گردشگران نوروزی همچنان پشت درهای بسته عمارت مسعودیه
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا از روزنامه ایران، تیرماه سال گذشته بود که عمارت مسعودیه با تلاشهای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از شرکت عظام پس گرفته شد.چرا که عظام نتوانسته بود به تعهدات خود عمل کند و مرتکب تخلفات مکرر در این سالها شده بود. حالا در شرایطی که این عمارت پس گرفته شده است باید دید کار مرمت و بازسازی آن تا پایان دولت یازدهم به اتمام میرسد یا همچنان چشمان گردشگران برای دیدن تالارهای اصلی منتظر میماند؟
آنها برای تماشای آینه کاریهای عمارت «دیوانخانه» بیتابی میکنند. گردشگران سرهایشان را به شیشههای خاک گرفته «عمارت مسعودیه» چسباندهاند تا بلکه نظارهگر یکی از اتاقهای اصلی کاخ «مسعود میرزا» باشند. هنوز پایمان به داخل عمارت نرسیده نگهبان با صدای بلند هنگام فروختن بلیت یادآوری میکند که تنها میتوان از محوطه عمارت دیدن کرد. خندههای مسافران روی لبهایشان خشک میشود. خیلیهایشان همراه با بچههای قد و نیم قد خود از شهرهای دیگر برای بازدید یکی از کاخهای تاریخی دوران قاجار تا «میدان بهارستان» آمدهاند. زمانی که علت را از نگهبان جویا میشوند، اینطور پاسخ میدهد:«یک سال است که به خاطر مرمت ساختمانها درهای عمارت بسته شده و به گردشگران تنها اجازه داده میشود از بیرون محوطه دیدن کنند.»
رد در ورودی را که بگیری به پیاده روی نه چندان باریکی میرسی که انتهای آن عمارت «دیوانخانه» قرار دارد. پیاده رویی زیبا که در هر قسمت از آن گلهای رنگارنگی روییده که هر کدام نوید بخش فصل بهار هستند. در قسمت ابتدایی پیاده رو ساختمانهای اداریای وجود دارند که هر کدام به یکی از امور عمارت رسیدگی میکنند و ظاهرشان نشان میدهد قدمت تاریخی ندارند. تعداد جمعیتی که برای بازدید آمدهاند چشمگیر و شایسته کاخ با شکوهی مانند مسعودیه نیست. با اینکه همه گردشگران به درهای بسته خوردهاند و اجازه ندارند از درون کاخ بازدید کنند اما برای دیدن آینه کاریهای داخل عمارتی که روزگاری هنر معماریاش زبانزد خاص و عام بود لحظه شماری میکنند. پای مردم هنوز به عمارت اصلی نرسیده منظره آجرها و مصالح ساختمانی که به حال خود رها شدهاند جلال و شکوه عمارت را خدشه دار میکند. در سمت شرقی ساختمان هم خاکبرداری غیر اصولی صورت گرفته که بسیاری از کارشناسان این تغییرات را عامل اصلی ریزش ساختمان میدانند. در این میان رفت و آمد و صدایی از کارگرانی که مشغول مرمت ساختمان هستند شنیده نمیشود. شواهد هم نشان میدهد عمارتی که قسمتهایی از آن با ریزش فاصله چندانی ندارد را به حال خود رها کردهاند.
گردشهای چند دقیقهای
مدت بازدید گردشگران در مجموع چند دقیقه هم نمیشود. بجز خواندن چند سطر از تاریخچه عمارت و گرفتن عکس یادگاری کار دیگری نمیتوانند انجام دهند. خانم «احمدی» هم که به همراه شوهرش برای بازدید آمده معتقد است مصالح ساختمانی را باید از گوشههای عمارت جمعآوری کنند: «کار بازسازی نیمه کاره رها شده باید اینجا را سریعتر بازسازی کنند تا مردم بتوانند از آثار ملی بازدید کنند.»
ثبت تصاویر
عکاسان برای دیدن تالارهای اصلی آه میکشند و دوربینهایشان را روی چهرههای همراههایشان که پشت به عمارت ایستادهاند زوم میکنند. یکی از آنها به همراهش اشاره میکند که آنجا را ترک کنند.چراکه جمعیت سلفی بگیر مانع از آن میشود که عکس تکی با عمارت داشته باشند. چندین زوج هم آمدهاند تا برای ثبت آلبوم عروسیشان چند عکس یادگاری با عمارت مسعودیه داشته باشند.آنها به همراه فیلمبرداری که با خود آوردهاند با عجله به دنبال مکانی خلوت و بدون مزاحم میگردند.
نبود امکانات پذیرایی
رد تابلویی که روی آن نوشته شده «کافه» را که بگیری به در بستهای میخوری که آن هم به خاطر تعمیرات عمارت بسته شده است. یکی از سربازانی که زیر چشمی مراقب حرکات گردشگران است، میگوید صاحب کافه به خاطر مشکلات مالی اینجا را در زمان بسته شدن درهای عمارت تحویل داده و رفته است. بجز دو آب سرد کنی که در گوشههایی از باغ قرار داده شدهاند در دستهای گردشگران مواد خوراکیای دیده نمیشود. خانم احمدی میگوید تا قبل از ورود به عمارت نمیدانسته اوضاع به اینصورت است وگرنه برای خانواده خود حداقل سر راهش چند آبمیوه تهیه میکرده. او معتقد است وقتی درها بسته است نباید از آنها هم هزینه ورودی گرفته شود:«خداروشکر کمی آب برای رفع تشنگی هست.»
سلفی بگیرها
هر کدامشان مجهز هستند به یک دستگاه سلفی. خیلی از خانوادهها میخواستند پایشان را ازعمارت بیرون بگذارند اما دختران و پسران جوانشان هنوز مصرانه برای گرفتن عکسهای بیشتر در محوطه ایستادهاند. با اینکه فضا خیلی سرد نیست اما آنهایی که به همراه فرزندان کوچک خود آمدهاند نمیتوانند در محوطه چند دقیقهای بنشینند. در این میان خانوادههای بیمسئولیتی هم بودند که کودکان خود را رها میکردند و به دنبال گرفتن عکسهای یادگاری در باغ میچرخند. در پایان هم وقتی میرسیدند که کار از کار گذشته بود. کودکانشان یا زمین خورده بودند یا درون حوض عمارت خیس آب شده بودند.
انتهای پیام/