بهمن نامورمطلق: هیچ متنی ناب و خالص و بدون پیش متنیت نیست
به گزارش گروه فرهنگی آنا و به نقل از روابط عمومی فرهنگ سرای ارسباران، بهمن نامور مطلق در پنجمین نشست ماهیت هنر اسلامی با عنوان «جلوه حُسن» ابتدا سوالی مطرح کرد مبنی بر اینکه آیا همانطور که هنر اقوام اسلامی و هنر مسلمانان مطرح است میتوانیم بگوییم هنر اسلامی داریم؟ و در این خصوص به کتاب جستارهایی در چیستی هنر اسلامی اشاره کرد و گفت: هنر اسلامی میتواند برگرفته از آثار دیگر باشد و به هستی شناسی بپردازد. کاری که هنرمندان دوره اسلامی کردند کاری بود که به ایجاد هنر اسلامی منتهی شد، آنها کارکردهای جدید ایجادکردند، حذف کردند و با توجه به مبانی حکمی خود برخی هنرها را گرفتند و برخی دیگر را نفیکردند مانند (شمایلنگاری ناتیرالیستی) که اسلام آن را نپذیرفت.
نامور مطلق در ادامه افزود: نشانهشناسی علم بسیار گستردهای است و با اینکه عمر طولانی ندارد یکی از دانشهای بسیار فعال است و ظرف پنجاه سال شاخههای متعددی یافته و به نوعی علم معناپردازی به شمار میرود.
نامور همچنین ضمن اینکه کار هنرمندان و مولفان را کدگذاری شناخت تاکید کرد: کار منتقدین افشاگری و شکستن کدهاست و موضوع هنر هم به جهت محتوا و هم صورت بیانی متفاوت است با زبان عادی مطرح نمیشود و هنرمند باید به طور غیر مستقیم حرفهایش را بزند.
این پژوهشگر دانشگاه در بخش دیگری از سخنانش یادآور شد: اثر هنری شبیهترین پدیده به انسان است و همانند انسان که چندوجهی است نیاز به مرمت کار، روان شناس، جامعهشناس و معمار دارد تا هرکدام وجوه مربوط به خود را کدگذاری کنند.
این نشانهشناس ایرانی بینامتنیت را ساخته دوره ساختارگرایی دانست و گفت: همانطور که در ساختارگرایی نقد و مطالعه اثر محدود به اثر میشود در دوره سنتی (مولف) مطرح و برای شناخت اثر به مولف توجه میشد اما درنیمه دوم قرن 19 شاهد نگاه علمی و تجربهگرا به موضوع هنر هستیم و مولف نادیده گرفته میشود و منتقدین موفق نیز منتقدینی بودند که سوژه را از بین برده و مانند ماشین چندین بحث و موضوع را مورد انتقاد قرار میدادند.
نامور مطلق در ادامه تاکید کرد: مولف هیچ گاه در طول تاریخ خالق مطلق اثرش نبوده و اصل بینامتنیا هر متنی براساس متنهای پیش از خودش بوجود آمده و یا به بیانی دیگر هیچ متنی بدون پیش متن نیست. بنابراین «مولف یک اثر خالق آن اثر» نیست و چه بسا یک مولف از متنهای پیش از خود استفاده میکند اما نسبت به آنها آگاهی ندارد.
این استاد زبان شناس در اشاره به برخی نظریهها در مباحث هنری خاطر نشان کرد: همانطور که رولان بارت در ساختارگرایی اعلام مرگ مولف را بیان میکند و آن اقتداری که برای مولف به عنوان مالک، دانای مطلق اثر داشتیم از بین میرود. او معتقد است هیچ متنی بدون پیش متنیت قابل درک نیست چراکه برای کشف و جستجو به این پارادایم نیاز است. باشلار بنیانگذار نقد مضمونی نیز معتقداست من روزمره مولف با من خلاق مولف کاملا متفاوت است و آن منی که در خیابان مشغول فعالیتهای روزمره است با من خلاق کاملا فرق دارد و کریستوا- طراح بینامتنیت (هیچ متنی بدون پیش متنیت بوجود نمیآید) کارهای باختین روسی را ترجمه میکند و با توجه به پارادایم ساختارگرایی به انترتکس چوآلیته میپردازد.
نامور مطلق با اشاره به اینکه هیچ متنی ناب و خالص و بدون پیش متنیت نیست گفت: آنچه به عنوان هنر اسلامی یاد میکنیم هنر ناب نیست بلکه برگرفته از هنرهای دیگر است مانند هنرهای ایرانی، بیزانس و عربی همانطور که هنر اسلامی از هنرهای (معماری، خوشنویسی و ...) بهره برده است.
نامور مطلق در بخشی پایانی سخنانش در بیان معنای متن یادآورشد : سه تعریف برای متن وجود دارد. 1- نوشتار 2- کلیه آثار ادبی و هنری که در ساحت خلق قرار میگیرد. 3- هر آنچه که انسان می آفریند، نشان دار و معنا دار است. وی در بیان تفاوت اثر ومتن نیز دو نگاه اثری (مولف و گفتمان) و نگاه متنی (کاری به مولف و گفتمان نداریم) را مطرح کرد. تئوری لذت متن نیز دو گونه اس تیک لذت عمیق و یک سرخوشی سطحی که هم نگاه ما به مسئله است و هم نگاه ما به پدیده و ما در دوره تاریخی متنها هستیم، جهان ما امروز جهان متنی است.
بهمن نامور مطلق (متولد ۱۳۴۱) نشانهشناس ایرانی و استادیار گروه فرانسه دانشگاه شهیدبهشتی است. وی پس از سپری شدن کارشناسی مترجمی زبان فرانسه برای ادامه تحصیل به فرانسه عزیمت کرد. کارشناسی ارشد خود را در رشته زبان شناسی و رایانه از دانشگاه بلزپاسکال در کلرمون- فرانسه گرفت. سپس دکتری خود را در رشته ادبیات تطبیقی و در همان دانشگاه ادامه داد. او از سال ۱۳۸۱ تا سال ۱۳۸۸ دبیر و معاون پژوهشی فرهنگستان هنر بود و هم اکنون معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است .
انتهای پیام/