یادداشت/جمهوری اسلامی
فراتر از توطئه
دبیر حزب سوسیالیست اقلیم کردستان عراق فاش کرد آمریکا، انگلیس و فرانسه به مقامات این اقلیم پیغام دادهاند که برگزاری همه پرسی استقلال در تاریخ سوم مهر ماه در مقطع کنونی به مصلحت نیست.
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، دبیر حزب سوسیالیست اقلیم کردستان عراق فاش کرد آمریکا، انگلیس و فرانسه به مقامات این اقلیم پیغام دادهاند که برگزاری همه پرسی استقلال در تاریخ سوم مهر ماه در مقطع کنونی به مصلحت نیست ولی اگر برگزاری همه پرسی به مدت دو سال به تعویق بیفتد، آنها در سازمان ملل زمینه به رسمیت شناخته شدن جدائی اقلیم کردستان را فراهم خواهند کرد.
این پدیده را باید فراتر از توطئه نامید و در این زمینه نکات مهمی به نظر میرسد که نباید از کنار آنها به سادگی گذشت. نخستین و جدیترین مورد آنکه اگر هیچ دلیلی برای اثبات وجود ریشههای استعماری در این اقدام و حرکت اقلیم کردستان عراق وجود نمیداشت، همین پیغام و نتایج آن بهترین دلیل و سند برای اثبات ماهیت اقدام تحریک آمیز اقلیم کردستان و ریشههای آن است.
قدرتهای شیطانی در عین آنکه از موضع طلبکارانه ای، همواره ایران را به دخالت در سایر کشورهای منطقه متهم میکنند، در واقع این آنها هستند که از هزاران کیلومتر فاصله، برای دخالت سیاسی و مداخله نظامی در منطقه و آن هم علیه منافع ملتها و مصالح کشورهای منطقه پیشقدم شدهاند و دقیقاً به زیان کشورها و ملتهای منطقه عمل میکنند. درحالی که همکاریهای صادقانه ایران با همسایگان، همواره در جهت تحکیم ثبات و امنیت آنها بوده و هست. مقامات اقلیم کردستان در یک اقدام تحریک آمیز درصدد بر آمدهاند در مهرماه 96 با برپائی یک همه پرسی نمایشی چنین وانمود کنند که گویا ساکنان و اهالی کردستان عراق خواستار و موافق جدائی اقلیم کردستان از عراق هستند. آنها برای کاستن از حساسیتها در این زمینه اعلام کردهاند که البته نتایج این همه پرسی الزام آور نیست ولی جهت گیری اهالی کردستان عراق را نشان میدهد. نکته مهم در این زمینه آن است که هیچ کشوری با طرح برگزاری همهپرسی در اقلیم کردستان عراق موافقت نکرده و حتی از آن استقبالی نداشته است لکن رژیم اشغالگر صهیونیستی با استقبال از این اقدام تحریک آمیز، نخستین علائم و نشانهها درباره ماهیت استعماری و بحران زای این اقدام را بروز داده است. البته قدرتهای شیطانی، پیش از این هم برخی نشانهها را در این مقوله آشکار ساختهاند.
از جمله کنگره آمریکا در چند نوبت، پرداخت کمک های مالی به دولت عراق را مشروط به پذیرفتن طرح فدرالی ساختن حکومت عراق نموده و از جمله پرداخت وام 700 میلیون دلاری به عراق را به همین امر مشروط ساخته است.
بعلاوه حتی در همین ماههای اخیر نیز به مراتب گستردهتر از گذشته، کشورهای غربی عموماً هرگونه همکاری و حمایت از کردها را بدون هماهنگی با دولتهای مرکزی و مستقیماً به کردها ارائه کردهاند و در پوشش تقویت بنیه نظامی کردها علیه داعش و سایر گروههای تروریستی، به تحکیم مناسبات مستقیم با کردها پرداختهاند. غرب و به ویژه آمریکا در پوشش مبارزه ادعائی علیه داعش، مجموعه سلاحها و جنگ افزارهای مدرنی را به کردها ارائه کرده که مشابه آنرا حتی به دولت عراق نیز تحویل نداده است. کاملاً آشکار است که همین تبعیض و تمایز رفتارها بین عراق و اقلیم کردستان، به خوبی نشانگر وجود دیدگاههای متفاوت در این زمینه است. به ویژه آنکه کردها به صراحت و به دفعات اعلام کردهاند که در عملیات نظامی علیه داعش، هر سرزمینی را تصرف نمایند، به عنوان قلمرو اقلیم کردستان برای همیشه حفظ خواهند کرد. همین امر نشانگر آنست که بازپس گیری سرزمینها از داعش توسط اقلیم کردستان در واقع به منزله سقوط از چاله به چاه است. بدین معنی که اگر سرزمینی در اشغال تروریستهای داعش باشد، بالاخره دیر یا زود توسط ارتش عراق و نیروهای مقاومت مردمی موسوم به حشدالشعبی از تروریستها پس گرفته خواهد شد ولی اگر پیشمرگههای کرد عراقی در این زمینه نقشی داشته باشند، برای حفظ آن سرزمینها برای عراق لازم است منازعه دیگری نیز با کردها صورت گیرد که البته امری پیچیده است.
موضوع مهم دیگری که در این مقوله وجود دارد اینست که مسعود بارزانی رئیس کنونی اقلیم کردستان مدتهاست که مطابق توافقات و قوانین موضوعه باید کنار میرفت و دوره ریاستش به پایان رسیده و ادامه ریاستش فاقد وجاهت قانونی است. در واقع پیگیری طرح همه پرسی همانند سایر تصمیمات و اقدامات وی از دیدگاه حقوقی و قانونی کاملاً مردود و محل سئوال است. بعلاوه مقامات اقلیم کردستان با تبلیغات شبانه روزی علیه دولت عراق سعی کردهاند نوعی دشمنی علیه حکومت مرکزی را پایه ریزی کنند تا در طرحهای دراز مدت استعماری از همین دشمنیها سوءاستفاده نمایند. از جمله مقامات اقلیم کردستان هرگونه کمبود منابع و رنج و سختی ساکنان کردستان عراق را ناشی از بیتوجهی دولت مرکزی بغداد معرفی میکنند درحالی که نواختن ساز جدائی و تجزیه طلبی، مانع اصلی پیوند و نزدیکی بخشهای مختلف عراق است.
این نکته بسیار اهمیت دارد که توصیههای شیطنت آمیز استعماری در منطقه بیسابقه نیست و اساساً شکل گیری رژیم صهیونیستی در 70 سال پیش و همچنین شکل گیری سودان جنوبی دقیقاً با استفاده از همین فرایند استعماری صورت گرفته و امروزه نیز به کردهای عراق توصیه میشود که از همین فرایند پیروی کنند. از ابتدا روشن بود که حتی اگر قرار باشد برای استقلال کردستان و تجزیه آن از عراق به آراء عمومی مراجعه شود، باید تمامی آحاد مردم عراق و نه فقط ساکنان اققلیم کردستان مورد سئوال قرار گیرند. بعلاوه بر این زمینه باید اراده سیاسی مردم عراق و نه اراده و خواست استعمارگران، پشتوانه تحرکات در این زمینه باشد. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که پیامدهای شوم دخالت سیاسی و مداخله نظامی بیگانگان در عراق و منطقه، اکنون در پیش روی ما قرار دارد و به عنوان کارنامه سیاه استعمارگران، قابل بررسی است. مقامات سابق و لاحق آمریکا بارها اعتراف کردهاند که گروههای تروریستی داعش و دیگران توسط آنها به وجود آمده، آموزش دیده و تجهیز شدهاند ولی در یک مانور سیاسی تبلیغاتی فریبکارانه، آمریکا امروزه خود را پرچمدار مبارزه نفسگیر علیه داعش معرفی میکند.
مسعود بارزانی و سایر مقامات اقلیم کردستان به ویژه مردم و ساکنان این بخش از عراق هرگز تصور نکنند که همراهی و پیروی از این سیاستهای استعماری به سود آنها تمام خواهد شد. بلکه نطفه پلید ناامنیها، بیثباتیها و بحران را در منطقه به وجود میآورد که شاید منطقه را در مسیری برگشت ناپذیر به سمت و سوی مشکلاتی جدید و چه بسا حل نشدنی سوق میدهد و چنین مباد.
قدرتهای شیطانی در عین آنکه از موضع طلبکارانه ای، همواره ایران را به دخالت در سایر کشورهای منطقه متهم میکنند، در واقع این آنها هستند که از هزاران کیلومتر فاصله، برای دخالت سیاسی و مداخله نظامی در منطقه و آن هم علیه منافع ملتها و مصالح کشورهای منطقه پیشقدم شدهاند و دقیقاً به زیان کشورها و ملتهای منطقه عمل میکنند. درحالی که همکاریهای صادقانه ایران با همسایگان، همواره در جهت تحکیم ثبات و امنیت آنها بوده و هست. مقامات اقلیم کردستان در یک اقدام تحریک آمیز درصدد بر آمدهاند در مهرماه 96 با برپائی یک همه پرسی نمایشی چنین وانمود کنند که گویا ساکنان و اهالی کردستان عراق خواستار و موافق جدائی اقلیم کردستان از عراق هستند. آنها برای کاستن از حساسیتها در این زمینه اعلام کردهاند که البته نتایج این همه پرسی الزام آور نیست ولی جهت گیری اهالی کردستان عراق را نشان میدهد. نکته مهم در این زمینه آن است که هیچ کشوری با طرح برگزاری همهپرسی در اقلیم کردستان عراق موافقت نکرده و حتی از آن استقبالی نداشته است لکن رژیم اشغالگر صهیونیستی با استقبال از این اقدام تحریک آمیز، نخستین علائم و نشانهها درباره ماهیت استعماری و بحران زای این اقدام را بروز داده است. البته قدرتهای شیطانی، پیش از این هم برخی نشانهها را در این مقوله آشکار ساختهاند.
از جمله کنگره آمریکا در چند نوبت، پرداخت کمک های مالی به دولت عراق را مشروط به پذیرفتن طرح فدرالی ساختن حکومت عراق نموده و از جمله پرداخت وام 700 میلیون دلاری به عراق را به همین امر مشروط ساخته است.
بعلاوه حتی در همین ماههای اخیر نیز به مراتب گستردهتر از گذشته، کشورهای غربی عموماً هرگونه همکاری و حمایت از کردها را بدون هماهنگی با دولتهای مرکزی و مستقیماً به کردها ارائه کردهاند و در پوشش تقویت بنیه نظامی کردها علیه داعش و سایر گروههای تروریستی، به تحکیم مناسبات مستقیم با کردها پرداختهاند. غرب و به ویژه آمریکا در پوشش مبارزه ادعائی علیه داعش، مجموعه سلاحها و جنگ افزارهای مدرنی را به کردها ارائه کرده که مشابه آنرا حتی به دولت عراق نیز تحویل نداده است. کاملاً آشکار است که همین تبعیض و تمایز رفتارها بین عراق و اقلیم کردستان، به خوبی نشانگر وجود دیدگاههای متفاوت در این زمینه است. به ویژه آنکه کردها به صراحت و به دفعات اعلام کردهاند که در عملیات نظامی علیه داعش، هر سرزمینی را تصرف نمایند، به عنوان قلمرو اقلیم کردستان برای همیشه حفظ خواهند کرد. همین امر نشانگر آنست که بازپس گیری سرزمینها از داعش توسط اقلیم کردستان در واقع به منزله سقوط از چاله به چاه است. بدین معنی که اگر سرزمینی در اشغال تروریستهای داعش باشد، بالاخره دیر یا زود توسط ارتش عراق و نیروهای مقاومت مردمی موسوم به حشدالشعبی از تروریستها پس گرفته خواهد شد ولی اگر پیشمرگههای کرد عراقی در این زمینه نقشی داشته باشند، برای حفظ آن سرزمینها برای عراق لازم است منازعه دیگری نیز با کردها صورت گیرد که البته امری پیچیده است.
موضوع مهم دیگری که در این مقوله وجود دارد اینست که مسعود بارزانی رئیس کنونی اقلیم کردستان مدتهاست که مطابق توافقات و قوانین موضوعه باید کنار میرفت و دوره ریاستش به پایان رسیده و ادامه ریاستش فاقد وجاهت قانونی است. در واقع پیگیری طرح همه پرسی همانند سایر تصمیمات و اقدامات وی از دیدگاه حقوقی و قانونی کاملاً مردود و محل سئوال است. بعلاوه مقامات اقلیم کردستان با تبلیغات شبانه روزی علیه دولت عراق سعی کردهاند نوعی دشمنی علیه حکومت مرکزی را پایه ریزی کنند تا در طرحهای دراز مدت استعماری از همین دشمنیها سوءاستفاده نمایند. از جمله مقامات اقلیم کردستان هرگونه کمبود منابع و رنج و سختی ساکنان کردستان عراق را ناشی از بیتوجهی دولت مرکزی بغداد معرفی میکنند درحالی که نواختن ساز جدائی و تجزیه طلبی، مانع اصلی پیوند و نزدیکی بخشهای مختلف عراق است.
این نکته بسیار اهمیت دارد که توصیههای شیطنت آمیز استعماری در منطقه بیسابقه نیست و اساساً شکل گیری رژیم صهیونیستی در 70 سال پیش و همچنین شکل گیری سودان جنوبی دقیقاً با استفاده از همین فرایند استعماری صورت گرفته و امروزه نیز به کردهای عراق توصیه میشود که از همین فرایند پیروی کنند. از ابتدا روشن بود که حتی اگر قرار باشد برای استقلال کردستان و تجزیه آن از عراق به آراء عمومی مراجعه شود، باید تمامی آحاد مردم عراق و نه فقط ساکنان اققلیم کردستان مورد سئوال قرار گیرند. بعلاوه بر این زمینه باید اراده سیاسی مردم عراق و نه اراده و خواست استعمارگران، پشتوانه تحرکات در این زمینه باشد. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که پیامدهای شوم دخالت سیاسی و مداخله نظامی بیگانگان در عراق و منطقه، اکنون در پیش روی ما قرار دارد و به عنوان کارنامه سیاه استعمارگران، قابل بررسی است. مقامات سابق و لاحق آمریکا بارها اعتراف کردهاند که گروههای تروریستی داعش و دیگران توسط آنها به وجود آمده، آموزش دیده و تجهیز شدهاند ولی در یک مانور سیاسی تبلیغاتی فریبکارانه، آمریکا امروزه خود را پرچمدار مبارزه نفسگیر علیه داعش معرفی میکند.
مسعود بارزانی و سایر مقامات اقلیم کردستان به ویژه مردم و ساکنان این بخش از عراق هرگز تصور نکنند که همراهی و پیروی از این سیاستهای استعماری به سود آنها تمام خواهد شد. بلکه نطفه پلید ناامنیها، بیثباتیها و بحران را در منطقه به وجود میآورد که شاید منطقه را در مسیری برگشت ناپذیر به سمت و سوی مشکلاتی جدید و چه بسا حل نشدنی سوق میدهد و چنین مباد.
منبع:جمهوری اسلامی
انتهای پیام/