر 80 سالهاش که با کمک عصا راه میرفت نتوانست فرار کند و به گفته پسرش، ارتش میانمار گلوی او را برید. راشید 55 ساله گفت: «میخواستم پدرم را از دستشان نجات دهم؛ اما تعداد نظامیان زیاد بود و اقوامم اجازه ندادند به سوی او بروم. آن روز غمانگیزترین روز زندگیام بود. نتوانستم هیچ کاری برای پدرم انجام بدهم».
ارتش برمه عملیات پاکسازی در برخی روستاها که محل سکونت اقلیت روهینگیا هستند را آغاز کرد و باعث فرار حدود 400 هزار نفر از آنها به بنگلادش شد و پیشبینی میشود در روزهای آینده تعداد آنها بیشتر شود. سازمان ملل متحد این صحنهها را «پاکسازی قومی» توصیف کرده است. برخی از پناهجویان مقدار کمی از اموالشان را به همراه دارند و خود را در پناهگاهای مرز بنگلادش که ظرفیتشان تکمیل شده جای دادهاند؛ برخی نیز با پای برهنه در کنار جادهها نشستهاند و برای رسیدن آب و برنجی که داوطلبان در میان آنها تقسیم میکنند، انتظار میکشند.
به گفته گروههای حقوق بشری، ماهها یا سالها طول میکشد تا شرح آنچه بر پناهجویان میگذرد و وسعت ویرانیها ثبت شود. تصاویر ماهوارهای آتشسوزیهای وسیع در روستاها را نشان میدهند و شاهدان از کشته شدن مردم به دست ارتش خبر میدهند. دولت برمه اعلام کرده است 176 روستای روهینگیاییها خالی هستند و از آنجاییه ارتش اجازه ورود به این منطقه را نمیدهد، هنوز آمار دقیق کشتهها در دست نیست.
چندین روستایی که توانسته بودند از روستای «مانگ نو» فرار کنند طی چند روز مصاحبه در اردوگاه پناهجویان «کوتوپالنگ» نزدیک مرز بنگلادش اوضاع خود در این روزهای بحرانی را شرح دادند. این روستاییان هفته گذشته به اردوگاه رسیدند. «فورتیفای رایتس» یک سازمان حقوق بشری که بر جنوب شرقی آسیا تمرکز دارد، تعداد کشتههای مانگ نو و 3 روستای نزدیک آن را 150 نفر تخمین زده است.
صدای مظلوم را بشنویم؛ خون در خیابانهای میانمار جاری است
یک معلم که از جنایات ارتش جان سالم به در برده است گفت: «من نمیدانم چند نفر بودند. اما همه ما شاهد آنچه ارتش انجام داد بودیم. آنها را یکی یکی سر بریدند و خون در خیابانها جاری شد».
موج جدید خشونت در میانمار از 25 اوت با بالا گرفتن تنشها میان ارتش این کشور و ارتش آزادیخواه آراکان روهینگیا آغاز شد. با ادامهدار شدن تنشها و اقدامات بیرحمانه و تلافیجویانه ارتش میانمار علیه مسلمانان روهینگیا -که در این کشور بودایی جز اقلیت هستند- صدها هزار نفر آواره شدند و به سوی کشور همسایه یعنی بنگلادش گریختند. با اینکه قرنهاست که مسلمانان روهینگیا در میانمار زندگی میکنند دولت هنوز حق شهروندی آنها را به رسمیت نمیشناسد و به شدت آنها را سرکوب میکند. میانمار مردم روهینگیا را مهاجرانی بنگلادشی میداند.
بنابر تخمین کمیته امداد بینالمللی در نهایت حدود 500 هزار نفر –نیمی از جمعیت روهینگیایی برمه که ساکن ایالت راخین هستند- به بنگلادش میگریزند. این بحران اعتراض جهانی به «آنگ سان سو چی»، رهبر حزب حاکم میانمار، را در پی داشته است. جامعه بین المللی از این مقام میانماری که به دلیل سالها ایستادگی در مقابل دیکتاتورهای کشورش و تحمل حبس و حمایت از دموکراسی جایزه صلح نوبل را از آن خود کرد انتظار دارد در مقابل این جنایات سکوت نکند و برای پایان دادن آن کاری انجام دهد.
روستاییان میگویند مردم روهینگیا سالها در کنار همسایگان بوداییشان در روستای مانگ نو که حدود 750 خانه دارد به راحتی زندگی کردهاند.
«محمد شووآیف» 23 ساله میگوید روزی که حملات شروع شد به همراه خانوادهاش برای کاشتن برنج آماده میشدند که سربازان وارد حیاط خانهشان شدند و تیراندازی کردند. سربازان به آنها گفتند: «شما بنگالیها! از خانه بیرون بیایید. شما میتوانید به هرجایی که میخواهید بروید ولی نمیتوانید اینجا زندگی کنید». روستاییان فقط توانستند در جنگل پناه بگیرند و زنان در سکوت گریه میکردند. ارتش حتی به آنها امان نداد تا به اقوام و دوستان زخمیشان کمک کنند.
واشنگتن پست در انتهای گزارش خود نوشت: برخلاف انتظار روستاییان که فکر میکردند این تنشها یک شبه پایان مییابد، شش روز به همین منوال گذشت و آنها به این نتیجه رسیدند که باید از منطقه خارج شوند. آنها به صورت گروهی پیاده به راه افتادند و بدون آنکه بدانند چه چیزی در انتظارشان است 8 روز پیاده روی کردند. آنها برگ موز میخوردند و از آبهای جاری مینوشیدند. در نهایت این روستاییان که از خانههایشان آواره شده بودند در یک بعد از ظهر بارانی به بنگلادش رسیدند و با صدها هزار پناهجویی که در چادرهای موقت زندگی میکردند، مواجه شدند. آنها میدانند روزهای سختی را در پیش دارند.
انتهای پیام/