خسرو شکیبایی: حال همه ما خوب است اما تو باور نکن!
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، امروز سالروز پر کشیدن خسروی سینما است. مگر چند نقش و فیلم ماندگار در طول تاریخ سینمایی این سرزمین میتوانیم مثال بزنیم؟ مگر سینما چند بازیگر توانا را به خود میبیند که بتواند به معنای واقعی جلوی دوربین هنرمندی کند، «خسرو شکیبایی» نقشهایش را با هنرمندی «بازیگری» میکرد و این شاخصه او الگویی برای آیندگان و مشتاقان هنر هفتم است. حالا 9 سال است که در میان ما نیست.
در شناسنامه نامش «خسرو» است ولی خانواده و نزدیکان او را «محمود» صدا میکردند. پدر خسرو سرگرد ارتش بود و وقتی او ۱۴ ساله بود بر اثر سرطان از دنیا رفت. او قبل از اینکه وارد عرصه تئاتر شود، در حرفههایی چون خیاطی و کانالسازی و آسانسورسازی کار میکرد. در ۱۹ سالگی برای اولین بار روی صحنه تئاتر رفت و بعد از مدتی به عباس جوانمرد، معرفی و به صورت کاملا حرفهای بازیگر تئاتر شد. وی فارغالتحصیل بازیگری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۴۲ با بازیگری تئاتر آغاز کرد، ۵ سال بعد یعنی در سال ۱۳۴۷ وارد حرفه دوبلوری شد.
نخستین بار در سال ۱۳۵۳ در فیلم کوتاه و ۱۶ میلیمتری «کتیبه» به کارگردانی فریبرز صالح مقابل دوربین رفت. در سال ۱۳۶۱ در حالی که مشغول بازی در نمایش «شب بیست و یکم» بود، مورد توجه مسعود کیمیایی قرار گرفت و با بازی در نقش کوتاهی در فیلم «خط قرمز» به سینما آمد و و توقف نمایش این فیلم نتوانست مانعی برای ادامه مسیر بازیگری شکیبایی باشد، سینمای ایران در اوایل انقلاب دچار فقدان بازیگری بود و در این میان جذب بازیگری از تئاتر آغاز شد که در بین آنها بازیگرانی شکوفا شدند که همچنان حضور جلوه گری در سینمای ایران دارند و خسرو شکیبایی یکی از آنها بود.
اتفاق بزرگ و تاثیرگذار برای خسرو شکیبایی در سال ۶۸ با «هامون» و قرار گرفتن در قاب تصویر داریوش مهرجویی رقم خورد، اجرایی تازه از بازیگری که نوید جدی گرفتن فضای بازیگری در سینمای اواخر دهه ۶۰ در قالبی متفاوت را میداد، همکاری شکیبایی با مهرجویی فقط محدود به این فیلم نشد و بعدها با آثاری مثل بانو، سارا، کیمیا، پری و میکس ادامه پیدا کرد.
او برای بازی در فیلم «کیمیا» به کارگردانی احمدرضا درویش برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر شد. او سومین سیمرغ خود را هم را برای بازی در نقش عادل مشرقی فیلم «سالاد فصل» ساخته فریدون جیرانی گرفت. از آخرین افتخارات شکیبایی هم دیپلم افتخار برای فیلم «اتوبوس شب» ساخته کیومرث پوراحمد بود و آخرین جایزهاش را از ششمین جشن ماهنامه «دنیای تصویر» برای بازی در فیلم «کاغذ بیخط» ساخته ناصر تقوایی دریافت کرد.
با اینکه اولین حضور سینمایی خسر شکیبایی با فیلمی از مسعود کیمیایی بود اما همکاری آنها مدتها انجام نشد تا اینکه کیمیایی برای فیلم «حکم» در سال ۸۴ به او پیشنهاد داد تا در یک نقش مافیایی نظام سرمایهداری بازی کند، «رئیس» در سال ۸۵ فیلم بعدی کیمیایی بود که شکیبایی در آن حضور کوتاهی در نقش یک دکتر داشت اما اضافه کردن جزییات کوچک به این پرسوناژ باعث شد در ذات کوچک بودن نقش اما دیده شود.
«دستهای خالی» فیلمی به کارگردانی ابوالقاسم طالبی بود که در سال ۸۵ ساخته شد، شکیبایی در آن نقش یک رزمندهایی را بازی میکند که به تازگی بعد از سالها بازگشته است و در حالی که کمکم با محیط در حال برقراری ارتباط است یک اتفاق زندگی او را تحت تاثیر قرار میدهد و پدر در یک جنگ دیگری قرار میگیرد که اجرای آن یک هنرمندی را میطلبد چرا که واکنشهای متفاوتی را در طول فیلم با حفظ راکورد چند وجهی بودن و مختصات پرسوناژ باید در نظر میگرفت.
شکیبایی گویی عادت بر ماندگار گذاشتن نقش داشت و این نقشها و آدمها را تبدیل به یک قهرمان فطری در ذات خود میکرد، تفاوتی در پرسوناژها قائل نمیشد چرا که آنچه مهم بود ماندگاری شخصیتها در زاویه نگاهش بود که اگر در طول فیلم هم به واسطه حضورش کم بود اما آن نقش به قدری جلوهگر میشد که بیرون نمیزند و در نهایت اجرای درست را به یادگار میگذاشت.
او خودش را بیدلیل در سینمای ایران خرج نمیکرد. حضورش با مختصات درونیات کاراکترها بود و این موضوع را حتی میتوان در فیلم «مزاحم» که نقش یک سوپراستار بازیگری را ایفاگر است را دریافت کرد.
مخاطب برای او حکم ارزشمندی داشت به طوری که رابطه با تلویزیون را حذف نکرد و برای مخاطبانش مجموعه تلویزیونی «خانه سبز» را به یادگار گذاشت که سهم گران بهایی آن سریال همدلی و امید در خانواده بود و محصولی را رقم زد که هر مخاطبی دلبسته داشتن یک خانواده و خانه سبز میشد و این تجربه گرانبها در نگاهی دیگر با «روزی روزگاری» به ثمر نشست.
سینمای ایران در طول تاریخ کمتر بازیگری را به خود دیده است که در قالبهای ژانری و مضمونی مختلف توانسته باشد به خلق شخصیتی دست یابد که بعدها منجر به المانی برای نکته سنجی و الگوبرداری شده باشد و شکیبایی همواره در انتخابهایش نشان داده است که حتی یک فیلم ضعیف را میتوانست نجات دهد.
انتهای پیام/