«انزوا»، گرفتار درعکسالعملهای متضاد
سعید طاهری خبرنگار فرهنگی آنا؛ «انزوا» اولین ساخته کارگردان جوانش، تمام تلاش خود را میکند تا از ابتدا مخاطبش را وارد قصهای کند که با یک تصادف آغاز میشود. تلاش فیلمساز برای قصه گفتن و همراه کردن مخاطب در «انزوا» و پرهیزش از جریانی که سینماگران جوان سینمای ایران را در بر گرفته، قابل ستایش است.
«انزوا» روایتگر قصهای نسبتاً تکراری با پرداختی نسبتاً متفاوت است که از هر لحاظ میتوان جسارت فیلمساز را در کارگردانی و فیلمنامهنویسی به وضوح دید؛ طوری که این جسارت در انتخاب بازیگران هم دیده میشود. انتخاب امیرعلی دانایی در نقشی متفاوت که تا امروز در چنین نقشی ظاهر نشده است قابل تحسین است اما نمیتوان این بازیگر را در ایفای نقشش موفق دانست چرا که نه تنها از لحاظ فیزیکی، دانایی به شخصیتش نمیخورد بلکه ابهتی که باید داشته باشد را ندارد.
در کارگردانی هم میتوان این جسارت را دید. فیلمساز با اطلاع و دانش خط فرضی را میشکند و دکوپاژ به نوعی است که سکانسها خرد هستند و می توان سختی کار را برای کارگردان به وضوح دید. فیلمساز تا انتهای اثر این ساختار را حفظ میکند اما یکی از ایرادهایی که به فیلم وارد است، موسیقی است که از اول تا آخر حضور دارد و شنیده میشود و گاه از تصویر جلو میزند و فیلمساز برای ضعف فضاسازی در لحظاتی دست به گریبان موسیقی میشود و این مسأله نه تنها کمکی به فضاسازی نمیکند که به فضای فیلم آسیب زده است.
مشکل دیالوگنویسی در سینمای ایران تبدیل به معضلی همهگیر شده و اندک فیلمهایی هستند که از شر این ویروس همهگیر خلاص شدهاند. این مشکل در «انزوا» هم دیده میشود، دیالوگ ها برخی مواقع به قدری ضعیف و خارج از ساختار فیلم هستند که مخاطب را برخلاف تلاش فیلمساز نه تنها احساساتی نمیکند بلکه به خنده وامیدارد.
با وجود تمام این حرفها «انزوا» را میتوان اثری نسبتاً متفاوت قلمداد کرد که در بین اکثر آثار تکراری جشنواره امسال، خستگی را از تن بینندگانش در میکند.
انتهای پیام/