استندآپ کمدی تا کجا میتواند پیش برود؟
هدیه حدادیاصل، گروه فرهنگی- چندی است که برنامههای استندآپکمدی که این روزها دوران اوج خود را سپری میکند، به دل خانوادهها راه پیدا کرده است و در همه جا صحبت از این گونه برنامه است. اما اینکه استندآپ کمدی در کشور ما تا کجا قرار است پیش رود؟ آیا این روند که کمدینهای ما با استفاده از جملههای سخیف و یا به کار بردن الفاظ رکیک و یا مسخره کردن برخی از چهرهها به خصوص چهرههای ورزشی قصد خنداندن مخاطب را دارند صحیح است یا خیر؟ جزو مسایلی است که در این گزارش به آن میپردازیم.
طنز در لغت به معنای طعنه است. طعنه زدن به نابههنجارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ...، این طعنه زدن خود را در قالبهای گوناگون به شکل نوشتاری، تصویری و روایی نمایان میکند. تک تک افراد جامعه برای رسیدن به چرایی و تحلیل موضوعاتی که هر کدام جای بحث و تامل دارد در قالبهای مذکور و با طعنه تلخی یک امر را به زبان گفتار و یا نوشتار تبدیل میکنند.
جدای از طنز در جهان با نگاهی به ادبیات، تصویر و حتی سینمای طنز به پیشرفت این مقوله در کشور ایران میرسیم. گرچه در ابتدا این واقعیت به درستی بیان میشد اما اکنون با نگاه کمدی تلفیق شده به طوری که هیچ کدام حرف درست خود را نمیزنند. در صورتی که در ابتدای امر تلخی و گزنده بودن طنز به خوبی در متون ادبی به عنوان مثال در کلام سعدی دیده میشد آنجایی که در غزلیات خود با یک رویکرد رندانه و طنز بیان میکند: «محتسب شهر بگویید که زنهار/ در مجلس ما سنگ مینداز که جام است». حتی این طنز را به صورت سیاهتر که اصطلاحا به آن «گروتسک» میگویند در آثار صادق هدایت میتوان دید.
در کار تصویر هم نمونههای بارزی از طنز وجود دارد که هدف آن مطرح کردن یک نقد اجتماعی، با دغدغه فرهنگی و اجتماعی بوده است؛ فیلمهایی چون «آقای هالو»، «گاو»، «اجاره نشینها»، «مهمان مامان» و...
کمدی هنر نقد رفتارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است
اما کمدی چیست و کمدین کیست؟ کمدی با نگاه متفاوتی از طنز، هدفش نقد اجتماعی نیست و با رویکردی نمایشی به هر ریسمانی برای خنداندن چنگ میزند! شاید خیلی ها بر این باور باشند که کار طناز از کار کمدین دشوارتر است چرا که باید مسایل روز جامعه با یک نگاه به مخاطب گوشزد کند که گاهی هم به گریه تلخی برای مخاطب بدل میشود اما برخی نیز برخلاف این دیدگاه معتقدند که خنداندن مخاطب خیلی دشوارتر از گریاندن او است و از این رو کار کمدین را دشوارتر تلقی میکنند. البته ناگفته نماند که کمدی با در نظر گرفتن انواعش که یکی از آنها کمدی طنز است تلخی خندهداری را از موضوعات اغلب اجتماعی بیان میکند. کمدینهایی که این روزها با آنها تحت عنوان استندآپکمدین در برنامههای تلویزیونی همراه میشویم نیز از این دست به شمار می آیند.
امیر کربلاییزاده؛ به عنوان یکی از کمدینهای مطرح این روزها در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا در تشریح کار کمدی توضیح داد: کمدی هنر نقد رفتارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... است؛ رفتارهایی که گاهی اوقات به غلط و یا درست انجام میشوند و هنرمند با استفاده از بازیگری و ابزارهایی که مختص استندآپکمدی است آن را پررنگ کرده و نشان میدهد. گاهی در کنار این پررنگ شدن رفتارها، مخاطب متوجه اشتباهات مذکور میشود و گاهی در این روند پیش میآید که هنرمند از واژهای استفاده کند که شاید به مزاج خیلیها خوش نیاید و این به معنای از بین رفتن اصل یک اتفاق نیست.
موضوعات کمدی در قالب جدی نمیگنجند
با توجه به آن چه که گفته شد این امر را نیز باید در نظر گرفت که کار استندآپکمدین به عنوان فردی که قصد خنداندن مخاطب را دارد این نیست که مسایل را در قالب جدیت بیان کند. موضوعی که مدتی است با پخش برنامه «خنداننده شو» موجب نقد بسیاری از منتقدانی شده که بر این باورند نباید برای خنداندن مخاطب به هر دری زد و تا جایی پیش رفت که به ناسزا و استفاده از الفاظ سخیف رسید.
این روزها فارغ از این که برخی از منتقدان تفکیکی برای طنز و کمدی قائل نیستند و ملاحظات مربوط به هرکدام را به خوبی مورد نظر قرار نمیدهند، موجب شده نقدها مانند یک دُمل سر باز کرده و یک اثر را از پایه نابود کند. در حالی که باید بدانند اگر در برنامهای چون «خندوانه» اجرایی انجام میشود که فاقد رگههای طنز بوده و فقط میخواهد مخاطب خود را بخنداند، به آن نقدی وارد نیست و حتما نباید خیلی ریشهدار و دغدغهمند با آن برخورد کرد و از آن انتظار داشت.
البته کار کمدینها هم قابل بررسی و ارزیابی است و قطعا در آن المانهایی وجود دارد که کمدی را خوب، بد و یا ضعیف میکند. یک استندآپ کمدین مثل مهران مدیری مدام از مشکلات جامعه میگوید که با رویکرد اجتماعی نیم نگاهی به طنز دارد اما گروهی دیگر که آنها را در برنامه «خندوانه» میبینیم صرفا قصد خنداندن دارند، حال به هر قیمتی که شده.
بنابراین صرف نظر از این که کار کمدینها را در «خندوانه» میتوان با معیارهای درستی که در کمدی هست سنجید؛ نباید از آنها صرفا و مطلقا انتظار فاکتورهایی را داشت که در طنز وجود دارد. این امر طی چند سال اخیر در زمینه بررسی است که قصد دارد خود را در میان مردم به اثبات برساند. امیر کربلاییزاده در این زمینه عنوان کرد: برای جا انداختن هر فرهنگی زمان نیاز است چرا که اول باید آن را معرفی کنیم، سپس آن را جا بندازیم و بعد لزوم شکلگیری آن را برای مخاطب بیان کنیم که اصلا چرا مخاطب باید در این جریان حضور داشته باشند و از آن حمایت کنند.
وی با بیان مثالی ادامه داد: مثل استفاده از کمربند ایمنی که اگر خاطرتان باشد تا دو دهه پیش در هر ماشین، دو نفر جلو مینشستند و مردم سالها به آن فرهنگ عادت کرده بودند. اما برای اینکه استفاده از کمربند ایمنی در میان مردم جا بیافتد سالهای زیادی زحمت کشیده شد. از تبلیغات انیمیشن گرفته تا جریمههای سنگینی که راهنمایی و رانندگی در نظر گرفت که شاید به مزاج مردم خوش نیامد؛ اما وقتی مردم متوجه شدند این امر چقدر میتواند برای ایمنی و سلامتی خودشان مفید باشد آرام آرام آن را به یک فرهنگ تبدیل کردند.
کربلاییزاده افزود: در مورد استندآپ هم همین است ما سالها عادت کرده بودیم که از جوکهای قومیتی برای خنداندن استفاده کنیم و متوجه نبودیم که ممکن است با بیان آنها یک فرهنگ را زیر سوال ببریم در صورتی که خیلی از مواقع اتفاقاتی که در آن لطیفهها بیان میشد ممکن بود برای هر کسی رخ دهد.
وی ادامه داد: فراموش نکنید که در این چند سال مردم خیلی خوب با استندآپ کمدی ارتباط برقرار کردند. خیلی موقعها مسایلی که کمدینها مطرح میکنند را شاید نتوان در قالب جدی مطرح کرد و خیلی راحت از آن انتقاد کرد چرا که این جدی بودن ممکن است موجب نارضایتی مسئولان شود اما زمانی که با زبان طنز مطرح میشوند مثل یک مجله کاریکاتوری عمل میکند؛ (مثل مجله «گل آقا» که سالها مسایل سیاسی کشور را با زبان نقد و طنز به نمایش میگذاشت.)
سلیقهها را در کار اعمال نکنیم
این روزها هر کاری با اعمال سلیقه شخصی انجام میشود فارغ از اینکه به ذات یک کار و نظر افراد دیگر توجه کنیم صرفا نظر و سلیقه خود را در هر کاری اعمال میکنیم.
کربلاییزاده در این خصوص اظهار داشت: شما به روند فیلمهای کمدی و طنز در این سالها نگاه کنید بالاخره یک جاهایی نیاز است که یک سری اتفاقات رخ دهد تا تابوها شکسته شوند. خود برنامه «خنداونه» با آن فضای شاد و رنگین و مهمانها و نوع آدمهایی که به این برنامه میآیند جریانساز شده است تا جایی که به روند فکری و فرهنگی مردم کمک کرده؛ اما قطعا در روند کار یک برنامه موفق لحظاتی پیش میآید که فراز و نشیبهایی داشته باشد ولی تا آزمون و خطا نشود متوجه این اتفاق نخواهیم شد.
وی ادامه داد: ضمن اینکه استندآپکمدی در کل دنیا در مرحله آزمون و خطا است؛ چرا که یک هنر جوان است و در مقابل هنرهای دیگر و شکلهای دیگر از طنز کاملا جدید است و در کشور ما هم سه یا چهار سال است که به آن پرداخته میشود. زمانی هم که من وارد این کار شدم و شروع به تحقیق کردم متوجه شدم که ما از قبل سال 90 استندآپ کمدی نداشتهایم.
نقش صدا و سیما و رسالت آن
برخی علاوه بر نقدهایی که به ذات استندآپ دارند، نقش صدا و سیما و شبکههای تلویزیون را در این ماجرا موثر میدانند. در همه جای دنیا، چنین برنامههایی در شبکههایی پخش میشود که کاملا خصوصی هستند و علاوه بر آن قبل از پخش برنامه هشدار میدهند که برنامه مذکور برای چه رده سنی مناسب نیست؛ اما از آنجا که در کشور ما شبکه خصوصی تعریفی ندارند، برنامههایی از این دست را در شبکههای دولتی میبینیم؛ شبکههایی که مخاطبین عام و در همه ردههای سنی دارند.
رسالت اصلی استندآپ خنداندن است و این خنداندن ممکن است به شوخیهای غیر مرسوم و حتی نامتعارف هم کشیده شود. این موضوع اخیرا موجب شکایت و نقد بسیاری از منتقدان و مخاطبان شده که میگویند چرا تلویزیون چنین برنامههایی را پخش میکند و پخش آنها را از پایه بیاساس میدانند. در صورتی که تلویزیون فارغ از نفعخواهی خود برای جذب بیشتر مخاطب در این وانفسای بی مخاطبی که البته از تعاریف و اصول صحیح یک برنامه به درستی استفاده نمیکند اما تا حدودی نقش خود را در این راه انجام داده است و با توجه به نبود شبکههای خصوصی، اما باز تدبیرهای خاص خود را اندیشیده است و با این محدودیت سعی کرده زمان پخش برنامه را در ساعات خواب کودکان در نظر بگیرد که این خود یک عملکرد مثبت تلقی میشود. ضمن اینکه خانوادهها نیز باید کودکان خود را از دیدن این گونه برنامهها منع کنند و این امر نقش جدی خانواده را میطلبد.
حال جدای از اینکه گستردگی فضای مجازی و دسترسی آسان به اینترنت به حدی رسیده که شخص هر زمان که اراده کند، میتواند برنامه پخش شده را در فضای مجازی ببیند و در این جا باز تدبیر خانواده و والدین است که تا چه اندازه آزادی عمل به فرزند خود میدهد و تا چه اندازه وسایل هوشمند را در اختیار کودک قرار میدهد که او در هر زمان بخواهد وارد فضای مجازی شده و این برنامهها را تماشا کند. در واقع صدا و سیما پاسوز تکنولوژی شده است.
در تمام دنیا استندآپکمدینها در بیان مسایل آزاد هستند
امیر کربلاییزاده در مورد این امر اشاره کرد: من از استفاده از شوخیهایی که برخی از آنها قطعا مناسب سن فرزندان نیست اما در این برنامهها عنوان میشود به هیچ عنوان دفاع نمیکنم. اما آن چه که واضح است این است که گاهی برخی برنامههای تلویزیونی شایسته زمانه خودشان نیستند ولی آیا این همیشگی است؟ یا به خاطر یک یا دو مورد به وجود آمدن آن باید اصل برنامه را زیرسوال ببرید؟ یا اینکه فرآیندهای خوب و بهترین لحظات آن را هم در نظر بگیریم؟
وی افزود: در تمام دنیا استندآپکمدینها در بیان مسایل آزاد هستند و با یکسری از ممیزیهایی که ما با آنها مواجه هستیم رو به رو نیستند؛ اما ما الان زمان بیشتری نیاز داریم که چگونگی و نوع طرح آن را به دست آوریم. با در نظر گرفتن این امر که یکی از مشکلات ما این است که خطقرمزهایمان به صورت کامل، مشخص نیستند و در هنر و تئاتر و سینما همه سلیقهای است.
کربلاییزاده ادامه داد: زمان ایجاب میکند که خیلی از مسایل را تجربه کنیم و وقتی آن را تجربه میکنیم متوجه میشویم که شاید برای پرداختن به فلان اتفاق زود باشد. استندآپ هم نیاز به زمان دارد برای اینکه شکل آن، نوع مطرح کردن و مکان آن مشخص شود و بخاطر این است که من تاکید دارم استندآپ از غالب تلویزیونی باید به غالب شهری درآید. چرا که خاستگاه استندآپ در دنیا در کافهها است و جزو گونههای نمایشی و هنری به حساب میآید نه فقط جزو گونههای سرگرمکننده.
وی اضافه کرد: استندآپ اجرایی است که تماشاگر را علاوه بر خندیدن مجبور به اندیشیدن میکند. کسانی که نقد میکنند باید به کل اتفاق نگاه کنند نه تنها به جزیی از آن. فرآیند استندآپ خیلی هیجانانگیز و در عین حال حساس است و در مرحلهای قرار دارد که میتوان مطرح یا به کل منحل شود.
انتهای پیام/