دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
09 اسفند 1395 - 13:56

روایت موسویان از استراتژی ضد آمریکایی آیت‌الله خامنه‌ای در دهه 60

سید حسین موسویان در مصاحبه‌ای در حالی که خبرنگار او را مجری استراتژی «غرب منهای آمریکا» دانست، طراح اولیه استراتژی «غرب منهای آمریکا» را شخص مقام معظم رهبری معرفی کرد.
کد خبر : 162403

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا از دیده‌بان ایران، سید حسین موسویان، دیپلمات اسبق کشورمان در مصاحبه‌ای به موضوعات متنوعی از جمله دورنمای روابط ایران و غرب در عصر ترامپ اشاره کرده است؛ موسویان معتقد است مقطع زمانی فعلی بهترین موعد برای بسط و توسعه روابط با غرب منهای آمریکاست منوط به لحاظ سه مولفه ...


متن مصاحبه سید حسین موسویان به شرح ذیل است:


با عنایت به اینکه جنابعالی یکی از مورد وثوق‌ترین دیپلمات‌ها نزد آیت الله هاشمی بودید، آیا با رحلت ایشان در فرآیند اجماع حاکمیتی ایران جهت مصالحه با دنیا خلل ایجاد خواهدشد؟


مرحوم آیت‌الله هاشمی، نقش بسزایی در زمینه‌های متعدد سیاست خارجی داشت و خلاء ایشان هم بسادگی قابل جبران نخواهد بود. منتهی این کشور و این انقلاب هیچگاه قائم به شخص نبوده هرچند شخصیت‌ها تاثیرات شگرفی در سرنوشت ایران داشته و خواهند داشت، اما واقعیت این است که درسیاست خارجی تصمیم گیرنده نهایی، شخص مقام معظم رهبری هستند و من معتقدم خود معظم له نقش محوری در ایجاد اجماع حاکمیتی در موضوعات کلیدی سیاست خارجی را ایفاء خواهند کرد.


جنابعالی با نظر مستقیم آیت‌الله هاشمی در اواخر دهه 60 روانه بُن آلمان شدید و فارغ از مسائل و تنش‌هایی چون میکونوس، روابط ایران و آلمان در آن دوران از همه جهات ارتقاء چشمگیری یافته بود؛ در واقع شما مجری استراتژی «غرب منهای آمریکا» بودید که طراحش آیت‌الله هاشمی بود؛ بفرمایید که سرنوشت این استراتژی چه شد؟


طراح اولیه استراتژی «غرب منهای آمریکا» شخص مقام معظم رهبری بود. آیت الله هاشمی همیشه خود را مقید به اجرای تصمیمات رهبری می‌دانست. ذهنیت آقای هاشمی این بود که روابط با اروپا درحد وسیع گسترش یابد همزمان هم روابط با آمریکا بهبود یابد.


مجری استراتژی «غرب منهای آمریکا» هم تنها من نبودم. شخص آقای هاشمی، آقای ولایتی، آقای واعظی و همه دیپلمات‌های ارشد وقت وزارت خارجه جملگی و متحدا مجری این استراتژی بودند وبا تمام ظرفیت تلاش کردند.


نظر جمع این بود که ابتدا آلمان و بعد فرانسه و ایتالیا درب ورودی این استراتژی هستند. از این جهت وظیفه من بعنوان اولین سفیر اعزامی ایران به آلمان متحد، خیلی سنگین بود و خدا و مسئولین هم شاهد بودند که باتمام وجود برای تحقق این استراتژی نظام تلاش کردم و وزارت خارجه درآن مقطع موفقیت‌های بزرگی و بی‌سابقه ای هم بدست آورد. در سال اول ماموریتم، محدودیت پوشش اعتباری بیمه دولتی آلمان برداشته شد و سایر کشورهای اروپایی و کشورهای مهم دیگر مثل ژاپن هم به تبع آلمان عمل کردند و مهمترین نیازهای حیاتی ایران دربازسازی بعد ازجنگ تامین شد. دوسال بعد، هم وقتی که روابط بانکی و مالی و اعتباری ایران با جهان قفل شد، باز هم آلمان‌ها را متقاعد کردیم که صف شکن شده و با استمهال بدهی‌های ایران، بن بست شکسته شد. همکاران من در سایر کشورهای اروپایی هم موفقیت‌های چشمگیری درتحقق این استراتژی داشتند.


چه شد که این استراتژی شکست خورد؟


«تروریسم دولتی» ،اتهام اصلی آمریکا و اسراییل به ایران بود و این اتهام به همراه موضوع پروسه صلح، کلیدی‌ترین موضوعاتی بودند که محور واشنگتن-تل آویو مصمم به برهم زدن روند بهبود روابط ایران و اروپا بودند. حوادثی مثل ترور رهبران کرد دررستوران میکونوس، قتل فرخزاد،کشف موشک درکشتی ایران کلاهدوز به مقصد آلمان، ترور بختیار درفرانسه، ترورقاسملو در وین و حوادث مشابه دربرخی دیگر ازکشورهای اروپایی، موجب فرورریختن پایه ها و دستاوردهای استراتژی نظام درمورد استراتژی «غرب منهای آمریکا» شد.


امروز که تهدیدات ترامپ اندکی هراسناک شده، چه میزان دنبال کردن همان استراتژی «غرب منهای آمریکا» را مفید و قابل تحقق می‌دانید؟ برخی معتقدند تهدیدات هیئت حاکمه جدید آمریکا فرصتی برای معانقه و گسترش روابط با اروپاست؛ ارزیابی جنابعالی چیست؟


شانس بهبود روابط با سایرکشورهای غربی منهای آمریکا، دردوره ترامپ از هرزمانی بیشتر شده است. منتهی موفقیت دراین امر منوط به سه شرط اساسی است:


اولا: این درک را از ابتدا داشته باشیم که بهبود رابطه با غرب منهای آمریکا ممکن خواهد بود اما رابطه استراتژیک ایران با اروپا منهای بهبود روابط با آمریکا، هیچگاه مقدور نخواهد بود.


ثانیا: هماهنگی در داخل جهت اجراء این استراتژی وجود داشته باشد و هرفرد و بخشی ساز خود را نزند. اینکه اتحادیه اروپا بخواهد در ایران سفارت باز کند، درمعیارهای دیپلماتیک یک قدم بلند به سمت توسعه روابط اروپا با ایران است. اما دیدید که اختلاف داخلی دراین مورد، مانع این تحول شود.


ثالثا: همزمان با تلاش برای بهبود روابط با اروپا وغرب، از تحریک و ایجاد تشنج با آمریکا خودداری شود. البته دولت ترامپ درایجاد تشنج پیشقدم خواهد شد و ایران باید با هوشمندی و تدبیر و ابتکار، این توطئه را خنثی کند و دردام نیافتد.


شما در سال 1376 از سوی آیت الله هاشمی با ماموریت تجدید روابط با ریاض راهی عربستان سعودی شدید؛ چرا آن بنایی که آیت الله هاشمی در رابطه با روابط تهران و ریاض بنا کرد، فروریخت؟ آیا صرفا رفتار بلاهت آمیز احمدی نژاد و چماقدارانِ سفارت آتش زن، عامل این خسران بود یا اینکه اساسا ایدئولوژی‌های متعارض دو کشور آنها را از همگرایی باز می دارد؟


تنش‌ها درروابط خارجی ایران دردوران دولت نهم و دهم به اوج خود رسید. تحریم‌هایی که علیه ایران درسطح بین‌المللی و چند جانبه اعمال شد، بی‌سابقه بود. قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت درقالب فصل هفت منشور سازمان ملل درتاریخ انقلاب بی‌سابقه بود. کشورهای عربی به رهبری عربستان فکرکردند بهترین شرایط برای قلع و قمع ایران بوجود آمده و لذا بنایی که درزمان آیت الله هاشمی شکل داده شد، فروریخت وعربستان و شیوخ عرب همسایه به آمریکا برای حمله نظامی و تحریم بیشتر ایران، فشار آوردند.


من معتقدم آقای احمدی نژاد شخصا می‌خواست روابط حسنه با عربستان را حفظ کند و تلاشهای زیادی هم برای توسعه این روابط کرد. حتی ایشان اولین مقام ایرانی بود که اعلام کرد حاضر است روابط دیپلماتیک با مصر را فورا آغاز کند. او دروغ نمیگفت و جدی هم بود. منتهی متوجه نبود که چنین تحول مهمی را نمی‌توان همزمان با ایجاد بدترین فضای سیاسی -امنیتی بین المللی علیه ایران، رقم زد.


ضمنا یادمان هم نرود که حادثه حمله و آتش زدن سفارت عربستان هم دردوره آقای احمدی نژاد نبود بلکه دردوره آقای روحانی بود. علت هم این بود که با انتخابات ریاست جمهوری 92 و با برجام، فضای بین المللی سیاسی -امنیتی بطور کامل متحول شد ولذا دقیقا درهمین مقطع هم سفارت عربستان دریک طراحی حساب شده به آتش کشیده شد تا تحول درروابط با عربستان و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس شکل نگیرد.


با توجه به استعفای مایکل فلین از سمت مشاوره امنیت ملی ترامپ، به سبب ارتباط گیری پیش از موعد با مقامات روسیه، برخی سناتورهای آمریکایی (حتی جمهوریخواه) اعلام کرده اند، ترامپ نیز از این ماجرا باخبر بوده؛ فلذا می خواهند تحقیق در این رابطه را آغاز کنند؛ آیا احتمال تکرار واترگیت برای ترامپ وجود دارد؟


این احتمال منتفی نیست؛ اما نهادهای قدرت در آمریکا مصمم هستند که از تحول استراتژیک درروابط با روسیه جلوگیری کنند و لذا ترامپ با چالش‌های بسیار گسترده‌تر از ماجرای مایکل فلین درجهت بهبود روابط با روسیه مواجه خواهد بود.


برخی معتقدند، مایکل فلین اگر چه ضد ایرانی بود اما نزدیکی‌اش با مسکو می‌توانست زمینه ساز کاهش تخاصم او با تهران شود؛ اینکه ترامپ یک مشاور امنیت ملی دیگر را استخدام کند که در عین تخاصم با ایران، به مسکو نیز گرایش ندارد، آیا برای ما خطرناکتر نیست؟


تصور افرادی مثل فلین این است که می‌توان درزمینه هایی مثل اوکراین و تحریمها به روسیه امتیاز داد و درمواردی مثل ایران هم امتیاز گرفت. لذا حذف فلین به نفع ایران شد.



انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب