جشنوارهای پر از کاراکترهای زن که قهرمان مرد نداشت
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، لیست منتشر شده، لیلا حاتمی را بهترین بازیگر زن و امیر آقایی را بهترین بازیگر مرد میداند و ثریا قاسمی را بهترین بازیگر زن نقش مکمل و هادی حجازی فر را بهترین بازیگر مرد نقش مکمل معرفی کرده است.
سارا بهرامی برای «ایتالیا ایتالیا»
سارا بهرامی برای «ایتالیا ایتالیا»، نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر زن شده است. فیلمی از کاوه صباغزادهِ فیماولی که موفق شد با بازخوردهای مثبت زیادی هم همراه شود. یکی از مشخصه های مثبت فیلم، بازی خوب بهرامی است، زنی جوان که به هر دری میزند تا فیلم اولش را بسازد اما موفق نمیشود و در این میان بچهای مرده هم به دنیا میآورد و... تفاوت بازی بهرامی نسبت به دیگر نامزدها، بازی فیزیکی اوست. بازیای که فرم فیلم میآید و یکی از مشخصههای اصلی «ایتالیا ایتالیا» است.
زهرا داوودنژاد برای «شماره 17 سهیلا»
زهرا داوودنژاد یکی از بازیگران کمکاری است که معمولا در فیلم های پدرش، علیرضا داوودنژاد سروگوشی آب میدهد و بازی میکند و دوباره غیب میشود تا فیلم بعدی داوودنژادِ پدر. او برای فیلم «شماره 17 سهیلا» نامزد نیست و در وقایع خودِ فیلم هم برای هیچ رشتهای کاندیدا نیست. داوودنژاد در نقش دختری که هنوز ازدواج نکرده و حالا در آستانه 40 سالگی باید سریعتر دست بجنباند چون به گفته پزشک در آینده نزدیک و به دلیل اختلالهای هورمونی امکان مادر شدن را از دست میدهد. او یکی از بازی های درخشان جشنواره را در این فیلم ارائه داده است، هرچند در جشنواره فجر سی و پنج، بازی های درخشانی از زنان وجود دارد و این شاید تنها نکته مثبت فجر است.
ترلان پروانه برای «فراری»
او جدیترین تجربه بازیگریاش را در «فراری» و همکاری با علیرضا داوودنژاد کسب کرده است، بازیای که مسیر بازیگری حرفهای پروانه را تغییر خواهد داد و او را بیشتر در سطح اول سینما خواهیم دید. پروانه نقش دختری ساده و دبیرستانی یکی از شهرستانهای گیلان را ایفا میکند که برای دیدن فِراری قرمز پسری به اسم سجاد به تهران آمده و البته در این راه جانش را هم از دست میدهد.
باران کوثری برای «سد معبر»
زوج باران کوثری و حامد بهداد بارها در سینما امتحان شده و انصافا جواب هم داده؛ در «سد معبرِ» محسن قرایی هم جواب میدهد. هرچند بازی بهداد تکراری و همیشگی است اما کوثری بازی بهتری ارائه میدهد و با تلاش برای دوری از کلیشههای نقشش و دور ماندن از تجربه های قبلی، حضور قابل قبول و دوستداشتنیای در فیلم دارد.
الناز شاکردوست برای «خفهگی»
آخرینبار که الناز شاکردوست بازی استاندارد و درجه یکی داشته احتمالا برمیگردد به سالها قبل اما او در همکاری تازه اش با جیرانی، حضور موفقی دارد و یکی از بهترین بازی های پرونده سینمایی اش را ارائه میدهد. هرچند عده ای معتقدند بازی شاکردوست در فیلم به دلیل گریم بسیار متفاوتش و فضای فیلم دیده میشود که البته درست هم هست ولی شاکردوست از کلیشههای همیشگیاش دور شده و با بازیای که دیگر ارتباطی با شیطنت ذاتیاش ندارد و متکی به زیباهای ظاهریای که کارگردانها معمولا میخواهند، نیست، الناز شاکردوستی امیدوارکننده را به نمایش میگذارد که امید میرود توسط داوران جشن فجر هم دیده میشد.
ماهایا پطروسیان برای «خفهگی»
سالهاست از او خبری نیست و بازیگری که در دهه 70 یکی در میان، در فیلمها حضور داشت، از سینما دور شده و هر از گاهی در نقشی کوتاه جلوی دوربین ظاهر میشود. یکی از همین نقشها در «خفهگیِ» فریدون جیرانی ثبت شده است. نقشی کوتاه اما خوب و درجه یک که نشان از استعداد و ذوق پطروسیان در بازیگری دارد که در تمام این سالها بیکاری و کمکاری کور نشده و از بین نرفته است.
نگار جواهریان برای «نگار»
او امسال تنها در فیلم «نگارِ» به کارگردانی رامبد جوان بازی کرد. فیلم سختی که تجربه تازهای در سینمای این سالهای ما بود و کمی فضای یکنواخت سینمای ما را به چالش کشید. نگار جواهریان در نقش دختری که دچار اختلالهای روانی شده، تلاش میکند تا در نقشی متفاوت، بازی متفاوتی هم ارائه بدهد. نگار جواهریان هم پس از سالها از نقش دختر معصوم فیلم های «طلا و مس» و «یک حبه قند» و حتی «تنها دوبار زندگی میکنیمِ» بهنام بهزادی دور شده بود و نقشی متفاوت ارائه داده که امید است داوران هم این موضوع را متوجه و به آن اهمیت میدادند.
لیلا حاتمی برای «رگ خواب»
لیلا حاتمی امسال در «رگ خواب» حمید نعمتاله حضور دارد، کارگردانی که سخت فیلم میسازد اما کارنامهاش نشان داده فیلم های خوب و ماندگاری جلوی دوربین میبرد و از بازیگرانش به نحو احسن بازی میگیرد. نعمتاله از محمدرضا گلزار ناامیدکننده، بازی ماندگارش در «بوتیک» را گرفت. حاتمی هم که در نشست خبری به این نکته اشاره کرده بود، در «رگ خواب» نقش زنی معصوم و زیبا اما تنها را بازی میکند که دل به مردی میبندد که او و احساساتش را رها میکند و زن را تنهاتر میگذارد... «رگ خواب» مسلما تجربه سختی برای حاتمی بوده چرا که بازی متفاوتی را در کارنامهاش ثبت کرده است. بنابر ادعای رسانهای که لیست برندهها را منتشر کرده، امشب باید روی سن بیاید و سیمرغ خود را بگیرد...
برخلاف بازیگران زن که امسال حضور متفاوت و خیلی خوبی در جشنواره داشتند، مردان یکی از ضعیفترین حضورها را در جشنواره سی و پنجم داشتند تا جایی که به گفته بسیاری از صاحبنظران هیچکس شایسته دریافت سیمرغ بهترین بازیگر مرد نیست. در ادامه به اندک بازیهای قابل قبول مردان اشاره میکنیم...
امیر جدید برای «قاتل اهلی»
تنها نکته مثبت «قاتل اهلی» امیر جدید است. او مثل همیشه بازی خوبی ارائه داد و تنها کسی بود که از فیلم آخر مسعود کیمیایی سربلند بیرون آمد. جدید سال گذشته چند فیلم در جشنواره داشت اما امسال فقط با «قاتل اهلی» در جشنواره حاضر بود و جایاش در فیلمهای زیادی خالی بود.
نوید محمدزاده برای «بدون تاریخ بدون امضا»
بدون شک بهترین بازی جشنواره در میان دیگر مردان حاضر در جشنواره متعلق به نوید محمدزاده برای فیلم تازه برادران جلیلوند است. محمدزاده در این فیلم ثابت میکند چقدر خوب کلیشه ها را میشناسد و برای دور ماندن از آنها و تکراری نشدنِ بازیاش در نقش یک آدم عصبی و پرخاشگر، بازی متفاوتی ارائه میدهد. نوید محمدزاده در «بدون تاریخ بدون امضا» بازی درخشانی ارائه میدهد.
نوید محمدزاده برای «خفهگی»
نوید محمدزاده او در فیلم «خفهگیِ» جیرانی نقش یک آدم بیمار و آرام را بازی میکند. همان نقشی که جیرانی شیفتهاش است و فیلمهای درخشانش یکی از این کاراکترها را دارد. مثل محمدرضا فروتنِ «قرمز» تا نیما شاهرخشاهیِ البته ضعیفِ «پارک وی»... نوید محمدزاده در فیلم تازه جیرانی هم نقشی متفاوت دارد و با آرامش ظاهری و صورت رنگپریده و چشمهای گود و بیعاطفهای که انگار از هرگونه احساسی خالی شده، قهرمان سیاه «خفهگی» است.
مهرداد صدیقیان برای «شماره 17 سهیلا»
مهرداد صدیقیان دو نقش متفاوت را در دو فیلم متفاوت در جشنواره سی و پنجم برعهده داشت: پسر انقلابیِ «ماجرای نیمروز» و جوان بیکارِ «شماره 17 سهیلا». مهرداد صدیقیان در «شماره 17 سهیلا» نقش پسری معطل و ول را بازی میکند که هر روز جلوی موسسه همسریابی پرسه میزند تا شاید دختری ترشیده اما پولدار را پیدا کند. صدیقیان در این فیلم در یکسوم انتهایی وارد داستان میشود و بازی درخشانی ارائه میدهد و تمام تلاشش را میکند تا دل شخصیت زن داستان را ببرد که اتفاقا موفق هم میشود اما...
مهدی قربانی برای «بیست و یک روز بعد»
بازیگر کمسن و سال و اصلی فیلم، آرزوی فیلمسازی در سر دارد اما بیماری مادرش تمام این رویا را در بر میگیرد و از آن تنها انگیزهای برای کار کردن و پول درآوردن برای خرید داروهای مادر میسازد. او سال گذشته هم حضور موثر در «ابد و یک روز» داشت اما کسی او را ندید. شریفی امسال نقش اصلی فیلمیست که یکی از سه فیلم صدر آرای مردمی جشنواره است. او موفق میشود طی اتفاقی که تا سالها دیگر در سینمای ایران شاهدش نخواهیم بود، همراه با دوستش قهرمان فیلم باشد و حال و هوای فیلم های کانون در دهه 60 و کاراکترهایی چون «امیرو» را زنده کند.
انتهای پیام/