آیینهای چهارشنبه سوری در گوشه و کنار کشور
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، باوجود اینکه برخی افراد معتقدند ریشه این آیین از دوره زرتشت است، برخی دیگر چون کورش نیکنام موبد زرتشتی و پژوهشگر در آداب و سنن ایران باستان، معتقد است چهارشنبه سوری هیچ ارتباطی با ایران باستان و زرتشتیان ندارد. برخی شواهد حاکی از این است که ایرانیان، مراسم آتش افروزی در آستانه سال نو را پس از قبول اسلام، در آخرین چهارشنبه سال قرار دادهاند، تا از عقیده اعراب پیروی کرده باشند که روز چهارشنبه یا «یوم الاربعا» را شوم و نحس میدانستند. در مورد وجه تسمیه «چهارشنبه سوری» عقیده دارند، به مناسبت آتش افروزی، آن شب را «سور» (سرخ) نامیدهاند.
مراسم چهارشنبه سوری، که هرساله در اکثر شهرها و روستاهای ایران برگزار میشود، به شب آخرین چهارشنبه سال (یعنی نزدیک غروب آفتاب روز سهشنبه) اختصاص دارد. برخی بیرون از خانه، جلو در، آتشی میافروزند، و اهل خانه، از روی آتش میپرند و با گفتن «زردی من از تو، سرخی تو از من»، از نگاه خود بیماری ها و ناراحتی ها و نگرانیهای سال کهنه را به آتش میسپارند، تا سال نو را با آسودگی و شادی آغاز کنند. گرچه اکثرا اعتقادی به این گونه آیینها ندارند و صرفا از منظر شادی و برگزاری یک رسم قدیمی به آن نگاه میکنند.
اگرچه برخی از آیینها، باورها و رسمهای چهارشنبه سوری امروزه فراموش شدهاند اما همچنان آیینهایی وجود دارند که در اقصی نقاط کشور برگزار میشوند. از جمله سننی که همچنان در گوشه و کنار کشور اجرا میشوند برنامههایی چون قاشقزنی، کوزه شکنی، آجیل مشکلگشا، فالگوش ایستادن و بوته افروزی است.
قاشقزنی
در این رسم دختران و پسران جوان، چادری بر سر و روی خود میکشند تا شناخته نشوند و به در خانهٔ دوستان و همسایگان خود میروند. صاحبخانه از صدای قاشقهایی که به کاسهها میخورد به در خانه آمده و به کاسههای آنان آجیل چهارشنبهسوری، شیرینی، شکلات، نقل و پول میریزد. برخی میگویند آیین قاشقزنی با این باور اجرا میشود که ارواح نیک درگذشتگان در رستاخیز آخر سال به میان زندگان بازگشته و به شکل افرادی که رویشان پوشیده است به خانه بازماندگان سر میزنند و زندگان برای یادبود و برکت به آنان هدیهای میدهند.
حاجت خواهی از توپ مروارید
توپ مروارید، یک توپ نظامی بزرگ است که هم اکنون جلوی ساختمان شماره هفت وزارت امور خارجه قرار دارد. این توپ در فرهنگ عامه اهمیت زیادی داشته بهطوری که از دوران قاجار خرافات بسیاری از این توپ برجای مانده است. گفته میشود که مردم آن دوره برای گرفتن حاجتهای خود به این توپ توسل میشدند. رواج خرافاتی از این قبیل، باعث شده که عدهای از زنان و دختران، به نیت حاجتروایی و بختگشایی بخصوص در شبهای بیست و هفتم ماه رمضان و شبهای قدر به دورش جمع شوند و به آن دخیل ببندند. در شب چهارشنبه سوری نیز زنان و دختران پول و شیرینی و کله قند به نگهبانان توپ میدادند تا در اجرای مراسمشان آزاد باشند.
فالگوشی و گرهگشایی
یکی دیگر از آیینهای ویژه چهارشنبه سوری فالگوشی و گرهگشایی است که در آن دختران جوان نیت میکنند، پشت دیواری میایستند و به سخن رهگذران گوش فرا میدهند و سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را بگیرند.
همچنین در شهر زنجان در نخستین چهارشنبه اسفندماه که به موله معروف است، بومیان این استان به شستن و تمیز کردن فرش های خانه میپردازند، در دومین چهارشنبه سال که به سوله معروف است به خرید وسیله ها و نیازمندیهای عید میروند، در سومین چهارشنبه اسفندماه نیز گندم و عدس برای سبزههای نوروزی میکارند و در آخرین چهارشنبه اسفندماه که کوله مینامند، نیز همچون مردم اسلام، تویسرکان، کاشان و زاهدان به افروختن آتش میپردازند.
در شیراز نیز افروختن آتش در معابر و خانهها، فالگوشی، اسپند دود کردن، نمک گرد سر گرداندن از جمله آیینهای ویژه چهارشنبه سوری به شمار میرود. بانوان این خطه از کشور در زمان دودکردن اسپند و نمک گرداندن، شعرها و دعاهای مخصوصی میخوانند و یا پیشتر از آن در کنار توپ قدیمی که در صحن بقعه شاه چراغ قرار داشته می رفتند و حاجتخواهی میکردند . زنان شیرازی همچنین در گذشته در حمامی که آب آن از رودخانه سعدیه جاری میشده به نیت رفع بلاها و گشوده شدن بخت دختران، استحمام میکردند.
در این میان اما کردهای ایرانی که آتش را مقدس میدانند، در چنین روزی بر بلندترین نقطه شهر آتش روشن میکنند و با حلقه زدن به دور آتش به رقص محلی و پایکوبی میپردازند.
در اصفهان و قزوین افروختن آتش در معابر، کوزه شکستن، فالگوشی، گرهگشایی و غیره کاملاً متداول است. قزوینیها در این شب دختران دم بخت را با جارو از خانه بیرون میرانند تا بختشان در سال جدید باز شود. همچنین مردم این شهر در این شب بیشتر اشکنه میخورند. مراسم قاشق زنی و شب نشینی و دور همی و آجیل خوردن و قصه گویی در قزوین همچنان به عنوان آیین ویژه چهارشنبه سوری اجرا میشود.
کودکان و جوانان شهر تبریز به جای روشن کردن آتش و پریدن از روی آن، صبح روز چهارشنبه از روی آب روان میپرند و زیر لب جمله «آتیل ماتیل چرشنبه بختیم آچیل چرشنبه» را زمزمه میکنند. در این شهر همچنین آجیل و میوه خشک خوردن ترک نمیشود و اگر دوست یا مهمان و تازهواردی داشته باشند باید حتماً شب چهارشنبهسوری خوانچهای از آجیل خام و میوه خشک برای او بفرستند.
در چهارشنبه سوری تبریز، آبپاشی از بام خانهها بر سر عابرین از دوران ساسانیان برجای مانده است و هنوز در میان ارمنیان و زرتشتیان ایران معمول است که در یکی از جشنهای خود بر یکدیگر آب میریزند.
در لرستان، مردم بر روی بلندی میروند و پس از روشن کردن آتش، آن را با وسیلههای مختلف به سمن پایین میغلتانند.
در خراسان مردم در شب چهارشنبه سوری هیزم آتش میزنند که این هیزمها به چرخه، خار و اسپند معروف است. از آنجا که آتشبازی یکی از آیینهایی است که در تمام دنیا به اشکال مختلف برگزار میشود مردم این خطه از کشور از دیرباز در داخل آتش اسپند و نمک میریختند که حالت ترقه و انفجاری دارد و هیچ مشکل و آسیبی به هیچکس نمیزند.
یکی از آداب و رسوم مردم سیستان و بلوچستان در چهارشنه سوری این است که مردم گونی، پتو و نمد کهنه را به صورت گلوله در میآورند و آن را در غروب آخرین چهارشنبه سال، آتش میزنند و برخی معتقدند که نحسی این شب با این عمل از بین میرود. در گذشته مراسم این نبوده که هر کسی داخل خانه خودش آتشی روشن کند و اهالی خانه از روی آن بپرند. بلکه صبح روز چهارشنبه مردم از صحرا بوته های خشک خار را جمع آوری و به میدان بزرگ شهر یا روستا میبردند. هنگام غروب که مردم جمع میشدند و در چند نقطه آتش روشن میکردند و با تقسیم نقل و خرما از روی آتش می پریدند. گاهی پریدن از روی آتش به صورت مسابقه برگزار میشد. یعنی خرمنی از هیزم و خار جدا روشن میکردند.
از دیگر آیینها و سنن ویژه چهارشنبه سوری در اقصی نقاط ایران پخت انواع کلوچه و یا غذاهای محلی است که مردم میپزند. همچنین در برخی از شهرها مرسوم است که بومیان به سرزدن به اهل قبور و یا خواندن آوازهای قدیمی و خاص هر بخش با شادی به استقبال نوروز میروند. برای مثال یکی از قدیمیترین و بارزترین رسوم مازندرانیها برای چهارشنبه آخر سال پختن آش چهل گیاه است که از گیاهان خشک شده قدیمی و برخی گیاهان جدید پخت میشود، البته آش ترش نیز به نشانه نهادن بر سرما و انزجار از آن پخت میشود. در این استان همچنین مرسوم است که در چهارشنبه سوری گپکِشی یا جشن فال گوش برگزار کنند، در این جشن شالی را از دیوار یا روزنه خانه میاندازند و صاحبخانه بر حسب بخشندگی خود انعام و شیرینی به فرد میدهد.
در گیلان نیز چهارشنبه سوری که «گول گول چهارشنبه» نامیده میشود، در این استان همچنین مردم، کاه و کولوش جمعآوری میکنند و سپس در 7 کوشه و در یک ردیف رو به قبله میریزند و آتش میزنند، و با پریدن از روی آن میخوانند: «گل گل چهارشنبه به حق پنج شنبه/ زردی بشه، سرخی بایه نکبت بشه، دولت بایه».
در میان گیلانیهای تالش زبان نیز مرسوم است که در چهارشنبه سوری یا با چوبتر و نازکی که «تره راکه» شناخته میشود به آهستگی بر پشت کودکان میزنند و یا مقداری از موی سر کودکان را میسوزانند و برای آنها آرزوی سلامتی کنند. مردم این منطقه معتقد هستند با این کار سلامتی کودکان تضمین خواهد شد.
مردم این منطقه در هنگام پریدن از روی آتش میخوانند «کولی کولی چهارشنبه شو، نکبت بشو داولت بوآ» می خوانند که به معنای شب شب شب چهارشنبه سوری است، الهی در این شب بدیها و سختیها برود و به جایش شانس و اقبال و سلامتی بیاید.
انتهای پیام/