دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
07 شهريور 1396 - 10:18
سنگری مطرح کرد:

شباهت سلوک امام موسی صدر به امام حسین(ع)

چهل‌چهارمین درس‌گفتار «اندیشه و عمل» به تحلیل و نقد کتاب «سفر شهادت» نوشته امام موسی صدر اختصاص یافت و محمدرضا سنگری درباره مضامین این کتاب، ایراد سخن کرد.
کد خبر : 207406

به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، محمدرضا سنگری؛ نویسنده و پژوهشگر در ابتدای این نشست که در موسسه امام موسی صدر برگزار شد، ضمن اشاره به مقدمه کتاب «سفر شهادت» گفت: «حضرت علی(ع) انسان‌ها را به سه گروه تقسیم می‌کند؛ دسته اول آدم‌هایی که همیشه در تکاپو هستند و خستگی را نمی‌فهمند. این دسته از آدم‌ها جزو افرادی‌اند که موفق می‌شوند و خود را به جایی می‌رسانند.»


وی افزود: «دسته دوم افرادی که جستجوگر‌ند اما کند حرکت می‌کنند؛ به این‌ها هم امیدی هست اما دسته سوم، مقصران و آن‌هایی هستند که کوتاهی می‌کنند. این دسته از افراد، کسانی‌اند که در اتش می‌سوزند.»


سنگری ضمن بیان اینکه جرج جرداق؛ نویسنده لبنانی به این تقسیم‌بندی نظر داشته گفت: «جرج جرداق در توضیح گروه اول می‌گوید کسانی که منتظر حادثه نمی‌مانند؛ بلکه خودشان حادثه می‌آفرینند و در من آن حادثه زیست می‌کنند! و به نظر من امام موسی‌ صدر چنین جایگاهی داشت.»


وی توضیح داد: «امام موسی صدر کربالا را زیست و آن را حس کرد. بنابراین حرف‌ها و نوشته‌های او تنها شنیده‌های او نیست؛ بلکه دیده‌های او است. او خودش هم زندگی‌ای شبیه امام حسین داشت و این مساله را می‌توان از سلوک او دریافت.»


این پژوهشگر درباره کتاب «سفر شهادت» که دربردارنده مقالات و سخنرانی‌های امام موسی صدر درباره عاشورا و امام حسین است، گفت: «مطالب این کتاب در طول 8 سال یعنی از سال 1969 تا 1979 مطرح شده است و وقایع مخلتلفی که در طول این سال‌ها رخ داده را می‌توان در بیان امام موسی‌ صدر جست‌وجو کرد.»


وی در تحلیل این کتاب اظهار داشت: «نکات مهمی در این کتاب وجود دارد که زاویه نگاه امام موسی صدر به عاشورا یکی از آن‌ها است. دیدگاه او به این واقعه، دیدگاهی صریح است و شیعه‌محور نیست؛ بلکه انسان‌محور است. به همین دلیل بیانات امام موسی صدر فرازمان است؛ یعنی تاریخ مصرف ندارد. همچنین به هر زبانی که ترجمه شود، می‌تواند با مخاطب خود ارتباط برقرار کند.»


این نویسنده ادامه داد: «امام موسی صدر جامعه جهانی را به خوبی می‌شناسد و با این شناخت، به عاشورا پرداخته است. همچنی اشارات پنهانی زیادی در این کتاب وجود دارد که از جمله آن‌ها می‌توانم به الهام گرفتن او از دکتر شریعتی اشاره کنم. البته او در بیانات خود بعضی موارد می‌گوید «به تعبیر یکی از روشنفکران» و نامی از دکتر شریعتی نمی‌آورد.»


وی افزود: «یکی از موضوعاتی که در این کتاب بر آن تاکید شده این است که امام حسین (ع) قبل از نبرد، ابهام‌زدایی می‌کند. البته او با قیام خود هم چهره دوستان را می‌نماید و هم چهره دشمنان را.»


سنگری گفت: «نکته جالب توجه این است که برخورد امام حسین(ع) با دشمنان جوان و پیر خود متفاوت است. او در برخورد با جوانان سعی می‌کند به فساد دستگاه یزید و حکومت‌های اموی اشاره کند و در برخورد با پیران، احادیث که از پیامبر درباره خودش وجود داشته و نسبت خود با پیامبر را گوشزد می‌کند.»


وی ضمن بیان این نکته که باید برخورد با طیف‌های مختلف را از امام حسین(ع) درس گرفت، خاطر نشان کرد: «رفتار امام حسین(ع) همیشه روشنگر بود؛ تا جایی که در کربلا، 34 نفر به لشکر او پیوستند. چنانچه می‌دانیم پیوستن به اردوگاه امام، کار بسیار سختی بود و حتی گفته می‌شود برخی برای پیوستن به لشکر امام، ابتدا با لشکر یزیدیان همراه می‌شدند.»


این نویسنده و پژوهشگر درباره حرکت امام از مکه به کربلا و رویکردی که با یارانش داشت، توضیح داد: «می‌گویند امام حسین(ع) با چهار هزار نفر از مکه خارج شد و به قول امام سجاد (ع) در هیچ منزلی توقف نکردند که امام در آن توقفگاه به یاران خود یادآوری نکرده باشد که سرنوشتی همچون یحیی در انتظار اوست؛ یعنی سرش را خواهند برید و در پیشگاه شقی‌ترین افراد قرار خواهند داد.»


سنگری همچنین به ارزشی‌ که امام برای یارانش قائل بود اشاره کرد و گفت: «او همواره وفای یاران خود را می‌ستود و در این کار تاخیر روا نمی‌داشت. امام موسی صدر به این مساله به خوبی اشاره کرده و البته در پاره‌ای از موارد نام یاران امام را اشتباه گفته است که شاید هم در مراحل ترجمه و پیاده‌سازی این اشتباهات رخ داده باشد.»


وی افزود: «یکی از برجستگی‌های کتاب «سفر شهادت» تقسیم‌بندی‌ است که امام موسی‌ صدر از دشمنان امام حسین(ه) دارد. از نظر او دشمنان سه دسته‌اند؛ نخست آن‌هایی که در کربلا کشتند و غارت کردند و سوزاندند و به اسارت بردند. این دسته از دشمنان به زعم امام موسی صدر، کم خطرترین دشمنان بودند؛ چراکه تنها تن شهدا را گرفتند و اگر این کار را نمی‌کردند، هر کدام از آن‌ها نهایتا چند دهه بعد فوت می‌کردند.»


این محقق ادامه داد: «دسته دوم آن‌هایی هستند که می‌کوشند آثار امام حسین را پاک کنند؛ مثل متوکل عباسی که در زمین کربلا آب بست و آن را شخم زد، مجالس عزاداری را به هم می‌زد و زائران را می‌کشد. این دسته از دشمنان، خطرشان بیشتر شمرده شده است.»


وی گفت: «و دسته سوم، گروهی که سعی کرداند چهره امام خسین را مخدوش کنند. این دسته از دشمنان، خطرناک‌ترین دشمنان حسین(ع) و پیروان او هستند.»


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب