بانوی خلبان پاراگلایدر: بال در بال عقابها پرواز کردهام
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، روزنامه ایران با این بانوی خلبان پاراگلایدر گفتوگویی کرده است که در زیر میخوانید:
خانم افتخاری چطور شد که به چنین رشته مهیجی ورود کردید؟
من از بچگی روحیه ورزشی داشتم و خانوادهام بخصوص پدر و مادرم که خودشان اهل ورزش بودند در این راه خیلی از من حمایت میکردند. من در این سالها و پیش از اینکه وارد رشته پاراگلایدر شوم شنا، اسکیت، دوچرخه سواری و سوارکاری کار میکردم و تمام این رشتهها بخصوص سوارکاری را در حد حرفهای و قابل قبول انجام میدادم. اما همیشه رؤیای پرواز داشتم و خیلی از اوقات خواب پرواز میدیدم. هیچ وقت مطمئن نبودم که این ورزش تا این حد در دسترس باشد و این امکان برای هر کسی باشد تا بتواند پرواز کند.همیشه فکر میکردم زمانی که بزرگ شدم بتوانم با هواپیما یا هلیکوپتر پرواز کنم تا این که سال 86 در اینترنت به دنبال نتایج کنکور بودم که خیلی اتفاقی یک سایت را باز کردم که دیدم نوشته آموزش پرواز با پاراگلایدر در اصفهان برای خانمها و آقایان. در حالی که اصلاً نمیدانستم پاراگلایدر چیست آدرس این آموزشگاه را گرفتم و به آنجا رفتم و ثبتنام کردم.
فکر میکنم نخستین پرواز تان خیلی خاطره انگیز بوده است، این طور نیست؟
خب سیستم پرواز با پاراگلایدر طوری است که در ابتدا روی زمین کنترل و درک وسیله پرواز و همچنین تئوری آن را یاد میدهند و بارها روی زمین با آن میدوید و کم کم 3 متر، 5 متر و 10متر از زمین کنده میشوید. پس از آن در یک شیب تندتر 20 متر از زمین جدا میشوید و در همین فرایند پلکانی حس پرواز را تا حدودی تجربه میکنید. هنگامی که یک شخص نخستین بار از یک شیب تند کوه و به تنهایی و مستقل از زمین جدا میشود اصطلاحاً میگویند سولو شده است. من نخستین سولو شدنم را بخوبی به یاد دارم اما پس از آن آنقدر پروازهای خاطره انگیز و ویژه داشتهام که آنها بیشتر در ذهنم مانده و پرواز نخستینام کمرنگ شده است.
آیا برای نخستین بار که از زمین جدا شدید، ترس نداشتید؟
من از بچگی کارهای هیجان انگیز را دوست داشتم و خیلی ماجراجو و نترس بودم. با این که روحیه دخترانه داشتم اما همیشه کارهای پسرانه انجام میدادم که خیلی از دخترها انجام نمیدادند. از همان ابتدای پرواز با پاراگلایدر هم ترس نداشتم اما دو سال پس از پرواز بود که ترس را درک کردم و آن هم به این دلیل بود که به حدی از دانش و آگاهی در این رشته رسیدم که فهمیدم این رشته چقدر جدی و خطرناک میتواند باشد و متوجه شدم در جاهایی چه ریسکهایی کردم که خطر از کنارم گذشته است.
حالا که به این تجربه رسیدهاید آیا توصیهای هم برای کسانی که تازه گام در این راه گذاشتهاند دارید؟
یکسری از آدمها به دلیل این که ریسک پذیر نیستند ترس دارند و همین ترس باعث میشود که نکات ایمنی را بیشتر رعایت کنند اما یکسری دیگر که روحیه بیباکانه دارند خیلی بیپروا پرواز میکنند که من به این قشر توصیه میکنم که کمی بترسند چون خطر وجود دارد و باید به نکات ایمنی و توصیههای مربی بیشتر توجه کنند.
این ورزش در بین رشتههای پر خطر در چه جایگاهی قرار دارد؟
پاراگلایدر ساختار فلزی ندارد و یکپارچه است و این پارچه، فرم پرواز را تشکیل میدهد، بنابراین امکان جمع شدگی و از فرم خارج شدن وجود دارد و همین مسأله میتواند باعث سقوط شود. یکی از نکات مهم آموزشی این است که باید یاد بگیریم که مانع جمع شدگی این وسیله شویم و اگر جمع شد چطور آن را باز کنیم. حفظ آرامش و تصمیم درست در لحظه میتواند کمک کند. در کل رشته پاراگلایدر در سطح جهان جزو رشتههای پر سوانح نیست اما در ایران نسبت به سایر کشورهای دنیا سوانح بیشتری را شاهد بودهایم و دلیل آن هم بیشتر میتواند عدم رعایت مسائل ایمنی و عدم آموزش صحیح باشد. به هر حال پاراگلایدر جزو ورزشهایی است که باید در انتخاب تجهیزات، انتخاب مربی و نکات ایمنی توجه بیشتر کرد. چون در این ورزش جای هیچ اشتباهی وجود ندارد و این جمله معروف است که نخستین اشتباه میتواند آخرین اشتباه باشد.
زمانی که ارتفاع میگیرید و از آن بالا به زمین نگاه میکنید، چه چیزی برایتان جذابیت دارد و چه منظرهای را بیشتر دوست دارید؟
هم اکنون دیدن یک منظره از روی زمین برای من قانع کننده نیست و همیشه پیش خودم تصور میکنم که این منظره از بالا چه شکلی است و آیا امکان پرواز در این مکان وجود دارد. دیدن زمین از آسمان برای من خیلی لذت بخش است. ما ایرانیها به دلیل این که در فلات مرکزی زندگی میکنیم بیشتر در پروازهای مان ترکیب کوه و دشت را تجربه کردهایم که خیلی سرسبز نیست و بیشتر خاکی و خشک است بنابراین پرواز روی جنگل و دریا برایمان جذابتر و قشنگتر است اما خلبانان اروپایی مناظر کویر و کوه و شرایط ایران را خیلی دوست دارند. به نظر من این مسأله متغیر است و هر چیزی جذابیت خودش را دارد.
آیا مشکلات و موانعی هم برای فعالیت در این رشته بخصوص برای بانوان وجود دارد؟
به طور کلی در کشور ما یکسری خلأهای قانونی برای پرواز کردن وجود دارد که همین مسأله موانع زیادی ایجاد کرده است. باید یک هماهنگی بین ارگانهای ذیربط از جمله نیروهای مسلح به وجود بیاید که درک کنند این یک ورزش است و ممنوعیت کلی وجود نداشته باشد. مناطقی مانند فرودگاهها و مناطق نظامی و امنیتی و کارخانههای بزرگ حریمهایی دارند که ما میشناسیم و پرواز در آن مناطق ممنوع است. اما امیدوارم شرایطی مهیا شود که در سایر مناطق که چیزی وجود ندارد بتوانیم پرواز کنیم و بتوانیم مسابقات حرفهای را در کشور خودمان برگزار کنیم. ورزشکاران ما رکورد و مقام آسیا را دارند و این یک سرمایه است. امیدوارم شرایط را درک کنند و آسان از کنار کسانی که با سرمایه و تلاش خودشان به این جایگاه دست پیدا کردهاند عبور نکنند. این سرمایهها میتوانند برای کشور افتخارآفرین باشند و نیاز به حمایت دارند.
شما گفتید که ورزشهای زیادی انجام دادهاید و به طور حرفهای به ورزش اسب سواری هم پرداختهاید، در حال حاضر کدام رشته را بیشتر دوست دارید؟
قطعاً پاراگلایدر را بیشتر از همه دوست دارم. شاید ورزشهای دیگر را بتوانم جای یکدیگر بگذارم اما جایگزینی برای رشته پاراگلایدر سراغ ندارم.
درباره مسابقاتی که در آن شرکت کردهاید و مقامهایتان بگویید؟
در مسابقات داخلی و خارجی زیادی شرکت کردهام و عنوانهایی هم به دست آوردهام. آخرین مقام من در مسابقات انتخابی جام جهانی در کشور ترکیه بود که مدال طلا را کسب کردم. پیش از آن در دو مسابقه جهانی دیگر در ترکیه یک نقره و یک برنز گرفتم. در آخرین مسابقات کشوری در کرمانشاه مدال طلا گرفتم. در رنکینگ جهانی نفر هفتم ایران(بین بانوان و آقایان) و نفر نخست بین بانوان را در اختیار دارم.
استقبال خانمها از رشته پاراگلایدر در ایران چطور است؟
تعداد خانمهای این رشته خیلی زیاد است و خیلی برای آموزش این رشته ثبتنام میکنند و تجهیزات تهیه میکنند و یکی دو سال هم کار میکنند اما در کنار آن ریزش زیادی هم وجود دارد. در کل از نظر کمی استقبال زیادی میشود. در کنار آن از نظر کیفیت هم خیلی رو به رشد و پیشرفت هستیم که امیدوار کننده است. چند سال پیش در فضای مجازی گروهی را به اسم جامعه پروازی بانوان ایران راهاندازی کردم، در کنار آن یک وبسایت و صفحه اینستاگرام طراحی کردم. سعی کردهایم با این کار خانمها را جمع کنیم و با هم در ارتباط باشیم و به هم آگاهی بدهیم تا به رشد این رشته کمک کنیم.
درباره ریزش افراد در این رشته صحبت کردید، فکر نمیکنید یکی از دلایل آن مربوط به گرانی و هزینههای بالای آن باشد؟
ببینید پاراگلایدر ارزان ترین وسیلهای است که میتوان با آن پرواز کرد و در مقابل خیلی از رشتهها کم هزینهتر است. مانند سوارکاری که من در آن فعالیت کردهام یا اتومبیلرانی و موتور سواری. چون تجهیزات باید به روز باشد و هزینه کنید. البته ریزش افراد به مسائل مالی ارتباطی ندارد چون کسی که توانسته هزینه کند و آموزش ببیند میداند که باید چقدر هزینه تجهیزات کند. بنابراین من فکر میکنم دلیل ریزش برای خانمها بیشتر مسائل محیطی و اجتماعی مانند ازدواج، کار و ساپورت نشدن از سوی خانواده و اینچنین مسائل است.
آیا پرواز کردن با پاراگلایدر حتماً باید در سایت باشد و یا میتوان هر جایی و بر فراز هر تپه و کوهی پرواز کرد؟
اصولی این است که باید در سایت پرواز کنیم و این به دلیل امنیت پرواز است چون منطقه شناحته شده است و بادها و شرایط آب و هوایی آن مناسب تشخیص داده شده است. در عین حال جایی است که خلبانان زیادی به صورت دسته جمعی پرواز میکنند. حتی در توصیههای مکتوب، آموزشها این است که وقتی وارد سایت جدیدی میشوید از خلبانان با تجربه آن سایت و شرایط محیط و مسیرهای پرواز و محل فرود آنجا سؤال کنید. به همین دلایل توصیه میشود در سایتها پرواز کرد. اما وقتی خلبانها از یک حدی بیشتر حرفهای میشوند یک گروه با هم جمع میشوند و در یک منطقه سایت جدیدی را شناسایی و در آن پرواز میکنند.
مسابقات و امتیازدهی این رشته به چه شکل است و چگونه یک نفر قهرمان آن میشود؟
مسابقات پاراگلایدر به چند رشته تقسیم میشود.پرواز مسافت، آکروباسی (نمایشی) و هدف زنی 3 رشته مسابقات است. رشته هدف زنی همان پرواز با دقت است. یعنی یک هدفی را مشخص میکنند و خلبان باید با دقت در آن هدف فرود بیاید، این رشته بیشتر به صورت فستیوال برگزار میشود و پیچیدگی زیادی ندارد. اما آن رشتهای که تخصصیتر برگزار میشود پرواز مسافت و آکروباسی است. در آکروباسی خلبانها حرکات نمایشی انجام میدهند. در پرواز مسافت یک مسیر به خلبان داده میشود که با استفاده از دستگاه جی پی اس باید مسیریابی و پرواز کند و به منطقهای که مشخص شده فرود بیاید.هر کسی این مسیر را زودتر طی کند و فرود بیاید قهرمان میشود.
بیشترین زمانی را که شما در آسمان پرواز کردهاید، چقدر بوده است؟
سال گذشته در سایت گردنه رخ نزدیک شهر کرد حدود 156 کیلومتر مسیر را پرواز کردم که 6 ساعت و نیم در آسمان بودم.
در برخی پروازهای پاراگلایدر مشاهده میشود که دو نفر با یک چتر پرواز میکنند، این به چه شکل است؟
این پرواز تفریحی است. یعنی یک نفر که علاقه دارد برای یک بار یا چند بار به صورت تفریحی پرواز کند به سایتهایی که این کار را انجام میدهند مراجعه میکند و یک خلبان با تجربه پاراگلایدر آن شخص را به صورت مسافر با خودش به آسمان میبرد. هم اکنون در برخی شهرهای جهان این کار به یک بیزینس تبدیل شده و از طریق آن به جذب گردشگر نیز میپردازند.
همانطور که گفتید خاطرات زیادی از پرواز داشتهاید، درباره یکی از لذتبخشترین پروازهایتان بگویید؟
فصل پاییز و در آخرین پروازهایمان در سایت رخ شهرکرد بالای 6 هزار متر ارتفاع میگیریم. این فصل زمان بازیگوشی عقابهاست. هنگام پرواز عقابها به ما خیلی نزدیک میشوند حتی به فاصله دو متری ما میرسند و یک مسیر طولانی را در کنار ما پرواز میکند و حتی وقتی دور می زنیم و بر میگردیم عقابها نیز همین کار را میکنند. حس میکنید که میگویند میخواهیم با هم پرواز کنیم. در این لحظات واقعاً احساس میکنم که یک پرنده هستم و این لذتبخشترین حسی است که به من دست میدهد.
حدود دو سال است که مسابقات قهرمانی پاراگلایدر ایران به دلایل نامعلوم لغو میشود، برگزار نشدن این رقابتها چقدر میتواند به ورزشکاران این رشته آسیب بزند؟
یکی از پارامترهای ورود به جام جهانی، امتیاز نفرات برتر مسابقات قهرمانی هر کشور است و زمانی که ما اعلام میکنیم در ایران مسابقات برگزار نشد آن امتیازی که اختصاص به مسابقات داخلی هر کشور دارد از بین میرود و این باعث میشود که نتوانیم به جام جهانی راه پیدا کنیم. متأسفانه در دو سال گذشته 3 مسابقه داخلی ما با وجود ثبتنام به دلایل نامعلوم لغو شد. حتی ما ثبتنام خارجی هم داشتیم که این مسائل باعث میشود هم اعتبارمان و هم سهمیه و امتیازمان را از دست بدهیم. هم اکنون کشور همسایه ما ترکیه در سال 5 مسابقه استاندارد مورد تأیید جهانی برگزار میکند و هر سال تعداد شرکت کنندگانشان دو برابر میشود.
حرف پایانی اگر دارید بفرمایید.
می خواهم از پدر و مادرم تشکر کنم که روحیه من را درک و بخوبی حمایتم کردند. در کنار آن یک ازدواج خوب داشتم و از همسرم که خودش نیز خلبان پاراگلایدر و تکیه گاه من و برادر همسرم که مربی این رشته است و کمکهای زیادی به من کرده است، تشکر میکنم.
انتهای پیام/