چه کسی پشت ترور سفیر روسیه در آنکارا بوده است؟
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا از المانیتور، به دنبال ترور آندری کارلف، سفیر روسیه در آنکارا به دست یک نیروی اخراجی پلیس ترکیه در روز 19 دسامبر(29 آذر)، محافل سیاسی و کارشناسی روسیه در حال بررسی مغز متفکرهای احتمالی پشت این ترور هستند و اینکه مسکو چه پاسخهایی میتواند به این اقدام صورت دهد.
طبیعتا مهمترین سوالی که مطرح میشود این است که «چه کسی از این اقدام سود میبرده است؟» در حال حاضر 3 پاسخ به این پرسش داده میشود:
- نیروهای خارجی که مخالف بهبود روابط بین مسکو و آنکارا هستند. (که انگشت اتهام را به سمت آمریکاییها، بریتانیاییها و سعودیها نشانه میرود.)
- نیروهای داخلی که ممکن است با گروههای اسلامگرا در ارتباط باشند و از توافقاتی که بین رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه به دست آمده چندان خشنود نیستند. اعتقاد بر این است که این گروه میتواند شامل عناصری از دستگاه امنیتی ترکیه باشد.
- گروههای تروریستی خارج از ترکیه که موقعیت سیاسی و نظامی خود در حلب را از دست رفته میبینند و قصد دارند از مسکو انتقام بگیرند.
موافقان همه این 3 فرضیه به زمانبندی بسیار به موقع این ترور اشاره میکنند. این ترور دقیقا مابین تصویب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره حلب که بیشتر منعکسکننده مواضع روسیه بود و یک روز قبل از نشست مهم وزرای امور خارجه و دفاع روسیه، ایران و ترکیه در مسکو (20 دسامبر) اتفاق افتاد.
بر اساس این استدلال، این تلاشها در صورت موفقیت، آمریکا را به حاشیه رانده، انتقادات بریتانیا را ساکت کرده و ضربهای به موضع عربستان سعودی در سوریه به شمار میآید. این اقدامات همچنین حیات گروههای افراطگرا در سوریه را پیچیدهتر کرده است. هرچند تهران، مسکو و آنکارا همگی مسیر خود را در سوریه ادامه میدهند، اما به نظر میرسد این تفاهم بین این سه کشور حاصل شده که حرکت به سمت یک مواجهه نظامی از نظر سیاسی پرهزینه و از نظر مالی تحلیل برنده است. بهعلاوه، در ماههای اخیر، مسکو و آنکارا رایزنیهای سیاسی و نظامیای در سطح مقامات بالای دو کشور انجام دادهاند، و آنگونه که پینار ترمبلی، تحلیلگر مسائل سیاسی اشاره میکند، کارلف یکی از مهرههای کلیدی در همه این رایزنیها بوده است.
بنابراین، بر اساس این استدلال، سیاستمداران و کارشناسان روسی بسته به میزان نفرتی که نسبت به غرب و اسلامگرایان افراطی دارند و همچنین نسبت به میزان بیاعتمادیشان به ترکیه، طرفدار یکی از سه فرضیه پیش گفته هستند.
رمضان قدیروف، رهبر چچن که همواره تحلیلهایی را در خصوص تحولات روابط بینالمللی روسیه منتشر میکند، روایتی نسبتا سازگارتر از این ماجرا ارائه داده و در صفحه اینستاگرام خود نوشته که مولود مرت آلتینتاس 22 سال «در حال اجرای خواسته دولت شیطان (اشاره به داعش) بوده است. شکی نیست که هم داعش و هم القاعده توسط سرویسهای اطلاعاتی کشورهای غربی ایجاد شدهاند.»
هر کدام از این فرضیهها که درست باشد، اکثر تحلیلگران در این نکته اتفاق نظر دارند که ترور سفیر روسیه توسط «دشمنان» روابط مسکو و آنکارا انجام شده است. در واقع، به محض اینکه روابط روسیه و ترکیه در مسیر بهبود قرار گرفته، دو کشور با یک آزمون جدی دیگر مواجه شدهاند.
فرضیهای که از همان ابتدا نادیده گرفته شده، احتمال انجام این ترور توسط یک «گرگ تنها» بوده است. گرگ تنها اصطلاحی است که رسانههای غربی به افرادی که از نظر فکری وابسته به داعش هستند و هیچ ارتباط سازمانیای با این گروه ندارند اطلاق میگردد. مخالفان این فرضیه اصرار دارند که آلتینتاس ممکن بود احساس منفیای نسبت به اقدامات روسیه در سوریه داشته باشد، اما به نظر میرسد که این ترور با سطح دقتی که در گروههای سازمانیافته سراغ داریم انجام گرفته و شباهتی با اقدامات فردی ندارند.
ایدهای که کمتر از آن سخن به میان رفته، احتمال دست داشتن گروههای کُرد در این ترور است. کردها ممکن است چندان از توافقات ترکیه و روسیه و تاثیرات آن بر آیندهشان خشنود نباشند، اما کسی در روسیه به صورت جدی اعتقاد ندارد که حزب کارگران کردستان ممکن است تا جایی پیشرفته باشد که دست به قتل سفیر روسیه در ترکیه بزند.
به علاوه، مقامات مسکو روایت ارائه شده از سوی مقامات آنکارا مبنی بر دست داشتن جنبش گولن در این ترور را قبول ندارند. یوگنی ساتانوفسکی، رئیس انستیتوی خاورمیانه در مسکو در مصاحبه با یک برنامه رادیویی ضمن رد این ادعا گفت: «فتح الله گولن در اقدامات خود از چنین روشهای خشونت باری استفاده نمیکند.»
ترجمه هانا اسمخانی
انتهای پیام/