زوایای پنهانی آخرین سرشماری کشور؛ از پیر شدن بازار کار تا جنگ بر سر شغل در موج چهارم انقلاب صنعتی
سهیلا گلیزاده، گروه اقتصادی- سرشماری عمومی نفوس و مسکن هر 5 سال یکبار انجام شده و نتایج آن وضعیت کشور طی این دوره را نشان میدهد. آخرین دوره سرشماری مربوط به سال 95 است و اطلاعات آن نشان میدهد که جمعیت شهرنشین با افزایش 2.6 درصدی به 74 درصد رسیده و جمعیت روستانشین به 25.9 درصد کاهش پیدا کرده است.
از طرفی نرخ متوسط رشد جمعیت باز هم کاهش یافته و از 1.29 به 1.24 درصد رسیده است. نرخ رشد جمعیت روستایی هم منفی است و آمار منفی 0.73 درصد را نشان میدهد.
بعد خانوار روستایی هم در سالهای اخیر کاهش یافته و از 5.3 به 3.3 رسیده است که میتوان گفت در هیچ زمانی از تاریخ جمعیتی کشور بعد خانوار روستایی تا این میزان کاهش نیافته بود.
این کاهش بعد خانوار در جمعیت روستانشین کشور را میتوان هم ناشی از مسائل اقتصادی و سختی امرار و معاش تحلیل کرد و هم عدم احساس روستائیان به فرزند برای مشارکت در اموری مانند کشاورزی و دامداری.
اما جمعیت جوان کشور رو به کاهش است. ایران در حدود دهه 80 جوانترین جمعیت دنیا را داشت اما این آمار و ارقام کمکم جابهجا شد. هرچند که هنوز هم در میان کشورهای جوان قرار داریم اما با این حال این نکته را نیز نباید در نظر گرفت که جمعیت ایران رو به پیری است و به تبع آن نیروی کار کشور نیز به همان میزان پیر خواهد بود.
جمعیت 15 تا 29 سال 6.4 درصد کاهش و جمعیت 30 تا 64 سال 5.5 درصد افزایش داشته است و میانگین سنی جمعیت در کشور از 29.8 سال به 31.1 سال رسیده است. از طرفی با افزایش مهاجرت از روستا به شهر، روند تقاضا برای کار در شهرها تشدید شده و این امر میتواند در کنار نمود بیشتر پیامدهای حاشیهنشینی شهرها، بحران بیکاری را نیز تشدید کند.
موضوعی که سید علی هاشمی محقق و پژوهشگر بازار کار نیز آن را تائید کرده و معتقد است بخشی از افزایش جمعیت شهرنشین و به تبع آن پایین آمدن نرخ جمعیت روستایی ناشی از تعریف ما از روستا و شهر است که پس از تبدیل یک روستا به شهر، آن محدوده جغرافیایی در طبقهبندیها و آمارها نیز شهر شمرده خواهد شد. اما فارغ از این موضوع بخشی هم به نبود آمایش سرزمین مشخص برای جلوگیری از مهاجرت بیرویه از روستاها به شهرها مربوط میشود. حتی بخشی از کاهش بعد خانوار در روستا ناشی از مهاجرت جوانان به شهرها برای تحصیل و اشتغال است و نباید تماما آن را ناشی از کاهش باروری زنان روستایی دانست.
وی ادامه میدهد: اکنون جریان مهاجرت در کشور از روستا به شهرهای کوچک، شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و کلانشهرها و بعضا خارج از کشور است که برخی آن را فرار مغزها و برخی دیگر به عنوان پیدا کردن فرصتهای جدید قلمداد میکنند.
نبود فرصت شغلی مهمترین عامل برای مهاجرت از روستاها
هاشمی بیان کرد: کلید اصلی این موضوع هم میتواند با عوامل اقتصادی، اجتماعی و حتی امنیتی و سیاسی در ارتباط باشد چرا که شاید برخی در مرزها برای حرکت به سمت مرکز گرایش داشته باشند اما با این حال وزنه اصلی به مبحث اشتغال و درآمدهای اقتصادی باز میگردد.
به گفته وی، ما نتوانستهایم در روستاها فرصتهای لازم را فراهم کنیم و از طرفی بیشتر منابع اقتصادی جذب شهرها شده است. این امر میتواند مهاجرت از روستاها را رقم بزند و این پدیده را هم میتوان در سالهای اخیر در کلانشهرها مشاهده کرد و قابل کتمان نیست. البته آمار و ارقام هم مبین این نکته است.
این کارشناس بازار کار درباره بالا رفتن میانگین سنی جمعیت کشور هم عنوان کرد: ما هنوز هم در طبقهبندی کشورهای جهان به لحاظ میانگین سنی جمعیت، در زمره کشورهای جوان محسوب میشویم و نرخ رشد 1.24 درصدی هم نرخ مثبتی برای رشد جمعیت است. بنابراین علی رغم تصور برخی افراد این رقم نشان میدهد جمعیت کشور در حال افزایش است اگرچه به دلیل افزایش سالهای امید به زندگی و رسیدن متولدین دهه 60 به دهه چهارم زندگی خود نسبت های سنی جمعیت در حال تغییر است.
وی ادامه داد: ما تحت تاثیر نرخ رشد جمعیت در دهه 60 با یک موج جمعیتی جوان در کشور روبهرو شدیم و به همین علت در حدود دهه 80 جوانترین کشور دنیا بودیم. این جمعیت جوان میتوانست به عنوان یک پنجره و فرصت عمل کرده و تاثیر مثبتی بر کل اقتصاد داشته باشد و حتی جهش اقتصادی را رقم بزند.
هاشمی اضافه کرد: در این سالها که فرصتها چه به لحاظ درآمدهای نفتی و چه به لحاظ پنجره جمعیتی در کشور فراهم بود، قدر مطلق اشتغال در سالهای 85 تا 90 تقریبا حدود صفر بود. این رقم نشان میدهد که ما نتوانستیم از این فرصت بهرهمند شویم و به عبارتی این فرصت تبدیل به تهدید شد.
جوانان 15 تا 29 ساله 2 برابر بیکارتر از میانگین کشوری
این محقق و پژوهشگر بازار کار گفت: اکنون بیشترین فشار بیکاری بر جوانان است و نرخ بیکاری در رده سنی 15 تا 29 سال تقریبا 2 برابر متوسط نرخ بیکاری کشوری است. در این میان نرخ بیکاری زنان جوان بالاتر از نرخ بیکاری مردان در این گروه سنی است.
وی افزود: تغییراتی به لحاظ تقویت فضای ورود زنان به بازار کار در اجتماع رخ داده اما بازار کار نتوانسته همسو با این تغییرات به تقاضاهای این بخش کاملا پاسخ دهد.
هاشمی اظهار کرد: نکته دیگری که نباید در رصد وضع فعلی بازار کار مغفول واقع شود، تغییرات فناوری در کشور است. متاسفانه در کشور به طور جدی و آگاهانه با تغییرات فناوری برخورد نشده است.
وی با تاکید بر اینکه فناوریهای جدید در قالب موج چهارم انقلاب صنعتی و پسا دیجیتال می تواند بر بازار کار اثرگذار باشد، ابراز کرد: اگر برنامهریزی دقیقی در استفاده از این فناوریها صورت گیرد حتی میتوان جریان مهاجرت کنونی در کشور را با توجه به پایینتر بودن هزینههای زندگی در روستاها عکس کرد. به عبارتی روستاییان با بهرهگیری از این فناوریهای نوین میتوانند در روستاها مشغول به کار شوند و محل کار خود را بدون نیاز به مهاجرت فراهم ببینند اما در مقابل نتیجه کار را نیز در شهر و کلانشهر و حتی خارج از کشور عرضه کنند.
هاشمی تصریح کرد: البته این امر نیازمند استراتژیهای میان مدت و حتی بلندمدت است و امید میرود که مسئولان در این زمینهها فکری کنند. هر چند بارقههایی را میتوان در این بخش مشاهده کرد اما به قدری نیست که بتواند تحولات جدی را ایجاد کند.
وی ادامه داد: آنچه که طی سالهای گذشته مشاهده شده آن است که گویا برنامهریزان کشور به دنبال این تحولات کشیده میشوند نه اینکه برای آن برنامهای تدارک بینند.
هاشمی گفت: هرچند فناوریهای نوین میتوانند در بحث کمرنگ کردن فقر و ایجاد اشتغال موثر باشند اما این موضوع هم قابل کتمان نیست که در بخشهای سنتی ریزش بسیاری از مشاغل را رقم خواهند زد. بدین ترتیب بخشی از بیکاران آینده، افراد شاغل گذشته خواهند بود که فرصت شغلی خود را با پیشرفت فناوری از دست داده و یا پایداری شغل آنها متزلزل شده است. درواقع انتظار میرود چیزی معادل 80 درصد سیستم توزیع سنتی کنونی در آینده نزدیک متحول شود.
وی در توضیح بیشتر تبعات و اثرات مهاجرت روستاییان به شهرها در بازار کار عنوان کرد: امروز دستفروشان بسیاری را میتوان در ایستگاههای مترو پایتخت مشاهده کرد که فارغ از جنسیت و رده سنی در پی ناتوانی برای یافتن شغل به دستفروشی روی آوردهاند. این افراد اغلب مهاجر شهرهای کوچک و روستاها هستند که نتوانسته اند شغل مناسبی را پیدا کنند و تن به مهاجرت دادهاند.
هاشمی بیان کرد: اکنون در حوزه بازار کار در نقطه عطف قرار داریم. بخش قابل توجهی از جمعیت بیکار امروز ناشی از انباشت جمعیتی است که در دهه 80 به دلایل مختلفی از جمله نبود فرصتهای شغلی و یا گستره و سیاست آموزش عالی وقت نتوانستند شاغل شوند.
این کارشناس بازار کار گفت: در این سالها تعداد زیادی دانشجو جذب دانشگاهها شدند که با توجه به وضعیت بازار کار نتوانستند جذب این بازار شوند.
هاشمی اضافه کرد: در شرایط فعلی شاید بازار کار توان جذب افرادی را داشته باشد که به طور طبیعی وارد آن میشوند اما یقینا نمیتواند از پس پاسخگویی به انباشت بیکاران گذشته برآید. اگر برنامهریزی صحیحی در این بخش وجود نداشته باشد یقینا این انباشت نیروی کار میتواند تهدید بسیار جدی باشد. از طرفی ریزش نیروی کار در پی توسعه فناوریها هم میتواند خود یک تهدید برای بازار کار تلقی شود.
وی اظهار کرد: البته اگر مسئولان امر در قالب تعریف یک بسته اشتغال در این دو بخش برنامهریزی مشخصی را به لحاظ ساختاری داشته باشند، میتوان تهدیدها را تبدیل به فرصت کرد و این امر غیرقابل دسترس نیست.
انتهای پیام/