وقتی کارمند دانشگاه آزاد اسلامی محقق و داروساز می‌شود/ «رباسین» در بازار، «آمیلا» در ثبت

شهرام شریفی- کارمند صدیق و ساده‌‌ای است و با صراحت لهجه‌ای که دارد، آدم را پای صحبتش می‌نشاند و همین بهانه‌ای می‌شود تا روز کارمند را با تهیه گزارشی از او پشت سر بگذارم.

محمدصادق دهقان اشکذری را می‌گویم، او کار در دانشگاه آزاد اسلامی یزد را سال 1378 با مسئول دفتری مدیر امور اداری آغاز کرد، مسئول انتظامات، مسئول خدمات و ده سال سابقه حضور در آموزش به عنوان کارشناس رشته مدیریت و اکنون حضور در مرکز رشد واحد یزد کارنامه فعالیت او در دانشگاه را پر کرده است.

دهقان اشکذری افزون بر شغل کارمندی خود علاقه زیادی به گیاهان و کشف و شکافتن خواص شگفت‌انگیز آنها در طبیعت دارد و در کنار کار کارمندی درباره گیاهان دارویی تحقیق و پژوهش کرده و حتی داروهایی ساخته و برخی را ثبت کرده و کشورهای زیادی متقاضی آن هستند.

تقویم را که ورق زدم هفته اول شهریور روز کارمند را در درون خود داشت با خود گفتم: «محمدصادق» خوب است و این شد حاصل گفت‌وگوی او با خبرنگار خبرگزاری آنا در یزد:

* کار و علاقه به داروهای گیاهی از کجا آغاز شد؟

- علاقه به گیاهان و کشف و شکافتن خواص شگفت انگیز آنها در طبیعت را با مغازه کوچک عطاری در اشکذر بروز دادم اما این مغازه آن چیزی نبود که تصورش را در ذهن داشتم به همین دلیل خیلی زود آن را تعطیل کرده و به تحقیق در گیاهان دارویی پرداختم، کتاب‌های گوناگونی را مطالعه کرده و حوزه فعالیت خود را با توجه به فراگیر بودن دیابت در یزد بر آن متمرکز کردم.

هر چند فعالیت و مطالعه و تحقیق بر روی این مقوله نیز تا امروز چندان توفیق بیان کننده ای ندارد اما موفق شدم با ثبت دارویی به نام «رباسین» در سال 1392 در کارزار رویارویی با زخم بستر، زخم دیابت و سوختگی سربلند بیرون بیایم به شکلی که امروز ادعا دارم با استفاده داروی رباسین پس از سوختگی دست تاول نمی زند، سوزش آن یک‌ساعته رفع می‌شود و بعد از گذشت یک روز اثری از آن نخواهد بود و این ادعای بزرگی است که پس از هفت سال آزمایش و تحقیق امروز به آن رسیده‌ام و 4 سالی است تولید و عرضه داروخانه‌ای آن آغاز شده است.

* کارمندی و تحقیق و پژوهش منافاتی با هم ندارد؟

- هر چند کارمندی اندکی در تحقیق و پژوهش اثرگذار است و روند آن را کند می‌کند اما هدف باید قوی‌تر و منسجم‌تر از مشکلات باشد که خدا را شکر این مهم در من بود. جا دارد خاطره‌ای از مرحوم دکتر سلطانی موسس واحد یزد بیان کنم. درک و فهم آن مرحوم به عنوان رئیس وقت و بنیانگذار دانشگاه آزاد اسلامی یزد، مسیر رسیدن به این پیروزی را در زندگی من هموار کرد. وقتی از کارم برایش تعریف کردم، گفت: «بگو چیکار داری؟ می‌خوای معرفیت کنم تهران که به تحقیق و پژوهشت ادامه بدهی؟» و من در برخی از روزها برای رفتن به مرکز تحقیقات از دانشگاه خارج می‌شدم و با خیال راحت از حمایت مرحوم سلطانی در مراکز تحقیقاتی فعالیت می‌کردم و امروز هر موفقیتی به دست بیاورم یاد و خاطره دکتر سلطانی و دلگرمی هایی که در کار می داد همیشه همراه و همگام من بوده و هست و او را نیز در کارهای خیر شریک خود می کنم.

* آقای دهقان! داروی دیگری به نام آمیلا را ثبت کرده‌اید. در مورد آن هم توضیح بدهید.

- داروی دیگر من به نام «آمیلا» برگرفته از نام گیاه آموله برای درمان ریزش، سفیدی و رویش مو است. هر چند داروهای دیگری نیز در دست ثبت وزارت بهداشت دارم که ویژه تقویت ابرو، تقویت موهای آسیب دیده و داروی رفع و از بین بردن شپش است که امیدوارم هر چه سریع تر آنها را هم بتوانم ثبت وزارت بهداشت کنم اما دغدغه خاطرم تولید داروی گیاهی بهبودی دیابت هست.

* مهمترین سد فروش محصولات تجاری خود را چه می دانید؟

- نداشتن تبلیغ مهمترین عامل فراگیرنشدن محصولات تولیدی ام بوده است. باید برای فروش موفق محصول همه عوامل را به صورت هماهنگ رشد داد و امروز بعد از گذشت چند سال تازه از کشور عراق، افغانستان و آلمان سفارش محصول دارم در حالی که هنوز این داروهای ثبت شده وزارت بهداشت که اثرات شگفت انگیز خود را نیز ثابت کرده در کشور فراگیر نشده است.

* و حرف آخر...

صادق باشید، اگر کاری از دستتان برآمد انجام دهید، باز کردن گره ابروی مردم در گرو باز کردن گره مشکلاتشان است، به خدا توکل کنید.