سال 59 کدامیک از مسئولان از خود انتقاد کردند؟ + تصاویر
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا، روزنامه «انقلاب اسلامی» در بهار سال 1359 در حرکتی نو مسئولان تازهکار جمهوری اسلامی را به خودانتقادی دعوت کرد. این در حالیست که از عمر استقرار جمهوری اسلامی کمتر از یک سال میگذشت و این خود نشاندهنده ظرفیت نقد در مسئولان آن زمان بود.
امروز پس از گذشت 36 سال از آن تاریخ، خواندن پاسخهای مسئولان وقت نظام در آن تاریخ، جالب توجه است و میتواند امکان مقایسه فضای سیاسی حاکم در آن زمان و امروز را فراهم کند.
آیتالله سید محمدبهشتی، از نزدیکان امام که ریاست قوه قضائیه و عضویت در مجلس خبرگان و دبیرکلی حزب جمهوری اسلامی را در کارنامه خود دارد، عملکرد خود را اینگونه ارزیابی کرده است: «در مشی سیاسی به خود انتقادی نمیبینم».
آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی که عضویت در شورای انقلاب، شورای تدوین قانون اساسی و ریاست بر مجلس اول شورای اسلامی را در پرونده فعالیت سیاسی او قرار دارد و به عبارتی نام او با جمهوری اسلامی گره خورده است در آن زمان این چنین خود را نقد می کند: « باید اعتراف کنم سازماندهی قوی و حساب شدهای نداشتیم».
آیتالله صادق خلخالی که در نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب به عنوان حاکم شرع در دادگاههای انقلاب ایفای نقش میکرده است و به سختگیری درباره مجرمان و متهمان مشهور بود، در نقد خود گفته است: «من در دادگاههای انقلاب کوتاه آمدم».
محمدعلی رجایی، نخستین وزیر آموزش و پرورش پس از پیروزی انقلاب و نخستوزیر ابوالحسن بنیصدر در انتقاد از خود گفته است: «متأسفانه نتوانستم توضیح دهم که معنی و مفهوم سخنانم چیست».
آیتالله سید محمد موسوی خوئینیها، عضو وقت شورای سرپرستی تلویزیون جمهوری اسلامی در انتقاد از خود میگوید: «در افشای اسناد لانه جاسوسی، زمان مناسبی را انتخاب نکردیم».
هاشم صباغیان، مسئول کمیته استقبال از امام خمینی در سال 1357 و وزیر کشور دولت موقت در نقد علمکرد خود میگوید: «پاکسازی در ادارات به موقع انجام نشد».
عزت الله سحابی، عضو شورای انقلاب، رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت موقت و نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی در پاسخ به روزنامه انقلاب اسلامی درباره انتقاد از خود گفته است: «من میخواستم در سازمان برنامه به اصطلاح دموکراتیک عمل کنم.»
رضا اصفهانی، نماینده دوره نخست مجلس شورای اسلامی نیز در انتقاد از خود گفته است: «باید افشاگری میکردم که نکردم».
صادق قطبزاده، نخستین رئیس رادیو و تلویزیون ملی بعد از انقلاب اسلامی در نقد عملکرد خود گفته است: «گاهی تند میرفتم که نباید میرفتم».
علی گلزاده غفوری، نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی و از چهرههای نهضت آزادی در ارزیابی عملکرد خود گفته است: «انتقاد از خود، پیشداوری و قضاوت سطحی را در جامعه از بین میبرد».
مهدی بازرگان در نقد عملکرد خود به عنوان رئیس دولت موقت و نخستین دولت مستقر پس از پیروزی انقلاب میگوید: «ما هم خیلی مطالب را میدانستیم اما مصلحت نمیدانستیم بگوییم».
محمدرضا نعمتزاده، وزیر کار دولت بنیصدر که در حال حاضر تصدی وزارت صنعت، معدن و تجارت را برعهده دارد، در انتقاد از خود گفته است: «نتوانستم آنچه را که ملت ایران توقع داشت انجام بدهم».
آیتالله حسن لاهوتی که در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب همراه با امام از پاریس به تهران آمد و در سالهای آغازین انقلاب، فرماندهی سپاه پاسداران و کمیتههای انقلاب اسلامی را برعهده داشت؛ در نقد خود گفته است: «باید خیلی زودتر از سپاه کنارهگیری میکردم».
حجتالاسلام مهدی کروبی که در سالهای نخست انقلاب به عنوان نماینده الیگودرز به نخستین مجلس شورای اسلامی راه یافت، در نقد خود به روزنامه انقلاب اسلامی گفت است: «مردم از ما جلوتر هستند».
محمد رجائیان از نمایندگان دوره نخست مجلس شورای اسلامی نیز با نگاهی انتقادی درباره خود گفته است: «با وجود اینکه به انقلابی کردن اعتقاد دارم ولی نمیتوانم انقلابی عمل کنم».
ابراهیم یزدی، از چهرههای سرشناس نهضت آزادی که در سالهای نخست انقلاب در سمتهایی چون نخستوزیری دولت موقت در امور انقلاب، وزارت امورخارجه و نمایندگی مجلس اول ایفای نقش کرده است، با رویکردی انتقادی نسبت به خود گفته است: «نتوانستم کاری را که انجام میدهم به مردم ارائه دهم».
صادق طباطبایی، سخنگوی دولت موقت به ریاست بازرگان، اینگونه از خود انتقاد میکند: «خشونت لازم برای اداره امور را ندارم».
کاظم سامی، نخستین وزیر بهداشت پس از پیروزی انقلاب که در نخستین انتخابات ریاست جمهوری ایران به عنوان رقیب بنیصدر در میدان حاضر بود؛ در نقد عملکرد خود میگوید: «در معرفی چهرههای فرصتطلب کوتاهی کردم».
نکته جالب توجه آن است که آیا در شرایط فعلی امکان تکرار چنین فعالیتی وجود دارد و آیا مسئولان نظام که همواره شعار «انتقاد سازنده» را سر دادهاند، رغبتی به انتقاد از خود نشان میدهند!؟
انتهای پیام/