دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
چرایی تمایل به بازنشر یک مصاحبه قدیمی، این بار در یک خبرگزاری دولتی

فاشیست‌ها دست از سر افتخاری برنمی‌دارند

اشتیاق برای بازنشر یک گفت‌وگوی قدیمی از علیرضا افتخاری تمامی ندارد.
کد خبر : 204975

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا از جوان؛ اشتیاق برای بازنشر یک گفت‌وگوی قدیمی از علیرضا افتخاری تمامی ندارد و این رسم رسانه‌ای نامیمون حالا به خبرگزاری بزرگی چون ایسنا سرایت کرده است و این رسانه که به طور عادی انتظار حرفه‌ای‌گری از آن می‌رود نیز نتوانسته از دایره اخلاق پای بیرون نگذارد و روز گذشته مصاحبه قدیمی علیرضا افتخاری درباره احمدی‌نژاد را به عنوان گفت‌وگویی جدید بازنشر داده است.


البته فضای رسانه‌ای کشور سال‌هاست که مبتلا به بداخلاقی است و امیال شخصی بر عقل ملی در بسیاری از رسانه‌های کشور همواره غلبه داشته است. اینکه جماعتی از عوام به خاطر یک عرض ارادت ساده هنرمندی را مورد فحش و ناسزا قرار دهند و خانواده او را تحت فشار بگذارند، اگر چه واقعیت تلخی است و به هیچ عنوان توجیه‌پذیر نیست اما از رسانه‌های کشور توقع دیگری می‌رود.


البته مطالعه شرح آنچه بر سر خواننده نامدار کشورمان به خاطر در آغوش گرفتن رئیس‌جمهور وقت آمده بیش از اینکه برائت مؤکد افتخاری از احمدی‌نژاد باشد، نشان‌دهنده روح فاشیستی حاکم بر طیفی است که ندای «زنده باد مخالف من» آنها گوش فلک را کر کرده ولی به خاطر نفرت از یک سیاستمدار حاضرند با حیثیت، آبرو و زندگی هنرمندی مردمی بازی کنند و او را تا مرز خودکشی هدایت کنند. واقعاً چرا برخی رسانه‌ها دست از سر افتخاری برنمی دارند؟ آیا او قرار است عبرتی برای دیگران باشد؟ اما این عبرت‌آموزی به قیمت لگدمال کردن اخلاق تمام می‌شود و از دل آن نفعی سیاسی عاید هیچ گروه و دسته‌ای نمی‌شود. علیرضا افتخاری، خواننده نجیب و محبوبی است و حاشیه‌سازی برای او غیراخلاقی‌تر از آن است که بتواند سودی را عاید کسی کند.


پیش از این گفت‌وگوی علیرضا افتخاری درباره عواقب در آغوش گرفتن احمدی‌نژاد در مجله تجربه پس از نزدیک به یک سال با عنوان گفت‌وگوی اختصاصی بازنشر شده بود اما چوب زدن به گذشته و پرداختن به یک داستان کهنه شده و قدیمی چه سودی برای نشریه اصلاح‌طلب «تجربه» داشت و چه سودی برای خبرگزاری دولتی دارد؟


بهروز افخمی اخیراً در گفت‌وگو با مجله مهرنامه با اشاره به رفتار رسانه‌های شبه روشنفکر با فیلم عروس در اواخر دهه 60 به واقعیتی اشاره می‌کند که به موضوع این نوشتار بی‌ربط نیست: «یعنی درست کسانی که می‌گویند خیلی ظرفیت دارند، خیلی اهل نقد هستند، خیلی می‌فهمند و خیلی روشنفکر هستند، اتفاقاً تاریک‌فکرترین، بی‌فکرترین، فاشیست‌‌مسلک‌ترین نیروهایی هستند که می‌توانید پیدا کنید. به قول یوسف میرشکاک روشنفکر نه روشن است و نه فکر می‌کند.»


مردی که می‌گوید 10 سال به خاطر احمدی‌نژاد از اراذل جبهه روشنفکر‌نماها فحش شنیده و رسانه‌ها بزرگ‌ترین ضربه را به وی زده‌اند، آیا این رسانه‌ها از همان جنس مجله تجربه و خبرگزاری ایسنا نیستند که از ترس زنده شدن یک جریان سیاسی، گفت‌وگوی کلاژ شده‌ای را سر هم می‌کنند و بارها آن را بازنشر می‌دهند تا بار دیگر افتخاری را به بحث روز سیاسی تبدیل کنند؟ جریانی که خود را دوستدار هنر معرفی می‌کند در مواجهه با یک برخورد که می‌توانست به سادگی پایان پذیرد، کاری را صورت داد که یک خواننده و خانواده‌اش تا مرز نابودی پیش بروند و به گفته افتخاری حتی برای خودکشی طناب هم بخرد! مدافعان امروز برگزاری کنسرت با این تجربه‌های قدیمی چه می‌کنند؟!


علیرضا افتخاری همانطور که خودش نیز روی آن تأکید کرده آدمی سیاسی به معنای آنچه مانند برخی سلبریتی‌ها از گروه و دسته و باند سیاسی حمایت می‌کنند نبوده و نیست، سابقه او هم همین را نشان می‌دهد، برای همین هم بود که در یک مراسم غیرسیاسی در مواجهه با رئیس‌جمهور وقت رفتاری دوستانه از او سر می‌زند. افتخاری آن‌زمان حتی فکرش را هم نمی‌توانست بکند که آن لحظه‌ای که ظاهرش خیلی عادی به نظر می‌رسید به قدری برایش گران تمام شود که به قول خودش تا مرز خودکشی پیش برود، در خارج از کشور دخترش را مورد اذیت و آزار قرار دهند و عده‌ای در کوچه و خیابان حرمتش را بشکنند.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب