حواشی یک شعار کارگری؛ کارفرما حیا کن افغانی را رها کن!
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، در ادامه برخی از این اظهارنظرات کاربران شبکه اجتماعی گوگل پلاس درباره این عکس و همچنین حضور کارگران افغانی در ایران را میخوانید:
«نژادپرستی» بَزَک شده !
کریستوفر: «نژادپرستی» گاه رنگ و بوی تازه میگیرد، بَزَک میکند، ظاهر فریبندهی خود را نمایان میکند، و در مقام «کمک به کارگران وطنی» ظاهر میشود.
چیزی که ما به آن نیاز داریم، نه «رها کردن» کارگر افغان، بلکه «حمایت از کارگر افغان» است. کارگر افغان ارزان است، ولی سوال کلیدی اینجاست که دلیل این ارزانی چیست؟
کارگر افغان، امنیت شغلی ندارد، خدمات درمانی نمیخواهد، و بیمه هم که اصلا جزو گزینهها نیست. کارگر افغان به راحتی برچسب و تهمت میخورد، و حتی بطور فرهنگی اجازهی سکونت در بسیاری از محلات شهر را هم ندارد. کارگر افغان ارزان است چون زیر پا له شده است! سبکمغزانی که «رها کردن» کارگر افغان را به عنوان راهحل مشکل بیکاری کارگران ارائه میکنند، آدرس اشتباه میدهند.
آریا: واقعا احساس شرم و ناراحتی کردم با این نوشته هایی که بعضی از هموطنان بومی ما با خود همراه داشتند. |
راه حل این مشکل، اما، چیزی بجز افزایش امنیت شغلی، خدمات درمانی و رفاهی، و حمایت سندیکاهای کارگری از کارگران افغان نیست، راهحلی که باعث میشود میزان حقوق کارگران «نه بر اساس نژاد»، بلکه بر اساس تخصص و توانایی آنها تعیین شود. راهحلی که سطح رفاه کارگر افغان را بالا میبرد، فضا را رقابتی میکند، و با ایجاد میدان رقابت عادلانه، هیچ شکلی از نژادپرستی را برنمیتابد.
+شیما: اگه کارگران افغانی بیمه می شدند، کارفرماها انتخاب دیگری می کردند. البته تا اونجایی که من می دونم کارفرماها در صورتی باید کارگر افغانی را به کار گیرند که "کارت کار" داشته باشند. تازه کارگران افغانی تنها در ١٤ استان اجازه ی کار دارند! از همه مهمتر بسیاری از کارهایی که کارگران افغانی مشغول به انجام آن هستند را بسیاری از ایرانیان حاضر نیستند انجام دهند مانند مقنی گری.
+ مانیا: کاربرد واژه افغانی مصداق بارز نژاد پرستیست. اولا به خاطر اینکه در طول زمان به یک فوحش تبدیل شده و از طرف دیگر اکثر افغانستانی ها در ایران از قوم هزاره ای هستند و نه قوم افغان.
+مهروش: اگر تلاش کنیم وضعیت کارگران افغان بهتر شود مثلن بیمه درمانی و حداقل دستمزد و... قطعن وضعیت کارگر ایرانی هم بهتر خواهد شد.
+ آریا: با وجود اینکه در حق کارگران (در کل) خیلی کم لطفی شده و جزو سخت کوش ترین و آسیب پذیرترین اقشار جامعه هستند، اما من واقعا احساس شرم و ناراحتی کردم با این نوشته هایی که بعضی از هموطنان بومی ما با خود همراه داشتند. سئوال من این هست که آیا این ذهنیت خودشونه یا اینکه تشویق به چنین جهت گیری ای شدند؟
راهکار بهبود وضعیت کارگر ایرانی اخراج افغانها نیست
راد: شرمآور است؛ گروهی از کارگران ساختمانی، در روزی که برای گرامیداشت همبستگی همهی کارگران است، چنین شعاری دادهاند. پَستترین کارها را در ایران، از باربری و حفر چاه و کارگری ساختمانسازی، تا نظافتکاری و رُفتگری، اهالی افغانستان انجام میدهند؛ آنوقت کارگر ایرانی صدایش بلند است، و مهمترین شعارش میشود همین: «حیا کن، رها کن!».
راد: کارگر ایرانیای که چنین شرمآور شعار میدهد، نمیداند راهکار بهبود وضعیتش اخراج افغانها نیست؛ اگر آنها بروند، کارفرما همان شرایط استثماری را بر کارگر ایرانی پیاده خواهدکرد. |
اِشکال کجاست؟ اینجاست که کارگر موضوع اعتراض این حضرات، کاریست؛ ناهارش ساقهطلایی و نوشابه است و، بهخاطر شرایط نامناسب موطنش، تن به هر دستمزدی میدهد. در مقابل، کارگر ایرانی مدعیست؛ با هر دستمزدی کار نمیکند، و بهاندازهی اهل افغانستان هم کاری نیست.
کارگر ایرانیای که چنین شرمآور شعار میدهد، نمیداند راهکار بهبود وضعیتش اخراج افغانها نیست؛ اگر آنها بروند، کارفرما همان شرایط استثماری را بر کارگر ایرانی پیاده خواهدکرد. راه درست، کوشش برای بهبود وضعیت همهی کارگران است، اعم از ایرانی یا غیر آن؛ در این صورت، کارگر کمتر استثمار میشود، و روزی اگر مهاجران به خانه برگشتند، کارگر ایرانیای که جایگزینشان میشود، اوضاع اسفباری بهمانند وضعیت کارگر افغان در حال حاضر نخواهدداشت.
+از اینا سوءاستفاده شده. دادهن دستشون. اونی (اونایی) که این کارو کردهن باید پیدا کرد و شناخت.
+ امیر: من مشکلت رو با این اعتراض (یا هرچی) نمیفهمم...
حتی منطقت رو هم نمیفهمم! آیا تو داری میگی که چون در ایران کارگرها اتحادیه ندارن پس باید به افغانها اجازه داده بشه که به صورت غیر مجاز در ایران کار کنند؟ آیا بقیه کاغذها و شعارها (مثل "ما کارگران ساختمانی خواهان ادامه بیمه تامین اجتماعی هستیم" و یا "تامین اجتماعی بیبهانه ما کارگران ساختمانی را بیمه کند") را ندیدی.... این که کارگر ایرانی با هر دستمزدی کار نمیکند چرا بده؟ مگه کل ایدهی اتحادیهها هم همین نیست: که حداقل حقوق و مزایا را برای قشر خودشون فراهم کنن...من اصلا این پُست را نفهمیدم... میشه یکم توضیح بدی؟
++ اریک: تو این شبهپلاکاردها حرفی از مجاز و غیر مجاز زده نشده، با کل افغانیها مخالفن
++ ایشون نگفتن ایرانی با هر دستمزدی کار نمیکند بده. منظورشون اینه که ایرانیها کارهای فیزیکی فعلی رو با حقوق فعلیش نمیپذیرن. و وقتی هم ناچار باشن از کار میزنن، ولی افغانی اینطور نیست. اگه حقوق فعلی برای اون کار فیزیکی کمه، باید به دولت اعتراض کرد که کف حقوق رو بیاره بالاتر. نه اینکه به کارفرما اعتراض کرد که چرا از عقلت استفاده میکنی و افغانی رو ترجیح میدی
++راد: چرا اتفاقن بیشتر عکسهای این مراسم رو دیدم، که البته همهشون معمول بودن، و فقط این سری از عکسها ناراحتکننده بود.
ببین دستکم از یه منظر میشه گفت این کار بده؛ اینکه چنین اعتراضی در نهایت وضعیت کارگر ایرانی رو بهتر نمیکنه، چون اثری در مناسبات استثماری کار نمیذاره. اینکه وضعیت کار در کل بهبود پیدا کنه، چنین هدفی رو بهتر ارضا میکنه، که دستکم در این پلاکاردها به راه اشتباهی داره میره.
علی: گزاره " افغانی ها کارهایی را انجام می دهند که ایرانی ها انجام نمی دهند " یک استدلال نیست . این در واقع نوعی گریز از منطق است . آخرش که چه ؟ تا کی قرار است کارهای این مملکت را دیگران انجام بدهند ؟ |
+برزگر: درسته که افغانستان در حال حاضر شرایط مساعدی نداره، ولی از کارگر ایرانی که خودش بیکار و بی پوله نمیشه انتظار داشت شرایط اونا رو درک کنه همونطور که کارگر افغانی حاضر نمیشه برای مقابله با چنین کارفرمایانی با کارگر ایرانی همقدم بشه و تن به چنین کارهایی نده
به هر حال امیدوارم اوضاع کارگران بهبود پیدا کنه، چه ایرانی چه افغانی که هم زبونهای ما هستن
+علی: دو تامل بر این پست :
۱- دموکراسی یعنی همین . نظرشان را گفته اند. فحش و توهینی هم در کار نیست . اعلام موضع کرده اند و از نظر فنی هم در این ماجرا ذینفع محسوب می شوند و حق اظهار نظر را هم نمی شود از مردم گرفت .
۲- گزاره " افغانی ها کارهایی را انجام می دهند که ایرانی ها انجام نمی دهند " یک استدلال نیست . این در واقع نوعی گریز از منطق است . آخرش که چه ؟ تا کی قرار است کارهای این مملکت را دیگران انجام بدهند ؟
+ اینا یه مشت کارگر ساختمونی هستند که مشکل رقابت با کارگر افغانی را گفته اند. سوراخ دعا را هم اشتباه گرفته اند ولی ننگ کجا بود؟
نه گفته اند افغانها را بیرون کنید نه گفته اند کارکردنشان را ممنوع کنید. به کارفرما گفته اند به کارگر هموطنت اولویت بده.
شما هم اگر مجبور بودی با وکیل افغانی که بیسکویت و نوشابه می خورد و بدون مجوز کار و فله ای وارد بازار کار می شود رقابت کنی، شاید همبستگی کارگران الویت دومت می شد.
ما و کارگران غیر قانونی افغان
علی فرزاد:
برای جلوگیری از اشتغال مهاجرین غیر قانونی تاملات فراوانی در زمینه های متفاوت وجود دارد . از یک دیدگاه امنیتی ، چنین پدیده ای ممکن است امنیت و ثبات بازار کار کشور را آسیب پذیر کند . در مورد ایران این موضوع کاملا محقق شده و به خوبی شاهد تغییر سلیقه ی بازار کار و امتناع از ورود نیروی کار بومی به عرصه ی کارهای سخت هستیم . از منظر اقتصادی ، چنین پدیده ای از جهت خروج درآمد از کشور حائز اهمیت است . چنین ملاحظاتی یقینا در باره ی کشور ما نیز مصداق داشته است .
مهاجرت اتباع افغانستان به ایران ، از اوایل دهه ی پنجاه آغاز شد . البته این مهاجرت ها بسیار کم شمار و پراکنده بود اما با حمله ی شوروی به افغانستان در سال ١٩٨٠ ( ١٣٥٨) و شروع جنگ های داخلی و آوارگی ها ، ناگهان ایران با امواج گسترده ای از مردم افغان مواجه شد که عملا غیر قابل مهار می نمود. از سوی دیگر شرایط داخلی کشور و ورود به سال اول انقلاب و بحران های داخلی و تزلزل کانون های تصمیم گیری و عدم اتخاذ رویه ی مشخص و یکسان ، همراه با توهمات ایدئولوژیک جهان وطنی موجب شد تا موج مهاجرین افغان شهرهای مرزی را در نوردیده و به استان های دوردست تر نیز نفوذ کند .
اما این سیل مهاجرین ، یقینا با جنبه های منفی فراوانی همراه بود . سوای نفوذ عوامل خاص ( سازمان اطلاعات افغانستان ) و تبهکاران و فروشندگان مواد مخدر که تاثیر قابل توجهی بر بازار مواد مخدر ایران گذاشت ، بزرگترین مشکل ، ترکیب جمعیتی مهاجرین بود . عمده ی افراد متمول یا تحصیل کرده ی افغان یا ترجیح می دادند به کشورهای اروپایی بروند ( و رفتند ) ، یا به دلیل مهارت ها و سطح اجتماعی شان ، با دولت کمونیست کنار آمدند و در افغانستان ماندند . در نتیجه ، بخش اعظم مهاجران افغان ، افراد و خانواده های روستایی ای بودند که مستقیما از زمینه ی فرهنگی دویست سال پیش وارد خاک ایران شدند .
انتهای پیام/