نماینده نظام پزشکی: بیاعتمادی مردم، به نفع پزشکان است/ قانعی راد: نگاه سرکوبگرانه برخی پزشکان ناشی از موقعیتشان به عنوان سرمایهدار است
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، این نشست با حضور شیرین احمدنیا عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و مدیر گروه ارتباطات سلامت و محیط زیست در انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و گروه جامعهشناسی پزشکی و سلامت انجمن جامعهشناسی ایران، امید زمانی پزشک و عضو گروه ارتباطات سلامت در انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و گروه جامعهشناسی پزشکی و سلامت انجمن جامعهشناسی ایران، حمید صاحب، پزشک و مدیر گروه اجتماعی و خانواده شبکه سلامت سیما، صلاحالدین قادری عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد و پژوهشگر اروپایی پیامدهای اجتماعی و فرهنگی، محمدامین قانعیراد رئیس انجمن جامعهشناسی ایران و عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، بابک قرایی مقدم پزشک و متخصص جراحی مغز و اعصاب، حسن محدثی جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، نصرتی جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم بهزیستی، احسان شمس کوشکی نماینده سازمان نظام پزشکی ایران برگزار شد.
در ابتدای این جلسه شیرین احمدنیا عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، مدیر گروه ارتباطات سلامت و محیط زیست در انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و گروه جامعهشناسی پزشکی و سلامت انجمن جامعهشناسی ایران که مسئولیت مدیریت و اجرای جلسه را نیز برعهده داشت گفت: «این جلسه در چارچوب برنامههای مشترک بین انجمن جامعهشناسی ایران و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات به همت سه گروه علمی در این انجمن، با حضور فعال گروه علمی ارتباطات سلامت و محیط زیست، که به ابعاد رسانهای سوژه مورد بحث امروز توجه داشته برگزار میشود.»
وی افزود: «دو گروه علمی دیگر در چارچوب انجمن جامعهشناسی نیز در برگزاری این نشست همکاری داشتند؛ یکی گروه جامعهشناسی پزشکی و سلامت و دیگری گروه ارزیابی تاثیر اجتماعی. خوشبختانه این انجمنهای علمی تلاش کردند نسبت به تحولاتی که در سطح جامعه رخ میدهد و پدیدههایی که انعکاس رسانهای پیدا میکند و به تعامل رسانهها، کنشگران و نهادهای اجتماعی میپردازند، حساس و هوشیار باشند.»
احسان شمس کوشکی، نماینده سازمان نظام پزشکی و دبیر کمیته ملی اخلاق در پژوهش حوزه نظام پزشکی به عنوان نخستین سخنران این نشست عنوان کرد: «آبان ماه سال 93 بود که از ساخت سریال جدید مهران مدیری با نام «اتاق عمل» باخبر شدیم. کار ما در دپارتمان اخلاق سازمان نظام پزشکی نیز همین است که وضعیت کلان جامعه در حوزه کاری خودمان را رصد کنیم. از این موضوع که مطلع شدم فلشبکی به کارهای قبلی آقای مدیری زدم و تاثیرات کارهای او را بررسی کنم؛ کارهایی مثل «شبهای برره» یا «قهوه تلخ».»
وی افزود: «چیزی که برای من تداعی شد، این بود که کارهای ایشان یک خاصیت بسیار مهم دارد و تصویر خیلی جدی در اذهان ایجاد میکند که این ویژگیها را میتوان مثبت دانست. این تصویر ایجاد شده خیلی قوی و ماندگار است و یک فرهنگ را میتواند تحت تاثیر قرار دهد. در آن زمان ما فکر کردیم که باید به عنوان نمایندگان جامعه پزشکی واکنشی به این مسئله نشان دهیم، کنجکاو شدیم که ببینیم موضوع چیست و حداقل از داستان و نحوه کار عوامل سریال باخبر شویم.»
از آنها سوال کردیم که شما از این تصویری که میسازید چه بهرهای میخواهید ببرید؟ میخواهید چه کنید؟ میخواهید مثل فیلم «اخراجیها» یک سری جوک درباره جامعه پزشکی مطرح کنید که مردم بخندند؟ |
وی ادامه داد: «به دعوت عوامل سریال با همراهی ستاد ترویج اخلاق پزشکی که همگی از متخصصان این حوزه هستند، دکتر ایازی از وزارت بهداشت و مدیر شبکه پنج سیما (چون ابتدا قرار بود این سریال از شبکه پنج پخش شود) سر لوکیشن این سریال حاضر شدیم. نکاتی که ما در آن زمان به آقای مدیری گفتیم این بود که برای ما در حوزه اخلاق پزشکی اعتماد مردم به نظام سلامت بسیار مهم و کلیدی است. گفتیم شما با مجموعهای مواجه هستید که برخلاف تصور رایج در سالهای اخیر تاثیرات خیلی مثبتی داشته است. به ایشان اعداد و ارقامی دادیم مبنی بر این که نظام سلامت ما بر امید به زندگی و ایندکسهای بهداشتی تاثیر مثبت داشته و اینطور نبوده که کاری برای مردم نکرده باشد و اتفاق مثبتی در آن رخ نداده باشد.»
مردم این ناراستیها را میدانند و ما هم انکار نمیکنیم که هست
شمس اظهار کرد: «برای ایشان مثال زدیم که شما سریال «قهوه تلخ» را ساختید، سریالی که با پول عمومی آن را نساختید و در تلویزیون ملی هم آن را پخش نکردید ولی چون شما یک طبقه حاکم و پادشاهی که شباهتی هم به طبقه حاکم ما نداشت را نشان دادید، نتوانستید ساخت آن را ادامه دهید، چون در ذهن مردم هنرمند بعد از مدتی حذف میشود و مردم در مورد آن سیستم تصمیم میگیرند و این تصویرسازی به خصوص در جامعه ایران که صدا و سیما یک مونوپل است که کاملا یک طرفه به قاضی میرود و کسی نمیتواند به آنچه در صدا و سیما مطرح میشود به راحتی پاسخ دهد، به همین دلیل از آنها سوال کردیم که شما از این تصویری که میسازید چه بهرهای میخواهید ببرید؟ میخواهید چه کنید؟ میخواهید مثل فیلم «اخراجیها» یک سری جوک درباره جامعه پزشکی مطرح کنید که مردم بخندند؟»
نماینده سازمان نظام پزشکی و دبیر کمیته ملی اخلاق در پژوهش حوزه نظام پزشکی با بیان اینکه ما طنز بودن این قصه را به چالش کشیدیم، گفت: «ما به این مساله پرداختیم که آیا این طنز است؟ آیا این چیزی است که عیان نباشد و بخواهید آن را عیان کنید؟ مردم این ناراستیها را میدانند و ما هم انکار نمیکنیم که هست، اما اگر بخواهید این موضوع را در یک سریال فقط به بهانه خنداندن مردم به کار ببرید، میتوانید اولویتهای دیگری هم برای خنداندن پیدا کنید؛ دوربین مخفی درست کنید، کارهای دیگری انجام دهید. ولی اثر خیلی عجیبی که این مساله بر جامعه دارد را نباید نادیده بگیریم.»
پزشکان به اعتماد مردم نسبت به خودشان احتیاج ندارند / این بیاعتمادی به نفع پزشکان است
وی افزود: «ما اعضای کمیته اخلاق پزشکی، که هیچکدام طبابت نمیکنیم و تضاد منافعی با این سریال نداشتیم فقط این را میگوییم که برخلاف آنچه تصور میشود که پزشکان به اعتماد مردم نسبت به خودشان احتیاج دارند، ما مدعی هستیم که این اعتماد نیاز مردم است نه پزشکان. یعنی مردم نیاز دارند که به یک پزشک اعتماد کنند تا جانشان را در اختیار او قرار دهند؛ همانطور که در مورد سایر امور ارزشمند مثلا پول احتیاج دارند که به یک بانک اعتماد کنند و در آن پسانداز کنند.»
این که تلویزیون بخواهد به این موضوع بپردازد برای ما شائبه سیاسی هم داشت؛ البته ما مدعی مسائل سیاسی این سریال نبوده و نیستیم اما افرادی میگفتند چون سلامت تابلوی اصلی سیاست دولت کنونی است |
وی ادامه داد: «کسانی که فکر میکنند پزشکان به این اعتماد احتیاج دارند تا پول بیشتری به جیب بزنند اشتباه میکنند، چون این بیاعتمادی به نفع پزشکان است. زیرا فرد به جای آنکه نزد یک پزشک رود سراغ چند پزشک میرود و به طور سیستماتیک نوعی تشویش در جامعه به وجود میآید و مردم به مقوله سلامت نگاه وسواسگونه پیدا میکنند. از این رو در مجموع ما ساخت این سریال را به نفع مردم نمیدانیم. از طرف دیگر نیز اذعان داریم به اینکه آزادی بیان باید وجود داشته باشد و امکان نقد باید فراهم باشد اما ما به این سریال اصلا به چشم نقد نگاه نمیکنیم و شخصا فکر میکنم این سریال حتی طنز نبود، در حد عاملی برای خنده بود که ما نیز ممکن بود به اتفاقات این سریال بخندیم. در مجموع در نتیجه این سریال اعتماد مردم به پزشکان خدشهدار شد و ما در اولین نامهای که سال گذشته منتشر کردیم اصلا خواستار تعطیلی این سریال نبودیم، بلکه میخواستیم داستان تعدیل شود.»
شمس کوشکی با اشاره به این نکته که وقتی از آزادی بیان صحبت میکنیم باید هر مساله را در بافت خودش ببینیم، گفت: «در جامعه ما که خنده و طنز کم است، سریال طنزی که پخش میشود ممکن است بالای 50، 60 درصد مردم به تماشای آن بنشینند چون سرگرمی مردم به سریالهای این چنینی محدود است، تصویرسازی این مسائل در کشور ما نسبت به کشورهای دیگر قابل مقایسه نیست و از همه مهمتر این که پخش این سریال از رسانه عمومی که بودجه دولتی آن را تامین میکند، فرق میکند با اثری که بهصورت شخصی ساخته میشود و نظام پزشکی هم نسبت به آن اعتراضی نداشته و ندارد.»
وی اظهار کرد: «مردم حق نقد دارند اما این نقد باید منصفانه باشد. این که تلویزیون بخواهد به این موضوع بپردازد برای ما شائبه سیاسی هم داشت؛ البته ما مدعی مسائل سیاسی این سریال نبوده و نیستیم اما افرادی میگفتند چون سلامت تابلوی اصلی سیاست دولت کنونی است، ممکن است هدف اینگونه نقدها قرار بگیرد؛ البته هیچ قطعیتی در مورد این مساله وجود ندارد و من هیچ اظهار نظری در این باره نمیتوانم داشته باشم. در هرحال جمعبندی من این است که این اتفاق نه به نظام سلامت بلکه به اعتماد مردم نسبت به پزشکان ضربه زد و در مجموع هم به ضرر مردم بود.»
در ادامه این نشست حسن محدثی، جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی در دفاع از سریال «در حاشیه» و با بیان اینکه من از پیشنهاددهندگان برگزاری این برنامه بودم، گفت: «من پیشنهاد برگزاری این برنامه را با این نگاه که حالا که هنرمند شناختهشدهای صدایی را در نقد بخشی از جامعه و فرهنگ ما پژواک کرده است، جامعهشناس نقش خودش را ایفا کند و این صدا را که میتواند سازنده باشد در سطح وسیعتری پژواک کرده و به بهبود زندگی اجتماعی مردم در کشور کمک کند، ارائه دادم.»
وی اظهار کرد: «نظر من در مورد این سریال بسیار مثبت است؛ البته بر این نکته هم نقد دارم که سریال میتوانست بسیار موثرتر و جذابتر به موضوع بپردازد. به نظر من ضعف مجموعه «در حاشیه» را در این میدانم که اگر این سریال پایه تحقیقات اجتماعی داشت، میتوانست در برابر اعتراضات از خود دفاع کند.»
وی با بیان اینکه مساله پزشکی برای من از زمانی تبدیل به مسالهای مهم شد که برادرم را در یک بیمارستان خصوصی بر اثر پارگی تاندون انگشت از دست دادم و پس از آن به سراغ آن رفتم، گفت: «دلیل دیگری که برای پرداختن به این موضوع از منظر جامعهشناسی دارم این است که در وضعیت کنونی، جامعهشناسی به شدت مورد حمله است و ما کنشگران این رشته یکی از وظایفمان این است که نشان دهیم رشته ما ذاتا رشته مفید و موثری است، حتی اگر دولت نسبت به این صداها شنوایی نداشته باشد. ما باید به مردم و حداقل به دانشجویان این رشته نشان دهیم که جامعهشناسی چه اندازه میتواند مفید باشد، ولو با توصیف ساده امور اجتماعی که در جامعهمان میگذرد.»
محدثی ادامه داد: «پس از تصمیم برای کار در حوزه جامعهشناسی پزشکی کاری تجربی با روش مشارکت میدانی انجام دادم، به این صورت که از کارکنان دو بیمارستان در شهر تهران، یکی خصوصی و دیگری دولتی، خواستم یادداشتهایی از تجربه روزانه کار در بیمارستان را بدون هیچگونه جانبداری بنویسند. نکات حاصل از این تحقیق به زودی در مقالهای انتشار خواهد یافت اما برخی از مهمترین نتایجی که به دست آوردهایم بدین شرح است: 1. انتقال غیرقانونی وظایف به زیردستان 2. هزینهتراشیهای تصنعی برای بیمار 3. صوری شدن فرایندهای اداری و درمانی در بیمارستانها 4. اشتغال فراتر از حد استاندارد کادر پزشکی و افزایش خطاهای درمانی؛ وی در توضیح این نکته تصریح کرد که گاهی بیمارستانها به جای آن که دروازه سلامت باشند، دروازه مرگ هستند 5. جزئی ساختن فرآیند درمان 6. خصوصی ساختن عملیات درمان؛ وی در تصریح این نکته به ایجاد فساد پزشکی ناشی از تجاری شدن بخش پزشکی اشاره کرد 7. اختلال در نظارت بیمارستانها به دلیل سهامدار بودن پزشک همان بیمارستان 8. نابرابری شدید سلسله مراتب کادر پزشکی و تشدید سلطه در این نظام 9. هتلینگ بیمارستانها(به منظور دلالی بیماران خارجی)»
نظام پزشکی ما صنفی نیست، نظامی حکومتی است که ریاست آن به حکم رئیسجمهوری منصوب میشود و این نظام صرفا مجری سیاستهای حکومت است |
پس از صحبتهای محدثی، شمس کوشکی اظهار کرد: «تحقیقات دکتر محدثی قابلیت تعمیم به تمام بیمارستانهای کشور و همه پزشکان نیست. همچنین روش این تحقیق نادرست است زیرا دکتر محدثی در علم پزشکی تخصص ندارد.»
وی این جامعهشناس را به دلیل تجربه تلخی که داشته به تعارض منافع متهم کرد و ربط دادن نامناسب مسائل نظام سلامت به اقتصاد نظام بازار آزاد به دلیل تحلیلهای سطحی را به عنوان نقد دیگری به این محقق و تحقیق او بیان کرد.
این نماینده سازمان نظام پزشکی، همچنین سخنرانیهای احساسی و مقایسهها و تحلیلهای سطحی را نقدهای قابل دفاع درباره نظام سلامت ندانست و گفت: «سریال «در حاشیه» نقایص جزئی نظام سلامت را به غلط، به کل نظام پزشکی تعمیم داده است و در مواجهه با واقعیت، تصویر طنز سریال در ذهن مخاطب جای حقیقت را میگیرد.»
حرفه پزشکی دارای قداست نیست که ما نتوانیم پزشکان را نقد کنیم
در ادامه این نشست امید زمانی، پزشک و عضو گروه ارتباطات سلامت انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات و گروه جامعهشناسی پزشکی و سلامت، با بیان اینکه عوامل مختلفی در اعتمادسازی مردم به جامعه پزشکی نقش دارد و تنها یک عامل موثر نیست، گفت: «فقط یک سریال موجب کاهش این اعتماد نیست. عملکرد جامعه پزشکی بیش از هر چیزی در این اعتمادسازی موثر است. عوامل موثر در اعتمادسازی مردم نسبت به پزشکان طی تحقیقی که در آمریکا از مردم به عمل آمده است، به این شرح است: 1. عدم تامین مالی دولت و بیمهها در نظام سلامت 2.خصوصیسازی و شرکتسازی طبابت 3. جهانی شدن و انقلاب اطلاعاتی (از بین رفتن دانای کل بودن پزشک و تسلط او بر بیمار) 4. تغییرات اپیدمولوژی بیماریها(رواج بیماریهای غیر واگیر) 5. افزایش آگاهی مردم از جسم خود 6. از بین رفتن ارتباطات انسانی میان پزشک و بیمار(فرآیند نسخهسازی) 7. افزایش تخصصی و فوق تخصصی شدن طبابت 8. کالاشدگی مسائل پزشکی و ... .»
اگر این سریال پزشکان عمومی و زیردستان را به چالش میکشید، قطعا اعتراضی صورت نمیگرفت |
وی با بیان اینکه ما منکر پیشرفتهای پزشکی نیستیم، اما سوء مدیریتهای حوزه پزشکی نیز قابل چشمپوشی نیست، گفت: «بخشی از مشکلات جامعه پزشکی متوجه مسئولان نظام پزشکی و وزارت بهداشت است. نظام پزشکی ما صنفی نیست، نظامی حکومتی است که ریاست آن به حکم رئیسجمهوری منصوب میشود و این نظام صرفا مجری سیاستهای حکومت است.»
وی ادامه داد: «در جهان امروز دیگر حرفه پزشکی همچون گذشته دارای قداستی نیست که ما به موجب آن قداست نتوانیم پزشکان را نقد کنیم. 7 هزار پزشکی که به سریال «در حاشیه» معترض هشتند، پزشکان دارای قدرتی هستند که به دلایلی نظیر ناکارآمدی، میل به تحریک احساسات مردم و تمایل به داشتن کاریزما از نقد شدن فرار میکنند. مردم معمولا فشارهایی را که به ویژه به دلیل هزینههای درمانی متحمل میشوند را از چشم پزشکان میبینند، اما باید در نظر داشته باشیم که در چنین مواردی ضعف باید در ساختار، مدیریت و . . . جستجو شود.»
زمانی ادامه داد: «به نظر من علت حمله و انتقاد پزشکان به این سریال این است که مسئولان وزارت بهداشت غالبا پزشک و متخصص هستند و نقد پزشکان متخصص در این سریال را توهین به خود تلقی کردهاند. اگر این سریال پزشکان عمومی و زیردستان را به چالش میکشید، قطعا اعتراضی صورت نمیگرفت. البته صدا و سیما نیز از جمله عواملی است که به این تخصصگرایی در حرفه پزشکی دامن زده است.»
اعتراض صنف پزشکی ناشی از پایین آمدن آستانه تحمل جامعه پزشکی و یا درک ناشی از تعصبات صنفی است
حمید صاحب، پزشک و مدیر گروه اجتماعی و خانواده شبکه سلامت سیما، عنوان کرد: «اصل شوخی در جامعه یک ضرورت است. جامعه بدون شوخی مثل غذای بدون نمک است. بدیهی است در ذات برنامههای طنز غلو کردن در واقعیات جامعه نهفته است و این واقعیات میتواند شامل افراد، مفاهیم و موضوعات مختلف باشد. ماهیت طنز اغراق و مبالغه است و مخاطب نیز این مبالغه را درک میکند؛ پس لزومی ندارد جامعه پزشکی در نتیجه پخش این سریال نگران بیاعتماد شدن مردم نسبت به خود باشد.»
وی افزود: «در طنز آقای مدیری ماجراها به حد نهایت اغراقآمیز و نمایشی بودند، به طوریکه در عالم واقع پزشکی و در زندگی معمولی، مابهازایی نداشتند. به طوری که رفتار بازیگران حالت فانتزی پیدا کرده بود. به نظر میرسد تماشاگر تلویزیون آنقدر عاقل هست که این اغراق و بخشی غیر واقعی این طنز و شوخی را بفهمند.»
وی ادامه داد: «اعتراض صنف پزشکی بیشتر ناشی از پایین آمدن آستانه تحمل افراد جامعه پزشکی و یا درک ناشی از تعصبات صنفی است. نبود آگاهی و درک صحیح پزشکان از ارتباطات و رسانه و تقدس بیش از حد دادن به جامعه پزشکی تا جایی که کسی حق نقد آنها را ندارد. هرچند منصفانه اگر بنگریم نباید منکر اشکالات بعضا مهم این سریال هم شد از جمله اینکه تعاملات مثبت اکثریت پزشکان شریف نسبت به مشکلات موجود این صنف کمتر دیده شده بود و جا داشت بصورت جدیتر و گستردهتر در قصه آورده میشد. در مجموع برای قضاوت بهتر در مورد این برنامه باید از قالبهای صنفی صرف خارج شد و قضاوت را به عموم مردم سپرد.»
تماشاگر تلویزیون آنقدر عاقل هست که این اغراق و بخشی غیر واقعی این طنز و شوخی را بفهمند |
صاحب تصریح کرد: «اگر مشکلات حوزه پزشکی و سلامت را انکار میکنیم که هیچ؛ اما اگر معتقدیم مشکلاتی وجود دارد، اجازه دهیم این مشکلات در رسانه ملی که رسانهای همگانی است مطرح شود. لاپوشانی نقایص مربوط به نظام درمانی حق نیست. طنز مدیری در خدمت حل مشکل کوچک اما مهم نظام درمان است نه به گمان پزشکان تشدید آن.»
طنز تلخ «در حاشیه»
بابک قرایی مقدم پزشک و متخصص جراحی مغز و اعصاب که به عنوان نماینده جامعه پزشکی در این جلسه حضور یافته بود، ضمن واکنش نسبت به یکی از سخنرانیهای قانعیراد مبنی بر جدایی دانشگاه علوم پزشکی از بدنه دانشگاه عنوان کرد: «ما بهعنوان جامعه پزشکی مخالف این جدایی هستیم و خلاف آنچه استاد قانعیراد میپندارد، جامعه پزشکی مقصر این اتفاق نیست.»
وی همچنین تحقیقات دکتر محدثی را مورد نقد قرار داد و گفت: «خلاف آنچه دکتر محدثی مطرح کردند، به بیمارستانهایی که سهامداران آن عضو کادر پزشکی همان بیمارستان هستند هم میشود نظارت کرد. این نظارت توسط دانشگاه علوم پزشکی اعمال میشود.»
وی در ادامه به بررسی سریال «در حاشیه» پرداخت و ضمن بیان اینکه شخصیتهای منفی این سریال بهصورت اغراقآمیزی برجسته شده و سیستم درمانی و نظام پزشکی را به بدترین صورت نشان دادهاند و ابعاد مثبت نظام پزشکی پنهان مانده است، گفت: «دکتر صحرائی (سیامک انصاری) پزشکی با تخصصی عجیب به خاطر اصرارش بر اصول اخلاق پزشکی و درگیریاش در بیمارستان از کار اخراج شده و در حالیکه از سر ناچاری قصد حراج کتابهای طب خود را دارد، به ناگاه استاد دلسوز وی با دیدن وضع اسف بار او برایش شغل ریاست بیمارستانی در حاشیه شهر پیدا میکند.»
وی افزود: «دکتر کاشف (مهران مدیری) همکلاسی سابق وی که اکنون جراح زیبایی شناخته شدهای است، پس از تخلفات متعدد و در حالی که مجوز طبابت وی را لغو کردهاند و نیز بهروز عشقی(مهران غفوریان) که برای ازدواج با دختر مورد علاقهاش پنج سال ظاهراً به فیلیپین رفته و مدعی است که در طول این مدت پزشکی عمومی و تخصصی جراحی و... گرفته است، به طور اتفاقی با دکتر صحرائی مواجه میشوند و پس از باخبر شدن از حکم او برای ریاست یک بیمارستان، این دو که به دلایل متفاوت اجازه طبابت ندارند، قصد سوءاستفاده از شرایط جدید دکتر صحرائی را داشته، با او همراه میشوند تا در بازگشایی مجدد بیمارستان مذکور به نان و نوایی برسند.»
وی ادامه داد: «بیمارستان حاشیه، که مسئولیت ریاست آن بر عهده دکتر صحرائی قرار گرفته است و زمین آن میراث خانوادگی فردی به نام زهتاب (جواد رضویان) بوده و جهت تأسیس بیمارستان وقف شده است، با تلاش این افراد و با وجود سنگ اندازیهای اولیه زهتاب (رضویان) دوباره شروع به کار میکند. زهتاب پس از آنکه دکتر کاشف او را از ثروت فراوانی! که راهاندازی مجدد بیمارستان برای وی و سایرین خواهد داشت، آگاه میکند، در عمل مدیریت بیمارستان را برعهده میگیرد و به هر طریقی سعی در یافتن بیمار بیشتر و سودجویی از آنها میکند.»
به راستی آیا باید این تصویر برای طبیبی که دوران طرح خود را میگذراند و در حاشیه کشور با حقوقی گهگاه در حد یک کارگر، شبی صد بیمار را معاینه میکند، خوشایند باشد؟ آیا این تصویر طنزگونه برای پرستاری که بعد از ۲۰ سال سابقه کار برای گذران زندگی خود و خانوادهاش هنوز ۱۰ شب کشیک در ماه دارد خندهدار است؟ |
قرایی مقدم توضیح داد: «جالب آنکه اکثر کادر درمانیای که توسط او و سایرین به استخدام این مرکز در میآیند، به روشهای مختلف او را یاری میکنند، از دکتر داروساز بیمارستان گرفته که دنبال پورسانت دادن و پورسانت گرفتن است و پزشک کشیک که به بهانههای واهی برای بیمار ضربالاجل جهت انجام عمل جراحی تعیین میکند تا پرستاران و سایر کارمندان همگی به دستور زهتاب دنبال شکار بیمار هستند.»
وی با بیان اینکه این تصویری است که سریال طنز «در حاشیه» از سیستم کنونی درمان در کشور به بینندگان عرضه میدارد، گفت: «افرادی کم توان و بیانگیزه، سیستمی سودجو و مطیع سودجویان. عجب طنزی است این حاشیه برای پزشکان! نه فقط برای پزشکان که برای تمامی کادر درمانی کشور؛ از پزشک و پرستار گرفته تا مدیر بیمارستان که کارشان شکار بیمار است و بهانه جویی برای عمل کردن بیماران مختلف.»
وی افزود: «به راستی آیا باید این تصویر برای طبیبی که دوران طرح خود را میگذراند و در حاشیه کشور با حقوقی گهگاه در حد یک کارگر، شبی صد بیمار را معاینه میکند، خوشایند باشد؟ آیا این تصویر طنزگونه برای پرستاری که بعد از ۲۰ سال سابقه کار برای گذران زندگی خود و خانوادهاش هنوز ۱۰ شب کشیک در ماه دارد خندهدار است؟ آنان به کدامین وجه این طنز باید بخندند؟ به اینکه در آن طنز چه ساده و راحت پروانه دکتر کاشفها توسط مسئولان پاره میشود یا اینکه چگونه استاد به شاگرد درماندهاش پست ریاست بیمارستان پیشنهاد میکند؟»
متخصص جراحی مغز و اعصاب ادامه داد: «بازگشت سریالهای مهران مدیری پس از حدود شش سال به صدا و سیما شاید برای اکثر بینندگان اتفاقی خوب و دلگرمکننده محسوب شود. مدیری در ساخت سریال جدید خود از بهترین طنزپردازانی که در زمانهای مختلف با آنها همکاری داشته، استفاده کرده و تیغ طنز خود را این بار بر بدنه نظام درمانی کشور وارد کرده است.»
وی بیان کرد: «در ادامه داستان ظاهراً قرار است در این شهر و سیستم درمانی خالی از عشاق، دکتر کی مرام (رسول نجفیان) یعنی همان استاد دلسوز که برای دکتر صحرائی پست ریاست بیمارستان حاشیه را دست و پا کرد، به یاری دکتر صحرائی بشتابد و کاری بکند. این قهرمان مجموعه ظاهراً به کمک دکتر صحرائی میآید و بیمارستانی با شرایط آرمانی (بخوانید سیستم درمانی آرمانی) به وجود میآورد.»
وی تصریح کرد: «اگرچه زبان طنز میتواند روشی برای انتقاد و اصلاح به حساب آید، اما طنز مذکور با توجه به اهمیت حیاتی مقوله درمان از بسیاری لحاظ میتواند برای سلامت جامعه زیان بار باشد. باید یادآور شد بدنه اصلی جامعه پزشکی که عمر و جوانی خود را فدای این نظام درمانی کرده، بیش از هر چیز برایشان غم انگیز و دردآور است که عدهای اندک از همکاران آنها معمولاً در شهرهای بزرگ، آنچنان چهرهای زشت و در عین حال غیر واقعی از جامعه پزشکی به وجود آوردهاند و آنچنان در قبضه امکانات حریص هستند که فعالیت اکثریت این جامعه زحمتکش همراه با این گونه سیاهنماییها روز به روز مشکلتر شده از طرف آن قلیل همکاران با جو مسموم به وجود آمده و عقدهگشاییهای هر گوشه و کنار که متأسفانه در جامعه با آن مواجه هستند، آنها را هرچه بیشتر به حاشیه رانده یا وادار به مهاجرت به خارج از کشور میکند.»
قرایی مقدم عنوان کرد: «اگر برنامهای سعی دارد بینندگانش را شاد کند، البته که به عنوان درمانگران جامعه با شادمانی مردمان شادمانیم، اما ای کاش طنز مذکور که نظام درمانی کشور را نشانه گرفته است، همچون بعضی دیگر از آثار کمدی از محتوای بیشتری برخوردار بود و بیشترین دلیل موفقیت آن مجموعه، حضور تعداد زیادی از طنزپردازان موفق کشور نبود.»
وی افزود: «جامعه پزشکی البته که با زبان طنز آشناست و در عین حال به قدرناشناسیهایی که چه به شوخی و جدی با آنها میشود، عادت کرده است. آنان که بدین وادی برای کاهش دردها پای گذاشتهاند، با رنج و سختیهای فراوانی به راه خود ادامه میدهند که بروز به طبیب، مقدم اطبای پارس در مقدمه کلیله و دمنه اینچنین گوید: «به صواب آن لایقتر که بر معالجه مواظبت نمایی و بدان التفات نکنی که مردمان قدر طبیب ندانند، لکن در آن نگر که اگر توفیق باشد و یک شخص را از چنگال مشقت خلاص طلبیدهاید آمرزش بر اطلاق مستحکم شود؛ آنجا که جهانی از تمتع آب و نان و معاشرت جفت و فرزند محروم مانده باشند و به علتهای مزمن و دردهای مهلک مبتلا گشته، اگر در معالجت ایشان برای حسب سعی پیوستهاید و صحت و خفت ایشان تحری افتد، اندازه خیرات و مثویات آن کی توان شناخت؟» وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم/ که در طریقت ما کافریست رنجیدن.»
ضرورت ورود مشکلات نهاد درمان و پزشکی از «در حاشیه» به متن گفتمان عمومی
محمد امین قانعی راد رئیس انجمن جامعهشناسی ایران و عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور و دانشیار مرکز تحقیقات سیاست کشور با بیان اینکه پخش یک سریال تلویزیونی به نام «در حاشیه» یک موضوع اساسی زندگی مردم را از حاشیه به متن و از گفتگوهای روزمره به عرصه رسانهها کشانید، گفت: «این مشکل اساسی، به ارتباط پزشکی و درمان با جامعه بازمیگردد. در حالی که بسیاری از مردم در این سریال بازتاب صدای خود را میشنیدند، پزشکان زیادی به این سریال طنز اعتراض کردند و خواستار توقف یا سانسور آن شدند.»
وی افزود: «مسائل پزشکی بیش از این توسط برخی از علمای اجتماعی نیز مورد نقد و بررسی قرار گرفته بود ولی توجه عمومی به برنامههای طنز تلویزیونی باعث شد که گستره اجتماعی و یک نوع خودآگاهی بیشتر نسبت به مسائل پزشکی ایجاد شود. این سریال حداقل موفق شده که روند کالایی شدن سلامت جامعه را به مثابه یک مسأله اجتماعی وارد حوزه عمومی کند.»
وی اظهار کرد: «به نظر میرسد پزشکان در اکثر مواقع به گونهای ناخواسته از تعهدات خودشان نسبت به جامعه فاصله میگیرند. ابعاد مختلف این فاصله پزشکی از جامعه باید به شکل گسترده در وهله اول توسط خود پزشکان و انجمنهای صنفی و تخصصی آنان و همچنین توسط دانشگاهیان در حوزه علوم انسانی و نیز روشنفکران و هنرمندان مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.»
توجه عمومی به برنامههای طنز تلویزیونی باعث شد که گستره اجتماعی و یک نوع خودآگاهی بیشتر نسبت به مسائل پزشکی ایجاد شود. این سریال حداقل موفق شده که روند کالایی شدن سلامت جامعه را به مثابه یک مسأله اجتماعی وارد حوزه عمومی کند |
قانعی راد با اشاره به اینکه پزشکان در سالهای اخیر، موقعیت مونوپولی و انحصار گرایی خود را به شیوههای گوناگون ارتقاء دادهاند، ادامه داد: « یکی از مهمترین زمینههای گسترش این مونوپولی، الگوی تقریباً منحصر بفرد «جدا شدن دانشگاههای علوم پزشکی از بدنه دانشگاهها» است.»
وی افزود: «این جدایی- در غیاب پیوند با علوم انسانی و مفهوم جامع دانشگاه و در نتیجه کاهش بار انتقادی و نگرش میان رشتهای دانش پزشکی- پیامدهای نامطلوب دیگری از جمله «تجاری شدن دانش پزشکی» را به همراه آورده است. جدا شدن دانش پزشکی از سایر رشتهها در ایران به تجاری شدن این دانش و تبدیل «حرفه» پزشکی به «صنعت» پزشکی منجر شده است. با تبدیل حرفهها به صنعتها، و با سلطه قواعد بازار در مقدسترین حوزههای دانشف جامعه با مشکلات زیادی مواجه میشود.»
وی تصریح کرد: «نگاه سانسور/ سرکوبگرانه برخی از پزشکان در برخورد با سریال «در حاشیه» به طور همزمان از موقعیت آنها به عنوان یک دانشمند و یک سرمایه دار ناشی میشود. سرمایه داری علمی نگاهی طرد کنندهتر از سرمایه داری متعارف دارد. دفاع پزشکان از خودشان به طور همزمان به معنای دفاع از انحصار دانش پزشکی و دفاع از روابط پولی به ویژه در قلمروی رابطه بیمار- پزشک است.»
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران بیان کرد: «این فرآیند بازاری شدن پزشکی و رشد قارچ گونه بیمارستانهای خصوصی و خصوصیسازی درمان از جمله به دلیل کاهش هزینههای بخش عمومی مورد حمایت دولتها است. این وضعیت بازاری اما با یک ایدئولوژی پزشکی مشروعیت مییابد که مهمترین عناصر آن رشد و توسعه و رقابت پذیری جهانی و منطقهای دانش پزشکی در ایران، وجود شاخصهای پیشرفته بهداشت و سلامت عمومی در سطح منطقه و جهان، پزشکی به مثابه حرفه مقدس، فقدان چیزی به نام بحران پزشکی و یا فاجعه اجتماعی درمان، پایین بودن سهم درمان و بهداشت از بودجه عمومی و تعرفههای پزشکی پایین به عنوان مهمترین مشکل پزشکی و درمان و بهداشت کشور، فقدان صلاحیت حوزه عمومی برای نقد و ارزیابی رویههای پزشکی و بیمارستان به مثابه نهاد اجتماعی و نه محل کسب هستند.»
وی ادامه داد: «امروز در اذهان جامعه ما پزشک جایگاه خود را از دست داده و به خاطر اینکه پزشکی از یک حرفه به یک شغل تبدیل شده است و پزشکان حرفه گرایی را به نفع بازارگرایی کنار گذاشتهاند و این جامعه را آزرده کرده است. اینان برای خود حرمت حرفهای را طلب میکنند در حالی که روابط خود با دیگران را به جای کردار حرفهای با مناسبات پولی تعریف میکنند.»
وی بابیان اینکه پزشکان به جای حاشیه راندن تصویر ذهنی رایج از پزشکی باید به برساخت تصویری انسانی از خود بیندیشند، گفت: «این تصویر انسانی بیش از اینکه به تغییر فرد فرد پزشکان باید در مورد نقش علوم انسانی و هنر در زندگی اجتماعی به آگاهیهای بیشتری دست پیدا کنند. رابطه نهاد پزشکی با مردم دچار زوال شده است و پزشکانی که درد را نشانهای بر وجود بیماری میدانند این سریال را هم باید نشانهای بر وجود یک بیماری اجتماعی تلقی کنند.»
قانعیراد اذعان داشت: «پزشکان باید ریشه دردی را که این سریال در آنان به وجود آورده است نه در خود سریال بلکه در اعماق کردار و گفتمان پزشکی و رابطهاش با جامعه جستجو کنند. این سریال البته قابل نقد بود ولی شاید بیشتر به دلائل فنی و هنری و از جمله ضعف در پردازش موضوع و نه صرف موضوع خود. اگر سریال در حاشیه از نظر فنی و هنری نتوانست به خوبی موضوع خود را پردازش کند باید از سایر هنرمندان در همه قلمروهای هنری و همچنین سایر روشنفکران و علمای اجتماعی دعوت کرد راهی را که در نقد کردار پزشکی آغاز شده است جدی بگیرند و با قالبی هنرمندانهتر و عمیقتر به آن بپردازند.»
طنز اجتماعی و حساسیت زدایی از امور حساس؛ تأملی انتقادی بر سریال در حاشیه
فرهاد نصرتینژاد جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی اظهار کرد: «آنچه که من قصد دارم به آن بپردازم، نشان دادن سویههای منفی و مخربی است که طنزهای آقای مدیری از جمله سریال در حاشیه، بر جامعهای میگذارد که از قبل در مواجهه با امور اتفاقاً مهمی که کارهای آقای مدیری به آن میپردازد، مستأصل شده است. به بیان دیگر آنچه که من در پی تشریح آن هستم، برخلاف دیدگاههای بسیاری از کسانی که در این حوزه سخن گفتهاند و کارکردهای مثبت چنین سریالهایی را برشمردهاند، نقد چنین سریالهایی است که پیامدهای مخربشان به مراتب بیشتر از آثار مثبتشان است.»
طنزهای اجتماعی مدیری در نهایت تجویزی برای مواجهه با امور نابهنجاری است که ماهیتاً اجتماعی هستند |
وی افزود: «برای پیش بردن بحث در ابتدا با بیان کارکردهایی که موافقان برای کارهای آقای مدیری برمیشمردند به نقد آنها و بیان بدیلهایی که در این زمینه وجود دارد میپردازم. پس از آن کژکارکردهای پنهان و آشکار طنزهای اجتماعی آقای مدیری را برمیشمرم. سخن اصلی آن است که برخلاف دیدگاه موافقان، طنزهای اجتماعی آقای مدیری نه تنها خصلت بازنمایانهای در خصوص مسائل و آسیبهای مهم اجتماعی ندارد، بلکه با به سخره گرفتن مسائل مهم اجتماعی که اتفاقاً حل آنها نیازمند کنش جمعی و حساس شدن وجدان اخلاقی جامعه است، از آنها حساسیتزدایی کرده و به نوعی امر نابهنجار را بهنجار میکند.»
وی اظهار کرد: «به بیان دیگر طنزهای اجتماعی مدیری در نهایت تجویزی برای مواجهه با امور نابهنجاری است که ماهیتاً اجتماعی هستند. پر پیداست که در این صورت نتیجه، جزء کنار آمدن با امور ناهنجار و نادیده گرفتن آنها توسط جامعه نیست.»
هدف اصلی مطالعات ارزیابی تأثیر اجتماعی در مورد وقایع اجتماعی براساس دیدگاه ماکس وبر است
صلاحالدین قادری مدیر گروه علمی ارزیابی تأثیر اجتماعی و فرهنگی جامعهشناسی و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد عنوان کرد: «هدف اصلی مطالعات ارزیابی تأثیر اجتماعی به عنوان یک بینش و روش جامعهشناختی در مورد وقایع اجتماعی (اعم سیاستها، برنامهها و مداخلات توسعهای) را براساس دیدگاه ماکس وبر در مقاله «عینیت در علوم اجتماعی و سیاست اجتماعی» به خوبی میتوان یافت.»
وی افزود: «وبر میگوید: «هنگامی که امکان نیل به هدف معلومی وجود داشته باشد، میتوان پیامدهای استفاده از وسایل مورد نظر را تعیین کنیم، پیامدهایی که به دلیل همبسته بودن وقایع، افزون بر هدف نهایی، ایجاد خواهد شد و بنابراین در نهایت خواهیم توانست فرد کنشگر را قادر به موازنه و مقایسه نتایج خواسته و ناخواسته کنش خود کنیم».»
وی اظهار کرد: «با توجه به این برداشت از ارزیابی تأثیر اجتماعی، این بحث به بررسی پیامدهای اجتماعی (نتایج خواسته و ناخواسته) سریال «در حاشیه» و مواجهه با آن به عنوان موضوع مطالعه ارزیابی تأثیر اجتماعی میپردازد. برای تبیین پیامدهای سریال و پیامدهای مواجهه با آن، از «مقولات و مفاهیم حساس» نظریه پردازانی مانند دورکیم (قاعدهمندی و خودبینی در بحث تقسیم کار نابهنجار)، ماکس وبر (اخلاق غایات و اخلاق مسئولیت و افسون زدایی) و لوکاچ (شی وارگی) استفاده خواهد شد.»
نقد کردن البته دشوار است و نقدپذیری دشوارتر
شیرین احمدنیا به عنوان آخرین سخنران این جلسه عنوان کرد: «رسانهها آیینه شرایط جامعه هستند و به نوعی صدای مردم را به گوشها میرسانند. محتوای سریال «در حاشیه» طنز تلخی را نمایان میکند، اما استقبال گسترده مردم از همین محتوای تلخ میتواند حکایت از این داشته باشد که این رسانه در انتقال پیام موفق عمل کرده است.»
وی افزود: «نظام ارائه خدمات درمانی و بهداشتی این جامعه مشابه سایر نظامهای قابل قیاس مانند نظام آموزش و پرورش، نظام آموزش عالی، نظام اقتصادی و غیره دارای کمبودها و کاستیهایی است که اشراف و آگاهی به آن میتواند اولین قدم برای مداخلههای مؤثر در جهت بهبود شرایط و چاره جویی تلقی شود، منعکس کردن این کمبودها به معنای این نیست که یکسره دارای خلل و کاستی و خلاف کاری است، اما میتواند هشداری باشد برای اینکه مسئولین و مردم را به هر نسبتی از این مشکلات که گریبانگیر نظام شده است هوشیار و حساس گرداند.»
در هر مقام و حرفه و جایگاهی که باشیم با نقدکنندگان هم صدا و هم داستان میشویم، امروز نوبت پزشکان است و فردا نوبت ماست |
وی ادامه داد: «کنشگران اصلی نظام سلامت در ایران نظیر پزشک و پرستار در حال حاضر در اذهان مردم ایران با چه صفاتی تداعی میشوند؟ پاسخ به این سوال برای تک تک افرادی که با آن مواجه میشوند آسان است چرا که تجربه مراجعه به این نهاد و کنشگران آن در جامعه عمومیت دارد و از پیر و جوان و زن و مرد و فقیر و غنی کارشان به طلب دارو و درمان کشیده شده است. مردم ما بهترین شاهد و داوری و تجربهشان بهترین محک میتواند باشد برای ارزیابی عملکرد کنشگران این حوزه.»
احمدنیا با اشاره به اینکه چنانچه نقدی که از طریق طنز در رسانهها انعکاس پیدا میکند از واقعیت به دور باشد مقبولیت اجتماعی پیدا نمیکند، گفت: «نقد کردن البته دشوار است و نقدپذیری دشوارتر اما اگر هدف، رفع نواقص، کاستیها، مبارزه با خلاف کاریها، بیاخلاقیها و واژگون کردن رجحان ارزشهای مادی بر ارزشهای معنوی باشد در هر مقام و حرفه و جایگاهی که باشیم با نقدکنندگان هم صدا و هم داستان میشویم، امروز نوبت پزشکان است و فردا نوبت ماست!»
در بخشهایی از این جلسه حضار نیز به طرح سوالات و مسائلی پرداختند که تمامی سوالها و مسائل مطرح شده از سوی حضار در راستای دفاع از سریال «در حاشیه» و نقد به جامعه پزشکی و اختلالات موجود در نظام سلامت و اخلاق پزشکی بود.
شمس کوشکی و قرایی مقدم علی رغم تلاش برای پاسخگویی به این مسائل و پرسشها پاسخ قانعکنندهای برای حضار نداشتند و تنها نکته مورد تاکید آنها از بین رفتن اعتماد مردم نسبت به جامعه پزشکی و سیاهنمایی بیش از حد و اغراقشده سریال بود.
در تمامی طول جلسه صحبتهای اساتید جامعهشناسی و همچنین طرح مسائل توسط برخی از حضار با تشویق سایرین همراه بود در حالی که صحبتهای شمس کوشکی و قرایی مقدم اعتراض حاضرین و گاهی ایجاد تنش در جلسه را به همراه داشت.
انتهای پیام/