فرصتی که کشتی نجات بخش نظام در اختیار همه میگذارد
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا از جوان، با صدور حکم رهبر معظم انقلاب و تعیین ترکیب جدید اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، فصل تازهای از عمر این مجمع شروع شد و باید منتظر فعالیتهای مجمع در این دوره در جهت تحقق اهداف مورد انتظار مندرج در حکم باشیم. اما نکته مهمی که در خلال روزهای گذشته کمتر مورد توجه قرار گرفت و در این حکم هویدا بود، نگاه راهبری معظمله به نخبگان سیاسی با سلایق گوناگون و بهرهگیری از ظرفیتهای مختلف درون نظام است. هرچند برخی جریانات معاند و ضدانقلاب در این سالها تلاش کردهاند نظام اسلامی را به یکدستسازی نخبگان متهم کنند و مدعی برنتافتن سلایق گوناگون سیاسی در دایره نظام شدهاند، اما تأملی هرچند گذرا بر سیره سیاسی امامین انقلاب اسلامی به خوبی نشان میدهد که مشی و ممشای رهبری انقلاب بر بهرهگیری هرچه بیشتر از نخبگان درون نظام و تکیه بر راهبرد «جذب حداکثری و دفع حداقلی» بوده است.
از آغازین روزهای پیروزی انقلاب، نگاه امام راحل عظیمالشأن(ره) بر حضور همه نیروهای مبارز مذهبی در حرکت انقلاب بود و بر همین اساس بود که در شکلگیری دولت موقت، به نخست وزیر موقت توصیه کردند که بدون در نظر گرفتن گرایشهای حزبی و جناحی، ترکیب کابینه را معرفی کند. هرچند بازرگان به این توصیه عمل نکرد، اما امام (ره) تا زمانی که خود وی استعفا نکرد، به او فرصت کار داد و تنها زمانی که از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرد، عرصه را به شورای انقلاب سپرد. پس از آن در ماجرای اولین رئیسجمهور نیز حضرت امام (ره) به بنی صدر حداکثر اختیارات ممکن را تفویض کردند تا مسائل اساسی کشور همچون جنگ در مسیری صحیح به پیش رود. با وجود خودسریها و یکهتازیهای بنی صدر، امام وجود او را در ساختار رسمی کشور تحمل کرده و تنها پس از آنکه مجلس به عدم کفایت سیاسی وی رأی داد، او را عزل نمودند. همچنین در قضیه عبرت آموز قائم مقام رهبری نیز امام (ره) به رغم مخالفت باطنی با منتظری به رأی خبرگان احترام گذارده و بیش از پنج سال به او میدان عمل داده و حتی در برخی از امور از اختیارات خود به وی تفویض نمودند. اگر مصلحت اصل نظام و اساس ولایت فقیه در میان نبود، چه بسا ایشان مستقیماً به عزل او اقدام نمیکردند، اما در نگاه آن عزیر سفرکرده «حفظ نظام» کالای ازرشمندی بود که هیچ متاعی قابل معامله با آن نبود.
در همان سالهای پایانی عمر شریفش، هنگامی که انشقاق در جبهه نیروهای انقلابی را مشاهده کردند، برای حفظ حداکثری این جبهه، بهرغم میل اولیهاش با انشعاب مجمع روحانیون مبارز از جامعه روحانیت مبارز موافقت کردند تا کسی از کشتی نجات بخش نظام بیرون نیفتد. پس از ارتحال امام (ره)، خلف صالحش رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز همین مشی و ممشای امام را دنبال کرد و اگر نگاهی به انتصابات ایشان در مناصب مختلف نظام در طی این سه دهه بیفکنیم، به روشنی استفاده از سلایق مختلف سیاسی را در مسئولیتهای تصمیمگیری و اجرایی مشاهده میکنیم. این مسئله به انتصابات نهادهای زیرمجموعه رهبری منتهی نشده و حتی در نزدیکترین حوزه مدیریتی به ایشان یعنی دفتر رهبری، نیز افراد شایسته با سلایق سیاسی مختلف را در مسئولیتهای مدیریتی و کارشناسی میتوان دید.
به عنوان جدیدترین نمونه، در ترکیب منصوب شده برای مجمع تشخیص نیز افراد شناخته شده با سلایق و گرایشهای سیاسی مختلف اصولگرا، اعتدالی و اصلاحطلب میتوان مشاهده کرد که به روشنی نشانگر نگاه وسیع و بلندنظرانه معظم له به جریانات سیاسی درون نظام است.
هرچند طی قریب به سه دهه از دوره ولایت معظم له، مشی مدیریتی راهبردی ایشان بر جمع کردن همه نیروهای انقلاب -حتی با اغماض در خصوص ضعفهای جزئی – بوده است، اما در عمل برخی از جریانات و نخبگان سیاسی در مقاطعی نخواسته و نتوانستهاند از این فرصت پرارزشی که نظام برای سلایق گوناگون فراهم آورده استفاده کنند و عملاً راه جدایی از کشتی نجات بخش نظام را طی کردهاند. ماجرای تلخ کژرویهای برخی مدیران اجرایی در دولتهای گذشته و نیز فتنه تلخ 88 به خوبی نشان داد که رهبری انقلاب، آغوش نظام را برای همه آنهایی که به کشور و نظام دلبستگی دارند، باز گذارده است، اما این خود برخی از نخبگان سیاسی هستند که از راه انقلاب و مردم فاصله گرفته و مسیرهای اعوجاجگونه را بر میگزینند.
معظم له در همان سال 88 فرمودند: «حضرت نوح نبیاللَّه (علی نبینا و علیه السّلام) به فرزندش فرمود: «یا بنی ارکب معنا و لا تکن مع الکافرین». نظام اسلامی هم تأسیاً به حضرت نوح، به همه میگوید: بیایید با ما باشید، بیایید وارد این کشتی نجات شوید، «و لا تکن مع الکافرین». هدف و مبنا این است. ما هیچ کس را از نظام بیرون نمیکنیم؛ اما کسانی هستند که خودشان، خودشان را از نظام بیرون میکنند؛ خودشان را از نظام خارج میکنند.»
تجربه سیره مدیریتی امامین انقلاب، نشان میدهد که برای همه نیروهای درون نظام فرصت کافی برای طی طریق در مسیر خدمت به مردم و منافع کشور هست و به هیچ روی در میان طیفهای سیاسی تبعیضی در کار نیست. مشکل از آنجایی شروع میشود که برخی نخبگان سیاسی که از نردبان نظام اسلامی بالا میروند، چنان غرق در قدرتطلبی و آلودگیهای دنیوی میشوند که راه رفته را از یاد برده و کار را به جایی میرسانند که قصد بر زمین زدن نردبانی را که خود روی آن ایستاده اند، میکنند. بدون شک نتیجه چنین خبط و خطاهای بزرگی، سقوط خود فرد است و نباید دیگران را برای آن شماتت کرد.
انتهای پیام/