دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در گفت‌وگو با آنا

خشایار الوند: تلویزیون حسابی همه ما را خسته کرده است/ ایده‌ای دو خطی را به متن تبدیل می‌کنم، تبلیغاتش برای دیگران است

خشایار الوند، همکاری‌ش را از «پاورچین» با مهران مدیری آغاز کرد و به عنوان نویسنده در کارهای بعدی مدیری مانند «شب‌های برره»، «باغ مظفر»، «مرد هزار چهره»، «مرد دو هزار چهره»، «قهوه تلخ»، «شوخی کردم»، «ساعت 5 عصر» و... حضور داشت. او امسال با کارهای «خانه ما»، «علی‌البدل» و «شوخی کردم» یکی از پرکارترین چهره‌های سیما در ایام نوروز است.
کد خبر : 166221

دغدغه‌تان برای نگارش متن چیست؟


دغدغه‌های جامعه دستمایه کارهای ماست. اقتصاد، یکی از همین موارد است. زمانی که حال مردم خوب نیست باید کارهای مفرح و شادی نوشت و ساخت؛ چیزی که به آن نیاز دارند. مخاطب به شادی نیاز دارد و باید سرگرم شود. ما نمی‌توانیم برای‌شان نسخه بپیچیم و شعار بدهیم و وظیفه‌مان تولید آثار سرگرم‌کننده و شاد است. هرچند کمدی‌های سال‌های اخیر کیفیت پایینی داشتند.


فکر می‌کنید مخاطب از مجموعه‌های تلویزیونی چه می‌خواهد؟


سفارشی کار می‌کنم و دغدغه‌های خودم را به فیلم‌نامه تبدیل نمی‌کنم. مخاطب در مواجه با اثر به خودش رجوع می‌کند پس باید به دغدغه‌های مخاطبم توجه کنم. بنابراین فکر نمی‌کنم کارهای فانتزی جواب بدهد و کارهایی که به آنها اصطلاحا اجتماعی می‌گویند و با واقعیات زندگی مردم سر و کار دارد، تاثیر و مخاطب بیشتری دارد.


پس دغدغه‌های خودتان را وارد متن نمی‌کنید؟


مسلما من هم دغدغه‌هایی دارم که هنگام نوشتن به آنها توجه دارم؛ دغدغه روز، دوره و زمانه و عقب نماندن از فضای حاکم بر جامعه. نزدیک شدن به فضایی انتزاعی که حال و هوایی موازی با زمانه‌ام داشته باشد، با وجود تمام سختی‌ها، نکاتی است که به آنها توجه می‌کنم.




به نظر می‌رسد که نگارش متن کار دشواری باشد و از سوی دیگر مجموعه‌های پرمخاطب حاصل متن‌های درخشان هستند...


نوشتن کار سختی است. این روزها که بچه‌هایی که سال‌ها فیلم‌نامه‌نویس بوده‌اند، به کارهای دیگری مشغول شده‌اند، مشخص شده که نوشتن چقدر سخت و دشوار است. نوشتن از هیچ شکل می‌گیرد؛ برخلاف فیلم که از روی چیزی ساخته می‌شود و متن قبل از آن وجود داشته است. از طرفی نوشتن سخت است چرا که قوانین، قاعده و سلیقه مدیران در آن دخیل است...


چندی پیش مهران مدیری در برنامه «هفت» اعلام کرد که از کار تلویزیونی خسته شده است و حالش خوب نیست. از سال‌ها کار تلویزیونی خسته نشدید؟


من هم خسته شده‌ام. خیلی وقت است که خسته شده‌ام. به قول پیمان قاسم‌خانی نویسنده موجودی یک چشم در شهر کورهاست. موتور سوزانده‌ام و دنبال شغلی آبرومند هستم. کافی‌شاپ، رستوران یا تجارت کوچک و جمع‌وجوری شبیه به این‌ها... سال‌ها کار در تلویزیون انرژی‌مان را گرفته و باید جوان‌ترها بیایند و جای ما را بگیرند.


درباره نقش نویسنده در یک اثر بگویید.


نویسنده، خالق یک مجموعه است ولی کمترین دستمزد در پروژه را دریافت می‌کند و بیشترین فحش را می‌خورد. من خانواده خودمان را نمی‌بینیم. صبح که از خانه بیرون می‌زنم همه خواب هستند و شب هم آن‌قدر دیر برمی‌گردم که کسی بیدار نیست. به نظرم وقتی نباشی قدر و ارزشت را می‌دانند.


پس به رفتن از تلویزیون فکر می‌کنید...


پیمان قاسم‌خانی وقتی از تلویزیون رفت، جای خالی‌اش به چشم آمد و مشخص شد، چقدر در کشاندن مخاطب پای تلویزیون تاثیرگذار بوده است. «مسافران»، «دزد و پلیس»، «ساختمان پزشکان» و... کارهای زیاد دیگری که پیمان نوشت و مخاطبان دوستش داشتند. تا زمانی که هستیم و کار می‌کنیم کسی قدرمان را نمی‌داند. به قول فوتبالیست‌ها باید در اوج کنار بکشیم.


چرا؟


دلیلش این است که به جایی می‌رسی که متوجه می‌شوی، فایده‌ای ندارد. افتخار کاری که برایش زحمت کشیده‌ای و خلقش کرده‌ای به دیگران می‌رسد. اگر فیلم خوبی باشد، به خاطر درایت مدیران بوده و کارگردانی خوب و بازی‌های درخشان بازیگران. اما اگر اثری ضعیف باشد، متن بد مقصر همه‌چیز است.‌ جدای از این وقتی پس از 20 سال هنوز نگاه خودی و غیرخودی در سازمان وجود دارد انگیزه‌ای برای هنرمند باقی نمی‌ماند.


مدیران سیما تلاشی برای حفظ آدم‌های بااستعداد و تولید کارهای باکیفیت ندارند؟


مدیران اصلا کیفیت کارها را تشخیص نمی‌دهند و برای‌شان اهمیتی ندارد. آن‌ها حلقه‌های زنجیره‌ای معیوب هستند و شاید اگر من هم جای آن‌ها بودم این اتفاق می‌افتاد.


بعضی‌ها با اسامی تبلیغاتی چون سرپرست و ایده‌پرداز و طراح برای خودشان بازارگرمی می‌کنند در حالی که همه‌چیز را نویسنده خلق می‌کند و کلمات به تصویر بدل می‌شوند. بارها صفحه‌‎ای با ایده‌ای دو خطی به من داده شده و آن را به متن تبدیل کرده‌ام اما تبلیغاتش برای دیگران است.

امسال، پرکارترین نویسنده تلویزیون بودید و 3 مجموعه و یک فیلم سینمایی با متن شما ساخته شده است. درباره «ساعت 5 عصر» بگویید.


یادم است، زمانی که قهوه تلخ ساخته می‌شد با مهران راجع به «ساعت 5 عصر» حرف زده بودیم، اما فرصتش پیش نیامد تا اینکه شرایطش مهیا شد. کار سخت و چالش بزرگی بود. مهران تا پیش از این توی پلاتو کار کرده بود و حالا باید توی فضای باز و پر از آدم کار می‌کرد. فیلم کمدی نیست و اتفاقا فضای تلخی دارد و تک‌پرسوناژ است: آدمی ساعت 7 صبح می‌رود بانک و اتفاق‌های بعدش...


بیاید در مورد فیلمنامه‌های شما صحبت کنیم؛ «خانه ما»...


برایم عجیب است که سریال 60 قسمتی را توی باکس سریال‌های نوروزی قرار داده‌اند؛ سریال‌هایی با هدف مشخص و برای نوروز ساخته شده‌اند که شانس رفتن روی آنتن را از دست دادند و به همین دلیل سریال «خانه ما» پخش می‌شود. به نظرم تصمیم ناعادلانه‌ای بود. به هر حالی این کار، مجموعه‌ای تک‌لوکیشن است. سعی کرده‌ام متنی به‌روز بنویسم با شخصیتی‌های دوست‌داشتنی و دوری از فضای فانتزی و از مهم‌تر هیچ تلاشی برای احمق جلوه‌دادن آدم‌های قصه‌ام نداشته‌ام. کارهای زیادی را می‌بینم که شخصیت‌ها را احمق جلوه می‌دهند تا کمدی خلق کنند. با این حال «خانه ما» کار شیرین و مفرحی است.


«پایتخت 5»...


اعلام کرده‌اند برای ماه رمضان پخش خواهد شد. ولی هنوز متن حاضر نشده و بنابراین اتفاقی هم نیفتاده است. اتفاق‌های تلخی برایم افتاد و فکر می‌کنم دیگر به تلویزیون برنمی‌گردم.


معمولا بازیگران و کارگردان‌ها دیده می‌شوند و نویسندگان برای مخاطب عام ناآشناست.


همیشه همینطور بوده؛ بعضی‌ها با اسامی تبلیغاتی چون سرپرست و ایده‌پرداز و طراح برای خودشان بازارگرمی می‌کنند در حالی که همه‌چیز را نویسنده خلق می‌کند و کلمات به تصویر بدل می‌شوند. بارها صفحه‌‎ای با ایده‌ای دو خطی به من داده شده و آن را به متن تبدیل کرده‌ام؛ اما تبلیغاتش برای دیگران است. حالا من از «پایتخت 5» دور شده‌ام و می‌خواهم بدانم همان کسانی که خودشان را نویسنده می‌دانند، می‌توانند متن سریال را بنویسند.



«علی‌البدل»...


این مجموعه باعث شد قسم بخورم که دیگر در تلویزیون کار نکنم مگر آنکه تمام قول‌ها و بندهای قرارداد را رعایت کنند. چرا هومن برق‌نورد از تلویزیون رفته است؟ چرا سیامک انصاری می‌گوید دیگر در تلویزیون کار نمی‌کند؟ تلویزیون حسابی همه ما را خسته کرده است. این سریال کار بسیار سختی بود که روزهای زیادی را برایش در روستاهای همدان گذراندیم. تمام انرژیم را برای کار گذاشتم، نتیجه‌اش چیست؟ افتخار هنری‌اش برای دیگران است. باید بگویم که متن این سریال را من از روی ایده‌ای چندخطی نوشتم.


شما معمولا سر صحنه حاضر نمی‌شوید و حتی در پشت صحنه‌های کارهای مهران مدیری هم حضور ندارید. دلیلش چیست؟


هیچ‌گاه سر صحنه نمی‌روم. بارها پشت‌صحنه‌های مجموعه‌های مدیری پخش شد ولی هیچ‌وقت مرا در آن‌ها نمی‌دیدید چون علاقه‌ای ندارم آنجا باشم. راستش تغییر واقعیت و متن اعصابم را به هم می‌ریزد. من به حیطه ‌کاری کارگردان ورود نمی‌کنم همان‌طور که کارگردان حق ندارد به حیطه کاری من وارد شود.


گفت‌وگو از سعید طاهری





انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب