دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
یادداشت فرهیختگان‌/‌حسین کچویان

بدعت ویرانگر آقازادگی

پدیده آقازادگی از منظری پدیده جدیدی نیست، این پدیده یادآور همان موضوع دیرآشنای ضابطه و رابطه یا پارتی‌بازی است که در آن مساله اصلی عدم رعایت قانون و حق و عدالت تحت‌تاثیر منافع شخصی، علایق خویشاوندی و گرایش‌های گروهی یا جناحی است.
کد خبر : 207723

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا از فرهیختگان، پدیده آقازادگی از منظری پدیده جدیدی نیست، این پدیده یادآور همان موضوع دیرآشنای ضابطه و رابطه یا پارتی‌بازی است که در آن مساله اصلی عدم رعایت قانون و حق و عدالت تحت‌تاثیر منافع شخصی، علایق خویشاوندی و گرایش‌های گروهی یا جناحی است.با این حال آقازادگی اختصاصاتی دارد که آن را متمایز از سایر اشکال بی‌عدالتی و تبعیض یا زیرپا گذاشتن حق و قانون می‌سازد. شاید به همین دلیل باشد که در اسلام نسبت به این مقوله در قیاس با سایر اشکال عملکرد و رفتار بی‌ضابطه متاثر از منافع تمایلات نفع‌طلبانه و ظالمانه، حساسیت بسیار بیشتری نشان داده شده است.


در قرآن مجید و آیات متعددی در نهی از این امر یعنی عدم رعایت حق و عدالت به‌واسطه علایق خویشاوندی و مشخصا فرزندان و خانواده وارد شده است. از آیات سوره توبه که در آن در صورت کلی هشدار به آنانی است که علائق خویشاوندی و دوستی پدران و فرزندان یا عشیره را به دوستی حق و عدالت یا احکام و عوامل الهی تقدم می‌بخشد، تا دیگر آیاتی که زن و فرزندان را دشمن انسان قلمداد کرده یا آنان را از فتنه و آزمون‌های الهی به حساب می‌آورد، یا آیاتی که از انسان‌ها و مسلمانان می‌خواهد که حق را گفته و لحاظ کنند ولو آنکه علیه خود آنان، خویشاوندان و اقربای آنان باشد همه نشان از درک درست و اهتمامی دارد که اسلام و حق‌تعالی از نقش و عملکرد گمراه‌کننده و انحرافی پیوندهای خونی، خاصه پدر و فرزندی در جلوگیری از عدالت و نظم عادلانه جامعه دارد. این میزان اهتمام و توجهی که در فرقان الهی نسبت به پیامدها و تبعات سوء محوریت‌یابی علاقه‌های خونی خاصه پدر و فرزندی در روابط اجتماعی نشان داده است، ناشی از این است که هیچ پیوند و رابطه‌ای دیگر نمی‌توان یافت که نظیر آن از قوت و تاثیر مخرب و ویرانگر برخوردار باشد.


درواقع همان‌گونه که تحقیقات اجتماعی نشان داده است، نیرو و قوت خون و خویشاوندی خاصه رابطه پدر و فرزندی آنچنان است که در فقدان نظارت و کنترل اجتماعی به‌راحتی و سادگی به شکلی کاملا پنهان جایگزین سایر نیروها و ضوابطی می‌شود که برحسب و قاعده و فرض باید به‌عنوان نیروی سازمان‌دهنده و نظم‌دهنده جامعه یا سازمان‌ها و موسسات مختلف اجتماعی باشد.


این تحقیقات به‌طور مثال در هند مشخص کرد که بعد از مدتی و ظرف چند سال در موسسات تعاونی شهر و روستا که در آن باید تصمیمات و اقدامات در چارچوب قواعد مصوب و براساس آرای جمعی و هر فرد یک رای انجام گیرد، در عمل واقع به سازمان خانوادگی و خویشاوندی تغییر ماهیت دادند که در آن معیار و ضابطه تصمیمات و اقدامات، دوری و نزدیکی افراد به گردانندگان آن موسسات بوده که در نتیجه آن امکانات تعاونی و وام یا تسهیلات کشاورزی عمدتا به افرادی داده می‌شد که به خانواده‌ها و اقوام خاصی تعلق داشتند و دیگران تقریبا به‌طور کامل یا نسبی هیچ‌گونه انتفاعی از این موسسات نمی‌بردند.


در حقیقت اگر از منظر تاریخی و کلان به این موضوع توجه کنیم این‌گونه تحقیقات از خطری حکایت می‌کند که در کمین هر نظام اجتماعی و جامعه‌ای است که نتواند با مهار نیروی مخرب خونی و خویشاوندی مانع عملکرد پنهان و آشکار آن شود. با اینکه ظاهرا قرن‌هاست که بشر نظامات قبیلگی را پشت‌سر گذاشته است که در آن سازماندهی و نظم جامعه براساس روابط خونی- خویشاوندی تنظیم شده است، قوت و قدرت پیوندها و روابط خانوادگی و خویشاوندی آنچنان است که به‌سادگی و آرامی می‌تواند هر جامعه و سازمانی را به‌تدریج به نظم قبیلگی و طائفگی برگرداند و هرگونه ضابطه عقلانی و قاعده عادلانه را بی‌اثر و بی‌ارزش سازد با اینکه به‌دلیل آشکار و مشخص این امکان که جوامع کنونی بار دیگر با برگشت به قهقرا به دامان نظامات قبیلگی و طائفگی سقوط کند، منتقی است، اما گسترش و شیوع تاثیرپذیری از روابط خانوادگی و پیوندهای پدر و فرزندی یا همان آقازادگی قابلیت این را دارد که با ایجاد اختلال در نظم عقلانی و عادلانه جامعه و غلبه بر رابطه بر ضابطه و قانون موجب هرج و مرج در سامان عمومی می‌شود و رشد و تعالی جامعه را در معرض تهدید کامل قرار می‌دهد. این حقیقتی است که نتایج و آثار آن در مرحله ابتدایی یا جنینی، بسط و گسترش این پدیده شوم در جامعه انقلابی ما قابل مشاهده و پیگیری است.


اما در حالی که تهدید ناشی از شیوع پدیده آقازادگی یا در صورت کلی‌تر آن غلبه روابط و پیوندهای خانوادگی و خویشاوندی بر ضوابط و قواعد عقلانی و عادلانه همه‌جایی و همیشگی بوده و در کمین هر جامعه‌ای است، پیامدها و تبعات شوم و ویرانگر شکل‌گیری و رواج آن برای جوامعی نظیر جامعه ما بسیار خطرناک‌تر است. شاید دلیل تاکیدات بیشتر قرآن در این زمینه همین واقعیت باشد که برای جامعه ما نیز مصداق دارد. زمانی که جامعه‌ای در مسیر جایگزینی نظم تازه‌ای است و می‌خواهد بر پایه ضوابط عقلانی و قواعد عادلانه نظامات قبیلگی یا مبتنی‌بر روابط غیرعقلانی و تبعیض‌آمیز نظیر پیوندهای خونی و خانوادگی یا روابط قدرت و ثروت را دگرگون سازد، مطمئنا و عقلا تهدید برگشت به قهقرا و اختلال در مسیر تعالی و پیشرفت جامعه بسیار بیشتر و عمیق‌تر است. در چنین وضعیتی نظم تازه که صورت جنینی و رشدنایافته دارد، به‌راحتی می‌تواند توسط روابط و پیوندهای استوارتر و قدیمی‌تر پیشین ویران و نابود شود. متاسفانه جامعه ما دقیقا از دوران هاشمی پس از پایان جنگ تحمیلی و دفاع مقدس درست در زمانی که در آغاز راه نظم‌یابی و سازماندهی خود بر پایه چارچوب‌های دینی و ضوابط اسلامی- انقلابی بود در معرض هجوم پدیده‌ای قرار گرفت که اکنون تحت‌عنوان آقازادگی برای همگان مفهوم و مشهور گشته است. شاید اینکه بگوییم واسطه شیوع این پدیده شوم فرآیند نظام‌یابی جامعه بر پایه قواعد و ضوابط اسلامی-انقلابی عقلانی و عادلانه دچار اختلالی کلی و بسیار نگران‌کننده شده است.


شاید اینکه بگوییم به‌واسطه شیوع این پدیده شوم فرآیند نظام‌یابی جامعه بر پایه قواعد و ضوابط اسلامی - انقلابی یا عقلانی و عادلانه دچار اختلال کلی و بسیار نگران‌کننده شده است؛ از دید عده‌ای سخنی اغراق‌آمیز به نظر‌ آید اما حقیقتا تهدیدات ناشی از این پدیده ویرانگر به دلایل عدیده‌ای ازجمله و به‌ویژه قوت و قدرت آن و همچنین فقدان تمهیدات اصولی و ساختاری برای جلوگیری از بسط و گسترش آن، آنچنان گسترده و عمیق شده است که همه، خاصه نیروهای انقلاب را به‌طور جدی نگران و مشوش سازد.


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته