محسن خانجهانی: «انتهای خیابان پاستور» تبلیغاتی برای انتخابات نیست
هدیه حدادی اصل، خبرنگار فرهنگی آنا- مستند «انتهای خیابان پاستور» نگاهی به انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری و حاشیههای آن دارد. این مستند با نامزدهای ریاست جمهوری دوره یازدهم (حسن روحانی، علی اکبر ولایتی، محسن رضایی، سعید جلیلی، محمدباقر قالیباف، محمد غرضی، غلامعلی حداد عادل و محمدرضا عارف) همراه میشود و سعی در ثبت تصاویر متفاوتی از آنها دارد.
بعد از گذشت 4 سال از تولید این مستند، به تازگی و در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم، مستند «انتهای خیابان پاستور» در گروه سینمای هنر و تجربه اکران شده است. به همین بهانه و در استانه انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری گفتگویی با محسن خانجهانی انجام دادهایم.
در یکی از مصاحبهها اذعان کردید که مستند «انتهای خیابان پاستور» با این که در مورد موضوع انتخابات است، اما تبلیغاتی نیست، اگر تبلیغاتی نیست چرا در برهه زمانی انتخابات 92 تولید شد و پس از چهار سال قرار است در زمان تب و تاب انتخابات 96 اکران می شود؟
اتفاقا این مستند در همان سال 92 هم یک نمایش در خانه هنرمندان داشت اما بعد از آن توقیف شد و به آن پروانه نمایش ندادند. در این شرایط بدیهی است که دوره چنین فیلمی میگذرد تا انتخابات دوره بعد آغاز شود. امسال با توجه به اینکه که دو نفر از نامزدهای سال 92 باز هم کاندید شده اند؛ مستند تازگی خاص خود را دارد. درست است که این مستند در سال 92 تولید شده؛ اما هر کدام از این کاندیدها شعارهای تبلیغاتی که در دوره قبل داشته اند را در این دوره هم تکرار می کنند.
چرا « انتهای خیابان پاستور» در سال 1392 توقیف شد؟
بعد از انتخابات ریاست جمهوری 1392 درخواست پروانه نمایش دادیم؛ ولی چند مورد اصلاحیه خورد که من نمیخواستم این قسمت ها را حذف کنم به همین دلیل پروانه نمایش برای آن صادر نشد. از آنجایی که هر سال که میگذرد شرایط اکران عوض می شود؛ این بار که برای گرفتن مجوز، فیلم را فرستادیم حتی یک مورد هم اصلاحیه به ما ندادند و به راحتی پروانه نمایش صادر شد.
اکران چنین مستندی در این شرایط چه نفعی برای مخاطب دارد؟
در هر دوره نامزدهای انتخاباتی صحبتهایی مبنی بر برنامههای ریاستی خود دارند، با گذشت 4 سال شاید خیلیها فراموش کردهاند که منتخب ریاست جمهورییشان به کدام وعده عمل کرده و به کدام وعده عمل نکردهاند. با تماشای این فیلم مردم بهتر میتوانند تصمیم بگیرند و اتفاقا این فیلم به همین دلیل بسیار زمان خوبی اکران می شود. از طرفی فیلم ضد تبلیغاتی هم نیست به نوعی یک روشنگری برای مردم است زیرا مردم هستند که تصمیم میگیرند به چه کسی رای دهند. در واقع مناظرات هم به همین منظور پخش میشوند که مردم بدانند به چه کسی رای دهند. «انتهای خیابان پاستور» به نوعی یادآور آن روزها و سند محکمی برای سال 1392 ایران است که یک انتخابات بسیار خاصی هم برگزار شد.
*ساخت «انتهای خیابان پاستور» سفارشی بود؟
به هیچ عنوان. تهیه کننده این فیلم جعفر محمدی است و ایده از خود من بود که ادامه فیلم مستند قبلی من یعنی، «صندلی شماره 257» است. آن فیلم قسمتی از ایران را نشان می داد که در آن قرار بود انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار شود و حال «انتهای خیابان پاستور» هم قسمتی از ایران را در انتخابات ریاست جمهوری نشان می دهد. در «صندلی شماره 257» قرار بود یک نماینده مجلس انتخاب شود و در «انتهای خیابان پاستور» هم قرار است یک رئیس جمهور انتخاب شود. دقیقا سال 1391 که انتخابات مجلس برگزار شد و «صندلی شماره 257» را ساختم، در سال 1392 هم به این فکر افتادم که این ایده را برای انتخابات ریاست جمهوری هم تکرار کنم. حتی خیلی ها گفتند این فیلم از کجا حمایت می شود که کارگردان آن اینقدر راحت توانسته با تمام کاندیدهای ریاست جمهوری ارتباط بگیرد و با آن ها به سراسر ایران برود؛ اما واقعیت این بود که من از ماه ها قبل با تک تک نامزدها صحبت کرده بودم و ثابت کردم که مستندساز هستم، نه سیاست زده و نه سیاستمدار و برایم اهمیتی ندارد که چه کسی راست و چه کسی دروغ می گوید برای من مهم این است که این روند تاریخی را مستند کنم و این کار را انجام دادم.
نسبت به امیدواری که شما از دیده شدن مستند «انتهای خیابان پاستور» دارید می توان گفت دیده شدن آن در گروه هنر و تجربه به تعداد کمی از مخاطبان محدود میشود، فکر نمیکنید بهتر بود اکران گستردهتری داشته باشد؟
به نظر من جای این مستندها در تمام این سالها خالی بوده است. اگر در هر دوره یک چنین مستندی تولید میشد چقدر خوب میتوانستیم در آینده به آن ها استناد کنیم که در هر سال چه صحبت هایی شده است زیرا خیلی ها مثلا نمیدانند که در دوره دوم چه کسانی کاندیدا بودند و چه وعدههایی دادهاند. اما این مستلزم این است که چنین مستندهایی از صدا و سیما هم پخش شوند. وقتی به آنها یک اکران محدود در یک گروه محدودتر میدهند آن هم بعد از چند سال توقیف مخاطبان زیادی نمیتوانند آن را ببینند. در حالت خوش بینانه زیر یک درصد از مردم ایران میتوانند مثلا مستند «انتهای خیابان پاستور» را تماشا کنند.
واضح است که صدا و سیما نمیتواند چنین مستندهایی را پخش کند، زیرا پخش آن یک فرصت تبلیغاتی برای کاندیدها محسوب میشود!
بله! در تلویزیون ایران جایگاهی برای نمایش این فیلم ها وجود ندارد. قطعا در همین چند روز آینده نمی توانند این فیلم را پخش کنند چون به هر حال یک نوع فرصت تبلیغای برای دو کاندیدی که این دوره هم حضور دارند محسوب میشود و کاندیداهای دیگر معترض خواهند شد. بعد از انتخابات هم که همه چیز از تب و تاب افتاده و نیازی برای پخش آن نمی بینند.
عنوان مستند « انتهای خیابان پاستور» نشات گرفته از چه چیزی است؟
یک روز در حال فیلمبرداری یکی از پلانهای همین مستند بودم، در ذهنم چرخید که همه این آدم ها تلاش میکنند به خیابان پاستور بیایند و به نوعی پاستورنشین شوند. بعد به این نتیجه رسیدم که خیابان پاستور تنها خیابانی است که انتها دارد و وقتی به انتهای آن میرسیم هیچ راه چپ و راست دیگری وجود ندارد و فقط یک ساختمان هست که ساختمان ریاست جمهوری است. همان روز فیلمبردار به من گفت همه این کاندیدها تلاش می کنند که به انتهای خیابان پاستور برسند. این شد که این عنوان را برای مستند انتخاب کردیم.
انتهای پیام/