فرزاد موتمن: طبقه کارگر را از فیلمهایمان حذف کردهایم
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، نشست پرسش و پاسخ فیلم سینمایی «خداحافظی طولانی» به عنوان نخستین نشست روز دوم جشنواره فیلم فجر با حضور فرزاد موتمن کارگردان، علی حضرتی تهیهکننده، ساره بیات، سعید آقاخانی، ایرج شهزادی صداگذار، میشا جودت طراح چهرهپردازی و میثم کائد مدیر تولید فیلم برگزار شد.
در ابتدای این نشست فرزاد موتمن در توضیح فیلم از لحاظ ساختار و فضا گفت: «قصه کار اصغر عبدالهی بود. من از این قصه بی اطلاع بودم و داشتم روی فیلمنامه خودم کار میکردم. علی حضرتی با من تماس گرفت و پیشنهاد ساخت این فیلم را داد. بعد از خواندن فیلمنامه دلایل زیادی برای ساختنش پیدا کردم.»
وی افزود: «نکته اول داستان عشقی فیلم بود، من بعد از شبهای روشن دیگر کار عشقی انجام نداده بودم و همه میدانند که ژانر مورد علاقه من جنایی و عشقی است. میزانسنها به من اجازه ساختن یک فیلم عشقی را میداد.»
وی ادامه داد: «نکته دوم این بود که داستان در یک قشر صنعتی و کارگر اتفاق افتاده بود. مدتی است که قصه تمام فیلمهای ما از چهارراه پارکوی به بالا اتفاق میافتد و ما طبقه کارگر را از فیلمهایمان حذف کردهایم. در صورتی که آنها کسانی هستند که فیلمهای ما را میبینند اما متاسفانه خودشان را در آن فیلم ها پیدا نمیکنند.»
موتمن اظهار کرد: «سومین نکته جذاب فیلمنامه این بود که به دلیل تقابل فرد با جامعه، این اجازه را به من میداد که به تم وسترن نزدیک شوم. در فیلم های وسترن وقتی سواری ناشناس وارد شهر میشود، نگاهها به ما میگوید که این مرد یک سابقهای دارد. در ابتدای این فیلم میبینیم که مردی وارد کارخانه میشود. همه نگاهها به سمت او میرود. دستگاه ها یکی یکی خاموش می شود و مرد مستقیم به دفتر رییس کارخانه میرود. غیر از این، لوکیشن ها هم اجازه تم وسترن می داد، مثل کارخانه، ریل قطار، خانههای کنار ریل.»
وی چهارمین دلیل برای ساخت این فیلم را نبود مشکلات مالی در گروه تهیه تولید دانست و گفت: «حضرتی پولش آماده بود و در همان ابتدا یک چک خوب به من داد.»
در ادامه ساره بیات گفت: «من از روزی که فهمیدم موتمن قرار است این کار را بسازد مشتاق به همکاری بودم، چون سینمای او را دوست دارم و خیلی خوشحالم که در این فیلم بودم. در فضای کار احترام متقابل حاکم بود و بسیار آرامش داشتم.»
سعید آقاخانی در مورد نگرانی برای ارتباط با مخاطب برای ایفای نقشی جدی و با توجه به اینکه همیشه طنز بازی کرده است، بیان کرد: «در ذهنم نمی گنجید که این نقش به من پیشنهاد شود، هر لحظه منتظر پشیمان شدن تیم بودم اما فیلمنامه را خیلی دوست داشتم.»
موتمن با بیان اینکه در فرانسه به طور کلی به بازیگر کمدین میگویند، در این باره تصریح کرد: «ما به یک بازیگر 40-50 ساله احتیاج داشتیم که هم بتواند تنهایی و غم را نشان دهد و هم لباس کارگری به تنش بیاید. افراد با این سن و سال در جامعه بازیگری ما خیلی کم هستند و ما در حقیقت یک جلسه بحران تشکیل دادیم که چه کنیم. میثم کائد مدیرتولید فیلم سعید آقاخانی را پیشنهاد داد در حالی که خودش فکر میکرد کسی نمیپذیرد اما همه سکوت کردیم و به او فکر کردیم و همه موافق بودند. من با اینکه قبلا هیچ سابقه همکاری با او نداشتم، مطمئن بودم که انتخاب خوبی است و گفتم بگوید بیاید.»
وی ادامه داد: «کمدینها معمولا به خوبی می توانند از پس نقش درام و جدی بر بیایند شاید برای اینکه فشار زیادی را به خاطر بداههسازی و خلاقیت برای ایفای نقشهای کمدی تحمل می کنند.»
وی اذعان کرد: «شاید تردیدهایی در دل همه بود اما از همان یکی دو روز اول آنقدر آقاخانی متمرکز و حواس جمع ظاهر شد که همه مطمئن شدند و همه چیز را به خودش سپردم. میترا حجار به من گفت سعید آقاخانی برگ برنده فیلمت است. من فکر میکنم این فیلم مدیون آقاخانی است.»
کارگردان «خداحافظی طولانی» اظهار کرد: «آقاخانی با اینکه چشمهای خندانی دارد، بسیار به طرز شگفتانگیزی توانست آن را کنترل کند و تلخی غم و تنهایی به خوبی در چشمش نشسته بود.»
در ادامه علی حضرتی در مورد جامعه هدف و مخاطبان این فیلم ضمن تشکر از تمامی عوامل فیلم گفت: «به نظرم هیچ شروعی بهتر از این نیست که کسی اولین کارش با فرزاد موتمن باشد. مخاطب جز این فیلم طیف خاصی نیستند بلکه برای تمام افراد جامعه است.»
ایرج شهزادی صداگذار فیلمم بیان کرد: «این دومین تجربه کاری من با موتمن و بهتر از تجربه اول از هر نظر بود. فکر میکنم این فیلم جزو بهترین فیلمهای فرزاد موتمن است.»
فرزاد موتمن در ادامه در مورد داستان فیلم گفت: «بحث فیلم اتفاقی که در آن میافتد نیست. بلکه این است که یحیی هر کاری کرده از سر عشقش به ماهرو بوده است.»
وی در مورد هارمونی رنگ و نور دز کار توضیح داد: «پیش از تولید در مورد هارمونی رنگ و نور صحبت کردیم. فیلم یک منطق نور و رنگ دارد که امیدارم درآمده باشد. داستان دارای دو قصه است یکی ماهرو و دیگری طلعت. قصه ماهرو رنگی آغاز میشد به بی رنگی و کبودی میرود و قصه طلعت کاملا برعکس خیلی کبود و بیرنگ آغاز میشود و کم کم رنگیتر میشود به صورتی که در دو صحنه آخر طلعت را به رنگ ماهرو در ابتدای فیلم میرسد.»
میشا جودت نیز در مورد طراحی چهرهپردازی به همان حس و تغییر رنگ در ماهرو و طلعت اشاره کرد.
میثم کائد نیز اظهار کرد: «در این کار همه به طور طبیعی کارشان را به خوبی انجام دادند.»
ساره بیات در مرد تکرار نقشهای مشابه در کاراکتر زنی از طبقه پایین جامعه توضیح داد: «اصلا فکر نمیکنم که نقشهایم تکاری است. من با توجه به تیم کاری و کارگردان و قصه و نقش انتخابهایم را انجام میدهم نقش ماهرو را خیلی دوست داشت.»
آقاخانی در مورد ریزه کاریهای کاراکتر افراد این طبقه شرح داد: «من با این طبقه آشنا هستم و فکر میکردم که یحیی که خیلی کم حرف است باید کم تحرک هم باشد تا رئالتر و قابل باورتر باشد. خیلی از نکات را هم موتمن به من میگفت.»
موتمن در ادامه در مورد نوستالژیک و دلتنگ بودن فیلم اظهار کرد: «فیلم غمگین است، حتی ازدواجی هم که صورت میگیرد بسیار ساده و غمگین است اما به وجه نوستالژیک فکر نکردم. شاید موسیقی فیلم مخاطب را به سمت نوستالژی هدایت میکند و ما را به یاد کارهای مرتضی حنانه یا چک ناواریان در بیتا میاندازد. نوستالژی من نگاتیو است و صداگذاری روی نوار 17/5 میلیمتری.»
وی در مورد موسیقی فیلم تصریح کرد: «خیلی سخت به این موسیقی رسیدیم و خیلی طول کشید. حتی درمیانه کار آهنگساز عوض کردیم. میتوانستیم موسیقی را حذف کنیم اما با اصرار ایستادیم تا موسیقی برایش ساخته شود. موسیقی فیلم باید به در کنتراست با قصه میبود.»
شهزادی بیان کرد: «من فکر میکنم این فیلم نشان میدهد که سینمای ما گنجایش چنین آثاری را دارد، ژانرهای متنوع با ادبیات متنوع.»
کارگردان «خداحافظی طولانی» در پایان ابراز کرد: «خوشحالم که اصغر عبدالهی اجازه داد فیلمنامهاش را بسازم. این فیلم ترکیب جذابی دارد هر چه از ماهرو میبینیم مربوط به گذشته و خیال و هر چه از طلعت میبینیم تصویری از آینده است. در این فیلم دو بازیگر زن داشتیم که هر دو خیلی خوب بودند و با دو رنگآمیزی مختلف کنتراست خوبی را ایجاد کرده بودند. از همه افراد گروه متشکرم.»
انتهای پیام/