«اگه بمیری» نمایشی در مرز بین واقعیت و خیال
سمانه زندینژاد که این روزها نمایش «اگه بمیری» را در سالن استاد ناظرزاده کرمانی روی صحنه دارد در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا گفت: «وقتی متن این نمایش را خواندم، با دغدغهای در متن روبهرو شدم که انسانی و جهانشمول بود و مختص کشور خاصی نبود. من معتقدم اصولا مسائل انسانی، مکان مشخصی نمیشناسد و اگر نویسنده به خوبی توانسته باشد آن را جهانی کند، برای کارگردانی چون من چنین موضوعاتی وسوسهانگیز است.»
وی اظهار کرد: «وقتی متن «اگه بمیری» اثر فلوریان زلر را خواندم، با موضوع فقدان مواجه شدم. این اثر به جزئیات قابلتوجهی اشاره داشته است، او در جزئیات به مسائلی پرداخته بود که الان در زمان حال ایران و یا شهر تهران هم صادق است. مهمترین نکته که باعث شد درگیر با متن شوم، این بود که در این نمایشنامه به نبود آدمها اشاره دارد و نشان میدهد که اگر آدمهایی که کنارمان هستند را نداشته باشیم، چه اتفاقی برایمان میافتد و یا چه پرسشهایی برایمان مطرح میشود. این موضوع از نظر من بسیار جذاب بود.
وی درباره تغییرات ایجاد شده در متن این اثر که خارجی است، بیان کرد: «من اصولا هربار که نمایشی تولید میکنم، چندان وفادار به متن نمیمانم، چرا که معتقدم در پروسه اجرا باید تغییراتی ایجاد شود تا متن به شکل درستی به اجرا درآید اما این امر در نمایش «اگه بمیری» لحاظ نشد.»
زندینژاد ادامه داد: «در این اثر سعی کردم خیلی وفادار به متن بمانم. البته در چند مورد که خط قرمز محسوب میشود، تغییراتی ایجاد شد، اما جز این موارد نکته دیگری نبود. در جاهایی مدل دیالوگها کاملا شبیه دیالوگهای ایرانی است، به طوری که مخاطب فکر میکند تغییراتی در متن ایجاد شده، اما این امر به خاطر روانی متن است.»
کارگردان نمایش «اگه بمیری» تصریح کرد: «این متن به دلیل پرداختن به جزئیات روی خط باریکی میان واقعیت و خیال قرار گرفته است و شکل اجرای نمایش نیز از این موضوع مستثنی نیست، حتی در دکور نیز شاهد این شکل از طراحی هستیم. البته ما سعی کردیم مرزها را نشکنیم و به سمت دیگر متمایل نشویم، چرا که وقتی مرز خیال را میشکنیم به سمت رئال و وقتی از واقعیت دور میشویم، به سمت فانتزی و غیرواقعی بودن اثر حرکت کردهایم. ما در این کار سعی داشتیم تا به هیچ سمتی کشیده نشویم. حتی سعی داشتهایم دکور نمایش را که کمی غیرواقعی است، با بازی واقعگرایانه به اعتدال رسانیم.»
وی درباره انتخاب بازیگران خود تشریح کرد: «وقتی متن را خواندم آنچه برایم مسلم شد، این بود که این اثر به شدت نیاز به بازیگران قوی دارد و ویژگی متن این است که حتی اگر عناصر نمایش به شکل پرفکت و حرفهای کنار هم باشند، اما با وجود بازیگران ضعیف نمایش آن چیزی که باید بشود، نمیشود و اگر بازی کاراکترها درست نباشد، نمایش خوبی نخواهیم داشت. بنابراین به این فکر افتادم که از هنرمندان حرفهای استفاده کنم و حتی اگر نتوانستم گروه خوبی جمع کنم، از اجرای نمایشم صرفنظر کنم.»
وی ادامه داد: «بازیگران نمایش شامل رضا بهبودی، ستاره پسیانی ، کاظم سیاحی و الهام کردا، همه به دلیل تجربه خوبی که دارند، توانستند همکاری بسیار مطلوبی داشته باشند و به خوبی نمایش را پیش ببرند. در این اثر رضا بهبودی در نقش مردی به نام پییرکه نویسنده است و بر اثر مرگ، فقدانش حس میشود؛ الهام کردا در نقش زنی که همسرش را از دست داده و دچار پرسشهایی شده؛ ستاره پسیانی در نقش کاراکتری عجیب که مشخص نیست کاراکتری در نمایشنامه پییر بوده یا فردی در ذهن او و کاظم سیاحی در نقش کارگردانی که دوست پییر است، بازی میکند.»
وی درخصوص اجرای بعدی خود به مونولوگ «نسبیت خاص» اشاره کرد و افزود: «من این نمایش را 2 سال پیش در فستیوال مونولیو اجرا کردم و براساس آن قرار شد تا 2 سفر دیگر در راستای اجرای این اثر در مهر و آذرماه باشیم. این اثر مهرماه و اواخر آذرماه در ژنو و بلژیک روی صحنه میرود.»
انتهای پیام/