چه انگیزههایی پشت سر فالگیری است؟/ زنان بیشترین قربانیان فالگیری
بر آن شدیم تا در گفتوگویی با دکتر شهناز نوحی از اعضای هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی شاهرود در این مورد سوالاتی را مطرح کنیم تا مخاطبان بیشتر با این مقوله آشنا شوند.
چرا مردم به سراغ فال گرفتن میروند و چه انگیزههایی میتواند در این موضوع دخیل باشد؟
در بحث فال گرفتن، اولین چیزی که مطرح میشود این است که فرد میخواهد از موضوعی در آینده باخبر شود و اضطرابها و نگرانیهای خود را رفع کند یا اقدامی در راستای بخشش کارهای گذشتهاش و برای فراغت از احساس گناه انجام دهد«
آیا آماری از مراجعه افراد به فالگیرها هست؟
باید توجه کرد آمار رسمی درباره اینکه زنان یا مردان چقدر به فالگیرها مراجعه میکنند، در دست نیست، اما بنا بر گزارشهایی که شنیدهایم بیشترین افراد مراجعهکننده به فالگیرها زنان هستند؛ چراکه زودباوری و ناپایداری هیجانی در زنان بیشتر بوده و احساساتشان لطیفتر است؛ بنابراین از آنجا که در زنان ابتدا احساس و بعد منطق حاکم میشود، پذیرش حرفهای فالگیرها از سوی آنان بیشتر است.
چه دلایلی باعث میشود افراد به فال گرفتن تمایل پیدا کنند؟
اصولا احساس ناامنی در افراد جامعه، یکی از دلایلی است که فرد را به سمت فالگیرها سوق میدهد. حال ممکن است این ناامنی از سوی خانوادهها یا در محل کار ایجاد شود و افراد برای حل این ناامنی بهغلط به دنبال راهحلهای میانبری مانند فالگیری و پیشگویی روند.
دلیل بعدی که میتواند افراد را به این سمت سوق دهد، نیاز به پیشرفت و موفقیت است. بر این اساس افراد برای اطلاع از موفقیتهای خود در آینده به فالگیرها مراجعه میکنند. باید بدانیم بیشتر فالگیرها به این نیاز مراجعاتشان اشراف دارند و در فالهایشان از موفقیتهای پیشروی افراد صحبت میکنند. البته برخی افراد هم به دلیل احساس تنهایی به فالگیرها مراجعه میکنند.
دلیل دیگر برای تمایل به فال گرفتن، بحث روانرنجوری افراد است. بر این اساس، افرادی که در سیستم روانیشان احساس ضعف، پوچی و حقارت غالب است، بهجای اینکه روی دستگاههای درونی و عملکردیشان کار کنند، از منابع بیرونی کمک میگیرند. حال نادیده گرفتن توانمندیهای درونی فعالی که همه ما آنها را بهصورت بالقوه در وجودمان داریم و نادیده گرفتن استعدادها و خلاقیتهایمان باعث میشود از قدرتهایی که جادویی به نظر میرسند، برای حل مشکلاتمان استفاده کنیم.
از طرفی زودباوری و عدم توانایی افراد در استفاده از هوششان در حل مسائل، باعث میشود فالگیرها خیلی زود بتوانند روی تفکر این افراد تأثیر بگذارند. بر این اساس انسانهایی که اراده ضعیفی دارند، متکیبهخودشان نیستند و به توانمندیهای خود اعتماد ندارند، با استفاده از تنبلی و وابسته شدن به یک قدرت بالاتر سعی میکنند مشکلاتشان را حل کنند و در چنین مواردی برخی افراد به سمت استفاده از رمل و دعا میروند.
به نظر شما مردم باید چه عامل یا عواملی را جایگزین مسائلی مثل فالگیری کنند؟
باید توجه کرد در دین اسلام بر دعا تأکید شده و خداوند میفرمایند: بخوانید مرا تا درصورتیکه به خیر و صلاحتان باشد، شما را اجابت کنم. حال در بحث فالگیری طلب خبر میکنیم، نه طلب خیر و ما به جای اینکه به خدا پناه بریم به یک انسان معمولی که شاید از خودمان هم ضعیفتر باشد، پناه میبریم. بر این اساس فرد بهجای اینکه در راستای بهبود روابط و توانمندیهایش تلاش کند، بر اساس کلام یک فرد دیگر برنامه زندگیاش را میریزد، درحالیکه راهحل مشکلاتش این است که خودش را تغییر دهد.
از طرفی انتظار و امیدی که فالگیرها در قالب پیشگویی به مراجعاتشان منتقل میکنند، به آنها آسیب میزند تا جایی که در بسیاری مواقع کار فالگیری به اعتیاد میکشد و فرد در انجام کوچکترین کارها هیچ ارادهای ندارد و خودش را به نظر یک فالگیر یا پیشگو وابسته میکند و این موضوع میتواند به اعتیاد مرضی منجر شود.
چه افرادی به لحاظ شخصیتی به فال و اینگونه برنامهها روی میآورند؟
باید گفت بیشتر افراد خودشیفته چون خیلی خوب میتوانند نقش یک آدم سلطهگر را بازی کنند و میتوانند بهراحتی افراد را به استثمار خود درآورند، به این کار روی میآورند. این افراد معمولا بسیار خوشکلام بوده و کاریزمای خاصی دارند که میتوانند طرف مقابل را مسحور خود کنند. البته در این افراد ممکن است رگههایی از اختلال شخصیتی هم دیده شود. درعینحال آنها از ابزار و محیطی استفاده میکنند که فرد مراجعهکننده را کاملا تحت تأثیر قرار میدهد. بر این اساس هر چه تلقین و باورپذیری افراد بالاتر باشد، بیشتر تحت تأثیر این افراد قرار میگیرند.
بنابراین تضعیف باورهای معنوی، نداشتن ایمان یقینی به قدرت خداوند، نداشتن توکل، نداشتن صبر و شکیبایی در زندگی و نداشتن تلاش و پشتکار در افراد باعث روی آوردن آنها به این منابع بیرونی میشود. در کنار نداشتن ایمان، فقدان آگاهی، دانش و بینش هم باعث میشود افراد به سمت فال گرفتن، پیشگویی و واسپاری خودشان به اینگونه مسائل سوق داده شوند.
نکته مهم دیگر این است که هرچند عقیده داریم انرژیهای مثبت وجود دارند و تصویرسازی ذهنی کاری است که برای کاهش افکار منفی از آن استفاده میکنیم، اما اینکه بخواهیم چیزی را از طریق تصویرسازی برای کسی ابداع و خلق کنیم، درست نیست؛ چراکه ما خالق نیستیم و از طرفی هم باید مجموعهای از شرایط را برای رخداد در نظر بگیریم، نه اینکه فقط به قدرت ذهن بسنده کنیم.
گفتوگو: امیررضا حسینی نژاد
انتهای پیام/