اصغر فرهادی برای دومین بار اسکار را به ایران آورد. اما این بار «فروشنده» نبود که اسکار گرفت. این بار این جایزه جهانی به ملت ایران تعلق یافت. شاید بسیاری از ما به دلایلی قابل اعتنا به جوایزی معتبر چون اسکار و حتی صلح نوبل خوشبین نباشیم. حق داریم، اما هر ارادهای که پشت این تصمیم باشد، این بار همه باید آن را به فال نیک بگیرند. حتی اگر این اتفاق را صرفا حاصل رویکرد ضد ترامپ تصمیمسازان پشت پردهای بدانیم که بعد سیاسی انگیزه آنها بر هنری بودن آن بچربد. جناحهایی در حاکمیت که بعد از این موفقیت بینالمللی اصغر فرهادی به بهانه سیاسی بودن این دستاورد بزرگ به او طعنه میزنند، بیش از اندازه آش کینه و سوء تفاهم را شور کردهاند.
فرهادی نه فقط با نرفتن به آمریکا پاسخ برازندهای به افراطیترین رئیس جمهور مخالف حکومت ایران در آن کشور داد، که با نوع انتخاب نمایندگانش بر سیاسی نبودن انگیزههای انسانیاش نیز تأکید کرد. افراد و جناحهای سیاسی مخالف فرهادی نمیخواهند بفهمند چرا او دو چهره فرهنگی و علمی ایران را برای دریافت جایزهاش انتخاب کرد. چهرههایی که هر دو از مفاخر فرهنگی ایرانی ساکن در مغرب زمیناند.
اگر فرهادی میخواست در دام بازیهای سیاسی دولت آمریکا و دستهای پشت پرده جهان غرب بیفتد، میتوانست چهرهای را از میان اپوزیسیون سیاسی مقیم آن کشور معرفی کند. اما با انتخاب انصاری و نادری، قابل احترامترین وجه از شاکله فرهنگ و تمدن ایران را به رخ قدرتمندان و جهانیان کشید و ثابت کرد که قصد عزیز شدن نزد هیچ طرف دعوایی را در عرصه سیاست جهانی ندارد. پیام او نیز پیام صلح جویی خردمندانه ملت ایران به قداره کشیهای بیخردانه پوپولیستهای بیریشه و تازه به دوران رسیده بود. ای کاش حکومت جمهوری اسلامی ایران نیز این بار همپای نخبگان و هنرمندان، قدردان ذکاوت و خیرخواهی فرهادیها باشد و در شادی این دستاورد خطیر با آحاد ملت ایران سهیم شود. به اصغر فرهادی درود میفرستم و به ملت بزرگ ایران تبریک میگویم.
* شاعر و فعال اجتماعی
انتهای پیام/