جذابیتهای دنیای جادوگری و وجود اندیشه نو در هر لحظه
به گزارش گروه فرهنگی آنا و به نقل از روابط عمومی نمایش، در پانزدهمین نشست فصل نوین برنامههای «دوشنبههای نقد تئاتر» کانون ملی منتقدان تئاتر ایران که از مهر 1393 آغاز شده است، نشست نقد و بررسی نمایش «جادوگر کوچولو» به نویسندگی هادی حسنعلی و کارگردانی فریبا دلیری دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 پس از اجرای این نمایش در تالار هنر برگزار شد.
در این نشست مسعود موسوی و عرفان پهلوانی از منتقدان کانون ملی منتقدان تئاتر ایران، نمایش «جادوگر کوچولو» را نقد و بررسی کردند. این نشست با حضور علاقهمندان به فرهنگ و هنر همراه بود و در آن گروه نمایش «جادوگر کوچولو» نیز حضور داشتند.
مسعود موسوی، از اعضای کانون ملی منتقدان تئاتر ایران، در این نشست گفت: «من فکر میکنم در این وانفسا تئاتر کار کردن یک برگ برنده است، کار کودک کردن دیگر خیلی خیلی برگ برنده است و تحت این شرایط و محدودیتهای سالنی باز سعی در القای تنوع و خلاقیت کردن یک برگ برندهی دیگر است. مجموع این چیزها را اگر در نظر بگیریم در کنار استادی فریبا دلیری، میتواند باعث افتخار من باشد که این جا حضور پیدا کردم. انرژی بسیار خوبی را بازیگران داشتند و تلاش بسیار زیادی را از ایشان شاهد بودم. جمع کردن این همه تماشاگر در این سالنها بسیار سخت است، به خصوص برای کودکان کار کردن. یک اتفاقی که افتاده است این است که ما فکر میکنیم کار برای کودک خیلی راحتتر از کار برای بزرگسال است. اما قضیه برعکس است. بزرگسال خوب و بد را تشخیص میدهد. اگر پیام اشتباهی بخواهد از طرف نمایش القا بشود، جلویش جبهه میگیرد و خودش، خودش را اصلاح میکنداما کودک نه، هر چه به او دهیم فکر میکند درست است. بنابراین خیلی باید مواظب باشیم که با کودک چه کار میکنیم و چه پیامی را به او میدهیم و چه چیزی را قرار است با خودش از سالن به در ببرد. اما در مجموع باز هم به دلیری و گروه نمایش جادوگر کوچولو تبریک میگویم. کار به شدت متنوع، خلاقانه و زیبایی بود.»
فریبا دلیری، کارگردان نمایش «جادوگر کوچولو»، در این نشست عنوان کرد: «در این نمایش هیچ اتفاقی روی صحنه نیافتاد که به آن فکر نشده باشد. برای تمام لحظههایی که اتفاق افتاد فکر شد و این که من همه تلاشم را کردم که به بهترین شکل اجرا بشود. امیدوارم موفق شده باشم.»
مسعود موسوی، مدرس دانشگاه و کارگردان تئاتر، در ادامه این نشست عنوان کرد: «من فکر میکنم که هر کاری که اجرا میرود، آن پیام نهایی که تماشاگر با خودش از سالن بیرون میبرد به شدت مهم است.»
وی خطاب به فریبا دلیری این سوال را مطرح کرد که چهها و کودکان تماشاگر، پس از تماشای نمایش شما، با دریافت چه پیامی از سالن میروند؟ پیام نهایی شما چه بود؟
دلیری در پاسخ به این سوال اظهار کرد: «فکر میکنم امشب، شب نوزدهم اجرای ما بود و من چیزی را که بازخورد این نوزده شب دارم میبینم، از همان شب اول این اتفاق افتاد تا همین الان و آن انتخابی بود که توسط جادوگر کوچولو اتفاق میافتاد در صحنه و همان انتخاب در تماشاچی ما هم اتفاق میافتاد. یعنی در نهایت با تمام جذابیتهایی که جادوگری دارد، ولی تماشاچی ما هم خوشحال هست از این که جادوگر کوچولو، آدم بودن را انتخاب کرده است. من فکر میکنم تماشاچی هم به همین نتیجه میرسد و از سالن بیرون میرود.»
مسعود موسوی در ادامه بیان کرد: «ببینید، من فکر میکنم که ما تقریبا 45 دقیقه با تمام جذابیتها دنیای جادوگری را به بچهها معرفی کردیم. بعد طی یک نریشن حدود سی ثانیه در پایان نمایش، میخواهیم بگوییم که جادوگری خوب نیست! من فکر نمیکنم بچهها که از سالن بیرون میروند، با آن نریشن بیرون رفته باشند و آن را به یاد داشته باشند. ولی قطعا با جذابیتهای جادوگری بیرون رفتهاند. آیا واقعا شما میخواستید که بچههابا جذابیتهای جادوگری بیرون بروند؟»
فریبا دلیری در پاسخ گفت: «ما این جذابیتها را ایجاد کردیم، اما این جذابیتها در جهتی ایجاد شدند که تماشاچی ما دوست داشت این اتفاق بیافتد. یعنی این که به آن اسب، دختر گلفروش و ... کمک شود و همه آن خوبیهایی را که از دل مهربان یک کودک برمیآید، در صحنه با آن جادوگریها اتفاق افتاد. من همیشه به این قضیه فکر میکنم که همه ما وقتی بچه بودیم فکر کردیم که چه قدر خوب است که یک خودکار داشته باشیم که جادو کند و مشقهایمان را بنویسد. فکر نمیکنم اصلا کسی به این قضیه فکر نکرده باشد. خودمان هم میدانستیم که این واقعیت ندارد، اما در ذهن ما همیشه این بود که چه قدر خوب میشد اگر من یک خودکار داشتم که مشقهایم را مینوشت. جادوگریهایی که جادوگر کوچولو انجام میدهد در همین حد است یعنی در تخیل کودکانه اتفاق میافتد.»
مسعود موسوی در ادامه تصریح کرد: «من با دو چیز دیگر هم مشکل دارم، یکی آن که آیا واقعا کلمه «جادوگر خوب» درست است؟ چون جادوگر برای بچه و ما تعریف شده است. دوم این که جادوگر کوچولو هر وقت یک کار خوب انجام داد با یک کمک غیررئالیستی بود. واقعا بچه باید با این اندیشه بیرون برود که اگر قرار است به یک اسب کمک بکند، به یک گلفروش کمک بکند، باید یک نیروی خارقالعاده داشته باشد، یا باید متکی به خودش باشد و واقعیت؟ من فکر میکنم باید به بچه بفهمانیم که باید با دست خودش بجنگد، نه این که منتظر باشد چوبی دستش باشد، جارویی دستش باشد و جادو کند. این پیام، پیام اشتباهی است که به بچه داده شود که اصالت خودش را فراموش کند. من فکر میکنم اگر جادوگر کوچولو در پایان همه چیز را کنار میگذاشت و با اصالت خودش با دنیای جادوگری برخورد میکرد و این تغییر را ایجاد میکرد، پیام قویتری داده میشد تا الان که ممکن است کودک از سالن بیرون برود و از مادرش بخواهد برایش جارو یا ستارهای بخرد تا او بتواند جادوگری کند، و دو بار که بخواهد جادوگری بکند و موفق نشود، من حس میکنم که هیچ چیزی از این نمایش با خودش بیرون نبرده است و دچار مشکل اعتماد به نفس خواهد شد.»
عرفان پهلوانی، مدیر نشستهای دوشنبههای نقد تئاتر، در این نشست اظهار کرد: «من نزدیک به دو سال است که بیشتر نمایشهای کودک و نوجوان را دیدهام و پیرامونشان نقد نوشتهام. هیچ وقت تالار هنر را این قدر پر از تماشاگر ندیده بودم و امیدوارم که همیشه همه سالنهای تئاتری پر از تماشاگر باشند، تماشاگران بیایند و نمایشهایی خوب ببیند و در پی آن نشستهای نقد و بررسی هم با حضور گرم تئاتردوستان برگزار شود. »
وی ادامه داد: «در بیشتر و نه همه موارد، شوربختانه نگاهها به نمایشهای کودک و نوجوان نگاههای چندان گرمی نیست. برای شماری از همکاران، تئاتر کودک و نوجوان، کاری است برای پول درآوردن، نمایش کودک و نوجوان، کاری است برای آن که دورهمی مدت کوتاهی تمرین کنیم و اجرا بریم و حالا ببینیم چه میشود؟! این نگاه و دلایلی دیگر باعث میشود که شماری از گروهها کم بگذارند و از سوی و آن سوی نمایش بزنند. البته بهانهها و دلیلهای آن گروهها هم همیشه هست و شاید بخشی از حق هم با آنها باشد. اما نمایش «جادوگر کوچولو» نمایشی بود که برایش کم نگذاشته بودید و آن نگاه ریزبینانه و جزیینگرانه یک کارگردان با نو اندیشیدن به لحظه لحظه اثر در این نمایش مشهود بود. من از نظر فرم و ساختار عرض میکنم، گرچه از نظر مفهوم و محتوا با آقای موسوی همدل هستم. من یک مشکل اساسی با نمایشنامه این نمایش دارم، رویدادها، حادثهها و صحنهها در نمایشنامه این نمایش در پس هم میآیند نه به دلیل هم. یک رابطه چرا-چونی و علت-معلولی منسجم و مستحکم میان آنها وجود ندارد. جا داشت و بهتر بود که میان رویدادها و صحنههای این نمایش پیوند بیشتر و ژرفتری وجود میداشت.»
این نشست با گفتوشنود میان منتقدان، کارگردان و نویسنده نمایش «جادوگر کوچولو» و شماری از حاضران در نشست ادامه یافت و به پایان رسید.
انتهای پیام/