سرنوشت «اصلاحات- اعتدال» در دوران پساهاشمی
مهمترین مساله این است که اصلاحطلبان پس از نزدیکی دو جانبه با آیتالله هاشمی در سالهای اخیر او را تکیهگاهی مطمئن یافته بودند که هنوز در ساختار سیاسی ایران حضور داشت و از معبر او میشد در کوچه پس کوچههای قدرت به ایفای نقش پرداخت. حالا این معبر به یکباره نیست شده است. آیا راههای فرعی نظیر حسن روحانی که میتوان او را فرزند معنوی هاشمی دانست آنقدر ظرفیت دارد که اصلاحطلبان را از ضربههای آتی محافظت کند؟ آیا جدای از روحانی اشبهالناسی به آیتالله هاشمی در سپهر سیاسی ایران وجود دارد که بتواند کارکرد و کار ویژه آیتالله را داشته باشد؟
فقدان آیتالله هاشمی حتما به سیاستورزی اصلاحطلبان لطمه وارد خواهد کرد چه آنکه جدا از وزن و جایگاه او، هوش سیاسیاش نیز در بسیاری از بحرانها چاره ساز بود.
اصلاحطلبان و اعتدالگرایان که مهمترین نیروهای همراه آیتالله هاشمی در سالهای اخیر بودند در حالی با این ضایعه مواجه شدهاند تا انتخابات ریاستجمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا تنها چهار ماه باقیمانده است. در شرایطی که رقیب اصولگرا آماده میشود تا به هر قیمتی روحانی را از رسیدن دوباره به ریاستجمهوری بازدارد، موتلفین خرداد ٩٢ و زمستان ٩٤ باید علاوه بر هضم خلأ وجود آیتالله هاشمی به تاکتیکهای سیاسی برای حفظ میراث او و اعتدالگرایی مبتنی بر عقلانیت فکر کنند.
تردیدی نیست که سیاستورزی منهای هاشمی در شرایط فعلی کاری است سخت و صعب، اما آیا اصلاحطلبان و اعتدالگرایان باید از این پس دستهایشان را در برابر تحدیدها و تحذیرهای آشکار و پنهان بالا ببرند و سهمالقدر سیاست و قدرت را به رقبای خود تقدیم کنند یا آنکه میتوانند بدون داشتن سیاستمداری همچون آیتالله هاشمی در مرکز قدرت به ساماندهی و سازماندهی امورات سیاسی منطبق بر منافع ملیشان بپردازند؟ اینها پرسشهایی است که علی صوفی و مرتضی مبلغ به آنها پاسخ دادهاند. به اعتقاد علی صوفی، وزیر تعاون دولت اصلاحات و عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان فقدان آیتالله هاشمیرفسنجانی برای اصلاحطلبان به راحتی جبران نخواهد شد.
به گفته صوفی سرمایه اجتماعی آیتالله هاشمی، پشتوانه جریان اصلاحطلبی و اعتدالگرایی است. صوفی تاکید میکند که اگرچه برگ برنده اصلاحطلبان دیگر وجود ندارد اما این دلیلی نمیشود تا نقشه راه اصلاحطلبی برای پیشبرد اهداف تغییر کند. مرتضی مبلغ، معاون سیاسی کشور دولت اصلاحات هم معتقد است که رحلت آیتالله هاشمیرفسنجانی خللی در راهبردها و برنامههای اصلاحطلبان ایجاد نخواهد کرد. به گفته وی نقشه راه اصلاحطلبی همان راهی است که آیتالله هاشمی و رییس دولت اصلاحات ترسیم کردهاند. مبلغ همچنین بر این موضوع تاکید میکند که «فقدان آیتالله هاشمی به عنوان سیاستمداری که حاکمیت و مردم را به هم متصل میکرد خللی به ویژه برای اصلاحطلبان ایجاد خواهد کرد اما با توجه به افزیش آگاهیهای اجتماعی این خلل، ترمیم خواهد شد.» پاسخ مرتضی مبلغ و علی صوفی به پرسشهای «اعتماد» به شرح زیر است:
آیا اصلاحطلبان با رحلت آیتالله هاشمی دچار گرفتاری در عرصه سیاسی خواهند شد؟
مبلغ: آثار با برکت انسانهای بزرگ و تاثیرگذار پس از مرگشان نیز تداوم و ادامه پیدا میکند. اگر به گذشته کشور نیز بنگریم، خواهیم دید که مردان بزرگ بعد از مرگ نیز آثاری چه بسا با برکتتر از دوران حیاتشان داشتهاند. من به هیچوجه فکر نمیکنم که با رحلت این مرد بزرگ جامعه و جریان اصلاحطلب که به دنبال تعالی کشور است خللی در راهش وارد شود بلکه با انگیزه هر چه بیشتری این روند ادامه پیدا میکند. پس از درگذشت آیتالله هاشمی به چشم دیدیم که در جامعه چه موج بزرگی ایجاد شد و از بستر این موج عظیم مخالفان آقای هاشمی مجبور شدند سر تسلیم در پیشگاه مردم فرود بیاورند و دهان به تحسین گشودند. این تاثیر به هیچ عنوان کم نیست. اینکه بیان کردم آثار مثبت بزرگان بر جامعه بعد از درگذشتشان ادامه دارد در این مساله قابل مشاهده است. سرسختترین مخالفان هم مجبور به توبه میشوند و سر تسلیم در مقابل این شخصیت فرود میآورند. در مقابل مردم و کسی که در راستای خواستههای مردم گام برداشته تسلیم میشوند. شور و وحدتی که در جامعه به وجود آمد نشان میدهد که این حرکت ادامه پیدا خواهد کرد. راهی که آیتالله هاشمی و دیگر بزرگانی همچون رییس دولت اصلاحات ایفا میکنند، در هر شرایطی تداوم خواهد داشت.
صوفی: آیتالله هاشمی پشتوانه بزرگی برای انقلاب بود و حیات ایشان این خصوصیت را در اذهان متجسم میکرد. هدف ایشان حفظ دستاوردهای انقلاب، دلگرم کردن مردم و حمایت از مردم به معنای یک رکن اصلی و اساسی انقلاب و نظام بود. چه زمانی که رییسجمهور بود شاهد این موضوع بودیم و چه بعد از آن. ایشان یک پشتوانه سیاسی بسیار بزرگی برای جریان اصلاحات بود که به دلیل رویکرد مردمی و انقلابیای بود که ایشان داشتند. تعریف آقای هاشمی از قدرت به گونهای بود که بدون مردم معنا نداشت و به خاطر رویکرد مردم دارانه ایشان خیلی سریع با اصلاحطلبان همسو و هم راستا شدند و سعی کردند کشور را از تندروی، اقتدارگرایی و فاصله گرفتن از مردم حفظ کنند. فوت آیتالله هاشمی به دلیل نقش بیبدیل ایشان یک ضایعه بزرگ و جبرانناپذیر برای اصلاحطلبان است. نمیتوان گفت که بود و نبود آیتالله هاشمی یکی است و در نبود ایشان و سرمایه اجتماعی عظیمی که با حضور ایشان حرکت میکرد دیگر نمیتوان این خلأ را پر کرد. پشتوانه سیاسی عظیمی که در کارنامه ایشان در مقابله با اقتدارگرایی وجود داشت، از دست رفته است. ما باید حادثه فوت ایشان را به عنوان یک ضایعه بپذیریم. بالاخره مهم سرمایههای اجتماعی است که در آینده به وجود میآید. مردم به رهبرانی چون آقای هاشمی و رییس دولت اصلاحات گرایش دارند. اصلاحطلبان با پشتوانه مردمی خود فکر میکنند باز بتوانند راهشان را به درستی ادامه دهند. تکیه اصلاحطلبان به مردم و سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی که در شرایط مختلف برای اصلاحطلبان به وجود میآید گاهی با حضور شخصیتهایی شکل میگیرد و گاهی با رفتن و فوت این شخصیتها. امروز مردم به حرفها و خواستههای آقای هاشمی فکر میکنند و همان راه را ادامه خواهند داد. در انتخابات پیشرو هم تاثیرات فوت آیتالله هاشمی را خواهیم دید.
نقش حمایتی آیتالله هاشمی از اصلاحطلبان و اعتدالگرایی تا چه اندازه مهم و حایز اهمیت بود؟
مبلغ: آیتالله هاشمی نمادی از جمهوری اسلامی بود. ایشان پیش از انقلاب از ستونهای حرکت بود و در تمام فراز و نشیبهای انقلاب نقش موثر و تعیینکنندهای را ایفا میکرد.
جهتگیریهایشان به خصوص در دهه اخیر مهم و اثرگذار بود و به اصلاحات در جامعه کمک میکرد. درست است که خلأ بزرگ و جبرانناپذیری در جریان اصلاحات حس میشود اما به خاطر بزرگی چنین مردانی آثار و تبعات حرکتشان بعد از مرگ ادامه پیدا میکند. از جنبههای عاطفی و عقلانی مسیر ایشان بارورتر و گستردهتر خواهد شد.
صوفی: آقای هاشمی از پایههای نظام بود و به درستی دریافت که مردم چه انتظاری از او دارند. زمانی که آقای هاشمی جریان اصلاحات را مورد حمایت قرار داد، جریان اصلاحات جان و قدرت گرفت و تصمیماتی که در سال ٩٢ گرفته شد نیز بر اثر همین اتفاق بود. بعد از انشقاق، تفرقه و وزنکشیهایی که در دوران اصلاحات و بعد از آن وجود داشت، نقش آقای هاشمی را تضعیف کرد اما به تدریج با موضعگیریهایی که آقای هاشمی پس از ٨٨ داشت و کنار رفتن از نماز جمعه، مردم را دوباره متوجه ایشان کرد. آقای هاشمی خود به خود وارد جرگه اصلاحطلبی شد. بعد از آن بیتردید ایشان یکی از ارکان اصلاحطلبی بود. آقای هاشمی و رییس دولت اصلاحات از ارکان اصلی تصمیماتی بودند که مردم انتظار داشتند که در مقاطع حساس گرفته شود. بین این دو بزرگوار فاصلهای وجود نداشت تا جایی که در سال ٩٢ آقای هاشمی گفت که هر چه را رییس دولت اصلاحات تصمیم بگیرد، قبول دارم. در انتخابات ٩٤ نیز همین رویکرد را داشت و اختیارات خود را به رییس دولت اصلاحات تفویض کرد. با ردصلاحیت آقای هاشمی در سال ٩٢ توجه مردم متوجه ایشان شد و مردم با دانستن این امر که نظر ایشان به سمت آقای روحانی است پای صندوقهای رای حاضر شدند و به آقای روحانی رای دادند. جریان اعتدال رویکردی بود که در زمان هشت سال ریاستجمهوری خود اعمال کرده بود. آقای هاشمی مورد توجه بخشی از اصولگرایان معتدل نیز بودند. فکر میکنم هنوز هم آقای هاشمی تاثیر خود را بر مردم دارد. امید است که بتوانیم در انتخابات سال آینده گام محکمی در مسیر اصلاحطلبیبرداریم.
آیا فقدان ایشان خللی به سیاست ورزی اصلاحطلبان وارد میکند؟
مبلغ: طبق آنچه اشاره شد نه تنها خللی وارد نمیشود بلکه درگذشت ایشان سیاست ورزی اصلاحطلبان را کوشندهتر به پیش خواهد برد. این نقطه عطف میتواند آگاهیها را افزایش دهد. با وحدتی که در جامعه ایجاد شد و با وجود این تحول که حتی مخالفان سرسختشان مجبور شدند به جایگاه و موقعیت آقای هاشمی اعتراف کنند، به امید خدا میتوانیم در ادامه راه بهتر از گذشته در راه اصلاحات عمل کنیم.
صوفی: قطعا. ایشان شخصیتی بود که میتوانست در کنار رهبری بنشیند و مصلحتها را با ایشان در میان بگذارد و رهبری هم به ایشان توجه داشتند و میدانستند ایشان از نظر کارشناسی نظرات مهمی دارد و هم دلسوز انقلاب و نظام هستند و تجربه بالایی هم دارند. اصلاحطلبان امروز این حلقه وصل را از دست دادهاند. به همین دلیل هم کار اصلاحطلبان از این پس مقداری مشکل میشود.
بازی سیاسی اصلاحطلبان از این پس تغییراتی خواهد داشت؟
مبلغ: تغییری در مسیر اصلاحطلبی رخ نخواهد داد. البته یکی از ویژگیهای جریان اصلاحطلبی تطبیق مستمر با شرایط مکان و زمان است. ما خلأ آقای هاشمی را به این معنی نداریم که مرگ ایشان شروع یک حیات جدید در جامعه است. برخی فکر میکنند درگذشت و فوت یک نفر به معنای خلأ و فقدان آن شخص است. درست است که آقای هاشمی دیگر حضور ندارد اما با رفتن او حیات جدیدی به وجود آمده که اثرش کمتر از حضورشان نیست. آثار آن را نیز در همین روزهای اولیه مشاهده کردهایم. جمله معروف آیتالله هاشمی را بعد از انتخابات ریاستجمهوری سال ٩٢ به یاد آوریم که گفت حالا میتوانم راحت بمیرم. این جمله نشان از برداشت ایشان از جامعه داشت؛ برداشتی با این معنا که جامعه به حدی از فرهیختگی و آگاهی رسیده که میتواند این راه مصلحانه را خودش با همراهی سایر شخصیتها ادامه دهد و جای نگرانی نیست.
صوفی: خیر. فکر نمیکنم اصلاحطلبان راه خود را تغییر دهند. از نظر استراتژی اصلاحطلبان یک رویه مشخص را دارند و مواضع نیز همان است. البته همواره اصلاحطلبان با توجه به شرایط از ابزارهای موجودشان استفاده میکنند. یکی از مهمترین یاریدهندگان اصلاحطلبان آقای هاشمی بود که از دست رفته است. این امر کار اصلاحطلبان را برای طی طریق سخت میکند اما راه همان راه است.
به نظر شما چه کسی میتواند نقشی را که آیتالله هاشمی در دهه اخیر برای اصلاحطلبان ایفا کرد، به عهده بگیرد؟
مبلغ: شخصیت و نقش آقای هاشمی در اتصال جامعه و حاکمیت بسیار موثر و با برکت بود. طبیعی است که فقدان ایشان در این زمینه خللی ولو بهطور موقت برای اصلاحات ایجاد میکند. لیکن با توجه به حد بالای آگاهی جامعه و کنش بسیار عقلانی و هوشمندانهای که فعالان و شخصیتهای سیاسی دارند، حتما این خلأ جبران خواهد شد؛ با تعامل بین جامعه و حاکمیت روشهای موثری را شکل خواهیم داد.
صوفی: اصلاحطلبان رهبری رییس دولت اصلاحات را پذیرفتهاند و نگاهشان به او است. لیکن شخصیت آقای هاشمی متفاوت بود و آن خلأ دیگر پر نخواهد شد. با این حال رهبری رییس دولت اصلاحات به قوت خود باقی است و تقویت خواهد شد.
اشبه الناس به آیتالله هاشمیرفسنجانی در فضای سیاسی کشور کیست؟
مبلغ: شخصیت آقای هاشمی به خاطر پیشینه، نقش و جایگاههایی که داشت، منحصر به فرد بود. از این جهت نمیتوان شخصیت ایشان را با فرد دیگری قیاس کرد. شخصیتهای دیگری هستند که میتوانند منحصربهفرد باشند ولی در زمینه و context خودشان. از نظر تفکر و روش هاشمی و از نظر تاکید ایشان بر جمهوری و اسلامی بودن، آموزههای اصلاحی، خواستههای مردم، آموزههای امام و تاکید بر اینکه مبادا رفتارهایی شکل گیرد که بازتولید استبداد باشد، طبیعی است که شخصیتهایی در کشور شبیه به آقای هاشمی وجود دارند. افرادی چون رییس دولت اصلاحات و آقای روحانی و دیگر شخصیتهایی از این دست وجود دارند.
صوفی: آقای هاشمی از نوادر روحانیون مبارز و انقلابی بود که در جوانی پا به این عرصه گذاشت و هزینههای بسیار سنگینی را پرداخت و واقعا یک انقلابی تمام عیار بود. او ترک همه وابستگیها میکرد و جان بر کف جلو میرفت. زندگی مخفی، شکنجه و زندان را به جان خرید. آقای هاشمی یکی از مجاهدین برجسته روحانی در این عرصه بودند و در کنار آقایان منتظری و طالقانی و دیگر افراد هاشمی در میدان مبارزه به جد میرفت. ایشان از سازمان مجاهدین خلق خیلی آسیب دیدند اما آن زمان تنها یار و نقطه اتصال روحانیت به این سازمان ایشان بود. ایشان دست از مبارزه برنداشت. انقلاب هم که پیروز شد، ایشان در صحنههای مختلف آسیب دید. شخصیت آقای هاشمی چون در کوره داغ مبارزان انقلاب و پس از آن ذوب، خالص و ناب شد، قابل تکرار نیست. لااقل باید قرنها بگذرد تا شرایطی به وجود آید و هاشمی دیگری را شاهد باشیم. هاشمی، هاشمی بود و تکرارناپذیر است.
انتهای پیام/